نقد و بررسی " عذرخواهي هائي كه زمين مانده اند!" روزنامه ی جمهوری اسلامی شنبه مهر ماه 20سال � 1387
"کیفرخواست بالا وبلند از عذر خواهی بر زمین مانده پاسدار گماشته احدی نژاد که تشکل دانشجوئی حای اش باید دنبال و اجرا کند"
یک زمانی یک نماینده ی مجلس ارتجاع وضعیت رژیم را همچون پارچه ی پوسیده ای تشبیه کرده بود که گفته بود هرجای این پارچه که پاره و وصله و پینه می شود، خیلی زود جای دیگرش جر می خورد و پاره می گردد و ثابل ترمیم نیست . یا یکی دیگر اعتراف کرده بود ما داریم با روغن خودمان سرخ می شویم. شرایط کنونی درست تداعی کنند همان شباهت را دارد . زیرا که مجلس اصول گرای هشتم که ادامه ی مجلس مدعی اصول گرائی هفتم است . بنا بر فتوا و خطابه ی لوطی جماران و اقدام قلع و قمع کردن فله ای - گله ای نامزدان رقیب دوم خرداد ی ها از سوی شورای نگهبان، اجازه داده نشد تا که حامیان بوش و آمریکا و ستون پنجم دشمن یعنی نامزدان دوم ردادی ها وارد مجلس شوند تا که در نظام یک دست شده مجلس در تعامل دولت باشد . اکنون این مجلس بقول خمینی شیاد آنگونه در رأس امور است که بی خیال مطالبات مردم شده است.چون که حتی زیرآب قول داده شده به همان قول مهار تورم و گرانی زده شده است که نمایندگان انتصابی اش به موکلین خودشان قولش را داده وتأکید کرده بودند که این مسئله تورم وگرانی در اولویت ویژه ی برنامه ی کاری اشان در مجلس ارتجاعی دکوری و کمدی و ارتجاعی قرار دارد . اما نمایندگانئپس از مدتی وقتی که متوجه لیست افشاگری عباس پالیز دار در دانشگاه همدان در جمع دانشجویان بسیجی شدند که چه ارقام کلانی سایر دزدان و غارتگران همکاران شان از بودجه ی بیت المال و منابع و ذخایر کشور کش رفته اند و سرشان بی کلاه مانده است . در شرف جبران خسارات مافات بر آمدند و برای خودشان تقلا و دست و پا کردند تا که بر اساس خواستن توانستن است موفق شدند مبلغ یک صد میلیون تومان ناچیز برای خودشان دست وپا کنند . البته که نسبت به اعداد و ارقام نجومی غارتگری شده ی لیست 44 نفر افشا شده ی مافیا و مفسدان اقتصادی و دزدان بیت المال قابل حساب نمی باشد .

ناگفته نماند چون باند بازی شده و به همه نمایندگان این رقم وام بلاعوض یک صد میلیون تومان داده نشده است. موجب شد تا که صدای اعتراضی برخی از جمله حسن کامران نماینده ی اصول گرای اصفهان بلند شود . البته زمانی سرباز جو پاسدار حسین شریعتمداری خیلی مرید وی بود و از وی علیه ی دوم خردادی دفاع و حمایت می کرد و برایش هورا می کشید و سفت وسخت هم از وی دفاع می نمود. ولی اکنون دست به افشا گری علیه نمایندگان خودی زده و گفته که ثابت می کند ین وام بلاعوض است و دروغ گفته می شود که برای کرایه خانه و خرید ماشین یک وام قرض الحسنه است. البته گفته می شود که چون حسن کامران یک خانه در اصفهان ویکی هم در تهران دارد. این وام بلاعوض به وی تعلق گرفته نشده است که سبب شده شاکی شود . فراموش نشود برای اینکه صدای اعتراضی وی را خفه و خاموش کنند مثل خرسند نماینده کرج وی را وابسته به باند عباس پاییزدار کرده که چرا افشاگری کرده وپته ی بقیه را برروی آب ریخته است و خواهان پیگیری پرونده ی وی شده است . یعنی در حقیقت در خواست پرونده و سناریو سازی برایش شده است تا کسی جرأت نکند دست به افشاگری بزند . بهر حال اوضاع آنگونه وخیم و خراب شده است که انجمن دانشجوئی بسیجی نامه ی اعتراضی به رئیس مجلس نوشته و خواهان پیگیری این مسئله شده است . از طرف دیگر سرمقاله نویس هم همین نامه سرگشاده ی اعتراضی را دستآویز خود قرار داده و پیرامون آن اینگونه مانور و رهنمود داده و افشگری کرده است .

