نقد و بررسی "چه کسى تيرهاى بمبئى راشليک کرد؟ (يادداشت روز)" روزنامه ی کیهان دو شنبه 11 آذر ماه سال 1387
"تحلیل وارونه پیرامون اقدامات تروریستی زنجیره ای بمئی هند از موضع فرا فکنی و آی دزد کنان"
گفته می شود چوب که بر داشته شود گربه دزدهپا به فرار می گذارد. اکنون پاسدارعرب یادداشت روز نویس به فرمان سربازجو حسین شریعتمداری وارد میدان شده است. زیرا که مأموریت دارد تا از موضع فرار به جلو و آی دزد دزد کنان تلاش به پاک کردن صورت مسئله کند و آدرس غلط دهد ووانمود نماید که گویا رژیم تروریستی آخوندی مر کز و کانون پدر خوانده ی تروریست جهانی نمی باشد و هیچگونه نقشی هم نمی تواند در انفجارهای زنجیره ای تروریستی در بمئی داشته باشد . اما از سوی دیگر این پاسدار قلم بر دست و تحلیل گر فر اموش کرده است که مسئولش سربازجو پاسدار شریعتمداری در مورد فاجعه ی 11 سپتامبر هم از یک طرف ادعا می کرد که این انفجار زیر سر صهیونیست ها بوده است . زیرا که قبل از انفجار ساختمان دو قلو یا کار کنان یهود یان حضور نیافتند و یا اینکه قبل از انفجار خارج شده بودند .اما عجیب این است که از سوی دیگر گفته نمی شود که چرا نتیجه و دستأورد این انفجار منجر به اشغال نظامی افغانستان و عراق شد که گذشته از همکاری مستقیم و غیر مستقیم در اشغل نظامی افغانسان که رژیم داشت و رفسنجانی هم در نماز جمعه های تهران به این واقعیت اعتراف کرد فقط به نفع رژیم تروریستی آخوندیدر منطقه تمام شد؟!
همچنین چرا پاسدار یادداشت روز نویس بدون در نظر گرفتن اعتراف سر بازجو حسین شریعتمداری که در یادداشت روز 13 آبان سال 83 خود که اعتراف کرد فاجعه ی 11 سپتامبر جزو یکی از پیآمدها و دستأورد های اشغال سفارت آمریکا در تهران می باشد اکنون نیز بهمان سبک وارونه گوئی این قلم بر دست غیرایرانی یادداشت روز نویس شده برای پرونده سفید کردن ادعا کرده است که سر نخ اقدامات زنجیره ای تروریستی بمئی هند زیر سر آمریکا و اسرائیل می باشد تا یهودی و آمریکائی و انگلیسی و استرالیائی و ... کشته شوند تا این قلم بردست بهانه برای مانور دادن وارونه ی خود داشته باشد؟ برای اینکه برای تحلیل و تشریح گزارش صحنه وتبلیغات انجام شده بهمان شیوه ی بازجوئی و اتهام زنی لو رفته مقایسه و تشبیه شده است که 3 دهه است از سوی دستگاه تبلیغات و بازجویان زندان و وزارت بد نام اطلاعات و دستگاه فاسد قضائی و داد ستانی و داد گاه های ضد انقلاب رژیم تروریستی به مخالفان و دگر اندیشان آخوندی اتهام زده شده است که اکنون همان تبلیغات اتهام زنی های وارونه آزمون و تجربه شده به شیوه ی دیگر گزیده برداری و رله شده است. چون به موضوع نوار غزه پیونده زده شده و اشک تنمساح ریزی برای حماس شده است که بازهم لو داده شده که داستان چیست؟ زیرا که پس از شکست تصویب توافقنامه در پارلمان عراق حماس جایگزین بحران سازی و باج گیری شده است . به خصوص که مسئله ی مخالفت و دشمنی جدی با تشکیل کشور مستقل فلسطین و ادامه ی صلح سوریه با سرائیل و باز پس گیری بلندی های جولان نیز مطرح است که مشکل را پیچیده تر و مضاعف کرده است . در صورتیکه عامل و ریشه ی اصلی بحران سازی اخیر نوار غزه لوطی جماران و سپاه پاسداران می باشند که حماس را ترغیب و تشویق و مجبور به پرتاب 30 موشک کردند تا بحران را آنگونه گسترده در منطقه شود که موجب تصویب شدن توافقنامه ی آمریکا و عراق در پارلمان عراق نشود .
