نقد و بررسی "القاي اسرائيلي ترس از شيعه(يادداشت روز)" روزنامه ی کیهان پنجشنبه 2 آبان ماه سال 1387
"چگونه باتلاق کردن عراق، برپائی جنگ 33 روزه در لبنان و سرزمین سوخته کردن لبنان، راه اندازی جنگ داخلی در فلسطین وجدا کردن نوار غزه، حمایت معنوی و دلسوزی شیعه نسبت به اهل تسنن محسوب می شود؟"
پاسدار عرب یادداشت روز نویس که همانگونه که قبلاً گفته شده بود متخصص پیگیری و دخالت گری در امور داخلی کشورهای همسایه به خصوص کشورهای عربی می باشد . دریادداشت روز امروز وظیفه و مأموریت دارد تا به چگونه روند رشد و عضو شیعه گری در میان فلسطینیان اهل تسنن ساکن سرزمین اسرائیل گزارش دهد وبه آن به پر دازد و آن را به سایر کشورهای عربی خاورمیانه تعمیم دهد . البته با فاکت آوردن از کتب تهیه و تنظیم شده دستگاه اطلاعاتی و امنیتی اسرائیل ویک شبکه تلویزینی یمن که مدعی شده وابسته به صهیونیست هاست اهداف خود را دنبال کرده است . ناگفته نماند ضمن به حساب نقل قول کردن افشاگرایانه لو داده و اعتراف کرده که چگونه عوامل نفوذی رژیم در لبنان و یا سوریه و فلسطین مشغول به خریدن اهل تسنن در سرزمین اسرائیل و فلسطین و شیعی کردن شان برای اهداف مشخص اشتغال دارند. زیرا که برای اقدام جاسوسی و تتبلیغات به نفع رژیم تروریستی آخوندی و یا دست زدن به اقدامات و اعمال تروریستی در شرایط مناسب به اینان نیازمبرم می باشد .
البته سئوال است مگر عملکرد 30 سال گذشته ی حاکمان دین فروش و عوامفریب مذهبی در ایران آنگونه نبوده است که در صد خیلی کمی از مردم ایران به آن نوع مذهبی که حاکمان مبلغش می باشند باور دارند. آنهم به دلیل نیاز های مالی ونه اعتقادی می باشد ؟ برای اینکه خیلی ها هستند که به دلیل وحشیانه و ابزاری استفاده کردن حاکمان از دین یا دین خود را تغییر داده و یا گریزان از دین شده اند . اکنون پرسش است که اگر چنانچه موضوع مادیات و حمایت های مادی درکار نباشد؛ چگونه می توان در خاک اسرائیل یا فلسطین سنی راشیعی کرد؟
مگر فراموش شد که پس از جنگ 33 روزه ی سپاه پاسداران وحزب الله لبنان با اسرائیل که لبنان ویران وسر زمین سوخته شد. چگونه از سوی لوطی جماران مبلغ 12 و 500 هزار دلار به هر حزب الله و یا شیعی لبنانی ساکن جنوب لبنان برای بازی اماکن تخریب شده به اینان پرداخته می شد؟ حال بماندکه در همان زمان و شرایط کنونی، در حاشیه ی تهران و سایر شهر های بزرگ کشور مردم نیازمند ایرانی چگونه در حلبی آباد ها زندگی می کرده ومی کنند و روزگار کارتن خوابان چگونه می باشد؟
اما از سوی دیگر پاسدار عرب لبنانی یا عراقی یادداشت روز نویس بدون آنکه توجه داشته باشد که برای چه لوطی جماران مشاور امور بین الملل خود علی اکبر ولایتی با پیام ویژه را به دوحه پایخت قطر راهی کرد تا که در اجلاس دوحه با کرنش و تملق و چاپلوسی و بغل کردن و دیده بوسی قرضاوی نامه ی لوطی جماران را به وی منتقل کند که در آن تقاضا و در خواسته شده بود که شیخ قرضاوی از افشای نقش داشتن دخالت گرای و مخرب رژیم تروریستی آخوندی در کشور های مسلمان عربی دست بر دارد که اکنون این پاسدار عرب یادداشت روز نویس کاتولیک تر از پاپ شده و همچون کره ای که از صاحب و مادرش جلو زده است علیه قرضاوی موضع گیری کرده و از وی نقل قول اخطار افشاگرایانه کرده است که چگونه رژیم تروریستی آخوندی در فلسطین واسرائیل و کشورهای عربی مشغول خریدن اهل تسنن وشیعه کردن شان می باشد؟
