نقد و بررسی " راه اين نيست" روزنامه ی جمهوری اسلامی یکشنبه 28 مهرماه سال 1387
"بی خودی نیست که گفته نمی شود، از کوزه همان برون تراود که در اوست"
بی خودی نیست که گفته نمی شود از کوزه همان برون تراود که در اوست. مگر قرار است که از3 دهه فرهنگ ریا و نیرنگ و دروغ و تزویر و عوامفریبی و دین فروشی و رشوه و تبعیض و غارتگری و جنگ افروزی و تصویر مار کشی و مار نشا ن دادن وشیادی و فساد گسترده و قدرت وتحمل پرستی سیری و اشتها و مهار ناپذیر و رقابت وسگ دعواهای سیستماتیک ادامه دار زنجیره ای، برای قبضه ی قدرت کسب و انباشت هر چه بیشترثروت، چه ترا وش کند و پرورش یابد که غیر از آن باشد که اکنون در جامعه حاکم شده است؟ البته بازهم می بایست گفت که خود رده را تدبیر نیست.
ولی اکنون سرمقاله نویس با پاک کردن عمدی صورت مسئله برای اینکه به ریشه و علت ها نه پردازد و صرفاًً از موضع تضاد وانتقاد های ارتجاعی که با وزیر متحجر فرهنگ سانسور و تفتیش عقاید پاسدار محمد حسین صفار هرندی دارد .بنابراین با برجسته کردن مشکلات و معضلات فرهنگی پیام خودش راخطاب به رئیس سازمان صدا وسیما و سازمان تربیت بدنی منتقل نموده و به مشکلات فرهنگی در جامعه اشاره کرده و افزوده به دلیل سایر معضلات و مشکلات و بحران های مهمتری که وجود دارد ؛ موجب شده است که مشکلات فرهنگی به حاشیه رود وکسی به آن توجهی نکند . البته نیاز به تذکر و یادآوریست تا که گفته شود طبق تجربه گذشته منظور مشکلات فرهنگی از منظر سرمقاله نویس پایمال شدن حق و حقوق زنان در جامعه نمی باشد که بیش از نیمی از جمعیت کشور را تشکیل می دهند، بلکه مسئله به حجاب زنان وبی حجابی و هنر و سینما و ورزش زنان مربوط می باشد. به خصوص که هدف هم ورزش و هنر نیست ، بلکه تضاد خودش زنان و خلاصه زن ستیزی و تجویز سرکوب بیشتر برای زنان است که عنصر درجه دو در جامعه ی آخوند ساخته می باشد که مثلاً نمی بایست زنان که در میادین ورزشی در کنار مردان وهمسران خود حضور داشته باشند؟ یا اینکه چرا زنان می بایست فوتبال بازی کنند ودارای تیم ورزشی فوتبال شوند؟ یا اینکه چرا در مسابقات سوار کاری یا اسب دوانی در تهران ترکیب مختلط از زنان ومردان حضور داشته اند ؟ یا چگونه رعایت حجاب یا رعایت نکردن آن در سریال های تلویزیونی و یا فیلم های پخش شده ی سینمائی می باشد .
ناگفته نماند که مشکل بزرگ دیگری نیز که مطرح شده این است که اکنون پس از آمریکا اکنون در شهر آکسفورد دولت فخیمه ی انگلیس گزارش شده است که یک زن مسلمان هم امام جمعه شده است که برای رژیم تروریستی زن سیز وبربر منش و تاریک اندیش و پدر خوانده ی تروریست در جهان، این یکی هم قوز بالا قوز شده است .
جالب است سرمقاله نویس با توجه سوار کاری که خودش اشاره کرده حتی از نظر شرعی و فقهی فتوای مجاز آخوندی دارد که ایراد ندارد . زیرا چون در سوار اری زن حضور دارد و آنهم بصورت مختلط با مردان دارای اشکال لوکس و تشریفاتی شده است .
