نقد و بررسی " عراق ; آخرين دست و پازدن هاي بوش" روزنامه ی جمهوری اسلامی دوشنبه 22 مهرماه سال �1387
"پیگیری تلاش مذبوحانه ئر راستای خنثی و لغو کردن توافقنامه ی میان دولت عراق با آمریکا دربستر دفاع ازپروژه ی سته ای کردن با نسبت های وارونه دادن به آمریکا "
اگر طبق ادعای سرمقاله نویس وارونه گو بوش در عراق آخرین دست و پاها را می زند . پس دلیل نگران بودن سران رژیم تروریستی و سپاه پاسداران وبه خصوص قلم بر دستان و رسانه های تبلیغاتی اش برای چیست که از موضع هم فرار به جلوفعال شده اند هم اینکه در نقش پوشالی سخنگو ووکیل مدافع دولت و ملت عراقی شدن وارد صحنه شده و آمریکاومخاطبین خواهان توافقنامه ی امینی � نظامی � اقتصادی میان دولت عراق و آمریکا متهم به ترور کرده اند که درست اهداف و اقدامات رژیم تروریستی آخوندی در عراق که دنبال می شود، بطور وارونه به آمریکا نسبت داده شده است ؟
اگر ریگی بر توی کفش نیست .اصلاً به سران ومسئولان و قلم بر دستان فضول و خود خواه رژیم تروریستی آخوند ی چه مربوط است که در امورد داخلی عراق دخالت گری و فضولی نمایند و از موضع نماینده ی تسخیری مردم عراق برایشان اشک تمساح ریزی کنند؟ ولی در اصل و در عمل در پشت پردهاداف شیطانی اشغال کامل عراق و سپربلا کردن مردم و این کشور در راستای اهداف خودشان دنبال می شود؟
اگرطبق ادعای مطرح شده راستی راستی بقول خیمی شیاد که گفته آمریکا شیطان بزرگ و ام الفساد قرن است و یا افزوده بود هرچه فریاد دارید بر سر آمریکا فرودآورید؟ پس اینهمه تلاش های مذبوحانه پاسدار احمدی نژاد و اطرافیان ولابی های اعزام شده ی به آمریکاو مقیم این کشور و عراق برای نزدیکیبه آمریکا برای چیست که پاسدار احمدینژاد همه اش در فکر چگونه کانال و پل زدن بر قراری مذاکره و ایجاد چگونگی رابطه با آمریکاست؟
اگر هدف از ملت عراق همچون ملت ایران گفتن و مایه گذاشتن، جنبه ی ابزاری و تبلیغاتی نمی باشد؟ چرا ، به جای طراحی اقدامات تروریستی و عملیات انفجاری و ترساندن مردم عراق ، از ملت عراق تقاضا یا پیشنهاد نظر خواهی نمی شود تا که مردم عراق هم پیرامون دخالت گری رژیم در عراق و هم دلیل سخنگوی مردم عراق شدن پاسداران و تروریست های اعزامی و قلم های فروخته شده وهم موافق یا مخالف بودن با امضای توافقنامه با آمریکا نظر خواهی نمی شود . تا رسو شود هر که در آن غش باشد؟
مگر لوطی جماران که از آب روغن می گیرد. عاشق چشم وابرو وسر کچل نوری المالکی می باشد که هواپیمای خصوصی مسافری ایرباس به وی هدیه کرد تا که هرزمان که نیاز به وی داردسریع فراخوان دهد تا در جماران حضور یابد تا که گزارش دهد ودستورات لازم را در یافت کند. تازه از سوی دیگر قلم بر دست سرمقاله نویس شاکی و عصبیشه است که چرا به اینکه نوری المالکی فرامین دیکته شده ی لوطی جماران و سپاه پاسداران و سپاه قدس را اجر ا کند و توافقنامه را لغو نماید . چرا نخست وزیر عراق از روی ناچاری مجبور شده به شهر مذهبی نجف نزد آخوند سیستانی برود واز ایشان نظرخواهی و تعیین تکلیف کند؟
