روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی 2 شنبه 24 بهمن ماه سال 1390
نقد و
بررسی : روزی نامه ی حکومتی جمهوری " نداي وجدان ديكتاتور! "
"مشخص
نیست که برای چه سر مقاله نویس با بستن چشمان خود بر واقعیات درون ایران اما در دفاع از سوریه ونماینده ملت فلسطین و کشورهای
منطقه شده و از موضع فرافکنی ودیگ به دیگ گفتن رویت سیاه به مقامات عربستان انتقاد کرده است که این کشور دمکراتیک نیست. چون یک حکومت تک صدایی واستبدادی وپادشاهی می باشد . برای این
که علیه ی دیکتاتور جنایتکار خونریز بشار اسد همسو با حاکمان ایران نشده وبه جای
حمایت انتقاد می کند وتلاش می نماید در سازمان ملل پرونده نقض حقوق بشر دیکتاتور
جنایتکار سوریه را د نبال کند برای همین متهم به همکار اسراییل شده است ؟"
سرمقاله نویس و مشاور ر
فسنجانی بدون توجه به رابطه حسنه ای که بیان رفسنجانی با پادشاه عربستان وجود دارد
.همچنین با نا دیده گرفتن مکان وطرز زندگی علی خائنه ای و قدرت واختیارعملی که
دارد . به خصوص ادعاهای عجیب وغریبی که می کند وخود را رهبر ام القرای جهان اسلام
و جنبش بیداری اسلامی منطقه نامیده است . آنگونه که حق ویژه عرفی وشرعی خود می
داند تاکه در امور داخلی کشور های منطقه وهمسایه نه مداخله گری که خط وخطوط ترسیم وتجویز نمایدد
وفتواهای ماورای قانون صادر کند که نه به هیچ مقام ومرجعی پاسخگو نیست، بلکه زبان هر منتقدی حتی
از موضع دلسوزی را از پس سرش بیرون می کشاند . آنگونه که در مدت کوتاه 5
فرمانده باسابقه ی سابق پاسداران را با
مرگ خاموش سر به نیست کرده است وهر گز
پاسخگوی هیچ سئوالی نبوده و نیست . اما سرمقاله
از موضع نماینده ی مردم و سخنگوی دولت سوریه یقه پادشاه عربستان را گرفته است
و وی را متهم نموده که ندا از
وجدان دیکتاتور بر خاسته که چرا انتقاد به دیکتاتور خونریز سوریه و چین و روسیه
حامی شان کرده است که چرا قطعنامه تحریم سوریه در شورای امنیت سازمان ملل را وتو
کردند؟ در ادامه با گفتمان حوزوی و ولی وقیح گونه وسبک همتای قلم زنش سربازجو
پاسدار حسین شریعتمداری پرونده ساز این چنین کیفرخواست همراه با چندین بنده وتبصره
برایش تنظیم وصادره کرده ا ست:
"پادشاه عربستان در
اظهاراتي كه گفته است برخاسته از وجدان وي بوده، ضمن تمجيد از نقش آمريكا، انگليس
و فرانسه در استقرار دمكراسي در جهان، وتوي قطعنامه ضد سوري در شوراي امنيت را
اقدامي شرورانه خواند. وي در كاخ مجلل و شاهانه خود در جمع ميهمانان خارجي بدون
نام بردن از روسيه و چين گفت: "متأسفانه اتفاقي كه در شوراي امنيت روي داد،
هرگز اقدام پسنديدهاي نبود و كشورهايي كه قطعنامه را وتو كرده اند، بدانند كه هر
قدر قدرت داشته باشند نميتوانند بر جهان حكومت كنند زيرا آنچه امروز بر جهان
حكومت ميكند، عقل و انصاف و اخلاق است نه قدرت!" . رژيم حاكم بر عربستان از جمله رژيمهايي
است كه از تأمين كمترين ميزان حقوق و آزاديهاي سياسي و اجتماعي براي مردم اين كشور
دريغ ميكند و حتي زنان عربستان از كمترين حقوق قانوني خود از جمله حق راي محروم
هستند، ولي به دليل اينكه رژيم آل سعود تأمين كننده منافع نامشروع غرب در منطقه به
حساب ميآيد، در حوزه استحفاظي و چتر حمايتي چپاولگران قرار داشته و مدعيان حقوق
بشر چشم خود را بر روي تمام فجايع و موارد نقض حقوق بشر در عربستان بستهاند.
