نقد و بررسی " كاين هنوز از نتايج سحر است" روزنامه ی جمهوری اسلامی چهار شنبه مهرماه17 سال 1387
" جای شک نیست که برنامه ریز جنگ 33 روزه با اسرائیل که بود؟ چرا با روند مذاکره ی صلح خاورمیانه و تشکیل حکومت مستقل دمکراتیک فلسطین دشمنی می شود؟"
پس از 3 دهه و همچون کما فی السابق موضوعات داخلی و مشکلات و معضلات مردم ایران ارزش و ضرورت بازگوئی وبررسی کردن ندارد . حتی قلم بر دست سرمقاله نویس برایش مهم نیست که چرا تا حال چندین بار از خمینی شیاد نقل قول کرده بود که مجلس در رأس امور است ولی اکنون حاضر نیست حتی زحمت به خودش دهد وبگوید یا اینکه از لوطی جماران و گماشته ی وی پاسدار احمدی نژاد رئیس جمهور و آن یکی غلامک پاسدار انگلیسبی رئیس مجلس کمدی ودکوری و انتصابی هشتم علی لاریجانی پرسش کند، برای چه مبلغ 100 میلیون تومان به تعداد 100 نماینده ی این مجلس داده شد که موجب اعتراض بقیه شده است که چراجنین رقمی به عنوان پاداش به اینان داده نشده و برای تلافی کردن دست به غتشاش و تشنج آفرینی در مجلس کمدی و دکوری زده اند؟
یا اینکه سرمقاله نویس توضیح دهد. وقتی که اینگونه در مجلس بخور بخور است برای چه پاسدار احمدی نژاد دست درازی بدون مجوز به خزانه ی دولت نکند وهر چه می خواهد بر دشت نکند؟ زیرا که بیش از 3 سال است که معنی و مفهوم اصول گرائی و مخالف شیفتگان قدرت و عاشق خدمتگزاری به مردم بودن یعنی همین که تلاش پیگیر وهمه جانبه برای گرد آوری و انباشت ثروت هر چه بیشتر بهر طریق ممکن برای مدعیان عوامریب و دروغگوباشد.
حال پرسش است که اینگونه مجلس کمدی و دکوری و انتصابی که نمایندگانش در تلاش برای دریافت حقوق و مزایای هرچه بیشتر باد اورده برای خودشان می باشند آیا ممکن است که هر گز به فکر پیگیری مطالبات موکلین خود و یا مردم ایران باشند؟ آیا امکان دارد که اینان علاقه ای به مهار تورم و گرانی داشته باشند که خودشان شیادانه قول آن را به مردم داده بودند؟ ضمن اینکه اکنون زیرآب ادعای کمدی و سفارشی لوطی جماران و شورای نگهبان آلت دست وی نیز زده شده است که با چه اتهامات سنگینی نامزدان رقیب مغلوب دوم خردادی ها را به صورت گله ای � فله ای رد صلاحیت کردند که چرا همچون اصول گرا نمی باشند و تخصص و شناخت علمی مرز شناسی با دشمن ندارند . بلی اینگونه نمایندگان چگونه می توانند با حربه ی مبارزه با دشمن و خدمت کردن به نام مردم ، به فکر خدمت به جیب و کیسه ی گشاد خود نباشند ؟
