نقد و بررسی " ضرورت تنظيم بازار جهاني نفت" روزنامه ی جمهوری اسلامی سه شنبه مهرماه 30سال1387
"عجیب معمائی جالب شده است که آمر یکا هم عامل افزایش بهای نفت و هم کاهش بهای آن می در جهان باشد!"
وقتی که اقتصاد کشوری تک محموله ای باشد . برای رهبران و مسئولانش این وضعیت حالت و نقش مرغ عزا و عروسی را دارد. یعنی اینکه زمانی که محموله ی صادراتی با افزایش بهای قیمت مواجه است. موجب در آمد ارزی بیشتر ارز به خزانه ی دولت می شود که خشنود کننده است . ولی در شرایط نوسان وکاهش بهای محموله ی صادراتی، حالت عزا و ماتم همراه دارد. زیرا که دولت با کاهش ارز رو برو می شود که موجب افزایش کسری بودجه و افزایش قیمت ها خواهد شد . در نهایت در صورت ادامه منجر به رکود اقتصاد ی خواهد شد. حال اگر سیستم مستبد و سرکوبگر باشد که دزدی و غارتگری حاکمانش موازی با سرکوب و خفقان در جامعه باشد. به ویژه اینکه با ضریب رشد واردات هم وجود داشته باشد. آنگاه دیگر نور علی النور می شود. همچون موقعیت و شرایط کنونی می شود که رژیم ترویستی آخوندی با آن رو برو شده است که مسئولانش نمی دانند با کاهش روز افزون بهای نفت که ثبات هم ندارد چکار کنند؟ بهخصوص اینکه چشم معجزه گری به اتخاذ تصمیمات کاهش تولید نفت سازمان اوپک دوخته شده است.
فراموش نشود حاکمان رژیم تروریستی آخوندی برای توجیکاری و راه فرار نیاز به بهانه و دستآویز دارند . برای همین چون آمریکا تبدیل به شکر خدا و سپر بلا و دائی جان ناپلئون مسئولان بی عرضه و شارلااتان شیاد و حامیان ومبلغان تصویر مار کش و ار قالب شده است . بنابراین هم افزایش بهای نفت وهم کاهش قیمت نفت زیر سر آمریکا می باشد . برای همین سرمقاله نویس به جای اینکه به بی برنامگی و عدم بودجه بندی و برنامه ریزی مسئولان اشاره کند که چگونه متکی به اقتصاد دلالی وواسطه گری و وارداتی هستند . بطوریکه رئیس جمهور پاسدار احمدی نژاد برعدم باورمندی به تئوری اقتصادی اعتراف کرده است . اکنون سرمقاله نویس بدون آنکه تشریح کند که این مورد واردات کا لاها برابر با درآمد نفت می باشد . از طرف دیگر بدون توجه به روند رشد لجام سیخته ی تورم وگرانی و افزایش قیمت کالاها و افقر و بیکاری وشکاف عمیق طبقاتی که در جامعه وجود دارد . مشروط بر اینکه از رأس تا ذیل نظام آلوده به فساد و رشوه و رانتخواری و تبعیض می باشد . بطوریکه یک مورد را عباس پالیز دار در دانشگاه همدان در ار دیبهشت ماه اعلام وافشا کرد که مفسدان وغارتگران و دزدان بیت المال چگونه غارتگری می کنند . اما اکنون سرمقاله نویس کاسه و کوزه ی کاهش بهای نفت و کسر بودجه و کلیه ی مشکلات اقتصادی و معضلات معیشتی بر گردن آمریکا انداخته شده است که هم موجب افزایش و هم کاهش بهای نفت می باشد و در این مورد چنین تحلیل داده است:
