نقد و بررسی " خروجي ملاك ارزيابي است(يادداشت روز)" روزنامه ی کیهان یکشنبه 21 مهر ماه سال 1387
"چگونه میی توان از دستگاه ی آلوده ی قضائی که خود آلوده ترین ارگان نظامی است که از رأس تا ذیل آن آلوده به فساد است، ظلم ستیز و عدالتخواه باشد؟!"
این دیگر خیلی مسخره است که پس از 3 دهه که دستگاه قضائی که یکی از آلوده ترین ارگان رژیم تروریستی آخوندی است. زیرا که بدون وقفه بطور سر سختانه در 3 دهه گذشته از قاتلان حرفه ای و کلان دزدان و غارتگری حمایت و پشتیبانی کرده است و فقط احکام مرگ ودار و شلاق و اعدام وزندان وقصاص و سنگسار کردن وقطع اندام را در مورد محروم ترین اقشار جامعه صادر کرده است که حتی یک نمونه از مهر های دانه درشت حکومتی یا آقازاده های شان نه اینکه در میان این احکام وجودنداشته است بلکه وقتی به دلیل رقابت های درونی عباس پالیز دار اسامی 44 غارتگر و مفسد و مافیائی اقتصادی را اعلام و افشا کرد . دستگاه قضائی به جای پاسخگوئی که چر ا این پرونده های را بایگانی کرده و رسیدگی نکرده است؟ در عوض سراسیمه افشا گر را بازداشت و باز جوئی و زندانی کرد تا بمرور در اثر شکنجه وی در زندان، وی را وادار کنند تاکه بقول پاسدار علی لاریجانی در سخنرانی خود در شیراز اعتراف کرد که پالیز دار خلاف نظر اولیه خود را داده است . زیرا که سایت تابناک پاسدارمحسن رضائی خبر داد رقیب دوم خردادی باپالیزدار در رابطه بوده است .
آیا این ستگاه آلوده می تواند حق از ظالم بگیرد و به صاحبش باز گرداند که طلبه پاسدار قلم بر دست در یادداشت روزش بیان کرده و خودش را به تمسخر گرفته ومدعی چنین وظیفه ی قوه ی قضائیه ی در نظامی شده است که از رأس تا ذیل آن آلوده به فساد وتبعیض و غارتگری و رشوه و دزدی می باشد؟
همچنین چرا طلبه پاسدار یادداشت روز فراموش شده است که آخوندشاهرودی که نام خودش در لیست اسامی 44 نفر دزدان افشا شده است. مگر هنگامی که به انتصاب رئیس قوه ی قضائیه از سوی لوطی جماران شد اعتراف نکرد که یک کاخ مخروبه و ویرانه ای را تحویل گرفته است؟ مگر اکنون این کاخ ظلم آباد را ویران تر از قبل نکرده است؟ آخرچگونه رئیس و مسئولان این کاخ ظلم وستم وبیداد می توانند علیه ی ظلم و فساد باشند که فقط یک روز در در زندان یا قتلگاه اون تعداد 29 نگون بخت در قتل جمعی بر دار کشیده می شود تا عین حقوق بشر بودنش طبق ادعای تراژدیک دادستان تهران سعید مرتضوی ثابت شود که خودش بازجو وشکنجه گر و قاتل خانم زهرا کاظمی در زندان است که یک تبعه و عکاس خبر نگار ایرانی کانادائی بود.
در خاتمه اینکه پس از تجربه ی بسیار پر هزینه و بهای سنگین وخونین که جزو پرونده کارنامه ی ننگین رژیم تروریستی آخوندی می باشد. آیا هنوز انسان شریف و آزاده ای یافت می شود که به اینگونه روضه خوانی ها آزار و عبث و بیهوده ای دلخوش فرا دهد یا دل بر بنندد که طلبه پاسدار خوانده و موعظه و پند و اندرز قضائی داده است؟ یا اینکه انتظار داشته باشد که از افعی راستی راستی کبوتر آزادی زائیده می شود که به توان انتظار ظلم ستیزی و عدالت گستری از دستگاه آلوده ای داشت که خودش مبتکر و مبلغ ظلم وستم وسرکوب و تبعیض و احجاف و پایمال کردن حق و حقوق مردم به خصوص محرومان وتهی دستان در 3 دهه گذشته بوده است ؟ از جمله پرونده و عملکرد 3 دهه مبارزه با مواد مخدر و قاچاقچی و اعتیاد آنقدر آلوده و مشکوک ومنفی ووارونه است که فقط می توان گفت هدف اینگونه مبارزه بطور عمد نقش روند تصاعدی اعتیاد ومواد مخدر در جامعه را داشته است تا کمک به بقای رژیم تروریستی آخوندی کند.
