نقد و بررسی " درس هاي توقف ماليات بر ارزش افزوده روزنامه ی جمهوری اسلامی سه شنبه 23 مهر ماه سال 1387
"وقتی تق قانون مالیات مالیاتی ارزش افزوده پس از 5 سال کار کارشناسنانه شدن در آمد. معلوم است که سرنوشت طرح های اقتصادی غیر کارشناسانه چه خواهد شد؟"
بی برنامگی رژیم تروریستی آخوندی که ناشی از ساختار ارتجاعی و قرون وسطائی وعدم تطبیق و تجانسش با دنیادی مدرن ومترقی کنونی می باشد که نا همآهنگی و عدم تجانس و آشفتگی ودر هم ریختگی اش فقط در یک ارگان ونهاد نمی باشد ، بلکه از رأس تا ذیل این رژیم آلوده ،فساد و رشوه و تبعیض و غارتگری فرا گرفته است ودر همه ی سطوح آن بی سامانی و عدم مدیریت موج می زند. البته به جز سیاست و خط مش سرکوبگری و خفقان و رعب و وحشت و ضرب و شتم و بازداشت و زندان و شکنجه و دار و شلاق و اعدام که بسیار منسجم و همآهنگ از همه ی جناح و باند های گوناگون در 3 دهه ی گذشته بطور دقیق پیگیری و اجر شده است و هر گز هم دچار لحظه ای توقف و تأخیر و درنگ نشده است . برای اینکه کلید رمز ماندگاری و بقاو ادامه ی نظام ضد بشری به تعقیب این سیاست مرتبط بوده است . بنابراین اگر اکنون سرمقاله نویس به موضوع عقب نشینی دولت از طرح مالیات بر ارزش افزوده پرداخته وگفته است که تأکید کرده فقط 17 روزاز عمر و شروع آن گذشته است. البته گفته که تاریخچه این قانون مالیاتی بیش از 5 سال عمرداشته که پیرامونش بحث و جدل در 3 مجلس ششم وهفتم وهشتم وجود داشته است . اماز سوی دیگر افزوده که در رژیم تروریستی آخوندی کم نیست قواینی که پس از تصویب شدن شان به فراموشی سپرده شده اند تا که ناخواسته به گوید که اوضاع و شریط در رژیم تروریستی آخوندی آنگونه می باشد که برای بررسی و ارزیابی و ضعیت اجرای قوانین در این رژیم طوریست که می بایست گفت تو خود حدیث مفصل به خوان از این مجمل . همینطور سرمقاله نویس برای اینکه نقش دولتمردان و ظرفیت توانائی و عدم توانائی اشان را برجسته کند از اجرای بد وخوب قانون از جمله قانون مالیات و طرح های اقتصادی گفته است تا اینکه پیام را به طرفین موافق و مخالف و مدافع و متضاد خود منتقل کرده باشد که از نظر کارشناسان پیرامون مزایای روش مالیات ارزش افزوده بسیار گفته شد که گلابزده از آب در آمده است . البته بدون آنکه اشاره کرده باشد که پاسدار احمدی نژاد هم سازمان مدیریت و برنامه ریزی و بودجه بندی را منحل کرد . هم اینکه اعتراف کرده است که باور به تئوری اقتصادی ندارد . اخیراً هم پس از جراحی کردن وزیر اقتصاد وجایگزین کردن مهره ی دست آموز خودش، رئیس بانک مرکزی را بر کنار کرد . یعنی اینکه به تنها مقوله ای که باور ندارد کارشناسی کردن وبرآورد و ارزیابی های پسآمد اتخاذ تصمیم گیری های کیلوئی و باندی و احساسی می باشد. بهمین دلیل سرمقاله نویس در مورد همین طرح مالیاتی ارزش افزوده که شروع شده قسر ونازا شد ازخطای به رئیس دولت پاسدار احمدی نژادی گفته که با لغو وعدم اجرای این قانون مالیات ، اینگونه دو لت و از مزایای دریافت مالیات بیشتر محروم شده است:

به ديگر سخن مجموعه دولت با عملكرد نه چندان قوي خود كشور را از بركات و نتايج مثبت يك قانون خوب مترقي و پيشرفته كه در 120 كشور جهان درحال اجراست محروم كرد . با در نظر گرفتن اين شرايط اين سئوال مطرح مي شود كه چه تضميني وجود دارد ساختاري كه در اجراي يك قانون آن هم در حوزه اي خاص چنين عملكرد غيرقابل دفاعي از خود به جا گذاشته است در اجراي طرحي به گستردگي اهميت و حساسيت طرح تحول اقتصادي موفق عمل كند! با فرض اينكه طرح تحول اقتصادي در مرحله نظري و تدوين از قوت و پختگي لازم برخوردار باشد و قوانين مرتبط نيز به خوبي تدوين و تصويب شوند آيا مجموعه دستگاه هاي اجرايي كشور فارغ از اينكه چه دولتي بر سر كار باشد توانايي اجراي اين قوانين خوب و طرح كليدي را دارند ! لختي و سستي بي توجهي به انتقادات و نظرات رسانه ها و كارشناسان و بسياري ديگر از كاستي هائي كه سازمان امور مالياتي در اجراي قانون ماليات بر ارزش افزوده گرفتار آن بود و هيچگاه نيز تصميمي براي رهايي از آنها نگرفت نمونه اي از ضعف بازوهاي اجرايي دولت در پياده سازي قوانين و برنامه هاي هرچند خوب و مترقي است و اين نگراني مسئله اي است كه در قالب اجراي طرح تحول اقتصادي در ابعاد بسيار گسترده تر و عميق تري خودنمايي مي كند و نمي توان و نبايداز كنار آن ساده گذشت
:

سرمقاله نویس در دنباله بازهم بیشتر از ندانم کاری مسئولین مالیاتی و بهدر رفتن فرصت زیادی گفته که صرف بررسی این قانوش شده است که مقایسه کرده وقتی که در مورد اجرای قا نون مالیات که برای شناخت و استفاده ی آن در جامعه کارشناسی نشده بود.برای همین مورد اعتراص صنف طلا فروشان و سپس سایر اقشار بازار ئاقع شد چونکه بازاراز کم و کیف کار برد این قانون اطلاعی نداشت . زیرا که توجیه نشده بود . سپس پرسش کرده است که چه تضمینی وجود دارد که مشابه همین مشکل در مورد اجرای طرح های اقتصادی تکرار نشود که بسیار گسترده و پیچیده تر از قانون مالیات می باشد ؟ به خصوص این ضعف را چاشنی نقدی کردن رایانه کرده است که پاسدار احمدی نژاد آن را چاشنی و اهرم مثبت تبلیغات انتخاباتی ریاست جمهوری خودش کرده است . در صورتیکه سرمقاله نویس گفته که این تصمیم گیری را یک تاکتیک منفی در زمینه ی اقتصادی دانسته است که در وحله ی اول موجب افزایش حجم نقدینگی در بازار و جامعه می شودو موجب افزایش نرخ رشدتورم و گرانی خواهد شد ولی نگفته که در مرحله ی بعدی محرومان وتهی دستان در یافت کننده ی امثال یارانه های نقدی قربانی این تاکتیک انحرافب تبلیغاتی خواهند شد.

در خاتمه اینکه سر مقاله نویس تاريخ را شاهد تدوين و تصويب طرح ماليات بر ارزش افزوده دانسته و افزوده كه از زمان مجلس ششم مدعی اصلاح طلبی آغاز و در مجلس فرمایشی هفتم یافت تا اینکه به مجلس کمدی و انتصابی هشتم منتقل شد به این سرانجامی رسيد که محصول و برآيند نظرات مشترک نمايندگان یا وکیل الدوله های سه دوره مجلس در دولت های مدعی اصلاح طلبی و اصول گرائی می باشد که تازه از نظرات خيل كثيري ازكارشناسان و... استفاده شد که منجر به قانون مالیات ارزش افزوده کنونی شد که سرنوشت آن به بیش از 17 روزنکشید. آنهم با واکنش اعتصاب و تحصن و اعتراض بازار مواجه شد که بنا بر ادعای سرمقاله نویس اعتبار اين طرح نتيجه يك خرد جمعي تعاطي افكار در يك فضاي باز كارشناسي بوده است که چنین سر نوشت شومی یافت . از طرف دیگر نتیجه گرفته است متاسفانه در مورد طرح اقتصادي كه قید شد پاسدار احمدی نژاد باور به تئوری اقتصادی ندارد و فقط مأمور است تاکه هر طوری شده اموال ملی و دولتی را به نام واگذاری واجرای سهام عدالت به بخشی خصوصی منتقل کند که منظور از بخش خصوصی سپاه پاسداران وبسیج و سایر ارگان های سرکوبگر می باشد وافزوده که اجرای طرح اقتصادی خصوصی سازی طبق اصل 44 قانون اساسی به طور يقين بسيار بيشتر از يك نظام مالياتي نيازمند بهره مندي از نظرات كارشناسي است . اما سرمقانویس در این مورد گفته است که شاهد روالي معكوس هستيم . زیرا که از ابتداي مطرح شدن اصلاحات اقتصادي وعليرغم گذشت حدود 6 ماه از آغاز عمليات اين طرح اصلاح اقتصادی خصوصی سازی حضور نقش آفريني كارشناسان در تدوين طرح تحول اقتصادي تنها محدود به برگزاري چند جلسه توجيهي آن هم صرفا جهت اطلاع بوده است . سپس سرمقاله نویس ادامه داده شواهد و پيامدهاي چنين رفتاري را مي توان در تغييرات ناگزيري كه در پي اجراي مراحل اوليه بوجود آمد به روشني مشاهده كرد. بالاره اینکه در پایان تأکید کرده از همين رو بايد به ناظران اقتصادي حق داد نگران پيامدهاي اجراي طرحي باشند كه گروهي محدود آن را براي كشوري بزرگ تدوين كرده اند! یعنی اینکه می بایست منتظر اتخاذ تصمیمات کارشناسی ناشده ی دیمی اقتصادی با عواقب و عوارض تخریبی وویرانگر بیشتری از سوی دولت را انتظار داشت . البته که باواکنش های اعتراضی اقشار گوناگون جامعه و سرکوبی بیشتر نیز همراه خواهد بود. زیرا که طرح های دولت نه برای بهبود شرایط نا بسامان اقتصادی و بر طرف کردن موانع و مشکلات اقتصادی و معضلات معیشتی مردم است، بلکه در بستر رقابت جنگ و دعوای باندی قدرت و سهم بری بیشتر از ثروت می باشد که همچون گذشته رشد بیشتر تورم و گرانی لجام گسیخته و افزایش قیمت کالا ها و فقر وبیکاری برای مردم محروم وتهی دستان را به رمغان خواهد آورد.

هوشنگ � بهداد
سه شنبه 23 مهر ماه سال 1387