همچنین سئوال است که اگر در این اقدامات تروریستی بوئی خاخام وهسر ضد صهیونیستی اش کشته شدند چرا به خاخام هائی که با پاسدار گماشته در آمریکا دیدار و عکس یاد گاری می گیرندیا به ایران دعوت می شوند کسی با اینان کاری ندارد و اینان در آمریکا ترور و یا بازداشت نمی شوند؟
مهمتر اینکه چرا رابطه مخدودش شده ی گازی و هسته ای رژیم تروریستی آخوندی با هند هم وارونه جلوه داده شده است؟ اتفاقا رابطه ی هند با افغانستان خوبست . زیر می خواهد از این شرایط به عنوان فشار علیه ی پاکستان استفده کند. همینطور دو 3 هفته پیش ماهواره های خبری جهانی خبری مخابره کردد که یک پل میان کشمیر هند و پاکستان موقع افتتاح فرو ریخت که تعدادی از کشمیری های پاکستانی کشته شدند که می تواند نوعی حالت انتقام گیری از هند در این مورد هم وجود داشته باشد.
از سوی دیگر کسی نمی تواند منکر شوند که سرنخ و مبلغ و مشوق اینگونه اقدامات تروریستی در منطقه رژیم تروریستی آخوندی می باشد.زیرا که با بالا رفتن از دیوار سفارت آمریکا در 13 آبان سا ل 58 شروع شد . سپس در کویت و لبنان و قاهره و جاهای دیگر در ابعاد بزرگ و کوچک تکرار شد.
همینطور پس از اشغل نظامی افغانستان وفرار اعضای القاعده و طالبان به ایران کهودر اختیار سپاه پاسداران قرار گرفته شدند و مورد باز آموزی و تعلیم نظامی واقع شدند تا اینکه سپس اینان در کنار سپاه پاسداران هم در افغانستان وهم در عربستان و مادرید اسپانیا ولندن و به خصوص عراق و هم همراه با تیم های آموزش و تعلیم دیده ی حزب الله لبنان و اعضای سپاه قدس در عملیات گوناگون از جمله ربودن ها و گردن زدن ها در عراق در سال های اول و دوم پس از اشغال نظامی استفاده شد .
جالب است که پاسدار عرب یادداشت روز نویس یکبار دیگر با واسطه خواندن نقش انگلیسی ها باز هم بیشتر لوداده است که چرا یک هفته یا کمتر از زمان اشغال نظامی افغانستان و عراق سر و کله ی آیت الله جک استراو با در جیب کت خود داشتن نام اسامی 12 امام شیعه در تهران پیدا می شد و پیام می آورد ومی برد؟ یا اینکه چرا زمانیکه نیروهای نظامی آمریکائیان در شهر ناصریه عراق مشغول جنگ با نیروهای وفادار به صدام حسین بودند. ولی نیروهای انگلیسی از طریق هوا برد ار مرز آبی و زمینی ایران وارد شهر بصره و سایر شهرهای مذهبی عراق بدون مقاومت شده بودند؟
یا اینکه چرا بنا بر تقاضای سران رژیم تروریستی آخوندی از طریق آیت الله جک استراو نام مجاهدین در کشورهای عضو اتحادیه ی ازوپا در لیست گروه و سازمان تروریستی گنجا نیده شد؟ اکنون نیز تضاد و دشمنی با دولت فخیمه ی انگلیس به دلیل خارج شدن نام مجاهدین از لیست گروه و سازمان های تروریستی از سوی دادگاه انگلیس مطرح شده است .