بالاخره اینکه چون رژیم تروریستی آخوندی هیچ برگ برنده ی دیگری جز اشاره و مرور و تکرار به راه اندازی جنگ 33 روزه ندارد تا به عنوان امتیاز و باج گیری رو کند . غافل از آنکه هر بار که به این جنگ پراخته و مطرح می شود نه بر خلاف تصور، نشان دهنده ی قدرت نیست ، بلکه نمایش ووحشت ناشی از ترس ولی از موضع قدرت جا انداختن می باشد. مشروط بر اینکه اعتراف آشکار و انکار ناپذیر طراحی این جنگ ا ز سوی رژیم تروریستی آخوندی می باشد . بهر صورت ن پاسدار یادداشت روز نویس با دست آویز این جنگ 33 روز اینگونه در برابر اسرائیل و آمریکا و عربستان قدرت نمائی کاذب کرده است؟:
"- اسرائيل كه در جنگ سخت افزاري - در مواجهه با حزب الله لبنان و حماس و جهاد اسلامي فلسطين- شكست خورده است روي جنگ نيمه سخت مانور مي كند و به شهروندان غاصب خود اميد مي دهد كه در يك فراگرد بين المللي- با حضور آمريكا- منطقه اي- با حضور عربستان و...- و داخلي- جريانات مزدور- كفه امنيتي را به نفع اسرائيل و به ضرر مقاومت اسلامي منطقه سنگين مي كند اما اين زياده گويي است و بيشتر باعث خنده مبارزان و مردم فلسطين مي شود تا ترس آنان."
در خاتمه اینکه به دلیل اینکه آمریکا و اسرائیل و عربستان بطور مشترک پیرامون پیشنهاد صلح خاورمیانه فعال شده اندتا که به بحران و مخاصمه ی تاریخی در این منطقه پایان دهند و همه هم متفق القولند که مشکل و عامل تخریب گر ودشمن صلحو امنیت و ثباتسیاسی منطقه فقط رژیم تروریستی آخوندی می باشد . بنابراین ان حرکت هرگز نمی تواند مورد خوشآیند سران رژیم تروریستی آخوندی به خصوص سپاه پاسداران باشد . لذا سرانرژیم تروریستی و سپاه پاسداران با همه توان در عراق تلاش می کنند تا که توافقنامه ی امنیتی میان آمریکا و دولت عراق به امضای نهائی نرسد و این توافقنامه ملغی گردد . از سوی دیگر بیشتر تلاش مضاعف می شود تا که روند مذاکره ی صلح خاورمیانه شکل و سر وسامان و پایانی نداشته باشد. پس بی جهت نیست که پاسدار یادداشت روز نویس اجاره ای پیرامون هذیان ووارونه گوئی و تصویر مار کشیدن ومار نشان دادن خود ادعای کمدی خدمت معنوی و دلسوزی برای اهل تسنن منطقه از سوی رژیم تروریستی آخوندی کرده است که در پاسخ ادعای کمدی اش می بایست افزود . مگر موضع دخالت گری و حضور عوامل رژیم تروریستی در عرا ق و افغانستان وفلسطین و لبنان در بستراهداف مشخص صدور ترئوریسم وبنیاد گرائی و دفاع از پروژه ی هسته ای نمی باشد؟ مگر کار نامه ی ننگین با ایجاد اختلاف میان ساف و حماس و ترغیب و تشویق کردن برای دست زدن به راه اندازی برادر کشی و جنگ داخلی میان حماس وساف در دسترس نیست که در نهایت منجر بهجدائی نوار غزه را از حکومت خود گردان فلسطین شد؟ مگر با برپائی جنگ 33 روزه سپاه پاسداران وحزب الله لبنان با اسرائیل لبنان سر زمین سوخته مبدل نشد ؟ همینطور مگر با پیگیری اقدامات تروریستی گسترده در عراق، این کشور تبدیل به با باتلاق نشده است؟ مگر با حضور عوامل اعزامی سپاه پاسداران در افغانستان، اینان در کنار طالبان و القاعده علیه آمریکا و فرانسه نمی جنگنند؟ کجا اینگونه اقدامات لو رفته و افشا شده از موضع معنویت ودلسوزی شیعیان حاکم بر ایران نسبت به اهل تسنن منطقه است که پاسدار یادداشت روز نویس وارونه گوی ادعای مسخره ی آن را کرده است؟
هوشنگ � بهداد
پنجشنبه 2 آبان ماه سال 1387