نقد و بررسی " ابرقدرتي كه زمين گير شد" روزنامه ی جمهوری اسلامی 27 مهر سال- 1387
"سرمقاله نویس باز برای فرار از پاسخگوئی به مطالبات مردم وتضاد وبحران های درونی ، به دست آویز سپر بلای علاج درد های بی درمان رژیم تروریستی ،آمریکا آویزان شده است"
گربه را از هر جایش که پرتاب کنی با 4 دست وپا فرود می آید . یا اینکه هر معرکه گیر و چشم بند وتر دست و مار بازی و لوطی وعنتر و... که بساط خود را دائر می کند و دست به معرکه گیری و هنرنمائی و اجرای نمایش نشان دادن جای دوست و دشمن می زند . در نهایت به چراغ الله کردن وسرکیسه وتلکه کردن مردمی منتهی می شود که حلقه بر گرد اینان زده اند .
از سوی دیگر پس از سقوط نظام پیشین و قدرت گیری آخوند ها نیاز به اهرم کلیدی و بهانه ی قوی برای حذف مخالفین از صحنه و قبضه ی قدرت و انحصاری کردنش داشتند تا که با خیال آسوده دست به انباشت هرچه بیشتر ثروت و سرمایه ی باد آورده بزنند. بنابراین می بایست طرحی کار ساز و مؤثر طراحی می شد تا که پاسخگوی اهداف برنامه ریزی شده ی حاکمان باشد . لذا طرح اشغال سفارت آمریکا در 13 آبان سال 58 در تهران طراحی شد که بلافاصله خمینی شیاد آن را انقلابی بزرگتر از انقلاب اول دانست و نسخه تجویز نمود که هرچه فریاد دارید بر سر آمریکا فرود آورید . نزدیک 3 دهه است که با شگرد مبارزه با شیطان بزر گ آمریکا حاکمان عوامفریب و شیاد و دین فروش و غارتگر و جنگ افروز با همین تاکتیک و شیوه و بهانه ی مبارزه با آمریکا اهداف خودشان را دنبال کرده اند. آنگونه که نه برای فرار پاسخگوئی به مطلبات انباشت و پرداخت ناشده ی مردم ایران از این اهرم مبارزه با آمریکا استفاده شده ومی شود ، بلکه مخالفان ومنتقدان ورقبای داخلی نیز با چماق وابستگی و همکاری با دشمن آمریکا حذف فیزیکی یا خاموش و ساکت شده اند . البته مشابه همین سیاست در برون مرز از طریق صدور تروریسم و بنیاد گرائی و مبارزه با آمریکا تعقیب شده است . به خصوص پس از اشغال نظامی افغانستان وعراق البته با وجود اینکه با اشغالگران نظامی از جمله آمریکا در اشغال و سقوط این دو کشور همکاری شد و رفسنجانی در خطبه ی نماز جمعه خود به این واقعیت اعتراف کرد. ولی خیلی زود تبدیل مبارزه با آمریکاو تأکید بر اخراخ آمریکا از این دو کشور و پروپاگاندای تبلیغاتی علیه ی آمریکا شده است .
خلاصه معجون ومعجزه ی مبارزه کردن با آمریکا نه اینکه چندین سال است پشتوانه پیگیری سیاست خائنانه ی تجارت خون مذاکر ی هسته ای با اروپا با رژیم تروریستی آخوندی شده است و موکول ومبدل به سیاست فرصت سوزی برای دسترسی به سلاح هسته ای شده است و اکنون در پوش همین سیاست بطور گسترده در امور داخلی عراق دخالت گری می شود و بمب های کناره ادعای و کنترل از راه دور به عراق و افغانستان صادر و سربازان آمریکائی کشته می شود و تلاش گسترده برای ملغا کردن توافقنامه ی امنیتی میان عراق و آمریکا می شود ، بلکه در جنگ قدرت و ثروت جناحی و باندی داخلی پیرامون رقابت خیمه شب بازی انتخابات � انتصابات ریاست جمهوری دوره ی دهم رقبای مغلوب دوم خردادی متهم به همکاری با آمریکا و تغییر قانون اساسی و نظام می شوند.
