نقد و برررسی " فاصله بيشتر شده(يادداشت روز)" روزنامه ی کیهان سه شنبه 30 مهر سال 1387
"دیدار مک فارلین در زمان رفسجانی بود . پیشنهاد شورای ایرانیان- آمریکا ئیان، دلال و جاسوس هوشنگ امیر احمدی، در دوران خاتمی داده شد ونه دوره ی پاسدار احمدی نژاد"
آخوند پاسدار وطلبه ی یادداشت روز نویس هفت خط آنگونه نظر داده است که لابی های رژیم در 3 دهه ی گذشته برای کانال زدن و مطرح کردن ایجاد رابطه غیر متحرک و غیر فعال و خاموش بوده اند. مثلاً در تابستان سال 65 میان رفسنجانی و مک فارلین نماینده ویژه رئیس جمهور وقت آمریکا در تهران بر گزار نشد و رفسنجانی کیک وکلت و کتاب دریافت نکرد و یا پس از آن عطاء الله مهاجرانی سوگلی حزب کار گزاران در روز نامه ی اطلاعات این موضوع را مطرح نکرد و یا اوایل دوران مدعیان اصلاح طلبان سیمینار های فرهنگی و علمی که در قبرس و یونان بر گزار می شد، پاسدار محسن رضائی به اتفاق صادق زیبا کلام مبلغ سابق رفسنجانی و اکنون چرخش به سوی پاسدار گماشته احمدی نژاد داده، شرکت نکردند و با مقامات آمریکائی از جمله گری سیک مشاور امنیتی سابق کاخ سفید دیدار و مذاکره نداشتند ؟همینطور در روند بر گزاری نمایش تبلیغاتی خیمه شب بازی مجلس هشتم دکوری و کمدی و انتصابی به دلال و جاسوس چند جانبه هوشنگ امیر احمدی عفو داده نشد و به ایران دعوت نشد ودر کنار کابیه ی مدعی اصول گرائی قرار نگرفت و پیشنهاد ایجاد رابطه با آمریکا را وی مطرح نکرد ؟ سپس پاسدار احمدی نژاد این پیشنهاد را تعیمم نداد و اعتراف نکرد که در بغداد عکس یادگاری با یک فرمانده ی نظامی نگرفته و روی قلب خود نگذاشته است و در ادامه ی پیشنهاد بازگشائی دو جانبه دفاتر افظ منافع آمریکا و رژیم تروریستی آخوندی را نداد و از حضور معاون وزیر امور خارجه ی آمریکا در نشست هسته ای پاسدار موجی سعید جلیلی با خاویر سو لانا در ژنو ابراز خوشحالی نکرد و آن را ثبت ارزیابی نکرد؟
مگر از آن تاریخ تا حال این دلال و جاسوس چندین بار به ایران نیامده و همین سیاست را دنبال نکرده است؟به خصوص در سفر آخر وی که به تهران آمد، مگر وی نبود که خبر دریافت مجوز بازگشائی شورای آمریکائیان � ایرانیان را بازگو کرد ؟ چرا طبه یادداشت روز نویس وارونه گو آنگونه گفته است که این طرف آمریکائی بوده است که در 30 سال گذشته پیشنهاد ایجاد مذاکره و رابطه داده که پذیرفته نشده است؟
از سوی دیگر به دو گونه نظر مخالف و موافق عادی شدن رابطه بر آمریکا کرده و خطاب به موافقان نتیجه گرفته است که قطع رابطه با آمریکا منافع و مزایش خیلی بیش از برقراری رابطه با آمریکااست.البته طلبه پاسدار یادداشت روز در دنباله ی یادداشت روز خود پس از مطرح کردن چند سئوال که مگر بدون رابطه با آمریکا نمی توان ادامه داد ؟و پرسش کرده که مزایای ایجاد رابطه با آمریکا چیست ؟ بالاخره برای اینکه توپ را توی زمین منتقدان بی اندازد به دیدار رفسنجانی بامک فارلین اشاره کرده و در دنباله به پرونده ی محکومیت سران رژیم به اتهام ترور مخالفین در آلمان اشاره کرده که موجب خراب شدن رابطه با اروپا شد . آنگاه با دلال و جاسوس چند جانبه هوشنگ امر احمدی پرداخته است . البته بدون آنکه به چگونگی این مسیر و تغییر چرخش دلال و جاسوس امیر احمدی از حمایت رفسنجانی به سوی پاسدار احمدی نژاد اشاره ای شود . در عوض نتیجه گیری کرده که شورای ایرانیان � آمریکائیان که این دلال و جاسوس خواهان باز گشائی آن شده است نه در دوره ی دولت پاسدار گماشته احمدی نژاد که در دوران خاتمی پیشنهاد داده و فعال شد.یعنی اینکه انتقاد وارده به پاسدار گماشته احمدی نژاد به سوی خاتمی نسبت داده شده است که توضیحات آن چنین است :
