ناگفته های "آمريكا مخالفين توافقنامه امنيتي را وحشيانه ترور مي كند روزنامه ی جمهوری اسلامی20 مهر "
گزارش خبری در روزنامه ی جمهوری اسلامی بازتاب داده شده که کمی نیاز به بررسی و کالبد شکافی دارد. برای اینکه در دوران خاتمی و مدعیان اصلاح طلبان قلابی که مطبوعات دوم خردادی همچون شرایط کنونی بر زیر تیع سانسور وممیز گری خبری نبودند . به خصوص زمانی که اشغال نظامی عراق پایان پذیرفت و قدرت نفوذ و مانور عوامل رژیم تروریستی آخوندی در عراق شروع شد و دست به ترور مجید جوئی و آخوند حکیم زد و بطور آشکار از الگو حکومت دست نشانده مشابه ولایت فقیه در عراق گفته و تبلیغ می شد. مطبوعات دوم خردادی ها از جمله سرمقاله نویس روز نامه ی آفتاب یزد اخطار می کرد که تجربه ی افغانستان کافیست که چگونه همه ی سرمایه گذاری های قبل از اشغال نظامی در این کشور بر باد رفت و چیزی از در آمد باز سازی افغانستان نصیب رژیم نشد . وتأکید کرد که نمی بایست این تجربه دوباره در عراق تکرار شود وموجب ضررو زیان وخسارات مضاف گردد.
اما جریان برنامه ریزان پشت پرده ی وابسته به لوطی جماران و سپاه پاسداران و سازمان موازی اطلاعاتی � امنیتی چون طرح حذف دوم خردادی ها از صحنه را طراحی کرده بودند و عم جزم نموده بودند تا که نظام را یک دست کنند و تسلط کامل بر تأسیسات هسته ای یابند تا که اهداف دسترسی به سلاح هسته ای را شتاب دهند نه اینکه وقعی به اینگونه هشدار و اخطار هاندادند ، بلکه بر ضریب دخالت گری خود هر چه بیشتر در امور داخلی عراق افزودند تا اینکه سفر شاهزاده چارلز به بصره و سپس به بهانه ی ابراز همدردی با زلزله زدگان شهر تاریخی بم به تهران فراهم شد و شاهزادهچارلز انگلیسی از بصره وارد تهران گردیدو به اتفاق سید خندان خاتمی عازم کاخ سعد آبادشد . البته این سفر مورد با سکوت کامل و رضایتمندانه ی لوطی جماران مواجه شد. برای اینکه مطبوعات رژیم نوشتند که حاصل و نتیجه ی این سفر به نفع جریان مدعی اصول گرایان رقیب مدعیان دوم خردادی ها تمام شد . زیرا که چند هفته بعد در نمایشخیمه شب بازی � انتخاباتی � انتصاباتی مجلس هفتم سفارشی را اینان از آن خود کردند که منجر به سکوی پرش تببلیغاتی قبضه و چنگ اندازی پست ریاست ججمهوری دوره ی نهم پاسداری گماشته احمدی نژاد شد. این پیروزی سپس تهدید نا بود باد اسرائیل و صدور عدالت مهر ورزانه به بندگان خدا در سراسرجهان در سازمان بهمراه داشت که با چاشنی دانش بومی هسته ای بود . البته اکنون گندش در آمده است که یک کارشناس اتمی روسی در تأسیسات هست ای رژیم تروریستی آخوندی مشغول فعالیت است و ثابت شد که ضریب میزان بومی و خود کفابودن دانش هسته ای بود چقدر است .
از سوی دیگر ضمن اینکه پاسدار گماشته احمدی نژاد در تورسفرهای استانی خبر خوش غنی سازی و برگزاری جشن هسته ای را در شهر های ایران می داد . از طرف دیگر سپاه پاسداران وسپاه قدس و بدر 9 عراق و حزب الدعوه باهمکاری اعضای القاعده و طالبان که از افغانستان به ایران آمده ودر پادگان های نظامی سپاه آموزش نظامی دیدند در کنار اعضای حزب الله لبان در عراق قرار گرفتند و بر میزان نفوذ رژیم تروریستی در عراف بازهم افزوده شد ،آنگونه که توانست هم در تهیه و تنظیم تدوین قانون اساسی عراق اثر بگذارد . هم اینکه مهره های وابسته به خودش را وارد پارلمان عراق کند . که نه اینکه روزانه دست به اقدامات گسترده ی تروریستی و انفجاری و آدم ربائی و تأسیس زندان های مخفی در عراق زده شد و مسیر لوله ی آب شهر اشرف و 20 هزار اهالی روستای آن را در اقدامات تروریستی منفجر کردند .