"كاهش ناگهاني و سقوط آزاد قيمت نفت در واقع به درآمد ارزي توليد كنندگان نفت و به اقتصاد برنامه ريزي شده صادر كنندگان نفت لطمه مي زند و باعث بي ثباتي در عرضه و تقاضاي نفت در مقياس جهاني ميشود. اگر چه گفته ميشود اين پديده براثر كناره گيري دلالان و حذف � معاملات كاغذي � از بازار نفت صورت گرفته ولي به نظر مي رسد شوك فعلي عمدتا از ناحيه دلالان و براثر فشار كشورهاي صنعتي از جمله آمريكا و هم پيمانانش بر اوپك و ساير توليد كنندگان عمده نفت خام جهان تحميل شده است"
ناگفته نماند که شکر خدا بازی در آوردن و کاسه وکوزه بر سر آمریکا خراب کردن پسوندی هم دارد که همانا دولت فخیمه ی انگلیس است . زیرا که دولت فخیمه هم نام سازمان مجاهدین را از لیست گروه و سازمان های تروریستی خارج کرد که قبلاً دستور این اقدام را تقاضا و در خواست کرده بود . همچنین یک سفیر سابق رژیم تروریستی را که در اختیار خود دارد دولت فخیمه تصمیم دارد که به اتهام جاسوسی به آمریکا تحویل داده شود . بنابراین برای اینکه از انگلیس انتقام گرفته شود و وی نیز شریک جرم آمریکا محسوب شود. وی نیز شریک جرم کاهش بهای نفت شده است . از طرف یگر برای سازمان اوپک نیزوظیفه و مأموریت تعیین شده باشد که در این مورد اینگونه نسخه صادر و تجویز شده است:
"گستاخي و شرارت انگليس در اين زمينه نبايستي بي پاسخ بماند . اعضاي اوپك و همچنين سازمان اوپك بايستي به دولتمردان لندن بفهمانند كه به اندازه دهانشان سخن بگويند و بيشرمي خود را به ديگران نسبت ندهند. بعلاوه به دولت ضعيف گوردون براون بايستي گوشزد شود كه آنچه شرم آور است صدور بحران اقتصادي آمريكا و اروپا به ساير كشورها است و پرداختن هزينه هاي بحران جاري اقتصادي غرب از جيب كشورهاي نفتي با دزدي در روز روشن هيچ فرقي ندارد. سازمان اوپك مي بايست بسيار زودتر از اينها وارد عمل مي شد و براي كاهش توليد و � تنظيم بازار � سريعا تصميم مي گرفت و مانع سقوط شديد قيمت ها مي شد. اين � واكنش تاخيري � از جانب سازمان اوپك به نوسانات شديد و بي نظمي در بازار جهاني نفت كمك كرده و فرصتهاي طلايي براي سو استفاده كشورهاي صنعتي از تلاطم بازار نفت را فراهم ساخته است . آنچه شرم آور است توقعات بيجاي انگليس براي جبران خسارات وارده از جيب ديگران است كه البته انگليسيهاي استعمارگر از اين قبيل رفتارهاي شرم آور در تاريخ سياه خود فراوان دارند با در نظر گرفتن بحران اقتصادي آمريكا و توسعه يافتن ابعاد بحران به ساير كشورها از جمله اروپا و آسياي جنوب شرقي پيش بيني ميشود رشد اقتصاد جهان دچار ركود شود و در نتيجه نياز به سوخت هاي فسيلي مرتبا كاهش يابد. اين بدان معني است كه صرفنظر از كاهش قيمت نفت احتمال كاهش سقف توليد كشورهاي نفتي نيز جدي است . همين امر به احتمال عدم تحقق درآمدهاي پيش بيني شده نزد كشورهاي نفتي دامن مي زند . رئيس كل بانك مركزي پيش بيني كرده است احيانا 54 ميليارد دلار از درآمدهاي نفتي كشور كاسته شود و به اقتصاد برنامه ريزي شده بر اين اساس لطمه وارد گردد. "