هوشنگ � بهداد
یکشنبه 21 مهر ماه سال 1387
"چگونه میی توان از دستگاه ی آلوده ی قضائی که خود آلوده ترین ارگان نظامی است که از رأس تا ذیل آن آلوده به فساد است، ظلم ستیز و عدالتخواه باشد؟!"
این دیگر خیلی مسخره است که پس از 3 دهه که دستگاه قضائی که یکی از آلوده ترین ارگان رژیم تروریستی آخوندی است. زیرا که بدون وقفه بطور سر سختانه در 3 دهه گذشته از قاتلان حرفه ای و کلان دزدان و غارتگری حمایت و پشتیبانی کرده است و فقط احکام مرگ ودار و شلاق و اعدام وزندان وقصاص و سنگسار کردن وقطع اندام را در مورد محروم ترین اقشار جامعه صادر کرده است که حتی یک نمونه از مهر های دانه درشت حکومتی یا آقازاده های شان نه اینکه در میان این احکام وجودنداشته است بلکه وقتی به دلیل رقابت های درونی عباس پالیز دار اسامی 44 غارتگر و مفسد و مافیائی اقتصادی را اعلام و افشا کرد . دستگاه قضائی به جای پاسخگوئی که چر ا این پرونده های را بایگانی کرده و رسیدگی نکرده است؟ در عوض سراسیمه افشا گر را بازداشت و باز جوئی و زندانی کرد تا بمرور در اثر شکنجه وی در زندان، وی را وادار کنند تاکه بقول پاسدار علی لاریجانی در سخنرانی خود در شیراز اعتراف کرد که پالیز دار خلاف نظر اولیه خود را داده است . زیرا که سایت تابناک پاسدارمحسن رضائی خبر داد رقیب دوم خردادی باپالیزدار در رابطه بوده است .
آیا این ستگاه آلوده می تواند حق از ظالم بگیرد و به صاحبش باز گرداند که طلبه پاسدار قلم بر دست در یادداشت روزش بیان کرده و خودش را به تمسخر گرفته ومدعی چنین وظیفه ی قوه ی قضائیه ی در نظامی شده است که از رأس تا ذیل آن آلوده به فساد وتبعیض و غارتگری و رشوه و دزدی می باشد؟
همچنین چرا طلبه پاسدار یادداشت روز فراموش شده است که آخوندشاهرودی که نام خودش در لیست اسامی 44 نفر دزدان افشا شده است. مگر هنگامی که به انتصاب رئیس قوه ی قضائیه از سوی لوطی جماران شد اعتراف نکرد که یک کاخ مخروبه و ویرانه ای را تحویل گرفته است؟ مگر اکنون این کاخ ظلم آباد را ویران تر از قبل نکرده است؟ آخرچگونه رئیس و مسئولان این کاخ ظلم وستم وبیداد می توانند علیه ی ظلم و فساد باشند که فقط یک روز در در زندان یا قتلگاه اون تعداد 29 نگون بخت در قتل جمعی بر دار کشیده می شود تا عین حقوق بشر بودنش طبق ادعای تراژدیک دادستان تهران سعید مرتضوی ثابت شود که خودش بازجو وشکنجه گر و قاتل خانم زهرا کاظمی در زندان است که یک تبعه و عکاس خبر نگار ایرانی کانادائی بود.
در خاتمه اینکه پس از تجربه ی بسیار پر هزینه و بهای سنگین وخونین که جزو پرونده کارنامه ی ننگین رژیم تروریستی آخوندی می باشد. آیا هنوز انسان شریف و آزاده ای یافت می شود که به اینگونه روضه خوانی ها آزار و عبث و بیهوده ای دلخوش فرا دهد یا دل بر بنندد که طلبه پاسدار خوانده و موعظه و پند و اندرز قضائی داده است؟ یا اینکه انتظار داشته باشد که از افعی راستی راستی کبوتر آزادی زائیده می شود که به توان انتظار ظلم ستیزی و عدالت گستری از دستگاه آلوده ای داشت که خودش مبتکر و مبلغ ظلم وستم وسرکوب و تبعیض و احجاف و پایمال کردن حق و حقوق مردم به خصوص محرومان وتهی دستان در 3 دهه گذشته بوده است ؟ از جمله پرونده و عملکرد 3 دهه مبارزه با مواد مخدر و قاچاقچی و اعتیاد آنقدر آلوده و مشکوک ومنفی ووارونه است که فقط می توان گفت هدف اینگونه مبارزه بطور عمد نقش روند تصاعدی اعتیاد ومواد مخدر در جامعه را داشته است تا کمک به بقای رژیم تروریستی آخوندی کند.
هوشنگ � بهداد
یکشنبه 21 مهر ماه سال 1387