بنابراین چرا در این آشفته بازار برای انحراف اذهان عمومی سرمقاله نویس به سراغ اسرائیل نرود . زیرا که می بایست بالاخره مردم را هر طوری شده به حیله و نیرنگ و حقه بازی اشک تمساح ریزی برای فلسطینیان و مخالفت با اسرائیل کردن سرکار گذاشت. چونکه حماس در کنار حزب الله لبنان اهرم های بیرونی فشار بحران سازی و جنگ افروزی های برون مرزی در منطقه می باشند که می بایست حمایت تاکتیکی از اینان ادامه یابد تا که هر زمان نیاز به تنش و بحران آفرینی در منطقه می باشد بتوان در راستای اهداف مشخص اینان را در جا در منطقه فعال نمود. البته پرداختن به مسئله ی اسرائیل و فلسطین در راستای نگرانی روند مذاکره ی صلح در خاور میانه و دشمنی جدی با به ثمر رسیدن ادامه مذاکره و منتهی شدن به تأسیس کشور مستقل دمکراتیک فلسطین است که نه اینکه مطلقاً خوشآ یند رژیم تروریستی آخوندی نمی باشد ، یلکه برای رژیم چنین خبری فاجعه آمیز می باشد تا چه رسد به اینکه جامه ی عمل به خود پوشاند وعملی شود . زیرا که آن موقع حکم مرگ برای رژیم بحران زا و بحران زی و صدور کننده بحران و تروریسم و بنیادگرائی صادر شده است. چونکه رژیم تروریستی آخوندی بدون تنش و آشوب و بحران آفرینی وجنگ افروزی قادر به بقای حکومت ننگین و نکبت بار خودش نمی باشد. اگرنه اگر چنانچه در ایران حکومت دمکراتیکی بر سر کار بود که همه نماینده ی مردم وهم در خدمت مردم بود چه دلیل داشت که دخالت گری در روند مذاکره ی صلح خاورمیانه شود و با سنگ اندازی کردن و هزینه کردن دلارهای کلان تلاش مذبوحانه شود تا که همیشه بی ثباتی و آشوب و جنجال آفرینی و بحران وجنگ در منطقه حاکم شود تا شانس بقاء برای رژیم بربرمنش و تاریک اندیشی فراهم شود که پدر خواننده ی تروریست در جهان است.
در خاتمه اینکه تصور نمی رود که دیگر کسی باشد که مسائل ایران و خاورمیانه را دنبال می کند هنوز همچون شروع و ادامه ی جنگ 33 روزه ی حزب الله لبنان با اسرائیل که آغاز گشت که سران رژیم تروریستی آخوندی استناد به ادعای کمدی و مضحک بی طرفی می کردند که هیچگونه دخالت مالی و نظامی جز حمایت معنوی از حزب الله لبنان نمی کنند اکنون مشابه ی این ادعای وارونه فکر کنند وباور داشته باشند که رژیم تروریستی آخوندی و سپاه پاسداران در آن جنگ 33 روزه در لبنان دخالت گری نکرده وهنوز هم نمی کند و پشت برنامه ریزی و راه اندازی جنگ 33 روزه ی حزب الله لبنان با اسرائیل سپاه پاسداران نبود و بازهم مشخص نیست که این حمایت و دخالت گری در راستای چه اهدافی بود و یا چه ارتبلطی با پروژه ی هسته ای داشت؟ زیرا گذشته از اینکه بر پائی این جنگ 33 روزه ادامه همان تهدید به نابود کردن اسرائیل بود که پس از رئیس جمهور شدن پاسدار گماشته احمدی نژاد شروع شد . چونکه تاکتیک جانبی و حمایتی در دفاع ازاهداف پروژه ی هسته ای بود که از سوی برنامه ریزان پشت پرده طراحی شده بود .
