گفت و شنود دروغ نامه ی کیهان 15 بهمن 90
گفتم : برای چه از روی خماری کرده عطسه؟ برای رفع
خماری توی بالاترین زده پرسه
تا با کامنت نویسی و توهین و چرند ، با باز
تولیدش به ریش خود بزند گند
گفت : آخر
سر بازجوی منفور روسیاه ، این مأمور منفور اطلاعاتی بد نام سپاه
شده مثل آن یاروکه افتاده بود توی چاه ، نفس های آخری می کشید با ناله وآه
گفت چه شانس آوردم ته چاه نداره سوراخ ، تا بر دلم بماند آرزوی گفتن یک آخ
گفت: رجبعلي مزروعي، عضو فراري و پناهنده جبهه مشاركت كه به
«آقاي مرگ موش» معروف است در مقاله اي نوشته است «مي توان از حمله نظامي كشورهاي
خارجي به ايران هم براي حاكميت اصلاح طلبان استفاده كرد»!
گفتم: پس چرا از حرفش تعجب مي كني؟! وقتي موسوي و كروبي و خاتمي آشكارا نقش ستون پنجم آمريكا و اسرائيل و انگليس را برعهده داشته اند از نماينده آنها در خارج كشور چه انتظاري داري كه مثل آنها نباشد؟!
گفت: اظهارات مزروعي آنقدر مشمئزكننده بوده است كه صداي اعتراض سايت ضد انقلابي بالاترين را هم درآورده و خطاب به جبهه اصلاحات نوشته است؛ آيا سقوط اخلاقي و سياسي از اين بيشتر هم قابل تصور است؟!
گفتم: چه عرض كنم؟! يارو افتاده بود توي چاه و در حالي كه سر و دستش شكسته بود و آخرين نفس ها را مي كشيد با خودش گفت؛ چقدر شانس آوردم كه ته چاه سوراخ نبود!
گفتم: پس چرا از حرفش تعجب مي كني؟! وقتي موسوي و كروبي و خاتمي آشكارا نقش ستون پنجم آمريكا و اسرائيل و انگليس را برعهده داشته اند از نماينده آنها در خارج كشور چه انتظاري داري كه مثل آنها نباشد؟!
گفت: اظهارات مزروعي آنقدر مشمئزكننده بوده است كه صداي اعتراض سايت ضد انقلابي بالاترين را هم درآورده و خطاب به جبهه اصلاحات نوشته است؛ آيا سقوط اخلاقي و سياسي از اين بيشتر هم قابل تصور است؟!
گفتم: چه عرض كنم؟! يارو افتاده بود توي چاه و در حالي كه سر و دستش شكسته بود و آخرين نفس ها را مي كشيد با خودش گفت؛ چقدر شانس آوردم كه ته چاه سوراخ نبود!
گفت : سربازجوی پرونده ساز زندان اوین ، نقل کرده علیه رقیب از
سایت بالاترین
گفتم : این دهان گشاد پارس کن پاچه گیر ، دوباره به چه کسی داده
است گیر؟
گفت : سربازجوی جفتک پران چموش ، گیر داده به متهم آقای مرگ گوش
یعنی با این ترفند خواسته بده پیامی ، که علی مزوعی وموسوی و
خاتمی
چون هستند خواهان تهاجم نظامی ، تا مردم به نفع اینان کنند قیامی
همانگونه که گفتند اشکارا در هر انجمن ، اینان هستند
ستون پنجم دشمن
گفتم : برای چه از روی خماری کرده عطسه؟ برای رفع خماری توی
بالاترین زده پرسه
تا با کامنت نویسی و توهین و چرند ، با باز تولیدش به ریش خود
بزند گند
گفت : آخر سر بازجوی
منفور روسیاه ، این مأمور منفور اطلاعاتی
بد نام سپاه
شده مثل آن یاروکه افتاده بود توی چاه ، نفس های آخری می کشید با ناله وآه
گفت چه شانس آوردم ته چاه نداره سوراخ ، تا بر دلم بماند آرزوی گفتن یک آخ