بنابراین بی جهت نیست که پس از اشغال سفارت آمریکا در 13 آبان ماه سال 1358 که اتفاق افتاد تا کنون همه ی حرافان ونطاقان وخطابه خوانان و سخنرانان وقلم بر دستان و مداحان و متملقان و.... که از هر جا آغاز می کنند در پایان برای اینکه ثابت کنند زمین گرد است به شیطان بزرگ و دشمن آمریکا می رسند . برای همین سرمقاله نویس با یکی دو مورد نا پرهیزی کردن وبه مسائل داخلی از جمله طرح قانون مالیات ارزش افزوده شکست خورده اشاره داشتن، زیرا منجر به واکنش اعتراضی بازاریان شد و تذکر داد که چون کار شناسی نشده بود پس از 17 روز از آغاز شروعش منتهی به شکست شد . ااما کنون دوباره به سراغ زمین گیر شدن ابر قدرت آمریکا باز گشته است . زیرا که قید شد که مسئله آمریکا معجون و مسکن قوی برای درمان درد های لا علاج سران رژیم تروریستی آخوندی می باشد.
البته هر گز گفته نمی شود پس از فرو پاشی حکومت طلبان آن تعداد اعضای القاعده و طالبان که از نوار مرزی افغانستان به ایران آمدند چه شدند؟ کدام ارگان رژیم تروریستی آخوندی اینان را تحویل گرفت و آموزش نظامی مشترک برای اینان گذاشت ودر افغانستان وعربستان وعراق از اینان استفاده کرد؟ مگر پاسدار محسن رضائی پس از پایان جنگ 33 روزه ی سپاه پاسداران و حزب الله لبنان با اسرائیل ر مصاحبه ی تلویزیوی خود اعتراف نکرد اینانی که اکنون دارند در عراق و افغانستان علیه ی نظامیان آمریکا می جنگند در ایران ودر پادگان های نظای سپاه پاسداران تعلیم آموزش نظامی دیده اند ؟ همچنین مگر اکنون فاش شده است که کشته شدن تعداد 11 نظامی فرانسه در عراق از طریق سلاح هائی بوده است که از ایران در اختیار اعضای طالبان افغانی گذاشته شده بود؟ ضمن اینکه مگر در اسناد بدست آمده گزارش نشده است که بمب های کناره جاده ای و کنترل از راه دور که در عراق و افغانستان منجر به کشته شدن نظامیان آمریکائی می شود از ایران ارسال نمی شود زیرا که سازنده و تولید ننده ی اینگونه بمب های کنار جاده ای رژیم تروریستی آخوندی می باشد؟ اما اکنون سرمقاله نویس با فراموش کردن همکاری با طالبان و اعضای القاعده، طلبان را ساخته و پرداخته ی سازمان سیا معرفی کرده است.
در خاتمه اینکه می بایست قسم حضرت عباس ملای خروس دزد را قبول کرد که دم خروس از زیر عبایش بیرون زده شده است یا نه قسم حضرت عباس ه خروس دزدی نکرده است . برای اینکه معلوم نیست که آنگونه از اعمال و جنایات آمریکا در افغانستان وعراق گفتن که زمین گیر شده است و متقبل بهدر رفتن هزینه ی بسیار کلان بودجه نظامی در این دو کشور شده و دچار مشکل الی و بانکی و تزریق 700 میلیارد دلار به بانک ها شده است که آمریکا خیلی ضعیف شده در وضعیت وخیمی قرار دارند . البته طوری ادعا شده است که انگاری ردی یا حضوری از دخالت گری رژیم تروریستی و بربرمنش و تاریک اند یش و پدر خوانده ی تروریست در این دو کشور نیست و اخیرا ً هیچگونه تلاش و دشمنی برای مخالفت مذاکره ی انگلیس و آمریکا با طالبان نشده که به جای رژیم با طالبان مذاکره شده است . همینطور دشمنی با توافقنامه ی میان دولت عراق و آمریکا نشده است و هرروز توطئه و دسیسه و غائله و تظاهراتی در عراق از سوی عوامل و نیروهای نفوذی علیه ی این توافقنامه و ملغی کردنشانجام نمی گیرد . مهمتر اینکه چگونه است که چرا برای نزدیکی با این آمریکای جنایتکار و تجاوز گر آمریکا با خصوصیات منفی عملکرد توصیف شده اش از هر سو تلاش می شود تا که کانالی برای مذاکره یافت شود ؟ آنگونه که آویزان به دلال و جاسوس چند جانبه هوشنگ امیر احمدی شده است . از طرف دگر چرا سفیر پاسدار تروریستی حسن کاظمی قمی چپ و راست پیام آماگی از سر گیری مذاکره ی امنیتی با آمریکا با عراق می دهد؟
هوشنگ � بهداد
مهر ماه27 سال- 1387
"سرمقاله نویس باز برای فرار از پاسخگوئی به مطالبات مردم وتضاد وبحران های درونی ، به دست آویز سپر بلای علاج درد های بی درمان رژیم تروریستی ،آمریکا آویزان شده است"
گربه را از هر جایش که پرتاب کنی با 4 دست وپا فرود می آید . یا اینکه هر معرکه گیر و چشم بند وتر دست و مار بازی و لوطی وعنتر و... که بساط خود را دائر می کند و دست به معرکه گیری و هنرنمائی و اجرای نمایش نشان دادن جای دوست و دشمن می زند . در نهایت به چراغ الله کردن وسرکیسه وتلکه کردن مردمی منتهی می شود که حلقه بر گرد اینان زده اند .