"موضوع برقراري رابطه با آمريكا- از مساله مك فارلين كه بگذريم- با ظهور اصلاح طلبان در سال 76 رنگ و بوي جدي تري به خود گرفت. در آخرين سال رياست جمهوري آقاي هاشمي رفسنجاني، پروژه دادگاه ميكونوس از سوي غرب كليد خورد و باعث كاهش سطح روابط ميان ايران و اروپا گرديد. انفجار پايگاه آمريكا در عربستان و نسبت دادن نا حق آن به جمهوري اسلامي نيز به نوبه خود دامنه تشنج ميان ايران و آمريكا را گسترش داد. در همان اوان و پس از پيروزي اصلاح طلبان در انتخابات رياست جمهوري، مصاحبه آقاي خاتمي با سي ان ان اميدهاي زيادي را ميان طرفداران رابطه با آمريكا زنده كرد و پالس هايي را براي آمريكاييان فرستاد كه گويا ايران دنبال حل و فصل مسايل في مابين با آمريكا است. دولت كلينتون نيز به مرور موضوع آقاي خاتمي را جدي گرفت. از همان سال ژست هاي حسن نيت كلينتون شروع شد و در سال 2000 در سخنراني مادلين آلبرايت در شوراي ايراني-آمريكايي به اوج خود رسيد. در اين جلسه وزير امور خارجه وقت آمريكا بخاطر سياست هاي كشورش در گذشته، بويژه دخالت آمريكا در برپايي كودتاي 28مرداد از ملت ايران پوزش خواست. موضوعي كه زمان آن گذشته بود و اين پوزش با توجه به كينه توزي هاي در حال انجام آمريكا عليه ايران اسلامي، اهميت چنداني نداشت.با ورود اصلاح طلبان در عرصه سياسي كشور، لابي هاي ارتباط بين ايران و آمريكا نيز فعال شدند. �شوراي ملي ايرانيان آمريكايي� به سركردگي تريتا پارسي، �شوراي ايراني- آمريكايي (AIC)� به رياست هوشنگ اميراحمدي و حتي �انجمن تجارت ايراني� در سان ديه گو نيز در همان سال 76 فعاليت شان آغاز شد.هوشنگ اميراحمدي- دلال دسته چندم رابطه با آمريكا- كه اين روزها سخت تلاش مي كند امكان تاسيس دفتر شوراي ايراني- آمريكايي را در تهران فراهم آورد در مصاحبه اي با راديو فردا مي گويد: �ايراد گرفته مي شود كه چرا شورا در زمان آقاي احمدي نژاد فعال شده است، در حالي كه شورا در زمان آقاي خاتمي بسيار فعال تر بود و حتي توانست مادلين آلبرايت وزير امور خارجه وقت آمريكا را قانع كند كه از ملت ايران به خاطر كودتاي 1332 عذرخواهي كند اما آقاي خاتمي نه اينكه نمي خواست ]![ بلكه نتوانست كاري انجام دهد.�خاتمي در ماههاي پاياني دوره دوم رياست جمهوري خود طي يك كنفرانس خبري از اينكه نتوانست از فرصتي كه پس از عذرخواهي آلبرايت پيش آمده بود استفاده كند و روابط با آمريكا را بهبود بخشد، اظهار تاسف مي كند.:
در خاتمه اینکه معجزه ی اشغال سفارت آمریکا در 13 آبان سال 58 تا کنون موجب بسیار مزایا و منافع برای حاکمان غارتگر و دزد و عوامفریب و دین فروش و جنگ افروز بوده است . زیرا که اهرمی برای پاسخگوئی به تضاد ونار سائی ها و انتقادات و اعتراضات و کمبودهای معترضین بوده است . همچنین پوششی برای جنایات و خیانات و سرکوبگری و دخالت گری در امور دخلی سایر کشور و صدور تروریسم و بنیادگرائی بوده است؛ به خصوص پیگیری پروژه ی هسته ای و دسترسی به سلاح هسته ای وحذف رقیب و خفه و خاموش کردن صدای اعتراضی و منتقدان و رد صلاحیت فله ای � گله ای نامزدان مجلس و ریاست جمهوری با همین چماق معجزه گر مبارزه با آمریکا دنبال و اجرا شده است. همنچین حاکمان دو طرف آمریکا و رژیم تروریستی ضمن انکه در پشت پرده لابی های دو طرف میان آخوندی فعال بوده اند.