"اصل اقدام اين دانشجويان در تقبيح پرداخت 100 ميليون تومان به هر نماينده تحت عنوان تسهيلات و تاكيد آنها بر ضرورت همسان ماندن نمايندگان مجلس با موكلان خود در بهره مندي ها في نفسه قابل تحسين است . نشان دادن اين قبيل حساسيت ها از ويژگي هاي قشر جوان بويژه دانشجويان است و البته مسئولان نيز بايد به چنين حساسيت هاي مقدسي توجه كنند و دغدغه هاي برخاسته از آنرا برطرف نمايند.
البته سرمقاله نویس در دنباله خطاب به تشکل دانشجوئی صادر کننده ی این نامه سرگشاده گوشزد کرده که برای اینکه به شما انگ سیاسی خورد نشود. می بایست نسبت به همه نهاد ها و مسئولین بدون تبعیض و بطور یکسان بر خورد کنید . یعنی اینکه فقط با مجلس چنین برخورد نشود و عملکرد دولت که خیلی بدتر و نابسامان تر از مجلس می باشد نا دیده گرفته و به فراموشی سپرده نشود که در مجموع خطاب به اینان چنین گفته شده است:

"اين خطر و اين خسران هنگامي شديدتر و سنگين تر خواهد بود كه دامن گير تشكل هاي دانشجوئي اصولگرا شود. . تشكل هاي دانشجوئي اصولگرا بايد تفاوت ها و تمايزهاي اساسي خود را با ساير تشكل هاي دانشجوئي نشان بدهند و همواره با تمام توان و بدون اغماض از اين تمايزها و تفاوت ها پاسداري كنند. تشكل هاي دانشجوئي غيراصولگرا فاقد استقلال هستند و به همين دليل از احزاب و جريان هاي سياسي دستور مي گيرند. همين ضعف ها موجب مي شوند آن تشكل ها واقعيت ها را نبينند و يا ناديده بگيرند و در نتيجه از جاده عدالت خارج مي شوند و به مسير تبعيض مي افتند و موضعگيريهايشان براساس حب و بغض ها صورت مي گيرد... "
البته پیام وتأکیدات داده شده از سوی سرمقاله نویس فقط یک بعد یا مخاطب ندارد ، بلکه تیغه ی تیز دیگر علیه ی تشکل های دانشجوئی دوم خردادی های غیر مستقل خوانده شده هم هستند که خطاب به اینان نیز اینگونه پیام داده شده است :

"اين وضعيت براي قشر جوان بويژه دانشجويان كه از فرهيختگان جامعه هستند و در آينده بايد مديريت كشور را برعهده بگيرند همچون سمي مهلك است كه اگر به روح و جان آنها نفوذ كند همراه آنها به پيكره جامعه راه خواهد يافت و جامعه را به انحطاط خواهد كشاند. دوران باصطلاح اصلاحات را به خاطر بياوريد و وابستگي هاي بعضي تشكل هاي دانشجوئي و ضربه هائي كه آنها با موضعگيري هاي نادرست خود به قشر دانشجو و به جامعه انقلابي و اسلامي ما وارد كردند را در نظر بگيريد و پرونده عملكرد آنها را مرور كنيد تا به اهميت حفظ استقلال تشكل هاي دانشجوئي بيشتر پي ببريدا"

همانگونه که گفته شد . دستآویز قرار دادن نامه ی سرگشاده ی تشکل دانشجوئی حامی دولت نهم بر مبنای اینکه گفته می شود که هیچ گربه ای حاضر نیست به خاصر رضایت خدا موش بگیرد مخاطب اصلی دیگری هم دارد که در رهنمود سرمقاله نویس به تشکل دانشجوئی مورد نظروی بود . در اصل هدف دراز کردن حکیم باشی بوده است که بخش هائی از اتهامات و اقدامات مرتکب شده اش که نیاز مند صدور کیفر خواست و عذر خواهی می باشد.بنابراین سرمقاله نویس این چنین علیه پاسدار گماشته ی احمدی نژاد لیست و ردیف کرد است :