مهمتر اینکه رژیم موفق شد از طریق عوامل دست آموز خود صدام حسین رئیس جمهور پشین عراق را در روز عید قربان با آن وضع فجیع بر دار کشد تا احتمال خطر بازگشت بقدرت دوباره ی حزب بعثت رااز بین ببرد .
عجیب است که نظامیان آمریکائیان مقیم عراق در این مدت با خوش باوری در خواب خرگوشی کامل به سر می بردند و اخطار ویتنامیزه کردن عراق برای آمریکا در خطبه های نماز جمعه ی تهران از سوی رفسنجانی پساز اشغال نظامی راق را جدی نگرفند که گفته بود رژیم می خواهد عراق را برای آمریکا تبدیل به باتلاق کند و تأکید کرد که این روزها مردم آمریکا کارشان شده تحویل گرفتن اجساد و مجروحین نظامیان آمریکائیان از عراق شده است.
خطای دیگری که بوش و نظامیان آمریکائی مستقر در عراق که مرتکب شدند این بود که به جای تلاش برای بر کناری نخست وزیر عراقنوری المالکی و قطع کردن دستان دخالتگر رژیم تروریستی آخوندی در عراق در دام تقویت نخست وزیر عراق افتادند و با باز کردن باب مذاکره با پاسدار تروریست کاظمی قمی سفیر رژیم تروریستی آخوندی در بغداد در این مورد اقدام کردند و زمینه نفوذ باز هم بیشتر عوامل رژیم در عراق را نا خواسته فراهم کردند . آنگونه که گذشته از افزایش ترور و کشته و مجروح کردن ظامیان آمریکائی در عراق و چپ و راست تأکید بر اخراج نظامیان آمریکائیان از عراق کردن، پس از اینکه سران رژیم تروریستی آخوندی متوجه شدند که دولت نوری المالکی توافقنامه نامه ی امنیتی � نظامی � اقتصادی با دولت آمریکا را می خواهد امضاء کند با همه تلاش و نیرو وامکانات از موضع نماینده و سخنگوی ملت و دولت عراق بنای مخالفت و دشمنیدر همه سطوح را گذاشتند و هرروز یک دسیسه و توطئه و بحران و تظاهرات و اقدامات زنجیره ای تروریستی و انفجاری با تهدیدات را در دستور کار خود در عراق قرار دادند . تا جائیکه سرمقاله نویس روزنامه ی جمهوری اسلامی تهدید کرده است که هر دولتی در عراق اینگونه توافقنامه با آمریکا را امضا ء نماید محکوم به سقوط می باشد.
اما از سوی دیگر اکنون اگر چه با تأخیر وبا پرداخت هزینه ی بسیار سنگین مادی و جانی که آمریکا پس از اشغال نظامی در عراق و افغانستان متقبل و پرداخته استو دریافته که ریشه و عامل صلی دلیل دخالت گری گسترده ی عوامل رژیم تروریستی در این دوکشور و همچنین فلسطین و لبنان بوده استکه موجب حتی شرایط کنونی بحران اقتصادی و مالی و بانکی درآمریکا شده است که به سوی رکود پیش می رود زیرا که ناشی از روندادامهدار افزایشبهای قیمت نفت و کسر بودجه ی آمریکابه دلیل افزایش هزینه ی سنگین نظامی در عراق و افغانستان بوده است که دامی بود که رژیم تروریستی آخوندی برایش در عراق ترسیم کرد.زیرا که پای آمریکا را از طریق دلال و جاسوس چند جانبه احمد چلبی و اطلاعات غلط سلاح های کشتار جمعی به عراق کشاند تا دشمنش صدام حسین را نابود کند وسازمان مخالف مقیم در عراق را خلع سلاح وزمین گیر نماید وبه این امید که شاید نابود شود .
در خاتمه اینکه به نظرمی رسد که مسئولان آمریکائی اکنون به خود آمده اند و دانسته اند که ضربه نهائی را از کجا خورده اند که در شرف جبرانش می باشند . همانگونه که مسئولان رژیم تروریستی آخوندی هم متوجه واقعیت و طرح تلافی جویانه ی آمریکا شده اند که دچار ترس شده و دست به واکنش بازتاب دادن واقعیات به سبک وارونه و فرار به جلو شده اند . یعنی شیوه ای که خودشان در عراق تا حال بکار برده اند به آمریکا نسبت داده اند . یعنی اینکه هر کس که در عراق اعتراض به حضور و دخالت گری رژیم تروریستی آخوندی در عراق کردرا در جا یا ترور شد یا اینکه ربوده و مثل و کشته شد. بهرحال آنچه انکار کردنی نمی باشد بازندگی در عراق و تکرار سناریوی بازندگی و بر باد رفتن سرمایه گذاری ها در عراق همچون افغانستان بر ای سران رژیم بربر منش و تاریک اندیش و دین فروش و جنگ افروز درحال تکرار شدن می باشد.
