گفتنی ها پیرامون 3 گزیده ی خبری از 3 سایت خبری
فرصتی پیش آمد و به سه جا سرکی کشیده شد. یعنی به سایت های خبر نوروز وپیک ایران و رجانیوز و از هریک گزیده ای بر گزیده شد . تا که چاشنی و دسرو خوراکی شود که دست پخت آن این نوشتار است. البته ترجیح داده می شود که ابتدا دو گزیده ی کوتاه سایت پیک ایران و نوروز بازتاب داده شود تا کمی فضا به دستان آید که اوضاع چگونه است و دعوا و رقابت بر سر چیست؟ مهمتر اینکه پاسدار چاقو کش احمدی نژاد در اهواز ازکدام عدالت دفاع می کند و تأکید نموده است که اقدامات عدالتخواهی وی مورد خوشآیند صاحبان ثروت های باد آورده نمی باشد . حال بگذریم که در زنجان نیز چگونه در دفاع از عدالتخواهی اش برای رفسنجانی و امثالهم دست به چاقوی ضامن دار برد و تهدید کرد که تصمیم دارد دست و پای شکم پرها وسیران را قطع کند . چونکه پول های شان از پارو بالا نمی رود. از سوی دیگر بماند که وزیر کشور دولت نهم کیست؟ چه سابق ای دارد؟ به وی چه می گویند و چگونه وزیرشده است؟ بهر حال گزارش خبر اول بر گرفته از سایت پیک ایران چنین است:
كاسبي هاي ميلياردي با اموال عمومي
آينده نيوز : يكي از فعالان اقتصادي كه با سوء استفاده هاي كلان از سيستم بانكي و تصاحب بخشي از بازار لوازم خانگي با استفاده از چند برند خارجي به سرمايه داري نوكيسه تبديل شده است، در تازه ترين پروژه خود اقدام به استفاده 9 ميليون دلاري از يكي از بانك هاي دولتي كرده است. به گزارش خبرنگار «آینده» در شگرد فرد مذكور كه دريافت وامهاي ارزي و سپس باز پس ندادن آن مي باشد، ارائه اسناد باطل شده براي دريافت اعتبارات نقش ويژه اي دارد. پس از دريافت اعتبار ارزي و وارد كردن كالا و يا تبديل به ريال كردن آن از باز پرداخت وام بانكي خودداري مي شود و بانك نيز قادر به اجرا گذاشتن وثيقه نمي شود.در آخرين پروژه فرد مذكور مبلغ 9 ميليون دلار از يكي از بانك هاي دولتي اعتبار دريافت شده است و در ازاي آن سند 135 هكتار زمين در شمال غرب تهران به وثيقه گذاشته شده كه پس از خودداري اين سرمايه دار نوكيسه از بازپرداخت اعتبار بانك مذكور، بانك براي وصول مطالبات خود به اجرايي كردن وثيقه اقدام مي نمايد كه متوجه مي شود از 135 هكتار سند مذكور،127 هكتار به عنوان زمين هاي منابع طبيعي شناخته شده و 80 هكتار باقيمانده نيز محكوم به مصادره مي باشد.لازم به ذکر است فرد مذكور به رغم همه پرونده هاي قبلي خود از مصونيت برخوردار بوده و همچنان به فعاليت خود ادامه مي دهد.
