نقد و بررسی " صداقت را هم کشته اند" روزنامه ی آفتاب یزد سه شنبه مهر ماه9 سال 1387
قربون برم خدا این بام و دو هوا را
مقاله ای در روزنامه ی آفتاب یزد مورخ 9 مهر با عنوان صداقت را هم کشته اند بازتاب داده شده است که همانگونه از عنوان مقاله بر می آید گویای خیلی از واقعیات است که نشان داده شده که چگونه سیاست کثیف و پلید با عوامفریبی برای کسب قدرت و حذف رقیب بطور متناقض و وارونه دنبال و اجرا شده است. اما مکمل این مقاله ضروریست که نقل قول شود که گفته می شود اصطلاحی هست به سیاست یا بام و دوهوا که داستانش چنین است که ما دری بودکه یک عروس و داماد داشت که به خاطر اینکه دخترش را بیش از پسرش دوست می داشت بیشتر هوای دختر و دامادش را نسبت به عروس و پسرش داشت. در این مورد نقل شده است که ضریب این علاقه ودوستی مفرط مادر به دختر و داماد موجب تبعیض آشکار می شد که مورد اعتراض پسرواقع شد .آنگونه که ترکش این تبعیض به خواب شب های گرم تابستانی پشت بام نیز سرایت کرد .
زیراکه در سال های قدیم که امکانات رفاهی خنک کننده در خانه ها نبود و شرایط همچون وضعیت کنونی نبود رسم بودکه مردم در شب های گرم تابستان مجبور بودند تا که بر بالای پشت بام بروند ودر آنجا به خوابند . البته آن زمان هوای شهرها و زیبائی آسمان آبی پر ستاره و شفاف همچون شرایط کنونی آلوده نشده بود که از ضریب بالای آلودگی هوا گاهی همامکان نفس کشیدن هم میسرنیست .
بهر حال خانواده ای که به اتفاق مار وعروس و داماد و همسر شانجمعی بر پشت بام می خو ابید ند نیمه های شب مادر بلند می شد و می رفت بالای سر پسرش ی و توصیه می کرد پسرم مگر نمی بینی هوا چه اندازه گرم است و توکه اینگونه به همسرت نزدیک شده ای موجب می شود تا که گرمت شود وخوابت نبرد و خواب زده شوی ؟ از سوی دیگر آنطرف بام به سراغ دخترش می رفت و به دخترش رهنمود می داد عزیزم مگر نمی دانی از نیمه شب به بعد هوا خنک می شود و ممکن است که تو سرما بخوری، بنابراین برای پیشگیری بهتر است که به همسرت نزدیک شوی . پسره که داشت گوش می داد خطاب به مادر گفت قربون برم خدا این بام و دو هوا را.
اکنون دادستان 3 دهه حکومت ننگین رژیم تروریستی بربرمنش و تاریک اندیش و جنگ افروز و دین فروش و عوامفریب و غارتگر آخوندی است که روز گار مردم ایران را تیره و تا ر و سیاه کرده است و آخوندهای حاکم با شرکای شان دین را تبدیل به ابزار و سرکوب و قدرت وثروت نموده اند و دروغگوئی و وعده ه و قول های سرخرمنی و نا کجا آبادی اساس و محور حکومت و رمز بقایش شده است . بطوریکه می بایست با تلسکوپ بر دست و پرسه زنان گشت که کدام مسئولی در روزنه ای در این نظام از رأس تا ذیل آلوده به فساد و تبعیض یافت می شود که فقط یکبار حرف راست بزند و دروغ نگوید . البته که توقعی نیست ، زیرا که زمانی که خمینی شیاد و بنیانگذار نظام 15 سال پس از تبعید از نجف و پاریس به تهران و بهشت زهرای تهران بدو ناحساس وارد شد. مگر جز و عده های دروغ دادن و عوامفریبی کردن کار دیگری هم کرد؟ زیرا که از دادن اقتصاد به خر تا واگذاری حکومت آینده به مستضعفان و پا بر هنگان و تعیین کردن روز قدس برای آزادی فلسطین و توصیه کردن که اگر چنانچه هر مسلمان با یک سطل آب سیل بنیان کن برای اسرائیل آماده کند و بریزد در نهایت اسرائیل به دریا ریخته می شود تا طرح اشغال سفارت آمریکا در 13 آبان در تهران 1358 که 3 روز پس از دیدار بازرگان با برژینتسکی در الجزیره پایتخت الجزایر اجرا شد و آن را انقلابی بزرگتر از انقلاب اول خواند و آمریا را ام الفساد قرن نامید و توصیه کرد که هرچه فریاد دارید بر سر آمریکا فرود آورید تا راه اندازی جنگ 8 ساله ی ضد ملی و ضد میهنی ایران و عراق و راه قدس از کربلا میگذرد و این جنگ خانمان بر انداز ایران و عراق را موهبت الهی دانست و تأکید کرد اگر این جنک 20 سال هم طول بکشد ما همچنان هستیم. ولی از موضع خفت و خواری و ذبوبی مجبور به سر کشی جام زهر شکست شد . تا صدور فرمان قتل عام زندانیان سیاسی در تابستان خصوصی سال 67همه اش دجال گری و دروغگوئی و عوامفریبی بود.