هوشنگ � بهداد
شنبه 20 مهر ماه سال 1387
گزارش خبری در روزنامه ی جمهوری اسلامی بازتاب داده شده که کمی نیاز به بررسی و کالبد شکافی دارد. برای اینکه در دوران خاتمی و مدعیان اصلاح طلبان قلابی که مطبوعات دوم خردادی همچون شرایط کنونی بر زیر تیع سانسور وممیز گری خبری نبودند . به خصوص زمانی که اشغال نظامی عراق پایان پذیرفت و قدرت نفوذ و مانور عوامل رژیم تروریستی آخوندی در عراق شروع شد و دست به ترور مجید جوئی و آخوند حکیم زد و بطور آشکار از الگو حکومت دست نشانده مشابه ولایت فقیه در عراق گفته و تبلیغ می شد. مطبوعات دوم خردادی ها از جمله سرمقاله نویس روز نامه ی آفتاب یزد اخطار می کرد که تجربه ی افغانستان کافیست که چگونه همه ی سرمایه گذاری های قبل از اشغال نظامی در این کشور بر باد رفت و چیزی از در آمد باز سازی افغانستان نصیب رژیم نشد . وتأکید کرد که نمی بایست این تجربه دوباره در عراق تکرار شود وموجب ضررو زیان وخسارات مضاف گردد.
اما جریان برنامه ریزان پشت پرده ی وابسته به لوطی جماران و سپاه پاسداران و سازمان موازی اطلاعاتی � امنیتی چون طرح حذف دوم خردادی ها از صحنه را طراحی کرده بودند و عم جزم نموده بودند تا که نظام را یک دست کنند و تسلط کامل بر تأسیسات هسته ای یابند تا که اهداف دسترسی به سلاح هسته ای را شتاب دهند نه اینکه وقعی به اینگونه هشدار و اخطار هاندادند ، بلکه بر ضریب دخالت گری خود هر چه بیشتر در امور داخلی عراق افزودند تا اینکه سفر شاهزاده چارلز به بصره و سپس به بهانه ی ابراز همدردی با زلزله زدگان شهر تاریخی بم به تهران فراهم شد و شاهزادهچارلز انگلیسی از بصره وارد تهران گردیدو به اتفاق سید خندان خاتمی عازم کاخ سعد آبادشد . البته این سفر مورد با سکوت کامل و رضایتمندانه ی لوطی جماران مواجه شد. برای اینکه مطبوعات رژیم نوشتند که حاصل و نتیجه ی این سفر به نفع جریان مدعی اصول گرایان رقیب مدعیان دوم خردادی ها تمام شد . زیرا که چند هفته بعد در نمایشخیمه شب بازی � انتخاباتی � انتصاباتی مجلس هفتم سفارشی را اینان از آن خود کردند که منجر به سکوی پرش تببلیغاتی قبضه و چنگ اندازی پست ریاست ججمهوری دوره ی نهم پاسداری گماشته احمدی نژاد شد. این پیروزی سپس تهدید نا بود باد اسرائیل و صدور عدالت مهر ورزانه به بندگان خدا در سراسرجهان در سازمان بهمراه داشت که با چاشنی دانش بومی هسته ای بود . البته اکنون گندش در آمده است که یک کارشناس اتمی روسی در تأسیسات هست ای رژیم تروریستی آخوندی مشغول فعالیت است و ثابت شد که ضریب میزان بومی و خود کفابودن دانش هسته ای بود چقدر است .
از سوی دیگر ضمن اینکه پاسدار گماشته احمدی نژاد در تورسفرهای استانی خبر خوش غنی سازی و برگزاری جشن هسته ای را در شهر های ایران می داد . از طرف دیگر سپاه پاسداران وسپاه قدس و بدر 9 عراق و حزب الدعوه باهمکاری اعضای القاعده و طالبان که از افغانستان به ایران آمده ودر پادگان های نظامی سپاه آموزش نظامی دیدند در کنار اعضای حزب الله لبان در عراق قرار گرفتند و بر میزان نفوذ رژیم تروریستی در عراف بازهم افزوده شد ،آنگونه که توانست هم در تهیه و تنظیم تدوین قانون اساسی عراق اثر بگذارد . هم اینکه مهره های وابسته به خودش را وارد پارلمان عراق کند . که نه اینکه روزانه دست به اقدامات گسترده ی تروریستی و انفجاری و آدم ربائی و تأسیس زندان های مخفی در عراق زده شد و مسیر لوله ی آب شهر اشرف و 20 هزار اهالی روستای آن را در اقدامات تروریستی منفجر کردند .
مهمتر اینکه رژیم موفق شد از طریق عوامل دست آموز خود صدام حسین رئیس جمهور پشین عراق را در روز عید قربان با آن وضع فجیع بر دار کشد تا احتمال خطر بازگشت بقدرت دوباره ی حزب بعثت رااز بین ببرد .