در خاتمه اینکه پاسدار یادداشت روز نویس با تأکید و بر جسته کردن و نسبت دادن طراحی زنجیره ای اقدامات تروریستی به آمریکا و اسرائیل و تمر کزدادن بر روی این موضوع که هم با تناقض گوئی همراه می باشد که گفته دولت پاکستان می تواند دخالت داشته باشد . زیرا که سابقه ی طولانی در انفجار های هند در گذشته داشته وهم تأکید اکید کرده که پاکستان وبه خصوص القاعده در این اقدامات تروریستی بمئی دخالت ندارند. به ویژه با دفاعی که از القاعده کرده است که گفته نیاز به اینگونه اقدامات ندارد . قلم بر دست با اینگونه موضع گبری ها بیشتر دچار پریشانی حالی و هذیان گوئی شده است . زیرا که چرا از سوی وی هیچگونه اشاره یا پاسخی بر روی موضع تروریست ها مبنی بر کشتن آمریکائی و انگلیسی ها اسرائیلی داده نشده است که فقط یا در خطبه های نماز جمعه و یا در حاشیه ی تظاهرات و راهپیمائی وابسته به آن یا در پارلمان و یا دیدار ای با لوطی جماران چنین فریاد هائی سر داده می شود ؟ بهر حال همانگونه که ابتدا گفته شد چوب که بر داشته شود گربه دزده پا بفرار می گذرد . تحلیل پاسدار عرب یادداشت روز نویس نیز از همین موضع تهیه و تنظیم شده است که چون لوطی جماران و پاسداران از طریق تصویب توافقنامه ی میان دولت عراق و آمریکا در کابینه و پارلمان عراق شکست سختی متحمل شدند . لذا اکنون که رژیم در گیر شدید بحران هسته ای می باشدتلاش کرده است برای جبران شکست دامنه ی شعاع و بحران خاورمیانه را به شبه قاره ی هند بکشاند و آن را بسط و گسرش دهد که برای توجیه گری نیاز به روضه خوانی و اشک گیری وارونه می باشد که کلید آن را دو روز است که روزنامه یا ورق پاره ی کیهان پرونده و سنار یو ساز اطلاعاتی � امنیتی � پادگانی با تاختن به سایت های اپوزسیون افشاگر زده است.
هوشنگ - بهداد
دو شنبه 11 آذر ماه سال 1387
"تحلیل وارونه پیرامون اقدامات تروریستی زنجیره ای بمئی هند از موضع فرا فکنی و آی دزد کنان"
گفته می شود چوب که بر داشته شود گربه دزدهپا به فرار می گذارد. اکنون پاسدارعرب یادداشت روز نویس به فرمان سربازجو حسین شریعتمداری وارد میدان شده است. زیرا که مأموریت دارد تا از موضع فرار به جلو و آی دزد دزد کنان تلاش به پاک کردن صورت مسئله کند و آدرس غلط دهد ووانمود نماید که گویا رژیم تروریستی آخوندی مر کز و کانون پدر خوانده ی تروریست جهانی نمی باشد و هیچگونه نقشی هم نمی تواند در انفجارهای زنجیره ای تروریستی در بمئی داشته باشد . اما از سوی دیگر این پاسدار قلم بر دست و تحلیل گر فر اموش کرده است که مسئولش سربازجو پاسدار شریعتمداری در مورد فاجعه ی 11 سپتامبر هم از یک طرف ادعا می کرد که این انفجار زیر سر صهیونیست ها بوده است . زیرا که قبل از انفجار ساختمان دو قلو یا کار کنان یهود یان حضور نیافتند و یا اینکه قبل از انفجار خارج شده بودند .اما عجیب این است که از سوی دیگر گفته نمی شود که چرا نتیجه و دستأورد این انفجار منجر به اشغال نظامی افغانستان و عراق شد که گذشته از همکاری مستقیم و غیر مستقیم در اشغل نظامی افغانسان که رژیم داشت و رفسنجانی هم در نماز جمعه های تهران به این واقعیت اعتراف کرد فقط به نفع رژیم تروریستی آخوندیدر منطقه تمام شد؟!