از سوی دیگر پس از سقوط نظام پیشین و قدرت گیری آخوند ها نیاز به اهرم کلیدی و بهانه ی قوی برای حذف مخالفین از صحنه و قبضه ی قدرت و انحصاری کردنش داشتند تا که با خیال آسوده دست به انباشت هرچه بیشتر ثروت و سرمایه ی باد آورده بزنند. بنابراین می بایست طرحی کار ساز و مؤثر طراحی می شد تا که پاسخگوی اهداف برنامه ریزی شده ی حاکمان باشد . لذا طرح اشغال سفارت آمریکا در 13 آبان سال 58 در تهران طراحی شد که بلافاصله خمینی شیاد آن را انقلابی بزرگتر از انقلاب اول دانست و نسخه تجویز نمود که هرچه فریاد دارید بر سر آمریکا فرود آورید . نزدیک 3 دهه است که با شگرد مبارزه با شیطان بزر گ آمریکا حاکمان عوامفریب و شیاد و دین فروش و غارتگر و جنگ افروز با همین تاکتیک و شیوه و بهانه ی مبارزه با آمریکا اهداف خودشان را دنبال کرده اند. آنگونه که نه برای فرار پاسخگوئی به مطلبات انباشت و پرداخت ناشده ی مردم ایران از این اهرم مبارزه با آمریکا استفاده شده ومی شود ، بلکه مخالفان ومنتقدان ورقبای داخلی نیز با چماق وابستگی و همکاری با دشمن آمریکا حذف فیزیکی یا خاموش و ساکت شده اند . البته مشابه همین سیاست در برون مرز از طریق صدور تروریسم و بنیاد گرائی و مبارزه با آمریکا تعقیب شده است . به خصوص پس از اشغال نظامی افغانستان وعراق البته با وجود اینکه با اشغالگران نظامی از جمله آمریکا در اشغال و سقوط این دو کشور همکاری شد و رفسنجانی در خطبه ی نماز جمعه خود به این واقعیت اعتراف کرد. ولی خیلی زود تبدیل مبارزه با آمریکاو تأکید بر اخراخ آمریکا از این دو کشور و پروپاگاندای تبلیغاتی علیه ی آمریکا شده است .
خلاصه معجون ومعجزه ی مبارزه کردن با آمریکا نه اینکه چندین سال است پشتوانه پیگیری سیاست خائنانه ی تجارت خون مذاکر ی هسته ای با اروپا با رژیم تروریستی آخوندی شده است و موکول ومبدل به سیاست فرصت سوزی برای دسترسی به سلاح هسته ای شده است و اکنون در پوش همین سیاست بطور گسترده در امور داخلی عراق دخالت گری می شود و بمب های کناره ادعای و کنترل از راه دور به عراق و افغانستان صادر و سربازان آمریکائی کشته می شود و تلاش گسترده برای ملغا کردن توافقنامه ی امنیتی میان عراق و آمریکا می شود ، بلکه در جنگ قدرت و ثروت جناحی و باندی داخلی پیرامون رقابت خیمه شب بازی انتخابات � انتصابات ریاست جمهوری دوره ی دهم رقبای مغلوب دوم خردادی متهم به همکاری با آمریکا و تغییر قانون اساسی و نظام می شوند.