در خاتمه اینکه نعله وارونه زدن های سر مقاله نویس . با نقل قول از جلال طالبانی کردن مبنی بر بلوکله ی کردن حساب دارائی عراق ، همچنین از مهره های نفوذی به عنوان نماینده درون پارلمان عراق فاکت آوردن که آمریکا تهدید به ترور مخالفین توافقنامه کرده است و از افزایش فشار آمریکا برروی دولت عراق برای تقبل امضای توافقنامه گفتن. اینگونه سناریو و وپرونده سازی علیه ی آمریکا کردن که این روز ها عجیب گسترش یافته است . به خصوص اینکه اقدامات تروریستی و عملیات انفجاری و خرابکارانه عوامل رژیم تروریستی در عراق انجام می دهند بطور آشکارا در امور داخلی عراق دخالت می شود ولی به حساب آمریکا گذاشته می شود. به ویژه اینکه بموازات آن تلاش برای ایجاد نا آرامی در نوار غزه یا میان ساف و حماس می شود . همگی مرتبط به بحران هسته ای است که جزو طرح و شگرد های لورفته مشتقات دیپلماسی شترو گا و پلنگی صدور تروریسم و بنیاد گرائی می باشد که همانگونه که در نقدهای گذشته اشاره شد. وحشت ازکابوس و نگرانی از تکرار سناریوی بازندگی کامل و بر باد رفتن مشابه همه ی سرمایه گذاری ها همچون افغانستان در عراق می باشد که اینکونه دستگاه تبلیغاتی رژیم تروریستی آخوندی و مطبوعات وابسته به لوطی جماران و سپاه پاسداران از جمله سرمقاله نویس به تلاش و تکا پو افتاده اندتا با پاک کردن صورت مسئله کوشش کنند تا که واقعیت نه اینکه بیان نشود ، بلکه کتمان شود تا شاید روزنه ی امید خنثی سازی یا لغو کردن توافقنامه ی میان دولت عراق و آمریکا فراهم شود . وفضاو شرایط اهداف باج گیری پشتوانه ی سیاست فرصت سوزی و چانه زنی مذاکره ی هسته ای برای د سترسی به سلاح تمام سوز نشود و از بین نرود
.بالاخره اینکه در پایان سرمقاله نویس یک وارونه گوئی و آی دزد کردن دیگر نموه است . یعنی اینکه فراموش کرده که برنامه ریزان سیاست فرصت مذاکره ی هسته ای چه اندازه چشم به انتخابات ریاست جمهوری آمریکا دوخته شده بودند که توضبح می دادند چون آمریکا در گیر تبلیغات ریاست جمهوری می باشد. بنابراین قدرت عمل و مانور وواکنش دادن بسیار محدود در برابر اقدامات و مانور های تهاجمی رژیم تروریستی در عراق و منطقه ندارد. حتی نماینده ی مجلس هفتم صحبت ازهر انفجار بمبی در عراق و ایجاد یک ماه فرصت سوزی بیشتر به نفع پروژه ی هسته ای تأکید کرده بود.همینطور حاج بابائی از اعضای هیئت رئیسه مجلس کمدی و دکوری ارتجاعی کنونی اعتراف کرد که پس از اتمام انتخابات در آمریکا و سپس منتظر ماندن نتایج نمایش خیمه شب بازی انتخابات ریاست جمهوری دوره ی دهم در ایران از سوی رئیس جمهور جدید که آمریکا به جای اقدام کردن فقط نظاره گر خواهند ماند. همگی فرصت های مثبت هسته ای برای پیش بردن اهداف دسترسی به سلاح هسته است . اما اکنون سرمقاله نویس این طرح و دسیسه و اهداف را وارونه جلوه داده و این سیاستاقدام با صبر و انتظار را به بوش و حزب جمهوریخواهان برای پیروز شدن نامزد ریاست جمهوری حزب مهوریخواه نسبت داده است.