بهرحال معلوم است که هنوزفراموش نشده است که چگونه در جریان جنگ 33 روزه بطور سیستمایتک چندین بار روزانه از سقوط و نابودی اسرائیل در این جنگ 33 روزه خبر مخابره می شد . البته گذشته از گنده نمائی تبلیغاتی این خبر دارای واقعیتی نهفته داشت که پس از آن جنگ افشا شد و هر گزهم فراموش شدنی نمی باشد که نقش دخالت گری رژیم تروریستی به خصوص سپاه پاسداران در لبنان و راه اندازی این جنگ 33 روزه چگونه بود؟ برای این که این جنگ 33روزه به موازات حضور گسترده و دخالت گری در عراق بود وهدف تعمیم دادن شرایط عراق به خاورمیانه بود . ضمن اینکه انکار و تکذیب کردن سران رژیم تروریستی را سوزاند و برضد خود این ادعا تبدیل کرد. به خصوص اینکه پس از پایان این جنگ 33 روزه پاسدار محسن رضائی در مصابه ی تلویزیونی خود بطور آشکارا اعتراف کرد که این جنگ حزب الله لبنان با اسرائیل نه جنگ چریکی که یک جنگ منظم کلاسیک بود و بیشتر اعتراف کرد و افزود که این شیوه ی جنگ حزب الله لبنان با اسرائیل مشابه همان جنگی است که در عراق و افغانستان علیه نظامیان آمریکائی ادامه دارد و پیگیری می شود و نتیجه گرفت اینان که در لبنان وعراق و افغانستان دارند می جنگند همگی در پایگاه های نظامی سپاه پاسداران در ایران تعلیم و آموزش نظامی دیده اند و تأکید کردکه این شیوه ی جنگ فقط مختص سپاه پاسداران است که در جهان منحصر به فرد و بی نظیر است .
نتیجه اینکه بی جهت نیست که از زمان جنگ 33 روزه ی سپاه پاسداران وحزب الله لبنان با اسرا ئیل پیوسته بطور تبلیغاتی به عنوان برگ تبلیغا تی � نظامی علیه ی اسرائیل و آمریکا مورد استفاده واقع می شود . زیرا که در حقیقت دفاع از سپاه پاسداران و برایش تبلیغ کردن می باشد. مشروط بر اینکه هرزمان که به این جنگ 33 روزه استناد می شود بیش از گذشته اعتراف به دخالت گری در امور داخلی لبنان و اذعان به زیر کنترل کامل بودن حزب الله لبنان از سوی رژیم تروریستی به عنوان زائده ی سپاه پاسداران است که اهرم مکمل تقویتی و بحرانسازی و باج گیری برون مرزی پروژه ی هسته ای است .
هوشنگ - بهداد
چهار شنبه 17 مهرماه سال 1387
" جای شک نیست که برنامه ریز جنگ 33 روزه با اسرائیل که بود؟ چرا با روند مذاکره ی صلح خاورمیانه و تشکیل حکومت مستقل دمکراتیک فلسطین دشمنی می شود؟"
پس از 3 دهه و همچون کما فی السابق موضوعات داخلی و مشکلات و معضلات مردم ایران ارزش و ضرورت بازگوئی وبررسی کردن ندارد . حتی قلم بر دست سرمقاله نویس برایش مهم نیست که چرا تا حال چندین بار از خمینی شیاد نقل قول کرده بود که مجلس در رأس امور است ولی اکنون حاضر نیست حتی زحمت به خودش دهد وبگوید یا اینکه از لوطی جماران و گماشته ی وی پاسدار احمدی نژاد رئیس جمهور و آن یکی غلامک پاسدار انگلیسبی رئیس مجلس کمدی ودکوری و انتصابی هشتم علی لاریجانی پرسش کند، برای چه مبلغ 100 میلیون تومان به تعداد 100 نماینده ی این مجلس داده شد که موجب اعتراض بقیه شده است که چراجنین رقمی به عنوان پاداش به اینان داده نشده و برای تلافی کردن دست به غتشاش و تشنج آفرینی در مجلس کمدی و دکوری زده اند؟
یا اینکه سرمقاله نویس توضیح دهد. وقتی که اینگونه در مجلس بخور بخور است برای چه پاسدار احمدی نژاد دست درازی بدون مجوز به خزانه ی دولت نکند وهر چه می خواهد بر دشت نکند؟ زیرا که بیش از 3 سال است که معنی و مفهوم اصول گرائی و مخالف شیفتگان قدرت و عاشق خدمتگزاری به مردم بودن یعنی همین که تلاش پیگیر وهمه جانبه برای گرد آوری و انباشت ثروت هر چه بیشتر بهر طریق ممکن برای مدعیان عوامریب و دروغگوباشد.