در خاتمه اینکه آنگونه که سرمقاله نویس اعتراف آشکار کرده است ماهیت و ساختار رژیم تروریستی آخوندی طوری می باشد که نه هرگز اصلاح شدنی نمی باشد ، بلکه هرچه زمان به جلو می رود درنده ووحشی و خطرناک تر می شود . همچنین ثابت شده است چه در شرایط در آمد باد آورده ی ناشی از افزایش بهای نفت و چه کاهش آن که ضعیف تر می شود، چون اساس فلسفه ی وجودی متکی به صدور تروریست و بنیاد گرائی به برن مرز می باشد که حالت تهاجمی و اصلاح ناپذیری و دخالت گری در سایر کشور های همسایه و منطقه دارد و پیوسته تلاش کرده ومی کند تا که شرایط و اهداف خود را به دیگرا ن تحمیل کند ومسئولیت اشتباه و خلاف کاری های خودش را به دیگران نسبت دهد و آنان را مقصر جلوه دهد واز شان طلبکاری می کند که تابع اتخاذ تصمیمات و اوامر فرمایشی اش باشند. البته که در چند سال گذشته افزایش بی رویه و تصنعی قیمت نفت کمک شایان توجهی کرد تا که سران رژیم تروریستی آخوندی به اتکای ارز باد آورده تا آنجا که می توانند هم تلاش برای نفوذ در کشورهای منطقه و فلسطین کنند .هم اینکه در بستر تقویت پشت جبهه ی حمایتی پروژه ی هسته ای دست به طراحی گسترده اقدامات تروریستی در منطقه زده است . از جمله برپا کردن جنگ داخلی در فلسطین و جدا کردن نوار غزه و ایجاد جنگ 33 روزه ای سپاه پاسداران از طریق حزب الله لبنان را دنبال کرد . نفوذ و دخالت در عراق که جای خود دارد . زیرا که این دخالت گری هنوز هم ادامه دارد و راه اندازی تظاهرات اخیر در عراق که علیه ی حضور آمریکا و تأکید بر ملغا کردن توافقنامه ی امنیتی میان آمریکا و عراق نمونه عینی سیاست دخالت است که بخشی از ادامه ی حضور و توئه و ناامن سازی و دخالت گری در امور داخلی عراق است که مرتبط با تلاش دسترسی به سلاح هسته ای و دلارهای دیافت نفتی در دوران افزایش قیمت نفت می باشد.
هوشنگ - بهداد
سه شنبه 30 مهرماه سال1387
"عجیب معمائی جالب شده است که آمر یکا هم عامل افزایش بهای نفت و هم کاهش بهای آن می در جهان باشد!"
وقتی که اقتصاد کشوری تک محموله ای باشد . برای رهبران و مسئولانش این وضعیت حالت و نقش مرغ عزا و عروسی را دارد. یعنی اینکه زمانی که محموله ی صادراتی با افزایش بهای قیمت مواجه است. موجب در آمد ارزی بیشتر ارز به خزانه ی دولت می شود که خشنود کننده است . ولی در شرایط نوسان وکاهش بهای محموله ی صادراتی، حالت عزا و ماتم همراه دارد. زیرا که دولت با کاهش ارز رو برو می شود که موجب افزایش کسری بودجه و افزایش قیمت ها خواهد شد . در نهایت در صورت ادامه منجر به رکود اقتصاد ی خواهد شد. حال اگر سیستم مستبد و سرکوبگر باشد که دزدی و غارتگری حاکمانش موازی با سرکوب و خفقان در جامعه باشد. به ویژه اینکه با ضریب رشد واردات هم وجود داشته باشد. آنگاه دیگر نور علی النور می شود. همچون موقعیت و شرایط کنونی می شود که رژیم ترویستی آخوندی با آن رو برو شده است که مسئولانش نمی دانند با کاهش روز افزون بهای نفت که ثبات هم ندارد چکار کنند؟ بهخصوص اینکه چشم معجزه گری به اتخاذ تصمیمات کاهش تولید نفت سازمان اوپک دوخته شده است.