همچنین چرا پاسدار یادداشت روز نویس بدون در نظر گرفتن اعتراف سر بازجو حسین شریعتمداری که در یادداشت روز 13 آبان سال 83 خود که اعتراف کرد فاجعه ی 11 سپتامبر جزو یکی از پیآمدها و دستأورد های اشغال سفارت آمریکا در تهران می باشد اکنون نیز بهمان سبک وارونه گوئی این قلم بر دست غیرایرانی یادداشت روز نویس شده برای پرونده سفید کردن ادعا کرده است که سر نخ اقدامات زنجیره ای تروریستی بمئی هند زیر سر آمریکا و اسرائیل می باشد تا یهودی و آمریکائی و انگلیسی و استرالیائی و ... کشته شوند تا این قلم بردست بهانه برای مانور دادن وارونه ی خود داشته باشد؟ برای اینکه برای تحلیل و تشریح گزارش صحنه وتبلیغات انجام شده بهمان شیوه ی بازجوئی و اتهام زنی لو رفته مقایسه و تشبیه شده است که 3 دهه است از سوی دستگاه تبلیغات و بازجویان زندان و وزارت بد نام اطلاعات و دستگاه فاسد قضائی و داد ستانی و داد گاه های ضد انقلاب رژیم تروریستی به مخالفان و دگر اندیشان آخوندی اتهام زده شده است که اکنون همان تبلیغات اتهام زنی های وارونه آزمون و تجربه شده به شیوه ی دیگر گزیده برداری و رله شده است. چون به موضوع نوار غزه پیونده زده شده و اشک تنمساح ریزی برای حماس شده است که بازهم لو داده شده که داستان چیست؟ زیرا که پس از شکست تصویب توافقنامه در پارلمان عراق حماس جایگزین بحران سازی و باج گیری شده است . به خصوص که مسئله ی مخالفت و دشمنی جدی با تشکیل کشور مستقل فلسطین و ادامه ی صلح سوریه با سرائیل و باز پس گیری بلندی های جولان نیز مطرح است که مشکل را پیچیده تر و مضاعف کرده است . در صورتیکه عامل و ریشه ی اصلی بحران سازی اخیر نوار غزه لوطی جماران و سپاه پاسداران می باشند که حماس را ترغیب و تشویق و مجبور به پرتاب 30 موشک کردند تا بحران را آنگونه گسترده در منطقه شود که موجب تصویب شدن توافقنامه ی آمریکا و عراق در پارلمان عراق نشود .
همچنین سئوال است که اگر در این اقدامات تروریستی بوئی خاخام وهسر ضد صهیونیستی اش کشته شدند چرا به خاخام هائی که با پاسدار گماشته در آمریکا دیدار و عکس یاد گاری می گیرندیا به ایران دعوت می شوند کسی با اینان کاری ندارد و اینان در آمریکا ترور و یا بازداشت نمی شوند؟
مهمتر اینکه چرا رابطه مخدودش شده ی گازی و هسته ای رژیم تروریستی آخوندی با هند هم وارونه جلوه داده شده است؟ اتفاقا رابطه ی هند با افغانستان خوبست . زیر می خواهد از این شرایط به عنوان فشار علیه ی پاکستان استفده کند. همینطور دو 3 هفته پیش ماهواره های خبری جهانی خبری مخابره کردد که یک پل میان کشمیر هند و پاکستان موقع افتتاح فرو ریخت که تعدادی از کشمیری های پاکستانی کشته شدند که می تواند نوعی حالت انتقام گیری از هند در این مورد هم وجود داشته باشد.
از سوی دیگر کسی نمی تواند منکر شوند که سرنخ و مبلغ و مشوق اینگونه اقدامات تروریستی در منطقه رژیم تروریستی آخوندی می باشد.زیرا که با بالا رفتن از دیوار سفارت آمریکا در 13 آبان سا ل 58 شروع شد . سپس در کویت و لبنان و قاهره و جاهای دیگر در ابعاد بزرگ و کوچک تکرار شد.