حال پرسش است که اینگونه مجلس کمدی و دکوری و انتصابی که نمایندگانش در تلاش برای دریافت حقوق و مزایای هرچه بیشتر باد اورده برای خودشان می باشند آیا ممکن است که هر گز به فکر پیگیری مطالبات موکلین خود و یا مردم ایران باشند؟ آیا امکان دارد که اینان علاقه ای به مهار تورم و گرانی داشته باشند که خودشان شیادانه قول آن را به مردم داده بودند؟ ضمن اینکه اکنون زیرآب ادعای کمدی و سفارشی لوطی جماران و شورای نگهبان آلت دست وی نیز زده شده است که با چه اتهامات سنگینی نامزدان رقیب مغلوب دوم خردادی ها را به صورت گله ای � فله ای رد صلاحیت کردند که چرا همچون اصول گرا نمی باشند و تخصص و شناخت علمی مرز شناسی با دشمن ندارند . بلی اینگونه نمایندگان چگونه می توانند با حربه ی مبارزه با دشمن و خدمت کردن به نام مردم ، به فکر خدمت به جیب و کیسه ی گشاد خود نباشند ؟
بنابراین چرا در این آشفته بازار برای انحراف اذهان عمومی سرمقاله نویس به سراغ اسرائیل نرود . زیرا که می بایست بالاخره مردم را هر طوری شده به حیله و نیرنگ و حقه بازی اشک تمساح ریزی برای فلسطینیان و مخالفت با اسرائیل کردن سرکار گذاشت. چونکه حماس در کنار حزب الله لبنان اهرم های بیرونی فشار بحران سازی و جنگ افروزی های برون مرزی در منطقه می باشند که می بایست حمایت تاکتیکی از اینان ادامه یابد تا که هر زمان نیاز به تنش و بحران آفرینی در منطقه می باشد بتوان در راستای اهداف مشخص اینان را در جا در منطقه فعال نمود. البته پرداختن به مسئله ی اسرائیل و فلسطین در راستای نگرانی روند مذاکره ی صلح در خاور میانه و دشمنی جدی با به ثمر رسیدن ادامه مذاکره و منتهی شدن به تأسیس کشور مستقل دمکراتیک فلسطین است که نه اینکه مطلقاً خوشآ یند رژیم تروریستی آخوندی نمی باشد ، یلکه برای رژیم چنین خبری فاجعه آمیز می باشد تا چه رسد به اینکه جامه ی عمل به خود پوشاند وعملی شود . زیرا که آن موقع حکم مرگ برای رژیم بحران زا و بحران زی و صدور کننده بحران و تروریسم و بنیادگرائی صادر شده است. چونکه رژیم تروریستی آخوندی بدون تنش و آشوب و بحران آفرینی وجنگ افروزی قادر به بقای حکومت ننگین و نکبت بار خودش نمی باشد. اگرنه اگر چنانچه در ایران حکومت دمکراتیکی بر سر کار بود که همه نماینده ی مردم وهم در خدمت مردم بود چه دلیل داشت که دخالت گری در روند مذاکره ی صلح خاورمیانه شود و با سنگ اندازی کردن و هزینه کردن دلارهای کلان تلاش مذبوحانه شود تا که همیشه بی ثباتی و آشوب و جنجال آفرینی و بحران وجنگ در منطقه حاکم شود تا شانس بقاء برای رژیم بربرمنش و تاریک اندیشی فراهم شود که پدر خواننده ی تروریست در جهان است.