اما گزارش خبر دوم کپی شده ی پاراگراف پایانی مقاله احمد پورنجاتی در سایت نوروز است که در رابطه با تعطیلی نشریه ی شهروند فردا است که مخاطب نویسنده دولت نهم و وزارت فرهنگ سانسور و تفتیش و عقاید ارشاد است که وزیر آن پاسدار محمد حسین صفار هرندی است که معاون مدیر مسئول کیهان ورق پاره ی پرونده و سناریو ساز سرباز جوحسین شریعمداری بوده است . همچنین معاون وی علیرضا ملکیان نیز جزو همکاران و قلمزنان ورق پاره کیهان می باشد. بهرصورت احمد پور نجانی که معاونت آخوند ریشهری در زمان اولین دوره ی وزیر اطلاعات را بر عهده داشته است . همچنین نماینده ی مجلس ششم وجزو مدعیان اصلاح طلبان بوده است . یعنی ایشان اشراف کامل دارد و زیرو بم دستگاه را خوب می داند که چگونه است.بنابراین برای اینکه هم پرت و هالو بودن ممیز گران را افشا کرده باشد ، هم اینکه شیر فهم شان کرده باشد اینگونه در پایان مقاله ی انتقادی اش با چاشنی کردن طنز بهانه گیری های بنی اسرائیلی وزارت فرهنگ سانسور و تفتیش عقاید را ترسیم کرده و به نمایش گذاشته است :
من هفته نامه «شهروند فردا» را خواهم خواند:احمد پورنجاتي
البته دستاندركاران نشریات توقیفشده در این چند سال كه فهرست بلندبالایی را برای كارنامه موفق! دولت نهم رقم زدهاند، چارهای جز خویشتنداری و خون دل خوردن و پایمردی در مسیر پرهزینه روشنگری و حقیقتیابی و واقعیتگویی ندارند. هم نویسندگان و خبرنگاران و دستاندركاران نشریات مستقل و هم مخاطبان آنها به بركت تكرار حادثه، نه تنها رمز و رازهای ناگفتنی «بلای توقیف» را درك میكنند بلكه انگار به این «شوخی بیمزه» عادت كردهاند كه اگر گاهی به هر دلیل اندكی دیر فرارسد شگفتزده میشوند! در محله ما دكانداری بود بسیار كجخلق و بهانهجو كه گاه و بیگاه، بیهیچ دلیل، از شاگرد مغازهاش بهانه میگرفت كه چرا فلان كالا را در قفسه سر جای خود نگذاشتهای و فلان و بهمان! شاگرد بینوا هرچه توضیح میداد تنها بر آتش خشم استاد میافزود و چه بسیار كه بهانهجویی استاد با تحمل یك اردنگی آبدار از سوی شاگرد، فرجام مییافت. روزی از روزهای پربرف زمستان، شاگرد چرا بختبرگشته مشغول برفروبی از مقابل دكان بود كه ناگهان استاد عصبانی و بهانهجو فریاد كشید: «فلان فلان شده! اینقدر گرد و غبار راه انداختهای؟!» به استاد دكاندار گفتم: آقای محترم! برفروبی و گرد و غبار؟! بهانهای بهتر از این پیدا میكردی! این اولین و آخرین بار بود كه دكاندار هم به بهانهجویی خود، خندید! آیا خوانندگان شهروند امروز از فردای توقیف این نشریه، به جای آن مثلا نشریات وابسته به دولت را میخوانند؟! من از هماكنون «شهروند فردا» را خواهم خواند.
جهت اطلاع یاد آوری می شود که اصطلاح گرد وخاک بر پا کردن طوری دیگریست. زیرا داستانش چنین است . معمولاً خرک داران (یعنی صاحبان خر برای بارکشی بهر شیده و مدل ) هر زمان که احساس می کردند که خرها خسته شده اند و فرصتی گیر می آوردند بلافاصله در بیابان یا محدوده ای بیرون از شهر، جل و پالان خران را بر می داشتند و اینان را برای مدتی به حال خودشان رهامی کردند تا اینکه از سر وکول همدیگر بالابروند وگاز بگیرند و چموش گری کنند و به هواجست وخیز کنند و خلاصله خر غلت بزنند وگرده ی خودشان را بر زمین بسایند و کلی گرد وخاک برپا کنند. پور نجاتی چون از واکنش رقیب ترسیده لذاگرد و غبار خاکی را برفی کرده است تا از ترکش یابو های چموش جفتک پران گرد وخاک برپا کن حامی پاسدار احمدی نژاد چاقو کش در امان بماند.
اما پیرامون گزینه ی سوم یا آخر که برگرفته از سایت رجانیوز و ضمیمه شده است که از جمعیت موجیان و ترکش خوردگان جنگ موسوم به ایثارگران است که اینان میان باند غارتگر انگلیسی مؤتلفه ی عسگر اولادی و پاسدار گماشته ی لوطی جماران و غلامک سپاه احمدی نژاد چاقو کش همچون پاندول در حال نوسان و موجی شدن می باشد . در گزارش اخیر خبر تصویری خود موش و گربه بازی میان دو شریک و یار غارتگر سابق نمایش داده است . یعنی از اعتراف و تکذیب پیشنهاد وحدت ملی که تبدیل به بالا گرفتن سگ دعواها میا ن شان شده است ویک نوع بازی تهاجمی و تدافعی شل کن سفت کن شده است . البته باندها در کشتار جمعی و سرکوب عمومی و خیانت و جنایت و عوامفریبی و دین فروشی و غارتگری وجنگ افروزی با هم دیگر وحدت کامل داشته اند . مگر اینکه اکنون پیرامون جز سهم خواهی در غارتگری وقدرت که مدتیست با هم دیگر اختلاف دارند .