همچنین بدون توجه به این موضوع که عباس پالیز دار در دانشگاه همدان افشا کرد که روزانه مبلغ فقط 100 هزار تومان هزینه ی اسب های اسطبل فانزه خانم رفسنجانی می شود . یا اینکه توضیح دهد چگونه است در نظام یک دست شده ی مدعی مکتبی و اصول گرائی که لوطی جماران افتخار به دولت با رئیس جمهور ساده زیست پر کار و با نشاط عدالتخواه پاسدار گماشته اش احمدی نژاد می کند و وی را برای 4 سال آینده ی دیگر انتصاب می نماید. اما اکنون در این دولت و با این مختصات و صفات ورزش تجمل گرائی ووزش لوکس و تشریفاتی سوار کاری رشد یافته است . مع الوصف سرمقاله نویس برای راه حل خطاب به مخاطبان خود از جمله فدراسیون سوار کاری چنین نکات قابل توجه را یادآوری و گوشزد نموده است:
"در مورد فدراسيون سواركاري اما دو سه نكته قابل توجه است . اول آنكه اصولا ورزش سواركاري يك ورزش لوكس و گران قيمت است . بنابر اين نمي توان سواركاري را در رديف ورزش هاي مردمي دانست . به همين دليل در بسياري از مسائل بايد حساب ورزش سواركاري را از حساب ورزش هاي مردمي جدا كرد. مواردي از قبيل بودجه امكانات نظارت و نمايش دادن آن از رسانه ملي . دوم آنكه ماهيت ورزش سواركاري و كساني كه با اين ورزش سروكار دارند يك ماهيت اشرافي و اسرافي است . چنين جوهره اي بطور طبيعي با تمايلاتي در جهت خلاف ارزش ها و اصول همراه است . بعد از پيروزي انقلاب اسلامي با توجه به همين نكته مدتي به سواركاري ميدان داده نشد ولي بعدها كه به دلايلي به جريان افتاد روح طغيانگر موجود در اين ورزش و اصحاب آن موجب شد در سال 1382 عده اي به روش اختلاط روي آورند و براي عادي سازي اين امر تلاش كنند. خوشبختانه در آن زمان بعضي باشگاه ها به اين اقدام اعتراض كردند و مانع ادامه اختلاط شدند. آنچه اكنون پيش آمده كه نه تنها اعتراضي عليه اختلاط صورت نگرفته بلكه از تلويزيون هم پخش شده نشان دهنده عقب گرد جامعه ورزش و شايد به يك معني كليت جامعه و دور شدن از اصول و ارزشهاست . و سوم آنكه سواركاري اگر در قالب ورزش همگاني و دور از تشريفات و اشرافي گري باشد نه تنها يك ورزش مردمي است بلكه انجام آن از مستحبات سفارش شده در شرع مقدس اسلام نيز هست."
در خاتمه اینکه سر مقاله نویس در دنباله سازمان تربیت بدنی را مورد مخاطب قرار داده و پرسش کرده است که چرا مسئولان پیگیری ورزش توجهی به امر ورزش سوار کاری نکرده اند و گفته که می بایست اینان مسئولانه تلاش کنند تا که ورزش سوار کاری لوکس زوده شود و جایش را سوار کاری مردمی بگیرد تا که هم صرفه جوئی در سوخت شود و هم مشکل ترافیک حل شود . هم اینکه مانع آلودگی محیط زیست بر طرف شود . به خصوص اینکه امام شیاد راحل اقتصاد خری را بنیان نهاد که اکنون اینان صاحبان اقتصاد اصلی کشور شده اند که می توانند با جایگزین کردن ورزش چارپایان و ایاب و ذهاب وتردد ووسائل نقلیه چارپایانی سالم هم مشکل ورزش سوار کاری لوکس و هم ترافیک و هم هزینه ی بسیاز سنگین واردات بنزین را حل کنند . بالاخرهسرمقاله نویس در ادامه به سراغ بی حجابی رفته و به این معضل فرهنگی اجتماعی اشاره نیز کرده تا اینکه در نهایت نتیجه گیری کرده است که اینگونه مشکلا ت فرهنگی رایج شده در دوره ی مدعیان اصول گریان اتفاق افتاده است که در نهایت رهنمود داده و توصیه کرده است که اصول گرایان واقعی می بایست صف و خط و خرج و حساب خودشان را از اصول گرایان قلابی حاکم جدا کنند.
