روزی نامه ی حکومتی
جمهوری اسلامی 2 شنبه 1 اسفند ماه سال 1390
نقد و بررسی :
سرمقاله ی روزی نامه ی حکومتی
جمهوری " غفلت از ظرفيت رسانهاي "
"وقتی
که رفسنجانی تحمل نمی شود و کروبی وموسوی در حصر خانگی بسر می برند . مهمتر اینکه
جنگ قدرت وثروت و رقابت واختلاف میان باندهای مافیایی کودتایی اصول گرا به مرحله
رسیده است که از درون دولت مدعی اصول گرای ساده زیست وعدالت محور که ادعای پاک
ترین دولت تاریخ جهان دارد متهم به جریان انحرافی ونفوذی دشمن بیگانه وجود دارد چه دلیل دارد که به مطبوعات اعتماد شود؟"
عجیب
است که پس 33 سال هنوز سرمقاله نویس وانمود کرده است که نمی داند با بودن ولی وقیح همه کاره وخود رأی
وخود محور که به جای همه فکر می کند وتصمیم گیری می کند . یاقانون گذاری می کند .
در اصل بی قانونی رواج می دهد وبه هیچ
مقام ومرجعی هم پاسخگوی نمی باشد .مهمتر اینکه همه مساجد وتریبون ها ومنابر ونماز
جماعات سراسر کشور هم تعریف وتمجید وستایش
گری از وی می کنند. هم از اهداف هسته ای
دفاع وبد وبیراه به آمریکا واسراییل می کنند . در حقیقت نقش رسانه ی خبری ومطیوعات
سانسور شده را عهده دار شده اند . دیگر نباز به رسانه نمی باشد .به خصوص اینکه قلم
های فعال نه آزاد که وامدار وفروخته شده اند . بنابراین
دیگر لزومی ندارد تاکه سرمقاله نویس این چنین
شاکی نسبت بی اعتمادی مسئولان به رسانه
های خبری شده باشد :
"تصميمات
اخير مقامات كشورمان در مورد وضعيت صادرات نفت به كشورهاي اروپايي كه پس از اعمال
تحريمهاي غيرمنطقي و ظالمانه برخي از اين دولتها در حوزههاي نفت و بانك مركزي
اعلام و اتخاذ شد، ضرورت توجه به چند نكته راهبردي را بيش از پيش نمايان ساخته است. جمهوري اسلامي ايران به عنوان يكي از معدود
نظامهاي حكومتي در جهان كه حفظ استقلال سياسي و هويت ايدئولوژيك براي آنها در صدر
اولويتها قرار دارد، طي سالهاي اخير و با افزايش فشارهاي برخي كشورهاي سلطه طلب
به ايران براي دست كشيدن از آرمانها و اهدافش به بهانه جلوگيري از دست يابي به
انرژي هسته اي، در موقعيت ويژهاي قرار گرفته است. اين موقعيت طي ماههاي منتهي به
اسفند ماه سال جاري روز به روز خطيرتر و حساستر هم ميشود چرا كه بنابر آنچه از
مجموعه رفتارهاي كشورهاي غربي مشخص است، دولتهاي استعماري با درك پيشرفتها و
موفقيتهاي ايران، تمام آنچه را كه در توان دارند براي متوقف ساختن روند حركتي
جمهوري اسلامي به ميدان آوردهاند تا شايد به گمانشان در دستيابي ملت و نظام ايران
به اهدافشان خللي وارد سازند. طبعاً
اين رفتار خصمانه كه طي ماههاي اخير در قالب انواع تحريمها مانند تحريم خريد
نفت، تحريم بانك مركزي و... اعمال شده است، بايد با واكنش زيركانه و مشخصي از سوي
مسئولان و مردم ايران مواجه شود تا در اثرگذاريهاي مورد نظر اعمال كنندگان آنها
ناكام نماند"
در سیستم ملوک الطوایفی قرون
وسطایی که جای کلیسا را مساجد وآخوندهای حکومتی گرفته است که همه مقوله ها تابع
دین ابزار وقدرت وثروت شده است . آنگونه که ضرب وشتم وعدم آزادی وخفقان و بازداشت