فراموش نشود در غیر اینصورت واژگان وحدت وملی همچون آزادی و عدالت کار برد و اجرایش از سوی مردم یا اگر در برای اینان باشد جرم محسوب می شود. زیرا که اکنون پس از 30 سال رژیم تروریستی آخوندی که سخت منقبض شده است و از مردم فاصله گرفته و متکی به ارگان های سرکوبگر شده است که حتی توان تحمل بهترین و کیفی ترین نیروهای خودش را ندارد . بطوریکه مطرح کردن پیشنهاد وحدت ملی میان باند های مافیائی حاکم بها و هزینه ای برابر با متهمم شدن با همسوئی و همگامی با دشمن خارجی آمریکا را در بر دارد. چونکه پس از آنکه از سوی آخوند ناطق نوری دزد دانه درشت و مشاور لوطی جماران مطرح شد . سپس عسگر اولادی و نایب رئیس دوم مجلس دکوری و کمدی و انتصابی هشتم محمدرضا باهنر که عضو باند مافیائی انگلیسی و غارتگر مؤتلفه ی عسگر اولادی است به اتفاق پاسدار علی لاریجانی انگلیسی که وی هم متمایل به باند مافیائی مؤتلفه می باشد از این پیشنهاد وحدت ملی حمایت کردند . گفته می شود آنگاه اینان نزد تشکل روحانیت مبارز تهران رفتند و نا رضایتی خودشان نسبت به پاسدار گماشته و چاقو کش احمدی نژاد را مطرح کردند. در نهایت به منتقل کردن پیشنهاد به رفسنجانی موافقت وی با وحدت ملی جلب می شود تا اینکه از سوی پاسدارعلی لاریجانی انگلیسی جلسه برگزاری 30 ساله ی قانونگذاری با دو سال زدوتر تکشیل شد که شامل رؤسای مجلس ور ؤسای جمهور گذشته و بر خی نمایند گان گذشته از جمله عزت الله سحابی و ابراهیم یزدی هم در این جلسه حضور داشتند که موجب خشم دار و دسته پاسدار احمدی نژاد چاقو کش شد . زیرا پاسدار احمدی نژاد در این جلسه شرکت نکرد . از سوی دیگر بهترین سوژه بدست پاسدار سرباز جو حسین شریعتمداری افتاد تا به عنوان عبور از پاسدار احمدی نژاد حسابی گردوخاک بر پا کند و پرونده و سناریو سازی شروع کند و پیشنهاد دهنندگان و شرکت کنندگان را بازیگران در زمین دشمن برون مرزی و ایادی داخلی اش متهم نماید و کلی برای شان طرح تهدید آمیز افشاگری کشید ونوید داد که به زودی اسناد مستند درمورد سرنخ این داستان به دشمن برون مرز را به معرض نمایش خواهد گذاشت . پس از این تهدید بود که رفسنجانی دست به افشاگری زد وداستان را بازگو کرد. از طرف دیگر عسگر اولادی تکذیب کرد و درست نظرات سربازجو حسین شریعتمداری را رله ونشخوار کرد که کشور در شرایط خطر قرار ندارد تا نیاز به وحدت ملی باشد . ضمن اینکه دولت ورشکسته و جراحی و خراطی شده ی پاسدار چاقو کش احمدی نژاد را نیز ملی نامیده است و فتوا داده است که می بایست مورد حمایت واقع شود.