هوشنگ � بهداد
دوشنبه 22 مهرماه سال �1387
"پیگیری تلاش مذبوحانه ئر راستای خنثی و لغو کردن توافقنامه ی میان دولت عراق با آمریکا دربستر دفاع ازپروژه ی سته ای کردن با نسبت های وارونه دادن به آمریکا "
اگر طبق ادعای سرمقاله نویس وارونه گو بوش در عراق آخرین دست و پاها را می زند . پس دلیل نگران بودن سران رژیم تروریستی و سپاه پاسداران وبه خصوص قلم بر دستان و رسانه های تبلیغاتی اش برای چیست که از موضع هم فرار به جلوفعال شده اند هم اینکه در نقش پوشالی سخنگو ووکیل مدافع دولت و ملت عراقی شدن وارد صحنه شده و آمریکاومخاطبین خواهان توافقنامه ی امینی � نظامی � اقتصادی میان دولت عراق و آمریکا متهم به ترور کرده اند که درست اهداف و اقدامات رژیم تروریستی آخوندی در عراق که دنبال می شود، بطور وارونه به آمریکا نسبت داده شده است ؟
اگر ریگی بر توی کفش نیست .اصلاً به سران ومسئولان و قلم بر دستان فضول و خود خواه رژیم تروریستی آخوند ی چه مربوط است که در امورد داخلی عراق دخالت گری و فضولی نمایند و از موضع نماینده ی تسخیری مردم عراق برایشان اشک تمساح ریزی کنند؟ ولی در اصل و در عمل در پشت پردهاداف شیطانی اشغال کامل عراق و سپربلا کردن مردم و این کشور در راستای اهداف خودشان دنبال می شود؟
اگرطبق ادعای مطرح شده راستی راستی بقول خیمی شیاد که گفته آمریکا شیطان بزرگ و ام الفساد قرن است و یا افزوده بود هرچه فریاد دارید بر سر آمریکا فرودآورید؟ پس اینهمه تلاش های مذبوحانه پاسدار احمدی نژاد و اطرافیان ولابی های اعزام شده ی به آمریکاو مقیم این کشور و عراق برای نزدیکیبه آمریکا برای چیست که پاسدار احمدینژاد همه اش در فکر چگونه کانال و پل زدن بر قراری مذاکره و ایجاد چگونگی رابطه با آمریکاست؟
اگر هدف از ملت عراق همچون ملت ایران گفتن و مایه گذاشتن، جنبه ی ابزاری و تبلیغاتی نمی باشد؟ چرا ، به جای طراحی اقدامات تروریستی و عملیات انفجاری و ترساندن مردم عراق ، از ملت عراق تقاضا یا پیشنهاد نظر خواهی نمی شود تا که مردم عراق هم پیرامون دخالت گری رژیم در عراق و هم دلیل سخنگوی مردم عراق شدن پاسداران و تروریست های اعزامی و قلم های فروخته شده وهم موافق یا مخالف بودن با امضای توافقنامه با آمریکا نظر خواهی نمی شود . تا رسو شود هر که در آن غش باشد؟
مگر لوطی جماران که از آب روغن می گیرد. عاشق چشم وابرو وسر کچل نوری المالکی می باشد که هواپیمای خصوصی مسافری ایرباس به وی هدیه کرد تا که هرزمان که نیاز به وی داردسریع فراخوان دهد تا در جماران حضور یابد تا که گزارش دهد ودستورات لازم را در یافت کند. تازه از سوی دیگر قلم بر دست سرمقاله نویس شاکی و عصبیشه است که چرا به اینکه نوری المالکی فرامین دیکته شده ی لوطی جماران و سپاه پاسداران و سپاه قدس را اجر ا کند و توافقنامه را لغو نماید . چرا نخست وزیر عراق از روی ناچاری مجبور شده به شهر مذهبی نجف نزد آخوند سیستانی برود واز ایشان نظرخواهی و تعیین تکلیف کند؟