عجیب است که نظامیان آمریکائیان مقیم عراق در این مدت با خوش باوری در خواب خرگوشی کامل به سر می بردند و اخطار ویتنامیزه کردن عراق برای آمریکا در خطبه های نماز جمعه ی تهران از سوی رفسنجانی پساز اشغال نظامی راق را جدی نگرفند که گفته بود رژیم می خواهد عراق را برای آمریکا تبدیل به باتلاق کند و تأکید کرد که این روزها مردم آمریکا کارشان شده تحویل گرفتن اجساد و مجروحین نظامیان آمریکائیان از عراق شده است.
خطای دیگری که بوش و نظامیان آمریکائی مستقر در عراق که مرتکب شدند این بود که به جای تلاش برای بر کناری نخست وزیر عراقنوری المالکی و قطع کردن دستان دخالتگر رژیم تروریستی آخوندی در عراق در دام تقویت نخست وزیر عراق افتادند و با باز کردن باب مذاکره با پاسدار تروریست کاظمی قمی سفیر رژیم تروریستی آخوندی در بغداد در این مورد اقدام کردند و زمینه نفوذ باز هم بیشتر عوامل رژیم در عراق را نا خواسته فراهم کردند . آنگونه که گذشته از افزایش ترور و کشته و مجروح کردن ظامیان آمریکائی در عراق و چپ و راست تأکید بر اخراج نظامیان آمریکائیان از عراق کردن، پس از اینکه سران رژیم تروریستی آخوندی متوجه شدند که دولت نوری المالکی توافقنامه نامه ی امنیتی � نظامی � اقتصادی با دولت آمریکا را می خواهد امضاء کند با همه تلاش و نیرو وامکانات از موضع نماینده و سخنگوی ملت و دولت عراق بنای مخالفت و دشمنیدر همه سطوح را گذاشتند و هرروز یک دسیسه و توطئه و بحران و تظاهرات و اقدامات زنجیره ای تروریستی و انفجاری با تهدیدات را در دستور کار خود در عراق قرار دادند . تا جائیکه سرمقاله نویس روزنامه ی جمهوری اسلامی تهدید کرده است که هر دولتی در عراق اینگونه توافقنامه با آمریکا را امضا ء نماید محکوم به سقوط می باشد.
اما از سوی دیگر اکنون اگر چه با تأخیر وبا پرداخت هزینه ی بسیار سنگین مادی و جانی که آمریکا پس از اشغال نظامی در عراق و افغانستان متقبل و پرداخته استو دریافته که ریشه و عامل صلی دلیل دخالت گری گسترده ی عوامل رژیم تروریستی در این دوکشور و همچنین فلسطین و لبنان بوده استکه موجب حتی شرایط کنونی بحران اقتصادی و مالی و بانکی درآمریکا شده است که به سوی رکود پیش می رود زیرا که ناشی از روندادامهدار افزایشبهای قیمت نفت و کسر بودجه ی آمریکابه دلیل افزایش هزینه ی سنگین نظامی در عراق و افغانستان بوده است که دامی بود که رژیم تروریستی آخوندی برایش در عراق ترسیم کرد.زیرا که پای آمریکا را از طریق دلال و جاسوس چند جانبه احمد چلبی و اطلاعات غلط سلاح های کشتار جمعی به عراق کشاند تا دشمنش صدام حسین را نابود کند وسازمان مخالف مقیم در عراق را خلع سلاح وزمین گیر نماید وبه این امید که شاید نابود شود .
در خاتمه اینکه به نظرمی رسد که مسئولان آمریکائی اکنون به خود آمده اند و دانسته اند که ضربه نهائی را از کجا خورده اند که در شرف جبرانش می باشند . همانگونه که مسئولان رژیم تروریستی آخوندی هم متوجه واقعیت و طرح تلافی جویانه ی آمریکا شده اند که دچار ترس شده و دست به واکنش بازتاب دادن واقعیات به سبک وارونه و فرار به جلو شده اند . یعنی شیوه ای که خودشان در عراق تا حال بکار برده اند به آمریکا نسبت داده اند . یعنی اینکه هر کس که در عراق اعتراض به حضور و دخالت گری رژیم تروریستی آخوندی در عراق کردرا در جا یا ترور شد یا اینکه ربوده و مثل و کشته شد. بهرحال آنچه انکار کردنی نمی باشد بازندگی در عراق و تکرار سناریوی بازندگی و بر باد رفتن سرمایه گذاری ها در عراق همچون افغانستان بر ای سران رژیم بربر منش و تاریک اندیش و دین فروش و جنگ افروز درحال تکرار شدن می باشد.
هوشنگ � بهداد
شنبه 20 مهر ماه سال 1387