همین سیاست میانه بازی وخر وخرما خوردن مدعیان اصلاح طلبان بوده است که به سر نوشتی مبتلا شده اند که منفور ترین وکریه منظر بدنام سربازجو پاسدار حسین شر یعتمداری باید اینان را هم به ریشخند بگیرد و هم متهم به اوج انفعال و بد بختی متهم شان کند .چون اگر آن موقع افشاگری عاملین و آمرین قتل های زنجیره ای ماستمالی نمی کردند نه سر نوشت خاتمی منتهی به اعتراف هر 9 روز یک بحران بیلان عملکرد دولت واعتراف تدارکاتچی بودنش  نمی شد وفضا برای قدرت گیری رقیب کودتا گر هموار نمی گردید که اکنون به اینان همچون مرغ عزار وعروسی بر خورد شود و هم چوب وهم پیاز را با هم  بخورند . آخر مگر هنوز چه چیز فاش نشده وپنهان مانده است که  این جماعت بین شک دو و3 گیر افتاده وتوان تحریم کردن نمایش خیمه شب بازی 12 اسفند فردا را ندارند؟  همچنین  در گزارش خبری "رقابت هاي انتخاباتي اوج گرفت .تركيب نهايي فهرست ها مردم در آستانه انتخاب نامزدها "  پیرامون وضعیت مدعیان اصلاح طلبان از عضو  باند مافیایی غارتگر انگلیسی مؤ تلفه  مرتضي نبوي  که مدیر مسئول ورق پاره ی حکومتی رسالت است  نقل شده است که جريان چپ و يا اصلاح طلب هاي نصفه نيمه آنها وارد ميدان شده و ليست دادند و همين مسئله نشان دهنده اينست كه بدنه اصلاحات تابع سران افراطي خود نيست و بدون شیوه ی برخورد پس از 22 خرداد 88 واتهامات وارده به اینان وعدم صلاحیت شان  افزوده  چون ضربه كاري به اصلاحات خصوصا در سطح ليدرهاي آن، خورد ه است . بنابراین  ديگر آن حضور بسيار جدي را در نمایش خیمه شب بازی انتصابات – تقلبات راندارند تاكه اینان  رقیب اصلي  مقابل جریان مدعی  اصولگرا باشند. ولی با این وجود آنها حضور دارند و عدم حضور آنها به نظرم يك توهم است.از سوی دیگر عماد افروغ برای اینکه خود را از زیر تیغ اتهام و فشار بیرون کشد  در اين رابطه گفته است بيانيه اي را كه افراد منتسب به دوم خرداد صادر كردند و طي آن اعلام كردند كه انتخابات را تحريم كردند من در برابرش موضع گرفتم و گفتم كه راهكار تحريم نيست و اين يك خودكشي سياسي است.درد نباله  افزوده است برخي از افراد  نمایش خیمه شب بازی  را تحريم كردند، هرچند كه مي گويند ما كلمه تحريم را به كار نبرده ايم ولي مضمون كارشان تحريم  است  كه اين كار شايسته اي نبود. بهر حال يك طيفي آمدند تا نقش هیزم تنور نمایش خیمه شب بازی شوند تا فضا برای تقلبات دشمن شکن فراهم شود . همینطور  نظر ابوالحسن بني صدرهم هم این چنین رله شده است  در اظهار نظري مضحك، شركت مردم در انتخابات را عامل حمله به ايران دانست و از مردم خواست براي جلوگيري از اين اتفاق راي ندهند.اگر پاي صندوق راي برويد معنايش اين است كه شما ملت نه تنها روي حق خود نمي ايستيد، بلكه وسيله كار يك قدرت متجاوز به خود هستيد، بنابراين امريكا و اسرائيل راحت متقاعد مي شوند كه بايد به كشور ايران حمله كرد، بايد به شما مردم سخت گرفت، بايد تحريم ها را تشديد كرد ! بالاخره در پایان  اینگونه  گزارش شده است . اردشير امير ارجمند فتنه گر مقيم فرانسه در توهيني آشكار به ملت بزرگ ايران گفته بود: مردمي كه در انتخابات شركت مي كنند قدرت تشخيص درستي ندارند.مشخص است که ساندیس خوران می فهمیدند که عامل وریشه بد بختی ونا بسامانی های جامعه ومردم وکشور کیست .هر گز نه در اینگونه نمایش خیمه شب بازی ها حضور نمی یافتند که مقابل بر نامه ریزان شیاد وکودتا گر پشت صحنه می ایستادند و با اینان مبارزه می کردند.
