روزی نامه ی حکومتی شنبه 29 بهمن ماه سال 1390
نقد و بررسی : سرمقاله ی روزی نامه ی حکومتی  جمهوری " وقتي ديكتاتور طلبكار مي‌شود! "
"سئوال است که اگر چنانچه  ریگی بر توی کفش سر مقاله نویس نیست وهدفش پاک کردن صورت مسأله و آدرس غلط دادن ونعله وارونه زدن نمی باشد . وقلمش وامدار واجاره ای نیست .چرا برای یکبار هم  که شده موازی کالبد شکافی رهبران کشور های همسایه ومنطقه معدوم وسقوط کرده وبر سرقدرت که پیوسته دنبال  ونقادی می شود ولی هرگز  مشابه ی تحلیل و اقدامی پیرامون رهبر وسایر مسئولان  ایران  نمی شود ؟ حتی چرا گفته و توضیح داده نمی شود کشوری که ادعای الگو بودن برای ملت های منطقه با پسوند اسلامی می کند مگر حاکمان ایران در 33 سال گذشته چه دسته گلی بر سر مردم ایران زده اند که اکنون تلاش می کنند مشابه ی آن  را هدیه ی اهدایی  والگو برای ملت های منطقه کنند؟"
سئوال است که اگر چنانچه  ریگی بر توی کفش سر مقاله نویس نیست وهدفش پاک کردن صورت مسأله و آدرس غلط دادن ونعله وارونه زدن نمی باشد . وقلمش وامدار واجاره ای نیست .چرا برای یکبار هم  که شده موازی کالبد شکافی رهبران کشور های همسایه ومنطقه معدوم وسقوط کرده وبر سرقدرت که پیوسته دنبال  ونقادی می شود ولی هرگز  مشابه ی تحلیل و اقدامی پیرامون رهبر وسایر مسئولان  ایران  نمی شود ؟ حتی چرا گفته و توضیح داده نمی شود کشوری که ادعای الگو بودن برای ملت های منطقه با پسوند اسلامی می کند مگر حاکمان ایران در 33 سال گذشته چه دسته گلی بر سر مردم ایران زده اند که اکنون تلاش می کنند مشابه ی آن  را هدیه ی اهدایی  والگو برای ملت های منطقه کنند؟ آخر مگر کوسه و ریش پهن می شود؟  چرا گفته نمی شود که مگر امکان دارد جایی که دو تاا ز مسئولان سابق حکومت که مورد حمایت خمینی شیاد بودند به خاطر اعتراضی که نسبت به تقلبات گسترده ی کودتای 22 خرداد 88 کردند. می بایست بیش از یک سال در حصر خانگی بسر ببرند . بد تر اینکه مورد بدترین اتهامات جاسوسی برای دشمن بیگانه و وطن فروش  واقع می شوند؟ از سوی دیگر مگر خمینی شیاد نگفته بود که مجلس در رأس امور است وعصاره ی ملت می باشد؟  همینطور مگر شیوه ی تأیید صلاحیت نامزدان از هفت خان رسیدگی وبررسی  نهادهای اطلاعاتی و امنیتی و شورای نگهبان آلت دست نمی گذرد تا که تأیید صلاحیت شوند ؟ چگونه است پس از عبور این خان ها وعضو بازار مکاره شدن ولی با این وجود عجیب است که نامزدی مجدد شان تأیید نشده است؟ آخر رژیمی که آنگونه دچار جنگ قدرت وثروت و اختلاف ورقابت باندهای مافیایی وآشفته بازار شده است که خر صاحبش را بنده نیست . چگونه می تواند پیام آور هدیه ی مهم یا تحفه ای برای ملت های منطقه باشد که سرمقاله نویس همچون علی خائنه ای ادعایش را می کند؟ مگر گفته نمی شود که می توان همه ی انسان ها را فریقت ولی نه برای همه ی عمر. ولی چرا سر مقاله نویس نه پای بندش نیست ، همچنان چشمان خود برروی حقایق را بسته و این چنین از موضع ضد آمریکایی و اسراییلی وعربستان و رهبران کشور های تحلیل یک جانبه نگرانه ووارونه  داده است:
" ژنرال طنطاوي و ساير نظاميان عضو شوراي عالي نظامي حاكم بر مصر كه حاكميت بعد از حسني مبارك را برعهده گرفتند. همكاران و فرمانبران و دست نشاندگان وي بودند و كاملاً مشخص بود كه براساس يك طرح فريبكارانه به صحنه آمده‌اند تا رژيم ديكتاتوري را در شمايلي ديگر حفظ كنند و براي آينده نيز طبق نقشه‌اي كه در اختيار دارند برنامه ريزي كنند و دستورات را به اجرا در آورند. قاومت‌هائي كه نظاميان حاكم بر مصر طي يكسال گذشته در برابر خواست انقلابيون كردند تا جائي كه كار به تظاهرات اعتراضي و كشتار و بازداشت انقلابيون كشيده شد، نيز همين واقعيت را نشان داد. طولاني كردن ماجراي محاكمه حسني مبارك و فرزندان و همدستان وي و مظلوم نمائي‌هائي كه به نفع وي صورت گرفت نيز بخشي از همين طرح بود كه بسيار دقيق به اجرا در آمد بطوري كه اكنون منجر به طلبكاري ديكتاتور از انقلابيون شده و كسي كه 30 سال مردم مصر را تحت شديدترين خفقان و فشار و كشتار و شكنجه قرار داده بود و آمريكا و رژيم صهيونيستي را بر آنها مسلط كرده بود، حتي بعد از بركناري از حكومت نيز براي مردم شرط مي‌گذارد و خود را طلبكار مي‌داندبخش دوم، وجود خيانت‌هاي بزرگ و پيچيده ايست كه هنوز مردم مصر از آنها اطلاع دقيقي ندارند. اين نكته در سخنان حسني مبارك كه گفته است من حاضرم درصورتي كه به شرط هايم عمل شود اطلاعاتي را درباره اموال غارت شده مصر و توافق نامه گازي با رژيم صهيونيستي را فاش نمايم، نشان مي‌دهد پشت پرده روابط وي با آمريكا و رژيم صهيونيستي ماجراهاي فراواني وجود داشته و خيانت‌هاي بزرگي توسط وي به ملت و كشور مصر صورت گرفته كه يكسال بعد از پيروزي انقلابيون و تلاش‌هائي كه مردم براي به دست آوردن اطلاعات محرمانه از عملكرد رژيم مبارك نيز هنور چيزي از آنها در اختيار انقلابيون و مردم مصر قرار نگرفته است.بخش سوم، به نقشه‌اي كه براي آينده حكومت مصر ترسيم شده و اكنون درحال اجرائي شدن است مربوط مي‌شود. هر چند رسانه‌ها با سرو صداي زياد از تسلط "اسلام گرايان" بر مجلس مصر خبر داده‌اند و اين واقعه را نشانه تسلط مسلمانان بر حاكميت اين كشور دانسته اند، ولي آيا به اين سؤال فكر كرده‌اند كه اين "اسلام گرايان" چه كساني هستند؟ در پاسخ به اين سؤال، يك واقعيت تلخ اينست كه هم اكنون بيش از 25 درصد كرسي‌هاي مجلس مصر در اختيار سلفي هاست. سلفي‌ها دقيقاً همان كساني هستند كه ظاهري بشدت افراطي دارند ولي در باطن با شدت بيشتري به آمريكا و رژيم صهيونيستي خدمت مي‌كنند. در زمينه سازش كردن نيز سلفي‌ها استادان ماهري هستند. حدود 50 درصد كرسي‌هاي مجلس مصر نيز در اختيار اخوان المسلمين قرار دارد كه هر چند از ويژگي‌هاي آنها متعادل بودن است ولي آنها نيز براي كنار آمدن با آمريكا و رژيم صهيونيستي مشكلي ندارند. اين دو واقعيت اگر كنار هم گذاشته شوند، مشخص خواهد شد كه "اسلام گرايان" در مصر چه كساني هستند