اسكار (گفت و شنود(
گفت : سربازجو چون تازی در خدمت شکا ر ، آنقدر دویده به دنبال شکارتا آمریکا این جنایتکار
تا رسیده به فیلم جدایی تادر از سیمین این مکار ، تواند روضه ی مبسوط بخواند محور جایزه اسکار
گفت: اين فيلم «جدايي نادر از سيمين» چه ويژگي داشت كه جايزه اسكار گرفت؟
گفتم: چه عرض كنم؟! ولي وزارت خارجه آمريكا، سخنگوي كاخ سفيد، رئيس جمهور فرانسه و بسياري از دولتمردان آمريكايي و اروپايي اهداي اين جايزه را تبريك گفته اند و رژيم صهيونيستي اعلام كرده كه قصد دارد اين فيلم را بار ديگر در سينماهاي اسرائيل اكران كند.
گفت: بالاخره نگفتي اين فيلم چه ويژگي هايي داشت كه با استقبال گسترده دولتمردان كودك كش اسرائيل و مقامات دولتي آمريكا و انگليس و فرانسه روبرو شد؟
گفتم: اين فيلم، مردم ايران را ملتي عقب افتاده، دروغگو و حقه باز معرفي مي كند كه بزرگترين آرزوي آنها زندگي كردن در آمريكا يا يك كشور اروپايي است!
گفت: خب معلومه كه چرا آب از لب و لوچه اسرائيلي ها راه افتاده و ذوق زده شده اند ولي چرا برخي از مسئولان فرهنگي خودمان هم از اين فيلم ضد ايراني تقدير كرده اند؟!
گفتم: چه عرض كنم؟! يارو مي خواست گردو بشكند، گردو را گذاشته بود زير پاش و بعد با سنگ مي زد توي سر خودش!
گفت : سربازجو چون تازی در خدمت شکا ر ، آنقدر دویده به دنبال شکارتا آمریکا این جنایتکار
تا رسیده به فیلم جدایی تادر از سیمین این مکار ، تواند روضه ی مبسوط بخواند محور جایزه اسکار
گفتم : چرا این سر بازجوس نسناس؟ برای همه موضوعات میشه کارشناس
مگر این فیلم ساخته نشده در ایران؟ چرا دادن جایزه اسکار وی کرده نگران؟
گفت : میگه در  این فیلم  شده روایت ،  از رایج شدن  حیله وحقه شده شکایت
گفته مردم ایران چون از اوضاع ندارند رضایت ، رفتن شان به اروپا وآمریکا بهمه کرده سرایت
گفتم : چرا سربازجو به خودش زده پس گردنی؟ چون واقعیتی هست که نیست انکار کردنی
گفت : شاکیست چرا از سوی فرانسه وآمریکا با تاکیک؟ همراه با مقامات اروپایی به این جایزه گفته اند تبریک
پس به سوی فرانسه و اسراییل و آمریکا کرده شلیک ، یقه  مسئولان فرهنگی گرفته چراهمسو  با این پلتیک
برای این فیلم ضد ایرانی باکار گردانش کرده اند تقدیر؟ فکرنکردند از پست شان کشیده می شوند  بر زیر
گفتم : اگر در این مورد وجود داره انتقاد؟ مقصر اصلی هست وزیر سانسور ارشاد
چرا از قلم انداخته وی را  سربازجو؟ پاچه ی دیگران گرفته به جای این یارو
گفت : چون قاطی کرده این بی آبرو ، معتاده همه چیزو  وارو کنه این  پر رو
داستانش شده مثل شکستن آن گردو ،زیرپایش نهادگردو سنگ برسرش زد یارو