روزی نامه ی حکومتی
جمهوری اسلامی 4 شنبه 10 اسفند ماه سال
1390
نقد
وبررسی : سرمقاله ی روزی نامه حکومتی
جمهوری " خطر نفوذ صهيونيسم در منطقه قفقاز "
"چرا
سرمقاله نویس توضیح نداده است که چگونه پس
ا ز 33 سال شعار سرنگونی و اسراییل نا بود باید گردد. به خصوص فراموش نشده
است که چگونه در روند جنگ 33 روزه سپاه قدس وحزب الله لبنان با اسراییل هر روز
گزارش می شد که روزهای پایانی عمرش را اسراییل دارد سپری می کند. ولی اکنون با
فراموشی کامل آن دوره و گزارشات خبری تبلیغاتی امروز نه خلاف آن دوره اعتراف شده
است که اسراییل تبدیل به آنگونه قدرتی شده است که نه از طریق جمهوری آذربایجان خطر جدی برای حاکمان ایران تبدیل شده است ، بلکه اذعان شده است که
دامنه ی قدرت و نفوذ اسراییل از طریق جمهوری آذربایجان به منطقه قفقاز بسط وتعمیم
داده شده است . حال سئوال است که چگونه قرار است در صورت جنگ بدلیل تلاش برای دست
یابی سلاح هسته ای آغاز گرش می باشد بقول
عربده کشی های گزمکان پاسدار در همان
دقایق آغاز جنگ اسراییل موشک باران ونا بود گردد؟"
تاکنون
مداخله گری در امور داخلی جمهوری آذربایجان همچون سایر کشور های منطقه به خصوص
کشور های همسایه بطور سیستماتیک نمی شد.
ولی دلایلی موجب شده است تا که بهانه ی مناسب برای مداخله گری در امور داخلی این کشور از سوی سر مقاله نویس وجود داشته باشد . از جمله داشتن رابطه ی
دیپلماتیک جمهوری آذربایجان با آمریکاو
ترکیه و به خصوص اسراییل می باشد . همچنین حکومت جمهوری آذر بایجان لاییک است و رابطه اش
با ترکیه ترک زبان با حکومت شیعه ی ایران است. مهمتر اینکه تازگی یک تیم اعزامی تروریستی از
ایران که زیر پوشش خبر گزاری دروغ پرداز پاسداران فارس به باکو اعزام شدند .شناسایی وبازداشت شدند که این
بازداشت موجب اتهام زدن به جمهوری آذربایجان
شده است که با موساد اسراییل دست درترور دانشمندان هسته ای در ایران داشته است ودر نهایت موجب تیرگی بیشتر
رابطه میان دو کشور شده است . صد البته مذاکره مقامات جمهوری آذربایجان با دولت
اسراییل پیرامون قرار داد خرید یک میلیارد و 600 میلیون دلار تسلیحات مدرن
وپیشرفته از اسراییل مزید بر علت شده است. به ویژه اینکه جمهوری آذربایجان هم مرز با ایران است و نفوذ قدرت اسراییل در
این کشور اعتراف شده تبدیل به خطر جدی
برای ایران وکشور های قفقاز شده است . در صورتی که سر مقاله نویس نگفته است که
عامل اصلی نزدیک شدن دو کشور آذربایجان واسراییل بهم دیگر مگر جز حاصل تهدید کشور های منطقه وهمسایه از جمله جمهوری
آذربایجان ازسوی حاکمان ایران به ویژه تلاش مستمر برای دست یابی به سلاح هسته ای
می باشد که سرمقاله نویس با پاک کردن صورت مسأله تلاش کرده از موضع ضد اسراییلی و برجسته کردن خطر نفوذ اسراییل در
جمهوری آذربایجان ومنطقه قفقاز اینگونه
تحلیل ومانور تبلیغاتی داده است :
"خبرگزاريهاي غربي با
خوشحالي، از انعقاد قرارداد معامله كلان تسليحاتي جمهوري آذربايجان با رژيم
صهيونيستي به ارزش يك ميليارد و ششصد ميليون دلار، كه براي اين كشور كوچك آسياي
ميانه رقم بزرگي محسوب ميشود، خبر داده و آن را گام ديگر اسرائيل به سوي مرزهاي
ايران تفسير كردند. اين
قرارداد تحريك آميز شامل فروش هواپيماي جاسوسي بدون سرنشين، سيستمهاي ضد هوائي و
دفاع موشكي است كه همزمان با مواضع ضد ايراني برخي سياستمداران جمهوري آذربايجان و
ايجاد تنش در روابط باكو و تهران ميتواند به موضوع قابل تأمل و بحث انگيزي تبديل
شود. اين اقدام تسليحاتي، طبعاً در كنار ترور دانشجويان
هستهاي ايران توسط عوامل وابسته به موساد و فرار آنها به باكو و پناه گرفتن
تروريستها در جمهوري آذربايجان به همراه فعاليتهاي گسترده جاسوسي و اطلاعاتي
صهيونيستها در آنسوي مرزهاي شمالي ايران ميتواند موجب تحريك و برانگيختگي
همسايگان باكو شده و ناگزير به اين تحليل سوق داده شوند كه دولت جمهوري آذربايجان
براي ماندن بر قدرت و مقابله با ملت، متوسل به صهيونيستها شده و اين كشور اسلامي
را به پايگاهي براي اسرائيل در منطقه تبديل كرده است. نگاه استراتژيك صهيونيستها به توسعه حوزه
نفوذ خود در جمهوري آذربايجان همان چيزي است كه رژيم صهيونيستي پس از فروپاشي
كمونيسم و با افتتاح سفارتخانه خود در باكو آن را دنبال كرده و جمهوري آذربايجان