بنابراین بی جهت نیست که پس از اشغال سفارت آمریکا در 13 آبان ماه سال 1358 که اتفاق افتاد تا کنون همه ی حرافان ونطاقان وخطابه خوانان و سخنرانان وقلم بر دستان و مداحان و متملقان و.... که از هر جا آغاز می کنند در پایان برای اینکه ثابت کنند زمین گرد است به شیطان بزرگ و دشمن آمریکا می رسند . برای همین سرمقاله نویس با یکی دو مورد نا پرهیزی کردن وبه مسائل داخلی از جمله طرح قانون مالیات ارزش افزوده شکست خورده اشاره داشتن، زیرا منجر به واکنش اعتراضی بازاریان شد و تذکر داد که چون کار شناسی نشده بود پس از 17 روز از آغاز شروعش منتهی به شکست شد . ااما کنون دوباره به سراغ زمین گیر شدن ابر قدرت آمریکا باز گشته است . زیرا که قید شد که مسئله آمریکا معجون و مسکن قوی برای درمان درد های لا علاج سران رژیم تروریستی آخوندی می باشد.
البته هر گز گفته نمی شود پس از فرو پاشی حکومت طلبان آن تعداد اعضای القاعده و طالبان که از نوار مرزی افغانستان به ایران آمدند چه شدند؟ کدام ارگان رژیم تروریستی آخوندی اینان را تحویل گرفت و آموزش نظامی مشترک برای اینان گذاشت ودر افغانستان وعربستان وعراق از اینان استفاده کرد؟ مگر پاسدار محسن رضائی پس از پایان جنگ 33 روزه ی سپاه پاسداران و حزب الله لبنان با اسرائیل ر مصاحبه ی تلویزیوی خود اعتراف نکرد اینانی که اکنون دارند در عراق و افغانستان علیه ی نظامیان آمریکا می جنگند در ایران ودر پادگان های نظای سپاه پاسداران تعلیم آموزش نظامی دیده اند ؟ همچنین مگر اکنون فاش شده است که کشته شدن تعداد 11 نظامی فرانسه در عراق از طریق سلاح هائی بوده است که از ایران در اختیار اعضای طالبان افغانی گذاشته شده بود؟ ضمن اینکه مگر در اسناد بدست آمده گزارش نشده است که بمب های کناره جاده ای و کنترل از راه دور که در عراق و افغانستان منجر به کشته شدن نظامیان آمریکائی می شود از ایران ارسال نمی شود زیرا که سازنده و تولید ننده ی اینگونه بمب های کنار جاده ای رژیم تروریستی آخوندی می باشد؟ اما اکنون سرمقاله نویس با فراموش کردن همکاری با طالبان و اعضای القاعده، طلبان را ساخته و پرداخته ی سازمان سیا معرفی کرده است.
در خاتمه اینکه می بایست قسم حضرت عباس ملای خروس دزد را قبول کرد که دم خروس از زیر عبایش بیرون زده شده است یا نه قسم حضرت عباس ه خروس دزدی نکرده است . برای اینکه معلوم نیست که آنگونه از اعمال و جنایات آمریکا در افغانستان وعراق گفتن که زمین گیر شده است و متقبل بهدر رفتن هزینه ی بسیار کلان بودجه نظامی در این دو کشور شده و دچار مشکل الی و بانکی و تزریق 700 میلیارد دلار به بانک ها شده است که آمریکا خیلی ضعیف شده در وضعیت وخیمی قرار دارند . البته طوری ادعا شده است که انگاری ردی یا حضوری از دخالت گری رژیم تروریستی و بربرمنش و تاریک اند یش و پدر خوانده ی تروریست در این دو کشور نیست و اخیرا ً هیچگونه تلاش و دشمنی برای مخالفت مذاکره ی انگلیس و آمریکا با طالبان نشده که به جای رژیم با طالبان مذاکره شده است . همینطور دشمنی با توافقنامه ی میان دولت عراق و آمریکا نشده است و هرروز توطئه و دسیسه و غائله و تظاهراتی در عراق از سوی عوامل و نیروهای نفوذی علیه ی این توافقنامه و ملغی کردنشانجام نمی گیرد . مهمتر اینکه چگونه است که چرا برای نزدیکی با این آمریکای جنایتکار و تجاوز گر آمریکا با خصوصیات منفی عملکرد توصیف شده اش از هر سو تلاش می شود تا که کانالی برای مذاکره یافت شود ؟ آنگونه که آویزان به دلال و جاسوس چند جانبه هوشنگ امیر احمدی شده است . از طرف دگر چرا سفیر پاسدار تروریستی حسن کاظمی قمی چپ و راست پیام آماگی از سر گیری مذاکره ی امنیتی با آمریکا با عراق می دهد؟
هوشنگ � بهداد
مهر ماه27 سال- 1387