در خاتمه اینکه نعله وارونه زدن های سر مقاله نویس . با نقل قول از جلال طالبانی کردن مبنی بر بلوکله ی کردن حساب دارائی عراق ، همچنین از مهره های نفوذی به عنوان نماینده درون پارلمان عراق فاکت آوردن که آمریکا تهدید به ترور مخالفین توافقنامه کرده است و از افزایش فشار آمریکا برروی دولت عراق برای تقبل امضای توافقنامه گفتن. اینگونه سناریو و وپرونده سازی علیه ی آمریکا کردن که این روز ها عجیب گسترش یافته است . به خصوص اینکه اقدامات تروریستی و عملیات انفجاری و خرابکارانه عوامل رژیم تروریستی در عراق انجام می دهند بطور آشکارا در امور داخلی عراق دخالت می شود ولی به حساب آمریکا گذاشته می شود. به ویژه اینکه بموازات آن تلاش برای ایجاد نا آرامی در نوار غزه یا میان ساف و حماس می شود . همگی مرتبط به بحران هسته ای است که جزو طرح و شگرد های لورفته مشتقات دیپلماسی شترو گا و پلنگی صدور تروریسم و بنیاد گرائی می باشد که همانگونه که در نقدهای گذشته اشاره شد. وحشت ازکابوس و نگرانی از تکرار سناریوی بازندگی کامل و بر باد رفتن مشابه همه ی سرمایه گذاری ها همچون افغانستان در عراق می باشد که اینکونه دستگاه تبلیغاتی رژیم تروریستی آخوندی و مطبوعات وابسته به لوطی جماران و سپاه پاسداران از جمله سرمقاله نویس به تلاش و تکا پو افتاده اندتا با پاک کردن صورت مسئله کوشش کنند تا که واقعیت نه اینکه بیان نشود ، بلکه کتمان شود تا شاید روزنه ی امید خنثی سازی یا لغو کردن توافقنامه ی میان دولت عراق و آمریکا فراهم شود . وفضاو شرایط اهداف باج گیری پشتوانه ی سیاست فرصت سوزی و چانه زنی مذاکره ی هسته ای برای د سترسی به سلاح تمام سوز نشود و از بین نرود
.بالاخره اینکه در پایان سرمقاله نویس یک وارونه گوئی و آی دزد کردن دیگر نموه است . یعنی اینکه فراموش کرده که برنامه ریزان سیاست فرصت مذاکره ی هسته ای چه اندازه چشم به انتخابات ریاست جمهوری آمریکا دوخته شده بودند که توضبح می دادند چون آمریکا در گیر تبلیغات ریاست جمهوری می باشد. بنابراین قدرت عمل و مانور وواکنش دادن بسیار محدود در برابر اقدامات و مانور های تهاجمی رژیم تروریستی در عراق و منطقه ندارد. حتی نماینده ی مجلس هفتم صحبت ازهر انفجار بمبی در عراق و ایجاد یک ماه فرصت سوزی بیشتر به نفع پروژه ی هسته ای تأکید کرده بود.همینطور حاج بابائی از اعضای هیئت رئیسه مجلس کمدی و دکوری ارتجاعی کنونی اعتراف کرد که پس از اتمام انتخابات در آمریکا و سپس منتظر ماندن نتایج نمایش خیمه شب بازی انتخابات ریاست جمهوری دوره ی دهم در ایران از سوی رئیس جمهور جدید که آمریکا به جای اقدام کردن فقط نظاره گر خواهند ماند. همگی فرصت های مثبت هسته ای برای پیش بردن اهداف دسترسی به سلاح هسته است . اما اکنون سرمقاله نویس این طرح و دسیسه و اهداف را وارونه جلوه داده و این سیاستاقدام با صبر و انتظار را به بوش و حزب جمهوریخواهان برای پیروز شدن نامزد ریاست جمهوری حزب مهوریخواه نسبت داده است.
هوشنگ � بهداد
دوشنبه 22 مهرماه سال �1387