و بقول اکبر اعلمی نماینده مجلس تشریفاتی هفتم که گفت باند ما فیائی حاکم نه اینکه مخالف ایجاد رابطه با آمریکا می باشد ، بلکه مخالف پیگیری از سوی رقیب دوم خرداد می باشد و می خواهد که خودش آن را بطور انحصاری دنبال کند . برای همین است که پاسدار طلبه ی وارونه گوی یادداشت روز نویس نمی گوید که برای چه از سوی دولت هیئتی به اجلاس صندوق بین المللی پول به آمریکا اعزام شد تا اینکه در حاشیه ی این اجلاس آنگونه که گزارشگر روزنامه ی جمهوری اسلامی گزارش کرد با تمایندگان آمریکا با هیئت اعتراضی از ایران دیدار داشته باشند؟ یا اینکه مشخص نیست که چرا سخنی گفته نمی شود که برای چه به دلال و جاسوس چند جانبه هوشنگ امیر احمدی عفو ملوکانه داده شد تا که به ایران آید و فعال شود واکنون توجیه آن که عذر بدتر گناه است گفته شده که پیشنهاد بازگشائی دفتر شورای ایرانیان مقیم آمریکا در دوران خاتمی داده شد ونه دوره ی پاسدار گماشته احمدی نژاد که تلاش می کند از کاشته ی خاتمی از این دلال و جاسوس در بستر ایجاد رابطه با آمریکا استفاده کند.
هوشنگ � بهداد
سه شنبه 30 مهر - 1387
"دیدار مک فارلین در زمان رفسجانی بود . پیشنهاد شورای ایرانیان- آمریکا ئیان، دلال و جاسوس هوشنگ امیر احمدی، در دوران خاتمی داده شد ونه دوره ی پاسدار احمدی نژاد"
آخوند پاسدار وطلبه ی یادداشت روز نویس هفت خط آنگونه نظر داده است که لابی های رژیم در 3 دهه ی گذشته برای کانال زدن و مطرح کردن ایجاد رابطه غیر متحرک و غیر فعال و خاموش بوده اند. مثلاً در تابستان سال 65 میان رفسنجانی و مک فارلین نماینده ویژه رئیس جمهور وقت آمریکا در تهران بر گزار نشد و رفسنجانی کیک وکلت و کتاب دریافت نکرد و یا پس از آن عطاء الله مهاجرانی سوگلی حزب کار گزاران در روز نامه ی اطلاعات این موضوع را مطرح نکرد و یا اوایل دوران مدعیان اصلاح طلبان سیمینار های فرهنگی و علمی که در قبرس و یونان بر گزار می شد، پاسدار محسن رضائی به اتفاق صادق زیبا کلام مبلغ سابق رفسنجانی و اکنون چرخش به سوی پاسدار گماشته احمدی نژاد داده، شرکت نکردند و با مقامات آمریکائی از جمله گری سیک مشاور امنیتی سابق کاخ سفید دیدار و مذاکره نداشتند ؟همینطور در روند بر گزاری نمایش تبلیغاتی خیمه شب بازی مجلس هشتم دکوری و کمدی و انتصابی به دلال و جاسوس چند جانبه هوشنگ امیر احمدی عفو داده نشد و به ایران دعوت نشد ودر کنار کابیه ی مدعی اصول گرائی قرار نگرفت و پیشنهاد ایجاد رابطه با آمریکا را وی مطرح نکرد ؟ سپس پاسدار احمدی نژاد این پیشنهاد را تعیمم نداد و اعتراف نکرد که در بغداد عکس یادگاری با یک فرمانده ی نظامی نگرفته و روی قلب خود نگذاشته است و در ادامه ی پیشنهاد بازگشائی دو جانبه دفاتر افظ منافع آمریکا و رژیم تروریستی آخوندی را نداد و از حضور معاون وزیر امور خارجه ی آمریکا در نشست هسته ای پاسدار موجی سعید جلیلی با خاویر سو لانا در ژنو ابراز خوشحالی نکرد و آن را ثبت ارزیابی نکرد؟
مگر از آن تاریخ تا حال این دلال و جاسوس چندین بار به ایران نیامده و همین سیاست را دنبال نکرده است؟به خصوص در سفر آخر وی که به تهران آمد، مگر وی نبود که خبر دریافت مجوز بازگشائی شورای آمریکائیان � ایرانیان را بازگو کرد ؟ چرا طبه یادداشت روز نویس وارونه گو آنگونه گفته است که این طرف آمریکائی بوده است که در 30 سال گذشته پیشنهاد ایجاد مذاکره و رابطه داده که پذیرفته نشده است؟