از سوی دیگر سوگلی خمینی دجال و شیاد رفسنجانی از امامش دجال و رمال تر است . زیرا همان موقع که در نماز جمعه ی تهران فریاد می زد که اگر چنانچه فلسطینیان در ازای هر فلسطینی که بدست اسرائیلی ها کشته می شود 20 نفر غربی ها را بکشند. دیگر اسرا ئیلیان جرأت نمی کنن دبه سر زمین فلسطینیان تجاوز کنند ومرتکب جنایت شوند . و در شرایطی که در مدارس قبل ز شروع کلاس درس فریاد مرگ بر آمریکا و اسرائیل و منافقین و صدام سر داده می شد . امااز سوی دیگر بدستور خمینی در پشت پرده در تهران رفسنجانی به دیدار مک فارملین نماینده ی و یژه ی ریگان رئیس جمهور وقت حزب جمهوریخواه درآمریکا می رفت تا که کلت و تاب و کیک وموشک های ضد هوائی استینگر آمریکائی از مجاهدین افغانی تحویل بگیرد . البته مهدی هاشمی برادر داماد منتظری که ین دیدار را در روز نامه النهار ر لبنان افشا کرد در جا به دستور وفرمان رفسنجانی بازداشت و تیرباران شد . ناگفته نماند که تز معروف مبارزه با ارزانی برای حل مشکل اقتصادی رفسنجانی که نه گرانی که ارزانی مشکل است هنوز فراموش نشده است . زیرا که رشد لجام گسیخته ی تورم و گرانی و افزایش قیمت کالا ها و فقر و بیکاری و شکاف عمیق طبقات کنونی محصول همان تز معروف است که بقول لوطی جماران موجب نوآوری و شکوفائی اقتصادی و ترقی و پیشرفت در جامعه شده است که تأکید کرده هر گز توقف داشته چون در خدمت پروژه ی هسته ای برای دسترسی به سلاح هسته ای بوده است .

البته که جانشین خمینی شیاد لوطی جماران علی خامنه ای از هردوتای خمینی و رفسنجانی دروغگو تر و شیاد و دجال تر می باشد. زیرا که این عنصر معتاد منقلی خود خواه و قدرت طلب که اسیر چنگال سپاه پاسداران است که ضمن رقابت و حسات عجیبی که به رفسنجانی دارد . البته این خصوصیات دوطرفه است. حاضر است به خاطر حفظ جایگاه قدرت خودش و سنگر منقلش دست به هر جنایت و دروغگوئی و حمایتی بزند . بقول معروف به خاطر دستما ل حاضر ست که قیصریه را به آتش بکشد. از جمله به خاطر دفاع و حمایت کردن از پاسدار گماشته اش احمدی نژاد با خاک پاشیدن بر توی چشمان مردمی که کمرشان بر زیر بار هزینه ی تورم و گرانی خمیده و خرد شده است . ولی لوطی جماران با کمال وقاحت آن را تکذیب و انکار کرده و می کند . در مقابل از شکوفائی و نشاط و پر کاری و عدالتخواهی دولتی تأکید می کند ومی گوید که دولتی جراحی شده و با شکست کامل برنامه های اقتصادی مواجه شده است. همچنین با عدم کنترل تورم و گرانی و رشد بی رویه ی واردات روبرو است . حال بماند که لوطی جماران بیش از 7 سال پیش منشور 8 ماده ای مبارزه با تورم و گرانی و فقر و بیکاری و تبعیض و رشوه صادر کرد و سال را نیز به نام عدالت امام علی نامیدهبود که شرایط کنونی نمود و آثار همان منشور 8 ماده ای معروف است.