در خاتمه اینکه آخر در رژیمی که اینگونه مدعیان اصول گرایان حاکم به جان هم افتاده که با تیغ کشی از ترس گفته و ادعاهای خودشان را تکذیب می کنند وهم دیگر را به همکاری با دشمن متهم می کنند . البته که ریشه ی جنگ وسگ دعواها بر سر سهم خواهی قدرت و ثروت می باشد و در شرایطی که رشد تورم وگرانی و افزایش قیمت کالا ها و فقر و بیکاری در جامعه بیداد می کند . از سوی دیگر فضای اختناق ورعب ووحشت و سرکوب و اعدام ها گسترش می یابد . همچنین لوطی جماران بدستور سپاه پاسداران در دانشگاه علم و صنعت رقیب را متهم به شا سلطان حسین می کند و تأکید می نماید که نمی بایست شاه سلطان حسین بقدرت برسد. آیا با تجربه ی 3 دهه ی گذشته می توان امید به بهبود اوضاع و شرایط به نفع مردم داشت ؟آیا بازهم می بایست گول و رودست خورد وبه عنوان سیاهی لشکرد ر نمایش خیمه شب بازی انتصابات – تقلباتی شرکت جست و حضور داشت؟ یا نه اینکه باید همه آزادیخواهان و آنانی که هنوز دلسوز مردم ایران می باشند وخواهان تغییرات شرایط موجود به نفع مردم هستد می بایست بطور جدی در راستای تغییرات دمکراتیک فعال وحرکت کنند. به خصوص اینکه پیرامون حضور و سخنرانی خاتمی در دانشگاه تهران خبرگزاری دانشجوئی ایسنا جنین گزارش کرده است :
ایسنا با دستور، عکسهای خاتمی را حذف کرد
خبرگزاری دانشجویان ایران -ایسنا- در اقدامی عجیب، اقدام به حذف عکسهای سخنرانی سید محمد خاتمی در دانشگاه تهران کرد.به گزارش ياري نيوز در گزارش کامل ایسنا از سخنرانی سید محمد خاتمی در دانشگاه تهران که با حضور هزاران دانشجوی حامی او، امکان هرگونه مانور خبری گسترده علیه خاتمی را از مخالفان اصلاحات سلب کرد، در حالی که در ساعت اول انتشار، 7 عکس از خاتمی و جمعیت انبوهی که به استقبال او آمده بودند نیز ضمیمه شده بود، به صورت ناگهانی تنها دو عکس از خاتمی آن هم بدون نشان دادن جمعیت در خبر ماند.بر اساس گزارش های رسیده، به دلیل دو روز تعطیلی پیش رو و تعطیلی خبرگزاری ها و اینکه این خبر در صفحه اصلی ایسنا نیز کار شده بود، دستور داده شد که عکس های استقبال از سید محمد خاتمی حذف شود تا بیش از این خبرگزاری ایسنا که خط مشی مستقلی در دوران اصلاحات داشت، به تبلیغ خاتمی نپردازد! گفتنی است، در ماههای اخیر خبرهای اصلاح طلبان در این خبرگزاری به شدت سانسور می شود و حامیان دولت نهم فشار فراوانی را همواره برای عدول ایسنا از خط مشی مستقل خود به این خبرگزاری وارد کرده اند که در چند ماهه اخیر به توفیقاتی نیز دست یافته اند.
هوشنگ - بهداد
آذر ماه 29سال 1387
فرصتی پیش آمد و به سه جا سرکی کشیده شد. یعنی به سایت های خبر نوروز وپیک ایران و رجانیوز و از هریک گزیده ای بر گزیده شد . تا که چاشنی و دسرو خوراکی شود که دست پخت آن این نوشتار است. البته ترجیح داده می شود که ابتدا دو گزیده ی کوتاه سایت پیک ایران و نوروز بازتاب داده شود تا کمی فضا به دستان آید که اوضاع چگونه است و دعوا و رقابت بر سر چیست؟ مهمتر اینکه پاسدار چاقو کش احمدی نژاد در اهواز ازکدام عدالت دفاع می کند و تأکید نموده است که اقدامات عدالتخواهی وی مورد خوشآیند صاحبان ثروت های باد آورده نمی باشد . حال بگذریم که در زنجان نیز چگونه در دفاع از عدالتخواهی اش برای رفسنجانی و امثالهم دست به چاقوی ضامن دار برد و تهدید کرد که تصمیم دارد دست و پای شکم پرها وسیران را قطع کند . چونکه پول های شان از پارو بالا نمی رود. از سوی دیگر بماند که وزیر کشور دولت نهم کیست؟ چه سابق ای دارد؟ به وی چه می گویند و چگونه وزیرشده است؟ بهر حال گزارش خبر اول بر گرفته از سایت پیک ایران چنین است:
كاسبي هاي ميلياردي با اموال عمومي