را در عمق اهداف استراتژيك خود جاي داده است. گامهايي كه رژيم صهيونيستي در باكو
طي سالهاي اخير و در غياب حضور هدفدار و فعال جمهوري اسلامي ايران در قفقاز و
آسياي ميانه برداشته و امروز به نقطه اشراف بر شاهرگهاي حياتي جمهوري آذربايجان و
حضور نظامي در مرزهاي ايران رسيده، چيزي نيست كه صهيونيستها يك شبه به آن رسيده
باشند بلكه حاصل اقدامات گسترده و نفوذيهاي بسياري است كه با طراحيهاي مختلف
موساد در چند پرده و لايه انجام شده است. سازمان جاسوسي رژيم صهيونيستي در قالب دهها
شركت اسرائيلي بر نقاط حساس و كليدي جمهوري آذربايجان چنگ انداخته و علاوه بر حضور
در اين صحنهها، در قالب اين شركتها علاوه بر فعاليتهاي جاسوسي به تحكيم مواضع
رژيم صهيونيستي در قفقاز مشغول شده و اكنون شبكه مخابراتي، مواصلاتي، بانكي، نفتي،
ساختماني، كشاورزي و حتي خدماتي جمهوري آذربايجان در اختيار شركتهاي صهيونيستي
قرار دارند. اين رژيم همچنين بهره برداريهاي فراواني از
احساسات قومي و ملي گرايي داشته و در راستاي دامن زدن به تفكرات پان تركيسم عمل
كرده است. بنابر اين،
حضور همه جانبه رژيم صهيونيستي در جمهوري آذربايجان با استفاده از شيوههاي
گوناگون، روز به روز دامنه بيشتري يافته و در تارو پود ساختار سياسي، اقتصادي،
فرهنگي، نظامي و امنيتي اين كشور نفوذ كرده است. طبعاً اين سلطه فرامنطقهاي و
سرطاني در دروازههاي قفقاز و آسياي ميانه علاوه بر خطراتي كه در اسرائيلي كردن
فضاي منطقه ايجاد ميكند، تهديداتي را نيز مستقيماً متوجه منافع جمهوري اسلامي
ايران ميسازد كه بايد به عنوان دغدغه سياسي و امنيتي در دستور كار دستگاه
ديپلماسي خارجي كشورمان قرار گيرد. بيتفاوتي و انفعال در قبال تحركات ضد ايراني،
القاي خطر تهديد ايران و اسلامگرايي، فشار عليه مسلمانان، كمك به شبكههاي
صهيونيستي، در اختيار قرار دادن پايگاه به شبكههاي جاسوسي و تروريستي موساد،
اكنون به وضعيتي رسيده كه يك همسايه كوچك جمهوري اسلامي ايران خاك خود را در
اختيار نظاميان و جاسوسان اسرائيلي قرار ميدهد بدون آنكه هشدارها و تذكرات لازم و
مناسب را از وزارتخارجه كشورمان دريافت كند.ناگفته پيداست اهدافي كه رژيم صهيونيستي از
توسعه نفوذ خود در جمهوري آذربايجان دنبال ميكند تنها به تهديد امنيتي كشورمان
محدود نميشود بلكه كل منطقه قفقاز را تهديد ميكند. بنابر اين، امنيت ملي ايران
ايجاب ميكند در برابر تحركات رژيم صهيونيستي در جمهوري آذربايجان حساسيت نشان
داده شود و جلوي گسترش نفوذ اين غده سرطاني در منطقه گرفته شود"
در خاتمه اینکه ضریب اختلاف و رقابت ها و دامنه ی جنگ قدرت
وثروت آنچنان گسترش یافته که موجب شده است که سرمقاله نویس روز قبل از بر گزاری
نمایش خیمه شب بازی 12 اسفند به جای قلم زنی در این مورد داشتن ترجیح داده است که
به سراغ جمهوری آذر بایجان برود و از موضع ضد اسراییلی مقامات این کشور را زیر تیغ
انتقاد بگیرد تاثابت نماید که پیگیری سیاست صدور تروریسم و بحران و ارتجاع
به برون مرز و مداخله گری در امور داخلی کشور های منطقه به ویژه همسایه خیلی مهمتر
از پیگیری مطالبات مردم و بررسی مسایل داخلی می باشد. آنچه مهم است این است که چرا سرمقاله نویس توضیح نداده است که چگونه پس ا ز 33 سال شعار
سرنگونی و اسراییل نا بود باید گردد. به خصوص فراموش نشده است که چگونه در روند جنگ 33 روزه سپاه قدس وحزب الله لبنان با اسراییل هر روز
گزارش می شد که روزهای پایانی عمرش را اسراییل دارد سپری می کند. ولی اکنون با
فراموشی کامل آن دوره وگزارشات خبری تبلیغاتی امروز نه خلاف آن دوره اعتراف شده
است که اسراییل تبدیل به آنگونه قدرتی شده است که نه از طریق جمهوری آذربایجان خطر جدی برای حاکمان ایران تبدیل شده است ، بلکه اذعان شده است که
دامنه ی قدرت و نفوذ اسراییل از طریق جمهوری آذربایجان به منطقه قفقاز بسط وتعمیم
داده شده است . حال سئوال است که چگونه قرار است در صورت جنگ بدلیل تلاش برای دست
یابی سلاح هسته ای آغاز گرش می باشد بقول
عربده کشی های گزمکان پاسدار در همان
دقایق آغاز جنگ اسراییل موشک باران ونا بود گردد؟
هوشنگ بهداد
روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی 4 شنبه 10 اسفند ماه سال 1390
خطر نفوذ صهيونيسم در منطقه قفقاز