از طرف دیگر سکوت لوطی جماران در برابر بازی چند ماهه ی دوستی با ملت اسرائیل که از سوی رحیم مشائی شروع شد که سناریوی آن با عفو ملوکانه به دلال و جاسوس چند جانبه هوشنگ امیر احمدی دادن ودعوت از ایشان به تهران آغاز گشت که در دنباله به اعتراف عکس یاد گاری با یک فرمانده ی نظامی در بغداد از سوی پاسدار احمدی نژاد منتهی شد . آنگاه دیدار و ملاقات این دلال وواسطه و جاسوس امیر احمدی با اعضای کابینه در دولت با تردد و سفر های وی ادمه یافت . تا اینکه منتهی به این شد که یک شهر وند آمریکائی به نام پروفسور حمید مولانا مشاور ویژه ی رئیس جمهور پاسدر احمدی نژاد شد .

خلاصه ارسال پیام ها ی پیشنهادی برای بازگشائی دفاتر حافظ منافع در واشنگتن و تهران برای عادی کردن رابطه با آمریکا بطور همزمان داده شد واین جنگ و گریز ها و انتقادات تند و تیز به رحیم مشائی از درون باندهای مافیائی جناح حاکم اوج گرفت تا اینکه قبل از سفر پاسدار احمدی نژاد به آمریکا و سخنرانی اش در سازمان ملل و مصاحبه ی مطبوعاتی وی در آمریکا برای عادی شدن رابطه با آمریکا البته با پسوند با رعایت عدالت و احترام از سوی آمریکا که نتجه اش قرار است دفتر دوستی مردم ایران و آمریکای و ابسته به دلال و جاسوس هوشنگ امیر احمدی در تهران باز وافتتاح و فعا شود که ادامه ی همان رهنمود دوستی با ملت اسرائیل است که به رحیم مشائی دیکته به رحیم مشائی کرده بود . بالاخره لوطی جماران برروی صحن آمد و با اجرای نمایش کمدی برروی سن مسئله را آنگونه به نفع گماشته خود احمدی نژاد و رحیم مشائی حل و تمام کرد تا که کسی دیگر جرأت نکند حرفی در مورد رحیم مشائی بزند ونه کلامی از سئوال کردن پاسدار احمدی نژاد در مجلس کمدی و دکوری هشتم بزند.

در خاتمه اینکه شیوه ی متناقض بر خورد لوطی جماران ونهاد وارگان های زیر فرانش با دولت و مجلس مدعیان اصلاح طلبان و روش رد صلاحیت های کردن نامزدان شان با اتهام همگامی با بوش و آمریکا که در سخنرانی و خطبه خوانی عدم مرز شناسی با دشمن لوطی جماران بهانه ی لازم فراهم شد تا شورای نگهبان همه ی نامزدان انتخاباتی مجلس هفتم و هشتم را بصورت فله ای – گله ای رد صلاحیت کند و مقایسه ی آن با شرایط کنونی دفاع از حامیان لوطی جماران با ادعای اصول گرائی در نظام یک دست شده اصلا ً قابل مقایسه نمی باشد. درنهایت اینکه توصیه می شود که سرمقاله ی ضمیمه شده ی روزنامه ی آفتاب یزد را با دقت بخوانید . زیرا که نکات تذکر و یاد آوری ناشده را مقاله نویس روزنامه ی آفتاب یزد بیان و مقایسه کرده است که بهتر تشریح می کند معنی و مفهوم سیاست یک بام و چند هوا چیست؟
هوشنگ – بهداد
سه شنبه 9 مهر ماه سال 1387