آينده نيوز : يكي از فعالان اقتصادي كه با سوء استفاده هاي كلان از سيستم بانكي و تصاحب بخشي از بازار لوازم خانگي با استفاده از چند برند خارجي به سرمايه داري نوكيسه تبديل شده است، در تازه ترين پروژه خود اقدام به استفاده 9 ميليون دلاري از يكي از بانك هاي دولتي كرده است. به گزارش خبرنگار «آینده» در شگرد فرد مذكور كه دريافت وامهاي ارزي و سپس باز پس ندادن آن مي باشد، ارائه اسناد باطل شده براي دريافت اعتبارات نقش ويژه اي دارد. پس از دريافت اعتبار ارزي و وارد كردن كالا و يا تبديل به ريال كردن آن از باز پرداخت وام بانكي خودداري مي شود و بانك نيز قادر به اجرا گذاشتن وثيقه نمي شود.در آخرين پروژه فرد مذكور مبلغ 9 ميليون دلار از يكي از بانك هاي دولتي اعتبار دريافت شده است و در ازاي آن سند 135 هكتار زمين در شمال غرب تهران به وثيقه گذاشته شده كه پس از خودداري اين سرمايه دار نوكيسه از بازپرداخت اعتبار بانك مذكور، بانك براي وصول مطالبات خود به اجرايي كردن وثيقه اقدام مي نمايد كه متوجه مي شود از 135 هكتار سند مذكور،127 هكتار به عنوان زمين هاي منابع طبيعي شناخته شده و 80 هكتار باقيمانده نيز محكوم به مصادره مي باشد.لازم به ذکر است فرد مذكور به رغم همه پرونده هاي قبلي خود از مصونيت برخوردار بوده و همچنان به فعاليت خود ادامه مي دهد.
اما گزارش خبر دوم کپی شده ی پاراگراف پایانی مقاله احمد پورنجاتی در سایت نوروز است که در رابطه با تعطیلی نشریه ی شهروند فردا است که مخاطب نویسنده دولت نهم و وزارت فرهنگ سانسور و تفتیش و عقاید ارشاد است که وزیر آن پاسدار محمد حسین صفار هرندی است که معاون مدیر مسئول کیهان ورق پاره ی پرونده و سناریو ساز سرباز جوحسین شریعمداری بوده است . همچنین معاون وی علیرضا ملکیان نیز جزو همکاران و قلمزنان ورق پاره کیهان می باشد. بهرصورت احمد پور نجانی که معاونت آخوند ریشهری در زمان اولین دوره ی وزیر اطلاعات را بر عهده داشته است . همچنین نماینده ی مجلس ششم وجزو مدعیان اصلاح طلبان بوده است . یعنی ایشان اشراف کامل دارد و زیرو بم دستگاه را خوب می داند که چگونه است.بنابراین برای اینکه هم پرت و هالو بودن ممیز گران را افشا کرده باشد ، هم اینکه شیر فهم شان کرده باشد اینگونه در پایان مقاله ی انتقادی اش با چاشنی کردن طنز بهانه گیری های بنی اسرائیلی وزارت فرهنگ سانسور و تفتیش عقاید را ترسیم کرده و به نمایش گذاشته است :
من هفته نامه «شهروند فردا» را خواهم خواند:احمد پورنجاتي
البته دستاندركاران نشریات توقیفشده در این چند سال كه فهرست بلندبالایی را برای كارنامه موفق! دولت نهم رقم زدهاند، چارهای جز خویشتنداری و خون دل خوردن و پایمردی در مسیر پرهزینه روشنگری و حقیقتیابی و واقعیتگویی ندارند. هم نویسندگان و خبرنگاران و دستاندركاران نشریات مستقل و هم مخاطبان آنها به بركت تكرار حادثه، نه تنها رمز و رازهای ناگفتنی «بلای توقیف» را درك میكنند بلكه انگار به این «شوخی بیمزه» عادت كردهاند كه اگر گاهی به هر دلیل اندكی دیر فرارسد شگفتزده میشوند! در محله ما دكانداری بود بسیار كجخلق و بهانهجو كه گاه و بیگاه، بیهیچ دلیل، از شاگرد مغازهاش بهانه میگرفت كه چرا فلان كالا را در قفسه سر جای خود نگذاشتهای و فلان و بهمان! شاگرد بینوا هرچه توضیح میداد تنها بر آتش خشم استاد میافزود و چه بسیار كه بهانهجویی استاد با تحمل یك اردنگی آبدار از سوی شاگرد، فرجام مییافت. روزی از روزهای پربرف زمستان، شاگرد چرا بختبرگشته مشغول برفروبی از مقابل دكان بود كه ناگهان استاد عصبانی و بهانهجو فریاد كشید: «فلان فلان شده! اینقدر گرد و غبار راه انداختهای؟!» به استاد دكاندار گفتم: آقای محترم! برفروبی و گرد و غبار؟! بهانهای بهتر از این پیدا میكردی! این اولین و آخرین بار بود كه دكاندار هم به بهانهجویی خود، خندید! آیا خوانندگان شهروند امروز از فردای توقیف این نشریه، به جای آن مثلا نشریات وابسته به دولت را میخوانند؟! من از هماكنون «شهروند فردا» را خواهم خواند.
