گفت و شنود دروغ نامه ی
کیهان 13 بهمن 90
جانور (گفت و شنود(
گفتم : چرا این مجرم دشت خاوران؟درنده خوتر است از همه جانوران
گفت : چون روزی با همکارش می کرد نجوا ، کف
کرد و جوش آورد ، باهاش کرد دعوا
رفیقش گفت عجب گیر چه خری افتادم من؟گفت
خودت گیر عجب خری افتادی نه من؟
گفت: سايت ضد انقلابي بالاترين نوشته است «پناهنده سياسي دو نوع
است، واقعي و قلابي»
گفتم: راست مي گويد، بعضي ها مثل آقاي مدحي و برخي ديگر كه نبايد اسمشان آورده شود، پناهنده قلابي هستند و در پوشش پناهندگي براي وطنشان كار مي كنند و بعضي ديگر وطن فروشان كاسه ليسي هستند كه براي بيگانگان نوكري مي كنند.
گفت: ولي سايت بالاترين مي نويسد؛ پناهنده واقعي كساني هستند كه براي مبارزه با جمهوري اسلامي به آمريكا و انگليس و اسرائيل پناهنده شده اند و پناهنده قلابي آنهايي هستند كه براي عياشي پناهنده شده اند و مثل جانور همه چيزخوار هستند.
گفتم: حالا فهميدم! يعني مي خواهد بگويد پناهنده قلابي جانور همه چيزخوار است اما پناهنده واقعي جانوري است كه فقط ... مي خورد!
گفت: چه عرض كنم؟!... حيوونكي ها خودشان هم نمي دانند چه مي گويند و چه مي خورند؟!
گفتم: يارو با رفيقش دعوا مي كرد، رفيقش بهش گفت؛ گير عجب آدم نفهمي افتاده ام؟ و يارو در جواب گفت؛ خودت گير عجب آدم نفهمي افتاده اي؟!
گفتم: راست مي گويد، بعضي ها مثل آقاي مدحي و برخي ديگر كه نبايد اسمشان آورده شود، پناهنده قلابي هستند و در پوشش پناهندگي براي وطنشان كار مي كنند و بعضي ديگر وطن فروشان كاسه ليسي هستند كه براي بيگانگان نوكري مي كنند.
گفت: ولي سايت بالاترين مي نويسد؛ پناهنده واقعي كساني هستند كه براي مبارزه با جمهوري اسلامي به آمريكا و انگليس و اسرائيل پناهنده شده اند و پناهنده قلابي آنهايي هستند كه براي عياشي پناهنده شده اند و مثل جانور همه چيزخوار هستند.
گفتم: حالا فهميدم! يعني مي خواهد بگويد پناهنده قلابي جانور همه چيزخوار است اما پناهنده واقعي جانوري است كه فقط ... مي خورد!
گفت: چه عرض كنم؟!... حيوونكي ها خودشان هم نمي دانند چه مي گويند و چه مي خورند؟!
گفتم: يارو با رفيقش دعوا مي كرد، رفيقش بهش گفت؛ گير عجب آدم نفهمي افتاده ام؟ و يارو در جواب گفت؛ خودت گير عجب آدم نفهمي افتاده اي؟!
گفت : سربازجوی رذل چرنده گوی هتاک پلید ،فراموش کرده خمینی
به عراق شده بود تبعید
اکنون از موضع فرار
به جلو کرده فرافکنی ، با توهین به خمینی ،به
خود زده تو دهنی
گفتم : بازچگونه این هذیان گوی حراف؟ با زیادی شکر خورده، داده است گاف
گفت : این روانی بی ترمز ودنده عقب کنده ،به سبک بازجویی توهین کرده بهرچه پناهنده
این مرتیکه کودن آشغال درازگوش ، با مصرف جنس قاطی کرده
فراموش
خود به خنگی زده این بدتر از ابلیس ،ازیاد برده خمینی از
نجف رفت به پاریس
چون پذیرفته شدزیرچترپناهنده سیاسی ، اکنون وی جانور نامیده بدون روی دروایسی
تا دفاع کند از جاسوسان اعزامی تواب ، به پناهندگان سیاسی
گوید ضد انقلاب
گفتم : چرا این مجرم دشت خاوران؟درنده خوتر است از همه جانوران
گفت : چون روزی با همکارش می کرد نجوا ، کف کرد و جوش آورد
، باهاش کرد دعوا
رفیقش گفت عجب گیر چه خری افتادم من؟گفت خودت گیر عجب خری افتادی نه من؟