اصولاً رژيم موروثي پادشاهي و فاقد حمايت مردمي در عربستان به لحاظ ماهيت استبدادي
خود، مخالف ذاتي گسترش حقوق بشر و آزاديهاي مشروع بوده و با هرگونه آزاديخواهي و
جنبشهاي مردمي در تعارض است و آن را در راستاي منافع خود نميداند ولي اخيراً اين
رژيم كه با موج بيداري اسلامي و بهار عربي در كشورهاي تونس، مصر، يمن وبحرين به
مخالفت برخاسته و با تمام توان از ديكتاتورهاي حاكم بر اين كشورها حمايت كرده و با
پناه دادن آنها و اعزام نيروهاي نظامي به سركوب قيامهاي مردمي پرداخته، خواستار
تغييرات در سوريه شده و به عنوان عامل آمريكا و رژيم صهيونيستي پرچمدار مخالفت با
دولت بشار اسد گرديده است. براستي
علت اين همه مخالفت و ستيزه جويي رژيم آل سعود با يك دولت عرب كه در صف مقدم
مبارزه با رژيم صهيونيستي قرار دارد و از حاميان مقاومت اسلامي در منطقه است، چيست
و اين حجم از توطئهها و اقدامات سياسي و نظامي براي مقابله با بيداري اسلامي و
تلاش براي سرنگوني دولت سوريه چه مفهومي دارد؟ حمايت عربستان از ديكتاتورهاي
پرسابقه جهان عرب همچون بن علي، حسني مبارك، علي عبدالله صالح و آل خليفه و نقش آل
سعود در سركوب قيامهاي مردمي در جريان بيداري يكساله اسلامي در جهان عرب بر كسي
پوشيده نيست، پس چگونه ممكن است رژيمي كه كارنامه ديكتاتوري و حمايت از
ديكتاتورهاي عرب و تثبيت نقشه راه آمريكا را در خاورميانه در كارنامه خود دارد،
اكنون مدعي حمايت از مردم سوريه و ايجاد تغيير در اين كشور باشد؟ "
سرمقاله نویس در ادامه ی
کیفر خواست بالا وبلند ی که علیه عربستان تنظیم کرده بیشتر
قبر ستان کهنه شکافته است. البته ضمن اینکه نماینده ملت های عراق و افغانستان وفلسطین و
لبنان شده است از شکست آمریکا در عراق وافغانستان و اسراییل از حزب الله لبنان وحماس یاد نموده است
تا که به مداخله گری عربستان در بحرین رسیده است. سپس متهمش با همسو بودنن با سایرر هبران عرب به زعم وی سازشکار عرب
کرده است چون که اینگونه اینان در راستاي
حفظ امنيت رژيم صهيونيستي چشم به فرامين آمريكا دوخته وعلیه سوریه شده اند:
" علت اصلي اتخاذ اين سياست توسط مقامات سعودي را بايد در
تحولات سه دهه اخير خاورميانه به ويژه رويدادهاي مهم دهه گذشته همچون شكست آمريكا
در عراق و افغانستان، پيروزي ملت لبنان و فلسطين در برابر رژيم صهيونيستي، شكست
القاعده و موج بيداري اسلامي جستجو كرد كه توازن را به ضرر جبهه استكباري و مهرههاي
منطقه آن تغيير داده است. شكست آمريكا در لشكركشي به عراق و افغانستان نيز همين
نتيجه منفي را براي جبهه استكبار و مهرههاي منطقهاي آن در برداشت و توازن قدرت
را در منطقه تغيير داد. همين
وضعيت را در مورد مقاومت اسلامي لبنان و فلسطين در شكست تجاوزات رژيم صهيونيستي به
بيروت و غزه ميتوان مشاهده نمود. با توجه به اين شرايط توفنده و موج فراگير
كه كما بيش در ماههاي آتي عربستان را نيز فرا خواهد گرفت،
مقامات آل سعود به شدت احساس خطر كرده و تمام توان مالي، سياسي و نظامي خود را
براي جلوگيري از اين تحولات بكار گرفتهاند، تا آنجا كه تلاش دارند تغييرات را در
برخي از كشورها به گونهاي پيش ببرند كه باعث كاهش نقش جبهه مقاومت و در نهايت
تغيير توازن منطقهاي به سود آمريكا و صهيونيسم و مهرههاي منطقهاي آنها شود.
نمونه روشن، سياست دوگانه عربستان در قبال بحرين و سوريه است كه نشانگر سياست آل
سعود براي حفظ موقعيت منطقهاي خود در بحرين و تغيير توازن به سود خود در سوريه
است.حمايتهاي
معنوي و مادي از حزبالله و حماس محسوب ميشود و طبعاً ادامه اين وضعيت نه تنها
طرح سازش اعراب با رژيم صهيونيستي را در معرض خطر قرار داده بلكه ميتواند موج سوم
انتفاضه را توفندهتر از گذشته مديريت كند. اينكه اسرائيل از سال 85 تاكنون در
هراقدام تجاوزكارانهاي كه عليه لبنان و فلسطين انجام داده با شكست روبرو شده و
عليرغم سكوت سياسي اعراب نتوانسته ضربهاي به مقاومت اسلامي وارد كند، رژيمهاي
مرتجع و سازشكار عرب را كه در راستاي حفظ امنيت رژيم صهيونيستي چشم به فرامين
آمريكا دوخته اند، به شدت نگران كرده و آنها اين افزايش قدرت را ناشي از حمايتهائي
ميدانند كه يكي از محورهاي آن سوريه است. 3- عربستان كه
نتوانسته از باتلاق جنايت نيروهاي نظامي خود در بحرين بيرون بيايد، تلاشهائي را
براي ناآرام كردن سوريه و دستيابي به چندين هدف از طريق فشار بر دولت سوريه برنامه
ريزي كرده است.