فراموش نشود حاکمان رژیم تروریستی آخوندی برای توجیکاری و راه فرار نیاز به بهانه و دستآویز دارند . برای همین چون آمریکا تبدیل به شکر خدا و سپر بلا و دائی جان ناپلئون مسئولان بی عرضه و شارلااتان شیاد و حامیان ومبلغان تصویر مار کش و ار قالب شده است . بنابراین هم افزایش بهای نفت وهم کاهش قیمت نفت زیر سر آمریکا می باشد . برای همین سرمقاله نویس به جای اینکه به بی برنامگی و عدم بودجه بندی و برنامه ریزی مسئولان اشاره کند که چگونه متکی به اقتصاد دلالی وواسطه گری و وارداتی هستند . بطوریکه رئیس جمهور پاسدار احمدی نژاد برعدم باورمندی به تئوری اقتصادی اعتراف کرده است . اکنون سرمقاله نویس بدون آنکه تشریح کند که این مورد واردات کا لاها برابر با درآمد نفت می باشد . از طرف دیگر بدون توجه به روند رشد لجام سیخته ی تورم وگرانی و افزایش قیمت کالاها و افقر و بیکاری وشکاف عمیق طبقاتی که در جامعه وجود دارد . مشروط بر اینکه از رأس تا ذیل نظام آلوده به فساد و رشوه و رانتخواری و تبعیض می باشد . بطوریکه یک مورد را عباس پالیز دار در دانشگاه همدان در ار دیبهشت ماه اعلام وافشا کرد که مفسدان وغارتگران و دزدان بیت المال چگونه غارتگری می کنند . اما اکنون سرمقاله نویس کاسه و کوزه ی کاهش بهای نفت و کسر بودجه و کلیه ی مشکلات اقتصادی و معضلات معیشتی بر گردن آمریکا انداخته شده است که هم موجب افزایش و هم کاهش بهای نفت می باشد و در این مورد چنین تحلیل داده است:
"كاهش ناگهاني و سقوط آزاد قيمت نفت در واقع به درآمد ارزي توليد كنندگان نفت و به اقتصاد برنامه ريزي شده صادر كنندگان نفت لطمه مي زند و باعث بي ثباتي در عرضه و تقاضاي نفت در مقياس جهاني ميشود. اگر چه گفته ميشود اين پديده براثر كناره گيري دلالان و حذف � معاملات كاغذي � از بازار نفت صورت گرفته ولي به نظر مي رسد شوك فعلي عمدتا از ناحيه دلالان و براثر فشار كشورهاي صنعتي از جمله آمريكا و هم پيمانانش بر اوپك و ساير توليد كنندگان عمده نفت خام جهان تحميل شده است"
ناگفته نماند که شکر خدا بازی در آوردن و کاسه وکوزه بر سر آمریکا خراب کردن پسوندی هم دارد که همانا دولت فخیمه ی انگلیس است . زیرا که دولت فخیمه هم نام سازمان مجاهدین را از لیست گروه و سازمان های تروریستی خارج کرد که قبلاً دستور این اقدام را تقاضا و در خواست کرده بود . همچنین یک سفیر سابق رژیم تروریستی را که در اختیار خود دارد دولت فخیمه تصمیم دارد که به اتهام جاسوسی به آمریکا تحویل داده شود . بنابراین برای اینکه از انگلیس انتقام گرفته شود و وی نیز شریک جرم آمریکا محسوب شود. وی نیز شریک جرم کاهش بهای نفت شده است . از طرف یگر برای سازمان اوپک نیزوظیفه و مأموریت تعیین شده باشد که در این مورد اینگونه نسخه صادر و تجویز شده است:
"گستاخي و شرارت انگليس در اين زمينه نبايستي بي پاسخ بماند . اعضاي اوپك و همچنين سازمان اوپك بايستي به دولتمردان لندن بفهمانند كه به اندازه دهانشان سخن بگويند و بيشرمي خود را به ديگران نسبت ندهند. بعلاوه به دولت ضعيف گوردون براون بايستي گوشزد شود كه آنچه شرم آور است صدور بحران اقتصادي آمريكا و اروپا به ساير كشورها است و پرداختن هزينه هاي بحران جاري اقتصادي غرب از جيب كشورهاي نفتي با دزدي در روز روشن هيچ فرقي ندارد. سازمان اوپك مي بايست بسيار زودتر از اينها وارد عمل مي شد و براي كاهش توليد و � تنظيم بازار � سريعا تصميم مي گرفت و مانع سقوط شديد قيمت ها مي شد. اين � واكنش تاخيري � از جانب سازمان اوپك به نوسانات شديد و بي نظمي در بازار جهاني نفت كمك كرده و فرصتهاي طلايي براي سو استفاده كشورهاي صنعتي از تلاطم بازار نفت را فراهم ساخته است . آنچه شرم آور است توقعات بيجاي انگليس براي جبران خسارات وارده از جيب ديگران است كه البته انگليسيهاي استعمارگر از اين قبيل رفتارهاي شرم آور در تاريخ سياه خود فراوان دارند با در نظر گرفتن بحران اقتصادي آمريكا و توسعه يافتن ابعاد بحران به ساير كشورها از جمله اروپا و آسياي جنوب شرقي پيش بيني ميشود رشد اقتصاد جهان دچار ركود شود و در نتيجه نياز به سوخت هاي فسيلي مرتبا كاهش يابد. اين بدان معني است كه صرفنظر از كاهش قيمت نفت احتمال كاهش سقف توليد كشورهاي نفتي نيز جدي است . همين امر به احتمال عدم تحقق درآمدهاي پيش بيني شده نزد كشورهاي نفتي دامن مي زند . رئيس كل بانك مركزي پيش بيني كرده است احيانا 54 ميليارد دلار از درآمدهاي نفتي كشور كاسته شود و به اقتصاد برنامه ريزي شده بر اين اساس لطمه وارد گردد. "
در خاتمه اینکه آنگونه که سرمقاله نویس اعتراف آشکار کرده است ماهیت و ساختار رژیم تروریستی آخوندی طوری می باشد که نه هرگز اصلاح شدنی نمی باشد ، بلکه هرچه زمان به جلو می رود درنده ووحشی و خطرناک تر می شود . همچنین ثابت شده است چه در شرایط در آمد باد آورده ی ناشی از افزایش بهای نفت و چه کاهش آن که ضعیف تر می شود، چون اساس فلسفه ی وجودی متکی به صدور تروریست و بنیاد گرائی به برن مرز می باشد که حالت تهاجمی و اصلاح ناپذیری و دخالت گری در سایر کشور های همسایه و منطقه دارد و پیوسته تلاش کرده ومی کند تا که شرایط و اهداف خود را به دیگرا ن تحمیل کند ومسئولیت اشتباه و خلاف کاری های خودش را به دیگران نسبت دهد و آنان را مقصر جلوه دهد واز شان طلبکاری می کند که تابع اتخاذ تصمیمات و اوامر فرمایشی اش باشند. البته که در چند سال گذشته افزایش بی رویه و تصنعی قیمت نفت کمک شایان توجهی کرد تا که سران رژیم تروریستی آخوندی به اتکای ارز باد آورده تا آنجا که می توانند هم تلاش برای نفوذ در کشورهای منطقه و فلسطین کنند .هم اینکه در بستر تقویت پشت جبهه ی حمایتی پروژه ی هسته ای دست به طراحی گسترده اقدامات تروریستی در منطقه زده است . از جمله برپا کردن جنگ داخلی در فلسطین و جدا کردن نوار غزه و ایجاد جنگ 33 روزه ای سپاه پاسداران از طریق حزب الله لبنان را دنبال کرد . نفوذ و دخالت در عراق که جای خود دارد . زیرا که این دخالت گری هنوز هم ادامه دارد و راه اندازی تظاهرات اخیر در عراق که علیه ی حضور آمریکا و تأکید بر ملغا کردن توافقنامه ی امنیتی میان آمریکا و عراق نمونه عینی سیاست دخالت است که بخشی از ادامه ی حضور و توئه و ناامن سازی و دخالت گری در امور داخلی عراق است که مرتبط با تلاش دسترسی به سلاح هسته ای و دلارهای دیافت نفتی در دوران افزایش قیمت نفت می باشد.
هوشنگ - بهداد
سه شنبه 30 مهرماه سال1387