جهت اطلاع یاد آوری می شود که اصطلاح گرد وخاک بر پا کردن طوری دیگریست. زیرا داستانش چنین است . معمولاً خرک داران (یعنی صاحبان خر برای بارکشی بهر شیده و مدل ) هر زمان که احساس می کردند که خرها خسته شده اند و فرصتی گیر می آوردند بلافاصله در بیابان یا محدوده ای بیرون از شهر، جل و پالان خران را بر می داشتند و اینان را برای مدتی به حال خودشان رهامی کردند تا اینکه از سر وکول همدیگر بالابروند وگاز بگیرند و چموش گری کنند و به هواجست وخیز کنند و خلاصله خر غلت بزنند وگرده ی خودشان را بر زمین بسایند و کلی گرد وخاک برپا کنند. پور نجاتی چون از واکنش رقیب ترسیده لذاگرد و غبار خاکی را برفی کرده است تا از ترکش یابو های چموش جفتک پران گرد وخاک برپا کن حامی پاسدار احمدی نژاد چاقو کش در امان بماند.
اما پیرامون گزینه ی سوم یا آخر که برگرفته از سایت رجانیوز و ضمیمه شده است که از جمعیت موجیان و ترکش خوردگان جنگ موسوم به ایثارگران است که اینان میان باند غارتگر انگلیسی مؤتلفه ی عسگر اولادی و پاسدار گماشته ی لوطی جماران و غلامک سپاه احمدی نژاد چاقو کش همچون پاندول در حال نوسان و موجی شدن می باشد . در گزارش اخیر خبر تصویری خود موش و گربه بازی میان دو شریک و یار غارتگر سابق نمایش داده است . یعنی از اعتراف و تکذیب پیشنهاد وحدت ملی که تبدیل به بالا گرفتن سگ دعواها میا ن شان شده است ویک نوع بازی تهاجمی و تدافعی شل کن سفت کن شده است . البته باندها در کشتار جمعی و سرکوب عمومی و خیانت و جنایت و عوامفریبی و دین فروشی و غارتگری وجنگ افروزی با هم دیگر وحدت کامل داشته اند . مگر اینکه اکنون پیرامون جز سهم خواهی در غارتگری وقدرت که مدتیست با هم دیگر اختلاف دارند .
فراموش نشود در غیر اینصورت واژگان وحدت وملی همچون آزادی و عدالت کار برد و اجرایش از سوی مردم یا اگر در برای اینان باشد جرم محسوب می شود. زیرا که اکنون پس از 30 سال رژیم تروریستی آخوندی که سخت منقبض شده است و از مردم فاصله گرفته و متکی به ارگان های سرکوبگر شده است که حتی توان تحمل بهترین و کیفی ترین نیروهای خودش را ندارد . بطوریکه مطرح کردن پیشنهاد وحدت ملی میان باند های مافیائی حاکم بها و هزینه ای برابر با متهمم شدن با همسوئی و همگامی با دشمن خارجی آمریکا را در بر دارد. چونکه پس از آنکه از سوی آخوند ناطق نوری دزد دانه درشت و مشاور لوطی جماران مطرح شد . سپس عسگر اولادی و نایب رئیس دوم مجلس دکوری و کمدی و انتصابی هشتم محمدرضا باهنر که عضو باند مافیائی انگلیسی و غارتگر مؤتلفه ی عسگر اولادی است به اتفاق پاسدار علی لاریجانی انگلیسی که وی هم متمایل به باند مافیائی مؤتلفه می باشد از این پیشنهاد وحدت ملی حمایت کردند . گفته می شود آنگاه اینان نزد تشکل روحانیت مبارز تهران رفتند و نا رضایتی خودشان نسبت به پاسدار گماشته و چاقو کش احمدی نژاد را مطرح کردند. در نهایت به منتقل کردن پیشنهاد به رفسنجانی موافقت وی با وحدت ملی جلب می شود تا اینکه از سوی پاسدارعلی لاریجانی