به گفته تحليلگران، اينكه عربستان با ورود به تحولات سوريه، همه جوانب اقدامات خود
را سنجيده باشد و يا مشابه دخالتهاي بينتيجه و پرهزينهاش در لبنان و يا حمايتهاي
جاهلانهاش از صدام در جنگ عليه ايران، فقط بر مبناي محاسبههاي سطحي و غيرواقع
بينانه وارد صحنه شده و با آبروريزي به اين مداخلات پايان خواهد داد، حكومت رياض كه در سالهاي اخير همه مسائل و تحولات منطقهاي را
در قالب منازعه "شيعي - سني" و "عرب - عجم" و شكل گيري هلال
شيعي تفسير ميكند از روي كار آمدن دولت شيعه در عراق و شكل گيري بيداري اسلامي در
كشورهاي مسلمان به شدت نگران شده و سعي دارد با فعال كردن و تقويت جريانهاي سلفي
در كشورهاي اسلامي، روند حركت جنبشهاي بيدارگرايانه را در اختيار بگيرد. از اين
رو با فعال سازي جريانهاي سلفي و وهابي در سوريه و كمكهاي بيدريغ مالي، تسليحاتي
و تبليغاتي به آنها، قصد دارد سوريه را به مركز اشاعه تفكرات سلفي تبديل كند تا
دولت عراق را از اين طريق تحت فشار قرار دهد. شاه
عربستان درحالي وجدانش از تصويب نشدن قطعنامه ضد سوري جريان سازش به درد آمده كه
هرگز در قبال وتوي دهها قطعنامه ضد صهيونيستي در شوراي امنيت از سوي آمريكا و ديگر
كشورهاي غربي لب به سخن نگشوده بود و جنايات بيشمار صهيونيستها عليه ملت فلسطين
را ناديده گرفته و در جنگ 33 روزه اشغالگران قدس عليه لبنان و جنگ 22 روزه بر ضد
مردم غزه، به نوعي در جبهه جنگافروزان قرار گرفته بود و درحال حاضر نيز با مستقر
كردن هزاران نظامي در بحرين به رژيم آل خليفه در سركوب اعتراضات مسالمت آميز
اكثريت مردم بحرين ادامه ميدهد"
در خاتمه اینکه عجیب است
رژیم فاشیستی مذهبی کودتایی نا متعارف آنگونه نا مشروع شده و در گیر جنگ قدرت وثروت واختلاف ورقابت می باشد که نه یاران نزدیک
خمینی شیاد رهبر بنیانگذار این نظام را یک سال است که که در حصر خانگی نگهداشته است که چرا به جای تسلیم مقابل کودتا
گران وتقلبات سازماندهی شده 22 خرداد 88
که برای حذف شان از صحنه طراحی شده بود اعتراض کردند؟ همچنین رفسنجانی که ستون انقلاب خوانده می شد و رئیس انتصابی مجمع
مصلحت نظام است. همینطور با وجود اینکه ملیجک خمینی شیاد بود. اکنون نه اینکه تحمل نمی شود بلکه در تظاهرات فرمایشی
و نمایشی سی و چهارمین سال گرد انقلاب ا طریق اراذل و اوباشان وصل به بیت جماران
با فریاد شعار علیه اش سر دادن مجبور به ترک صحنه اش کردند .همچنین نایب رئیس
بازار مکاره ی کنونی با آخوند نکو نام که جزو آخوند های دست اندر کار قتل عام
زندانیان سیاسی در سال 67 بود همراه با چند آخوند واعضای کنونی بازار مکاره ی دیگر را رد صلاحیت کرده است
. مشخص نیست که برای چه سر مقاله نویس با
بستن چشمان خود بر واقعیات درون ایران اما در دفاع از سوریه ونماینده ملت فلسطین و کشورهای
منطقه شده و از موضع فرافکنی ودیگ به دیگ گفتن رویت سیاه به مقامات عربستان انتقاد کرده است که این کشور دمکراتیک نیست. چون یک حکومت تک صدایی واستبدادی وپادشاهی می باشد . برای این
که علیه ی دیکتاتور جنایتکار خونریز بشار اسد همسو با حاکمان ایران نشده وبه جای
حمایت انتقاد می کند وتلاش می نماید در سازمان ملل پرونده نقض حقوق بشر دیکتاتور
جنایتکار سوریه را د نبال کند برای همین متهم به همکار اسراییل شده است ؟
هوشنگ بهداد
روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی 2 شنبه 24 بهمن ماه سال 1390
نداي وجدان ديكتاتور!