در خاتمه اینکه تصور نمی رود که دیگر کسی باشد که مسائل ایران و خاورمیانه را دنبال می کند هنوز همچون شروع و ادامه ی جنگ 33 روزه ی حزب الله لبنان با اسرائیل که آغاز گشت که سران رژیم تروریستی آخوندی استناد به ادعای کمدی و مضحک بی طرفی می کردند که هیچگونه دخالت مالی و نظامی جز حمایت معنوی از حزب الله لبنان نمی کنند اکنون مشابه ی این ادعای وارونه فکر کنند وباور داشته باشند که رژیم تروریستی آخوندی و سپاه پاسداران در آن جنگ 33 روزه در لبنان دخالت گری نکرده وهنوز هم نمی کند و پشت برنامه ریزی و راه اندازی جنگ 33 روزه ی حزب الله لبنان با اسرائیل سپاه پاسداران نبود و بازهم مشخص نیست که این حمایت و دخالت گری در راستای چه اهدافی بود و یا چه ارتبلطی با پروژه ی هسته ای داشت؟ زیرا گذشته از اینکه بر پائی این جنگ 33 روزه ادامه همان تهدید به نابود کردن اسرائیل بود که پس از رئیس جمهور شدن پاسدار گماشته احمدی نژاد شروع شد . چونکه تاکتیک جانبی و حمایتی در دفاع ازاهداف پروژه ی هسته ای بود که از سوی برنامه ریزان پشت پرده طراحی شده بود .
بهرحال معلوم است که هنوزفراموش نشده است که چگونه در جریان جنگ 33 روزه بطور سیستمایتک چندین بار روزانه از سقوط و نابودی اسرائیل در این جنگ 33 روزه خبر مخابره می شد . البته گذشته از گنده نمائی تبلیغاتی این خبر دارای واقعیتی نهفته داشت که پس از آن جنگ افشا شد و هر گزهم فراموش شدنی نمی باشد که نقش دخالت گری رژیم تروریستی به خصوص سپاه پاسداران در لبنان و راه اندازی این جنگ 33 روزه چگونه بود؟ برای این که این جنگ 33روزه به موازات حضور گسترده و دخالت گری در عراق بود وهدف تعمیم دادن شرایط عراق به خاورمیانه بود . ضمن اینکه انکار و تکذیب کردن سران رژیم تروریستی را سوزاند و برضد خود این ادعا تبدیل کرد. به خصوص اینکه پس از پایان این جنگ 33 روزه پاسدار محسن رضائی در مصابه ی تلویزیونی خود بطور آشکارا اعتراف کرد که این جنگ حزب الله لبنان با اسرائیل نه جنگ چریکی که یک جنگ منظم کلاسیک بود و بیشتر اعتراف کرد و افزود که این شیوه ی جنگ حزب الله لبنان با اسرائیل مشابه همان جنگی است که در عراق و افغانستان علیه نظامیان آمریکائی ادامه دارد و پیگیری می شود و نتیجه گرفت اینان که در لبنان وعراق و افغانستان دارند می جنگند همگی در پایگاه های نظامی سپاه پاسداران در ایران تعلیم و آموزش نظامی دیده اند و تأکید کردکه این شیوه ی جنگ فقط مختص سپاه پاسداران است که در جهان منحصر به فرد و بی نظیر است .
نتیجه اینکه بی جهت نیست که از زمان جنگ 33 روزه ی سپاه پاسداران وحزب الله لبنان با اسرا ئیل پیوسته بطور تبلیغاتی به عنوان برگ تبلیغا تی � نظامی علیه ی اسرائیل و آمریکا مورد استفاده واقع می شود . زیرا که در حقیقت دفاع از سپاه پاسداران و برایش تبلیغ کردن می باشد. مشروط بر اینکه هرزمان که به این جنگ 33 روزه استناد می شود بیش از گذشته اعتراف به دخالت گری در امور داخلی لبنان و اذعان به زیر کنترل کامل بودن حزب الله لبنان از سوی رژیم تروریستی به عنوان زائده ی سپاه پاسداران است که اهرم مکمل تقویتی و بحرانسازی و باج گیری برون مرزی پروژه ی هسته ای است .
هوشنگ - بهداد
چهار شنبه 17 مهرماه سال 1387