"اگر مبنا و محور حركت تشكل هاي دانشجوئي اصولگرا اين باشد هرگز دچار تبعيض نخواهند شد آنگونه كه متاسفانه ساير تشكل هاي دانشجوئي شدند . براين اساس توقع عذرخواهي داشتن از رئيس مجلس شوراي اسلامي به خاطر تسهيلات 100 ميليون توماني به هر يك از نمايندگان مجلس يك توقع كاملا درست و بجاست البته هنگامي كه با توقع عذرخواهي هاي ديگر همراه باشد و دانشجويان از افراد ديگري هم كه در مواردي مرتكب اقداماتي شده اند كه مستلزم عذرخواهي بود و نكردند بخواهند از مردم عذرخواهي كنند. عذرخواهي بابت ادعاي دوستي مردم ايران با مردم اسرائيل عذرخواهي بابت وعده هاي عمل نشده عذرخواهي بابت بي اعتنائي به قانون عذرخواهي بابت مصاحبه با كاميليا انتخابي فرد عذرخواهي بابت مصاحبه با كريستين امانپور عذرخواهي بابت عكس يادگاري گرفتن با زنان بدحجاب عذرخواهي بابت آمارهاي نادرست دادن عذرخواهي بابت بي حرمتي به مراجع تقليد عذرخواهي بابت طرفداري از ورود زنان به ورزشگاه ها عليرغم نظر صريح مراجع تقليد عذرخواهي بابت نصب و عزل هاي بدون حساب و كتاب عذرخواهي بابت سياست هاي اقتصادي تورم زا عذرخواهي بابت تعريف و تمجيد از دكتر فاطمي يار غار مصدق عذرخواهي بابت مسامحه در محاكمه و برخورد قاطع با مفسدان اقتصادي عذرخواهي بابت كوتاهي در مبارزه با بدحجابي كه اكنون درحال تبديل شدن به بي حجابي است عذرخواهي بابت برخورد نكردن با روزه خواري علني در ماه مبارك رمضان گذشته عذرخواهي بابت پخش فيلم ها و مجموعه هاي تلويزيوني بدآموز از تلويزيون عذرخواهي بابت مجوز دادن به فيلم هاي مساله دار عذرخواهي بابت ماجراي كردان عذرخواهي بابت جايزه دادن به بازيگران مساله دار عذرخواهي بابت چوب حراج زدن به آبروي انسان ها و
... "

در خاتمه اینکه سرمقاله نویس در بخش دنباله و پایان ا شاره کرده و گفته است که این موارد ذکر شده فقط بخش هائی از غذر خواهی های بر زمین مانده است که وظیفه ی تشکل های دانشجوئی می باشد اکه گر مي خواهند در جاده عدالت خواهي حركت كنند و در چشم و دل مردم اعتبار خود را حفظ نمايند بايد تا که آنگونه عمل کنند که مقصر اصلی از زیر تیغ پرسشگری فرار نکند و افزوده که اینان باید بدون تبعيض با همه احزاب و جريان ها و اشخاص باید برخورد كنند. ا لبته که سرمقاله نویس عدالت را تعریف نکرده که در رژیم تروریستی آخوندی چیست؟ یا چرا این عدالت در 3 دهه ی گذشته نه اجرا نشده و یا چرا اصلا ً نه اینکه عدالتی در جامعه وجود نداشته است ، بلکه نام عدالت و آزادی هردو با مدافع شان به مسلخ برده شئده اند ؟ زیرا اگر چنانچه عدالت و آزادی در جامعه وجود می داشت نه لزوم داشت به نام انقلاب فرهنگی کودتای ضد فرهنگی و دانشجوئی شود و نه اینکه ضرورت داشت به دانشگاه های سراسر کشور یورش برده می شد و استاتید و دانشجویان آزادیخواه و مدافع عدالت بازداشت و زندان وسپس اعدام می شدند و دانشگاه ها برای چند سال تعطیل می شدند ودر ادامه شرایط به اینجا کشیده نمی شد که چندین سال است که به نام انقلاب فرهنگی دوم تلاش می شود دانشگاه ها به پادگان تبدیل شوند و دختران دانشجو از پسران جدا شوند و باستاره دار کردن شناسائی و اخراخ و زندانی و شکنجه و محکوم شوند که چرا مستقل می باشند ؟
البته که جنبش پیشتاز آزادیخوهانه ی دانشجوئی زنده و فعال و هشیار است و هر گز هم به اینگونه نسخه های فرمایشی � دستوری � ارتجاعی نیاز ندارند . برای اینکه اشراف دارندبدون وابستگی وتوهم به جناح ها و باندهای رژیم، چگونه باید پژواک اعتراضی مرگ بر دیکتاتور را در محیط های دانشجوئی فریاد بزنند و خطاب به مسئولین چه به گویند با مسئولین همچون پاسدار علی لاریجانی رئیس مجلس دکوری و کمدی و ارتجاعی و انتصاب در دانشگاه شیراز چگونه برخورد کنند و یا اینکه برای پاسدار گماشه احمدی نژاد و لوطی جماران اربابش په پیام هائی ارسال کنند؟
هوشنگ � بهداد
شنبه 20 مهر ماه سال � 1387