نقد و بررسی "شگردهاي تازه صهيونيست ها " روزنامه ی جمهوری اسلامی شنبه 13 مهر ماه سال 1387
" روضه خواندن و گریز به صحرای کربلا زدن برای سپر بلا ساختن ناشی ازفرار کردن از پرداختن و بررسی بحران درونی و عدم پاسخگوئی به مطالبات مردم ایران"
باز هم بر سر منبر رفتن و روضه خواندن و گریز به صحرای کربلا زدن برای فرار ز پاسخگوئی به مطلبات مردم محروم ایران که همچنان منتظر دریافت نان برتوی سفره های خالی شان می باشند که هرروز بیشتر خالی می گردد. همینطور برای عبور از پرداختن به بحران درونی که پیرامون برای برکناری ها و اتخاذ سیاست های مسئله ساز دیگر مرنبط با رقابت ریاست جمهوری دوره ی دهم است به خصوص لگد برگور خمینی زدن که در مورد خمینی و اسرائیل چه گفته بود و اکنون پاسدار گماشته احمدی نژاد به دستور لوطی جماران و پاسداران با رحیم مشائی چه می گویند وچه می کنند؟ بنابراین با نادیده گرفتن مسائل و موضوعات اصلی و پرداختن به اینگونه تحلیل های انحرافی و جانبی در مورد اسرائیل و فلسطین و لبنان و سوریه ، شبیه ستاره دیدن در روز گرم و آفتابی تابستان ستاره برای زدن جیب گول خورده ی ساده اندیش می باشد. زیرا که سرمقاله نویس می بایست که با مانور دادن پیرامون حماس و حزب الله لبنان یعنی دو ارگان چماق برای بحران سازی و جنگ افروزی برای باج گیری کردن و عبور از بحران هسته ای و صدور تروریسم و بنیاد گرائی که شدیداً مورد نیاز می باشد قلم فرسائی کند .
از سوی دیگر سرمقله نویس با پاک کردن صورت مسئله وبا گزینه برداری دلخواه کردن از موضع گیری اخیر اولمرت نخست وزیر مستعفی اسرائیل که تأکید بر عقب نشینی از بلند های جولن و نوار باختری کرده و افزوده می بایست در برابر دادن این امتیازات و برقراری صلح با ثبات با همسایگان اسرائیل می بایست که در خواست شود سوریه رابطه ی حمایتی خود با حزب الله لبنان ورژیم تروریستی آخوندی را قطع کند . زیرا که عامل اصلی بی ثباتی منطقه رژیم تروریستی آخوندی می باشد . لذا بهمین دلیل است که قلم بر دست مقاله نویس از این موضع گیری نخست وزیر مستعفی اسرائیل شدیداً ترسیده و دستپاچه و سراسیمگی شده و وارد میدان شده تا که با حماس و حزب الله لبنان وجنگ 33 روزه علیه اسرائیل و به نفع رژیم مانور دهد چونکه طراح اصلی آن سپاه پاسداران بود که در بستر عبور از بحران هسته ای از طریق حزب الله لبنان جنگ 33 روزه علیه اسرائیل را راه اندازی کرد که حاصل دستأورد آن برای مردم لبنان هزاران کشته و مجروح و بیش از یک ملیون آواره جنگی و خلاصه سرزمین سوخته شده ی لبنان بود . سپس دنباله ی این بحران جنگی به نوار غزه به سر زمین فلسطین کشانده شد .

.در خاتمه اینکه طبق تجربه ی 30 ساله حکومت گران حاکم برایران و اینگونه قلم زنان و تحلیل گران با ارائه و نظر یه اشان و اشک تمساح برای مردم لبنان و فلسطین ریختن به و ضوح و بدون شک ثابت می کند که نه از موضع دلسوزی برای مردم فلسطین و لبنان و یافتن راه حل بحران منطقه است ، بلکه هدف سوء استفاده کردن تبلیغات ابزاری از حماس و حزب الله لبنان در بستر اهداف مشخص است. از جمله پیگیری هدف صدور تروریسم و بنیاد گرائی که اساس کلیدی و محوری دیپلماسی رسمی خارجی کشور شده است . همچنین مرتبط با دفاع از پروژه ی هسته ای می باشد که سرمقاله نویس برای پیگیری این اهداف با فراموشی کردن عمدی بحران های داخلی وعدم پاسخگوئی به مطالبات مردم فرصت طلبانه موج سواری کرده است و مسئله ی نکته نظرات و استعفای نخست وزیر اسرائیل و اعترافات وی برای راه حل مشکل روند صلح اسرائیل با همسایگان خود برای رفع مشکل برپائی کشور مستقل فلسطین و به صلح واقعی رسیدن با لبنان و سوریه است کسرمقاله نویس نگران این موضوعات سانسور شده ی اولمرت نخست وزیر سابق اسرائیل ر ا د ستآویز وتاخت و تاز خود قرار داده است . در صورتیکه حاکمان رژیم بربر منش و تاریک اندیش و قرون وسطائی آخوندی که 3 دهه بدترین خیانت و اجحاف وبی عدالتی و تبعیض را نسبت به مردم ایران روا داشته ومرتکب شده اند بنابراین هر گز نمی توانند دلسوز مردم لبنان و سوریه و کشورشان و سر زمین فلسطین ومردمش باشند.
هوشنگ � بهداد
شنبه 13 مهر ماه سال 1387