از سوی دیگر به دو گونه نظر مخالف و موافق عادی شدن رابطه بر آمریکا کرده و خطاب به موافقان نتیجه گرفته است که قطع رابطه با آمریکا منافع و مزایش خیلی بیش از برقراری رابطه با آمریکااست.البته طلبه پاسدار یادداشت روز در دنباله ی یادداشت روز خود پس از مطرح کردن چند سئوال که مگر بدون رابطه با آمریکا نمی توان ادامه داد ؟و پرسش کرده که مزایای ایجاد رابطه با آمریکا چیست ؟ بالاخره برای اینکه توپ را توی زمین منتقدان بی اندازد به دیدار رفسنجانی بامک فارلین اشاره کرده و در دنباله به پرونده ی محکومیت سران رژیم به اتهام ترور مخالفین در آلمان اشاره کرده که موجب خراب شدن رابطه با اروپا شد . آنگاه با دلال و جاسوس چند جانبه هوشنگ امر احمدی پرداخته است . البته بدون آنکه به چگونگی این مسیر و تغییر چرخش دلال و جاسوس امیر احمدی از حمایت رفسنجانی به سوی پاسدار احمدی نژاد اشاره ای شود . در عوض نتیجه گیری کرده که شورای ایرانیان � آمریکائیان که این دلال و جاسوس خواهان باز گشائی آن شده است نه در دوره ی دولت پاسدار گماشته احمدی نژاد که در دوران خاتمی پیشنهاد داده و فعال شد.یعنی اینکه انتقاد وارده به پاسدار گماشته احمدی نژاد به سوی خاتمی نسبت داده شده است که توضیحات آن چنین است :
"موضوع برقراري رابطه با آمريكا- از مساله مك فارلين كه بگذريم- با ظهور اصلاح طلبان در سال 76 رنگ و بوي جدي تري به خود گرفت. در آخرين سال رياست جمهوري آقاي هاشمي رفسنجاني، پروژه دادگاه ميكونوس از سوي غرب كليد خورد و باعث كاهش سطح روابط ميان ايران و اروپا گرديد. انفجار پايگاه آمريكا در عربستان و نسبت دادن نا حق آن به جمهوري اسلامي نيز به نوبه خود دامنه تشنج ميان ايران و آمريكا را گسترش داد. در همان اوان و پس از پيروزي اصلاح طلبان در انتخابات رياست جمهوري، مصاحبه آقاي خاتمي با سي ان ان اميدهاي زيادي را ميان طرفداران رابطه با آمريكا زنده كرد و پالس هايي را براي آمريكاييان فرستاد كه گويا ايران دنبال حل و فصل مسايل في مابين با آمريكا است. دولت كلينتون نيز به مرور موضوع آقاي خاتمي را جدي گرفت. از همان سال ژست هاي حسن نيت كلينتون شروع شد و در سال 2000 در سخنراني مادلين آلبرايت در شوراي ايراني-آمريكايي به اوج خود رسيد. در اين جلسه وزير امور خارجه وقت آمريكا بخاطر سياست هاي كشورش در گذشته، بويژه دخالت آمريكا در برپايي كودتاي 28مرداد از ملت ايران پوزش خواست. موضوعي كه زمان آن گذشته بود و اين پوزش با توجه به كينه توزي هاي در حال انجام آمريكا عليه ايران اسلامي، اهميت چنداني نداشت.با ورود اصلاح طلبان در عرصه سياسي كشور، لابي هاي ارتباط بين ايران و آمريكا نيز فعال شدند. �شوراي ملي ايرانيان آمريكايي� به سركردگي تريتا پارسي، �شوراي ايراني- آمريكايي (AIC)� به رياست هوشنگ اميراحمدي و حتي �انجمن تجارت ايراني� در سان ديه گو نيز در همان سال 76 فعاليت شان آغاز شد.هوشنگ اميراحمدي- دلال دسته چندم رابطه با آمريكا- كه اين روزها سخت تلاش مي كند امكان تاسيس دفتر شوراي ايراني- آمريكايي را در تهران فراهم آورد در مصاحبه اي با راديو فردا مي گويد: �ايراد گرفته مي شود كه چرا شورا در زمان آقاي احمدي نژاد فعال شده است، در حالي كه شورا در زمان آقاي خاتمي بسيار فعال تر بود و حتي توانست مادلين آلبرايت وزير امور خارجه وقت آمريكا را قانع كند كه از ملت ايران به خاطر كودتاي 1332 عذرخواهي كند اما آقاي خاتمي نه اينكه نمي خواست ]