«اينكه نه شركت مي كنم، نه شركت نمي كنم، نه رأيم به چه كسي است يا نيست، اوج انفعال و بدبختي اصلاح طلبان استاين مطلب را شبكه ضد انقلابي بالاترين خطاب به اصلاح طلباني نظير خاتمي و موسوي لاري و مجمع روحانيون نوشته است. نويسنده بالاترين (با امضاي دلقك) يادآور شده است: در هنگام ثبت نام براي انتخابات مجلس نهم به اصلاح طلبان و همه متفكران و انديشه ورزان دانه درشت پيشنهاد كردم كه بصورت دسته جمعي و در روزي مشخص همه با هم بروند و ثبت نام كنند فارغ از اينكه قصد نماينده شدن دارند يا ندارند. استدلالم هم اين بود كه خود مرحله «تا نامزد تاييد شده و قطعي شدن نامزدي» يك فرصت بسيار خوبي است براي مانور اما كسي گوش نكرد و بجد معتقدم كه اشتباه كردند همه. اينك اما در مرحله نهايي هستيم و شركت يا عدم شركت در راي دادن تنها گزينه باقي مانده است. از حاشيه مجلس ختم پدر مرحوم عبدالله نوري گزارش شده است كه اصلاح طلبان كماكان در موضع انفعال هستند و افسارها را انداخته اند گردن هركس به «تشخيص خود». و اين البته هر كاري باشد يا نباشد نامش «كار سياسي» نيست. زيرا كه «كار سياسي» بايد قابل حداقل بهره دهي سياسي هم باشد.بالاترين مي افزايد: اصلاح طلبان بايد يك بار براي هميشه ريسك وزن كشي داشته باشند از پايگاه اجتماعي خودشان. و اين دور هدف خيط كشيدن بعد از تيراندازي را رها كنند. آنچه كه مسلم است اين است كه دانه درشت هاي اصلاح طلب قادر به اعلان رسمي «ما راي نمي دهيم» نيستند. زيرا كه اولا برخلاف سيره مقتدايشان امام خميني است؛ و هم اينكه از نظر سياسي امكان رسوايي دارد اگر حداقلي از مردم پاسخ مثبت ندهند به دعوت شان. بگذريم از اينكه چه بسا با پخش چند عكس از روحانيان وابسته به اصلاح طلبان در هنگام راي گيري آنان را كاملا خلع سلاح هم خواهند كرد.در ادامه اين مطلب آمده است: تنها راه باقي مانده اعلان شركت در راي دهي با تك راي است. اصلاح طلبان رسما اعلام كنند كه راي مي دهند اما نه به ليست و چند نفر و... بلكه فقط به يك نام مشخص- كه خود شان به جمع بندي مي رسند كه بهترين گزينه در تهران است- راي خواهند داد و از همه هواداران شان هم مي خواهند كه چنين كنند. اين عمل يك عمل مشخص و قابل اندازه گيري سياسي است. در حاليكه افسار بستن به گردن تك تك آدم ها به تشخيص خود يك آدرس گمراهي است. پرواضح است كه خطر چنين ريسكي در اين است كه هواداران بالقوه اصلاح طلبان از اين دستور تبعيت نكنند و وزن بي وزن اصلاح طلبان دستمايه ستون گفت و شنود شريعتمداري در كيهان بشود بعد از اعلام نتايج انتخابات. اما اولا در چنين حالتي مي توان صداقت رژيم در اعلان راي هاي به صندوق ريخته شده را بهتر محك زد و هم اينكه مي توان موضوع تقلب دوباره را دستمايه اعتراضي جديد يا زنده نگه داشتن اعتراضي قديم قرار داد. اما اينكه نه شركت مي كنم، نه شركت نمي كنم، نه رايم به چه كسي است يا نيست، اوج انفعال و بدبختي است كه نه به درد دنياي كسي خواهد خورد و نه بسود آخرت ملت است.