همینطور پس از اشغل نظامی افغانستان وفرار اعضای القاعده و طالبان به ایران کهودر اختیار سپاه پاسداران قرار گرفته شدند و مورد باز آموزی و تعلیم نظامی واقع شدند تا اینکه سپس اینان در کنار سپاه پاسداران هم در افغانستان وهم در عربستان و مادرید اسپانیا ولندن و به خصوص عراق و هم همراه با تیم های آموزش و تعلیم دیده ی حزب الله لبنان و اعضای سپاه قدس در عملیات گوناگون از جمله ربودن ها و گردن زدن ها در عراق در سال های اول و دوم پس از اشغال نظامی استفاده شد .
جالب است که پاسدار عرب یادداشت روز نویس یکبار دیگر با واسطه خواندن نقش انگلیسی ها باز هم بیشتر لوداده است که چرا یک هفته یا کمتر از زمان اشغال نظامی افغانستان و عراق سر و کله ی آیت الله جک استراو با در جیب کت خود داشتن نام اسامی 12 امام شیعه در تهران پیدا می شد و پیام می آورد ومی برد؟ یا اینکه چرا زمانیکه نیروهای نظامی آمریکائیان در شهر ناصریه عراق مشغول جنگ با نیروهای وفادار به صدام حسین بودند. ولی نیروهای انگلیسی از طریق هوا برد ار مرز آبی و زمینی ایران وارد شهر بصره و سایر شهرهای مذهبی عراق بدون مقاومت شده بودند؟
یا اینکه چرا بنا بر تقاضای سران رژیم تروریستی آخوندی از طریق آیت الله جک استراو نام مجاهدین در کشورهای عضو اتحادیه ی ازوپا در لیست گروه و سازمان تروریستی گنجا نیده شد؟ اکنون نیز تضاد و دشمنی با دولت فخیمه ی انگلیس به دلیل خارج شدن نام مجاهدین از لیست گروه و سازمان های تروریستی از سوی دادگاه انگلیس مطرح شده است .
در خاتمه اینکه پاسدار یادداشت روز نویس با تأکید و بر جسته کردن و نسبت دادن طراحی زنجیره ای اقدامات تروریستی به آمریکا و اسرائیل و تمر کزدادن بر روی این موضوع که هم با تناقض گوئی همراه می باشد که گفته دولت پاکستان می تواند دخالت داشته باشد . زیرا که سابقه ی طولانی در انفجار های هند در گذشته داشته وهم تأکید اکید کرده که پاکستان وبه خصوص القاعده در این اقدامات تروریستی بمئی دخالت ندارند. به ویژه با دفاعی که از القاعده کرده است که گفته نیاز به اینگونه اقدامات ندارد . قلم بر دست با اینگونه موضع گبری ها بیشتر دچار پریشانی حالی و هذیان گوئی شده است . زیرا که چرا از سوی وی هیچگونه اشاره یا پاسخی بر روی موضع تروریست ها مبنی بر کشتن آمریکائی و انگلیسی ها اسرائیلی داده نشده است که فقط یا در خطبه های نماز جمعه و یا در حاشیه ی تظاهرات و راهپیمائی وابسته به آن یا در پارلمان و یا دیدار ای با لوطی جماران چنین فریاد هائی سر داده می شود ؟ بهر حال همانگونه که ابتدا گفته شد چوب که بر داشته شود گربه دزده پا بفرار می گذرد . تحلیل پاسدار عرب یادداشت روز نویس نیز از همین موضع تهیه و تنظیم شده است که چون لوطی جماران و پاسداران از طریق تصویب توافقنامه ی میان دولت عراق و آمریکا در کابینه و پارلمان عراق شکست سختی متحمل شدند . لذا اکنون که رژیم در گیر شدید بحران هسته ای می باشدتلاش کرده است برای جبران شکست دامنه ی شعاع و بحران خاورمیانه را به شبه قاره ی هند بکشاند و آن را بسط و گسرش دهد که برای توجیه گری نیاز به روضه خوانی و اشک گیری وارونه می باشد که کلید آن را دو روز است که روزنامه یا ورق پاره ی کیهان پرونده و سنار یو ساز اطلاعاتی � امنیتی � پادگانی با تاختن به سایت های اپوزسیون افشاگر زده است.
هوشنگ - بهداد
دو شنبه 11 آذر ماه سال 1387