و زندان وشکنجه و اعدام و ترویج بی قانونی وتبعیض آشکار وحتی جنگ افروزی کردن توجیه
مذهبی می شود .می بایست که سرمقاله نویس هم مثل همیشه از موضع تمایندگی ملت مدعی
شود که ملت همه تحریم وفشار های اقتصادی وشکاف عمیق طبقاتی را به دلیل استقلال
ادعایی وهویت مذهبی که ابزار قدرت و ثروت
شده را اینونه تقبل می کند:
"به نظر ميرسد با وجود تمام
دشواريها و محدوديتهائي كه جامعه ما از ناحيه سياستهاي نادرست مجريان در حوزه
اقتصاد متحمل ميشود، افكار عمومي ايرانيان با درك حساسيت و اهميت شرايط، خود را
براي پرداخت هزينههاي محتمل به بهاي عقب نشيني نكردن از اهداف كلان نظام، حضوري
پررنگتر و پرتعدادتر در راهپيمايي 22 بهمن امسال داشت تا همبستگي و همراهي خود را
با نظام نشان دهد. با اين حال، به نظر نميرسد مسئولان اجرايي كشور به عمق و اهميت
برقراري ارتباطي صادقانه و شفاف با بدنه جامعه پي برده باشند يا اگر چنين دركي در
لايههاي اجرايي كشور وجود دارد، دستكم در حوزه اجرا به اقتضائات و لوازم آن عمل
نميشود"
اوضاع
آشفته بازار حاکم بر کشوز آنگونه فراگیر شده است به ویژه در محدوده ی مطبوعات که زیر کنترل شدید سانسور است که مترادف نابسامانی وهرج ومرج تکذیب وتأیید کردن های خبر قطع صدور نفت به
اروپا شده است که ناشی از بازتاب اقدام تحریم نفت از سوی اروپا است که موجب علنی
شدن تزلزل اوضاع رژیم فاشیستی مذهبی کودتایی نا متعارف شده
است. آنگونه که سر مقاله نویس این سر گردانی مقامات مسئول وگیج شدن شان با درهم
ریختگی سیستم اطلاع رسانی را به نمایش گذاشته وتابلوی بی برنامگی مسئولان وعدم
شفاف سازی کردن شان را ترسیم کرده است که
چگونه از موضع فرار به جلو اقدام به
خود زنی کرده که دست قطع صادرات نفت به 6 کشور اروپایی زده وتناقض گویی تکذیب و تأیید خبری شده که این فضا را اینگونه تفسیر و تشریح کرده
است :
"شرايط كشور در مقطع كنوني بسيار
حساس است، درگيري همه جانبه در حوزههاي اقتصادي، بروز پيامدها و آثار تصميمات
نادرست اقتصادي در سالهاي اخير و در پيش بودن انتخابات مجلس شوراي اسلامي همگي دست
به دست هم دادهاند تا ضرورت شفافيت، متأسفانه در مورد قطع صادرات پيشدستانه نفت
شاهد حداقل هماهنگي و برنامه ريزي در اطلاع رساني از اين تصميم هم در رفتارهاي
مسئولان نبوديم تا جايي كه خبر قطع صادرات نفت به 6 كشور اروپايي كه سفرايشان روز
چهارشنبه هفته گذشته به وزارت خارجه ايران احضار شده بودند، ظرف تنها چند ساعت سه بار تأييد و تكذيب شد و سرانجام
نيز رسانههاي داخلي كشور به استناد سخنان يك مسئول خارجي، وزير صنعت اسپانيا،
توانستند به يك خبر تقريباً متقن و قابل اعتماد دست پيدا كنند درحالي كه اگر
جمهوري اسلامي ايران در اقدامي پيش دستانه و از روي اقتدار تصميم به قطع صادرات
نفت دارد كه قطعاً هم همين گونه است، رفتار و سياست رسانهاي مسئولان كشور هم در
حوزه اطلاع رساني بايد با همين شيوه و برهمين سياق عمل شود نه اينكه در رفتاري
محتاطانه و مغاير با روح كلي حاكم بر تصميم قطع صادرات پيش دستانه، چندين بار و از
قول منابعي كه از برده شدن نامشان در رسانهها ابا دارند، موضوع تغيير كند. اين واقعيت غيرقابل ترديد است كه