هوشنگ � بهداد
یکشنبه 28 مهرماه سال 1387
"بی خودی نیست که گفته نمی شود، از کوزه همان برون تراود که در اوست"
بی خودی نیست که گفته نمی شود از کوزه همان برون تراود که در اوست. مگر قرار است که از3 دهه فرهنگ ریا و نیرنگ و دروغ و تزویر و عوامفریبی و دین فروشی و رشوه و تبعیض و غارتگری و جنگ افروزی و تصویر مار کشی و مار نشا ن دادن وشیادی و فساد گسترده و قدرت وتحمل پرستی سیری و اشتها و مهار ناپذیر و رقابت وسگ دعواهای سیستماتیک ادامه دار زنجیره ای، برای قبضه ی قدرت کسب و انباشت هر چه بیشترثروت، چه ترا وش کند و پرورش یابد که غیر از آن باشد که اکنون در جامعه حاکم شده است؟ البته بازهم می بایست گفت که خود رده را تدبیر نیست.
ولی اکنون سرمقاله نویس با پاک کردن عمدی صورت مسئله برای اینکه به ریشه و علت ها نه پردازد و صرفاًً از موضع تضاد وانتقاد های ارتجاعی که با وزیر متحجر فرهنگ سانسور و تفتیش عقاید پاسدار محمد حسین صفار هرندی دارد .بنابراین با برجسته کردن مشکلات و معضلات فرهنگی پیام خودش راخطاب به رئیس سازمان صدا وسیما و سازمان تربیت بدنی منتقل نموده و به مشکلات فرهنگی در جامعه اشاره کرده و افزوده به دلیل سایر معضلات و مشکلات و بحران های مهمتری که وجود دارد ؛ موجب شده است که مشکلات فرهنگی به حاشیه رود وکسی به آن توجهی نکند . البته نیاز به تذکر و یادآوریست تا که گفته شود طبق تجربه گذشته منظور مشکلات فرهنگی از منظر سرمقاله نویس پایمال شدن حق و حقوق زنان در جامعه نمی باشد که بیش از نیمی از جمعیت کشور را تشکیل می دهند، بلکه مسئله به حجاب زنان وبی حجابی و هنر و سینما و ورزش زنان مربوط می باشد. به خصوص که هدف هم ورزش و هنر نیست ، بلکه تضاد خودش زنان و خلاصه زن ستیزی و تجویز سرکوب بیشتر برای زنان است که عنصر درجه دو در جامعه ی آخوند ساخته می باشد که مثلاً نمی بایست زنان که در میادین ورزشی در کنار مردان وهمسران خود حضور داشته باشند؟ یا اینکه چرا زنان می بایست فوتبال بازی کنند ودارای تیم ورزشی فوتبال شوند؟ یا اینکه چرا در مسابقات سوار کاری یا اسب دوانی در تهران ترکیب مختلط از زنان ومردان حضور داشته اند ؟ یا چگونه رعایت حجاب یا رعایت نکردن آن در سریال های تلویزیونی و یا فیلم های پخش شده ی سینمائی می باشد .
ناگفته نماند که مشکل بزرگ دیگری نیز که مطرح شده این است که اکنون پس از آمریکا اکنون در شهر آکسفورد دولت فخیمه ی انگلیس گزارش شده است که یک زن مسلمان هم امام جمعه شده است که برای رژیم تروریستی زن سیز وبربر منش و تاریک اندیش و پدر خوانده ی تروریست در جهان، این یکی هم قوز بالا قوز شده است .
جالب است سرمقاله نویس با توجه سوار کاری که خودش اشاره کرده حتی از نظر شرعی و فقهی فتوای مجاز آخوندی دارد که ایراد ندارد . زیرا چون در سوار اری زن حضور دارد و آنهم بصورت مختلط با مردان دارای اشکال لوکس و تشریفاتی شده است .