و با توجه به همين واقعيت، نقشه‌اي كه براي آينده حكومت ترسيم شده و اكنون درحال اجرائي شدن است، تناسب عجيبي با آنچه ديكتاتور مخلوع مصر به عنوان شرط‌هاي پنجگانه براي فاش كردن اطلاعات بازگو نشده كشورش در نظر گرفته است داردمشابه همين وضعيت در ساير كشورهاي انقلاب كرده عربي و شمال آفريقا وجود دارد، وضعيتي كه آمريكا و رژيم صهيونيستي احساس مي‌كنند مي‌توانند آن را تحت كنترل خود داشته باشند و تمام دستاوردهاي انقلابيون اين كشورها را به نفع خود مصادره كنند. اين، نتيجه موج سواري آمريكا در اين كشورها و غفلت ديگران از واقعيت‌هاي پيدا و پنهان است. شايد در ماه‌هاي اول بعد از پيروزي انقلاب در مصر، كسي تصور نمي‌كرد روزي ديكتاتور مصر به خود اجازه طلبكاري از مردم را بدهد، ولي اكنون او زمينه را براي طلبكاري كردن مساعد مي‌بيند. همه بايد براي اينكه ديكتاتورها طلبكار نشوند، تدابيري بيانديشند."
در خاتمه اینکه با وجود اینکه  آنگونه که خود خواسته تغییر وتحولات  مصر ر ا تحلیل وبررسی کرده است .ولی در مجموع اعتراف کرده است که شرایط مصر به سمتی سوق داده شده است که  نه به نفع حاکمان ایران پیش نمی رود ، بلکه بافت پارلمان جدید مصر آنگونه است  که به نفع عربستان و آمریکا و اسراییل شده است . ازسوی دیگر اذعان کرده که تغییر وتحولات سایر کشور های عربی که رهبرشان سقوط کرده این چنین می باشد. بهرحال اینگونه قلم بر دستان سر مقاله نویس می خواهند با دور زدن موضوعات واقعی وملموس داخل  کشور دست به خود سانسوری بزنند روی به  پیگیری موضوعات برون مرزی می آورند که مربوط به کشور های همسایه ومنطقه می باشد که از موضع سیاست صدور تروریسم وبحران و ارتجاع به برون مرز ومداخله گری در امور داخلی شان با ترفند تبلیغاتی تصویر مار کشیدن وما جا زدن دنبال می شود . زیرا که  تصور می کنند که گویا مردم ایران تجربه ی 33 ساله ندارند ونمی دانند که اوضاع واحوال  ایران چگونه است و اشراف ندارند که هدف این چنین  وارونه گویی ها برای چیست؟ همچنانکه مکمل وموازی  این تصور این است که گویا ملت های منطقه هم همینگونه هستند  که اگر چنانچه تلاش شود با پسوند یا ترفند اسلام مزین به شعار ضد آمریکایی و اسراییلی و برخی رهبران کشور های عربی که باا ینان رابطه دارند تعدادی مهره از درون این کشور ها خریده سپس به ایران کشانید ه و برای شان آموزش تبلیغاتی گذاشته شود تا پس از بازگشت مبدل به بلند گوهای تبلیغاتی مشابه ی همین سرمقاله نویس شوند و دست به تبلیغ  بزنند وجا بی اندازند  که اینان سخنگو ونماینده ی ملت خود می باشند که رهبر ام القرای جهان اسلام شان در بیت جماران در تهران است . در صورتی که واقعیت آنست که اکنون در سوریه ناراضیان این کشور همانگونه که علیه ی بشار اسد رئیس جمهور جنایتکار و خونریز سوریه فریاد می زنند علیه ی علی خائنه ای وحتی چین وروسیه هم  می زنند.
هوشنگ بهداد
 روزی نامه ی حکومتی شنبه 29 بهمن ماه سال 1390  
وقتي ديكتاتور طلبكار مي‌شود!