بهترين تصميمات و برنامهها را اگر غلط، نامتناسب با برنامه و ناهماهنگ اجرا كنيم،
به نتيجه مطلوب نخواهد رسيد. از اين رو فارغ از اينكه برمبناي چه دلائلي مسئولان
به قطع پيش دستانه صادرات نفت رسيده اند، مهم اين است كه اين تصميم يا تصميمي
دائرمدار هشدار دادن به كشورهاي اروپايي، به شكلي متناسب با موضع اقتدار و درايت
جمهوري اسلامي ايران، اعلام شود - بيشك رسانهها در جوامع امروزي از اهميت و
تأثيرگذاري بيبديل برخوردارند و همين نقش آفريني باعث شده است كه دشمنان اين مرز
و بوم، بخش عمدهاي از برنامههاي خود را بر ضربه زدن به كشورمان از طريق رسانههاي
در اختيار خود پيگيري كنند. در چنين شرايطي اتخاذ راهبردهاي سنجيده و صحيح در بازي
دادن به رسانههاي داخلي كه در راستاي مصالح ملي و عمومي كشور و نظام حركت ميكنند،
يكي از مهمترين اقداماتي است كه بايد در دستور كار
مسئولان كشور قرار ميگرفت ولي اتفاقاتي مانند ناهماهنگيهاي اطلاع رساني در مورد
توقف صادرات نفت ايران به اروپا، نشان ميدهد كه همچنان اعتقادي جدي به رسانههاي
داخلي وجود ندارد و مسئولان از ارائه اطلاعات شفاف و ارتباط تعريف شده با رسانههاي
داخلي طفره ميروند"
در شرایطی که 33 سال است که برای
مسئولان مردم چون
نا محرم هستند پس دانستن حق شان نبوده است
. هما نگونه که پاسخگویی به مطالبات هم حق شان نمی باشد . بنابراین دلیل ندارد که با وجود اینکه مطبوعات زیر تیغ سانسور و کنترل
هستند مورد اعتماد حاکمان باشد تاکه سر
مقاله نویس مجبور نباشد مطرح کند که مسئولان از اين واقعيت غافلند كه درصورت اعتماد
به رسانههاي داخلي و محرم ندانستن آنها، اين رسانهها نميتوانند كمكهاي زيادي به
حفظ آرامش و اطمينان افكار عمومي و خنثي سازي جنگهاي تبليغاتي و رواني دشمنان
ارائه نمايند. برای اینکه ظرفيت رسانهها
درصورتي كه جايگاه واقعي آنها شناخته شود، بسيار بيش از آنست كه اكنون ظاهر ميشود.
مهمتر اینکه افزوده که واقعيت اينست كه مسئولان كشور نميدانند از
ظرفيت رسانهاي چگونه ميتوانند استفاده كنند؟ البته باید گفت اینکه مسئولان دشمن
آزادی بیان وقلم وعدالت نمی دانند جای شک می باشد .چونکه وقتی رژیم بربر منش وحشت
از آگاهی مردم دارد و آکاهانه 33 سال است که بطور مستمر مبارزه بی امان با قشر
آگاه جامعه واهل قلم ومطبوعات و خبر نگار و وبلاگ نویس کرده است . چونکه سیاست سرکوب وسرکوب موازی ابزاری شدن دین در راستای
حفظ قدرت و ثروت بوده است . از سوی دیگر وقتی که رفسنجانی تحمل نمی شود و کروبی
وموسوی در حصر خانگی بسر می برند . مهمتر اینکه جنگ قدرت وثروت و رقابت واختلاف
میان باندهای مافیایی کودتایی اصول گرا به مرحله رسیده است که از درون دولت مدعی
اصول گرای ساده زیست وعدالت محور که ادعای پاک ترین دولت تاریخ جهان دارد متهم به
جریان انحرافی ونفوذی دشمن بیگانه وجود
دارد چه دلیل دارد که به مطبوعات اعتماد شود؟
هوشنگ بهداد
روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی 2 شنبه 1
اسفند ماه سال 1390
غفلت از ظرفيت رسانهاي