همچنین بدون توجه به این موضوع که عباس پالیز دار در دانشگاه همدان افشا کرد که روزانه مبلغ فقط 100 هزار تومان هزینه ی اسب های اسطبل فانزه خانم رفسنجانی می شود . یا اینکه توضیح دهد چگونه است در نظام یک دست شده ی مدعی مکتبی و اصول گرائی که لوطی جماران افتخار به دولت با رئیس جمهور ساده زیست پر کار و با نشاط عدالتخواه پاسدار گماشته اش احمدی نژاد می کند و وی را برای 4 سال آینده ی دیگر انتصاب می نماید. اما اکنون در این دولت و با این مختصات و صفات ورزش تجمل گرائی ووزش لوکس و تشریفاتی سوار کاری رشد یافته است . مع الوصف سرمقاله نویس برای راه حل خطاب به مخاطبان خود از جمله فدراسیون سوار کاری چنین نکات قابل توجه را یادآوری و گوشزد نموده است:
"در مورد فدراسيون سواركاري اما دو سه نكته قابل توجه است . اول آنكه اصولا ورزش سواركاري يك ورزش لوكس و گران قيمت است . بنابر اين نمي توان سواركاري را در رديف ورزش هاي مردمي دانست . به همين دليل در بسياري از مسائل بايد حساب ورزش سواركاري را از حساب ورزش هاي مردمي جدا كرد. مواردي از قبيل بودجه امكانات نظارت و نمايش دادن آن از رسانه ملي . دوم آنكه ماهيت ورزش سواركاري و كساني كه با اين ورزش سروكار دارند يك ماهيت اشرافي و اسرافي است . چنين جوهره اي بطور طبيعي با تمايلاتي در جهت خلاف ارزش ها و اصول همراه است . بعد از پيروزي انقلاب اسلامي با توجه به همين نكته مدتي به سواركاري ميدان داده نشد ولي بعدها كه به دلايلي به جريان افتاد روح طغيانگر موجود در اين ورزش و اصحاب آن موجب شد در سال 1382 عده اي به روش اختلاط روي آورند و براي عادي سازي اين امر تلاش كنند. خوشبختانه در آن زمان بعضي باشگاه ها به اين اقدام اعتراض كردند و مانع ادامه اختلاط شدند. آنچه اكنون پيش آمده كه نه تنها اعتراضي عليه اختلاط صورت نگرفته بلكه از تلويزيون هم پخش شده نشان دهنده عقب گرد جامعه ورزش و شايد به يك معني كليت جامعه و دور شدن از اصول و ارزشهاست . و سوم آنكه سواركاري اگر در قالب ورزش همگاني و دور از تشريفات و اشرافي گري باشد نه تنها يك ورزش مردمي است بلكه انجام آن از مستحبات سفارش شده در شرع مقدس اسلام نيز هست."
در خاتمه اینکه سر مقاله نویس در دنباله سازمان تربیت بدنی را مورد مخاطب قرار داده و پرسش کرده است که چرا مسئولان پیگیری ورزش توجهی به امر ورزش سوار کاری نکرده اند و گفته که می بایست اینان مسئولانه تلاش کنند تا که ورزش سوار کاری لوکس زوده شود و جایش را سوار کاری مردمی بگیرد تا که هم صرفه جوئی در سوخت شود و هم مشکل ترافیک حل شود . هم اینکه مانع آلودگی محیط زیست بر طرف شود . به خصوص اینکه امام شیاد راحل اقتصاد خری را بنیان نهاد که اکنون اینان صاحبان اقتصاد اصلی کشور شده اند که می توانند با جایگزین کردن ورزش چارپایان و ایاب و ذهاب وتردد ووسائل نقلیه چارپایانی سالم هم مشکل ورزش سوار کاری لوکس و هم ترافیک و هم هزینه ی بسیاز سنگین واردات بنزین را حل کنند . بالاخرهسرمقاله نویس در ادامه به سراغ بی حجابی رفته و به این معضل فرهنگی اجتماعی اشاره نیز کرده تا اینکه در نهایت نتیجه گیری کرده است که اینگونه مشکلا ت فرهنگی رایج شده در دوره ی مدعیان اصول گریان اتفاق افتاده است که در نهایت رهنمود داده و توصیه کرده است که اصول گرایان واقعی می بایست صف و خط و خرج و حساب خودشان را از اصول گرایان قلابی حاکم جدا کنند.
هوشنگ � بهداد
یکشنبه 28 مهرماه سال 1387