انگلیسی جلسه برگزاری 30 ساله ی قانونگذاری با دو سال زدوتر تکشیل شد که شامل رؤسای مجلس ور ؤسای جمهور گذشته و بر خی نمایند گان گذشته از جمله عزت الله سحابی و ابراهیم یزدی هم در این جلسه حضور داشتند که موجب خشم دار و دسته پاسدار احمدی نژاد چاقو کش شد . زیرا پاسدار احمدی نژاد در این جلسه شرکت نکرد . از سوی دیگر بهترین سوژه بدست پاسدار سرباز جو حسین شریعتمداری افتاد تا به عنوان عبور از پاسدار احمدی نژاد حسابی گردوخاک بر پا کند و پرونده و سناریو سازی شروع کند و پیشنهاد دهنندگان و شرکت کنندگان را بازیگران در زمین دشمن برون مرزی و ایادی داخلی اش متهم نماید و کلی برای شان طرح تهدید آمیز افشاگری کشید ونوید داد که به زودی اسناد مستند درمورد سرنخ این داستان به دشمن برون مرز را به معرض نمایش خواهد گذاشت . پس از این تهدید بود که رفسنجانی دست به افشاگری زد وداستان را بازگو کرد. از طرف دیگر عسگر اولادی تکذیب کرد و درست نظرات سربازجو حسین شریعتمداری را رله ونشخوار کرد که کشور در شرایط خطر قرار ندارد تا نیاز به وحدت ملی باشد . ضمن اینکه دولت ورشکسته و جراحی و خراطی شده ی پاسدار چاقو کش احمدی نژاد را نیز ملی نامیده است و فتوا داده است که می بایست مورد حمایت واقع شود.
در خاتمه اینکه آخر در رژیمی که اینگونه مدعیان اصول گرایان حاکم به جان هم افتاده که با تیغ کشی از ترس گفته و ادعاهای خودشان را تکذیب می کنند وهم دیگر را به همکاری با دشمن متهم می کنند . البته که ریشه ی جنگ وسگ دعواها بر سر سهم خواهی قدرت و ثروت می باشد و در شرایطی که رشد تورم وگرانی و افزایش قیمت کالا ها و فقر و بیکاری در جامعه بیداد می کند . از سوی دیگر فضای اختناق ورعب ووحشت و سرکوب و اعدام ها گسترش می یابد . همچنین لوطی جماران بدستور سپاه پاسداران در دانشگاه علم و صنعت رقیب را متهم به شا سلطان حسین می کند و تأکید می نماید که نمی بایست شاه سلطان حسین بقدرت برسد. آیا با تجربه ی 3 دهه ی گذشته می توان امید به بهبود اوضاع و شرایط به نفع مردم داشت ؟آیا بازهم می بایست گول و رودست خورد وبه عنوان سیاهی لشکرد ر نمایش خیمه شب بازی انتصابات – تقلباتی شرکت جست و حضور داشت؟ یا نه اینکه باید همه آزادیخواهان و آنانی که هنوز دلسوز مردم ایران می باشند وخواهان تغییرات شرایط موجود به نفع مردم هستد می بایست بطور جدی در راستای تغییرات دمکراتیک فعال وحرکت کنند. به خصوص اینکه پیرامون حضور و سخنرانی خاتمی در دانشگاه تهران خبرگزاری دانشجوئی ایسنا جنین گزارش کرده است :
ایسنا با دستور، عکسهای خاتمی را حذف کرد
خبرگزاری دانشجویان ایران -ایسنا- در اقدامی عجیب، اقدام به حذف عکسهای سخنرانی سید محمد خاتمی در دانشگاه تهران کرد.به گزارش ياري نيوز در گزارش کامل ایسنا از سخنرانی سید محمد خاتمی در دانشگاه تهران که با حضور هزاران دانشجوی حامی او، امکان هرگونه مانور خبری گسترده علیه خاتمی را از مخالفان اصلاحات سلب کرد، در حالی که در ساعت اول انتشار، 7 عکس از خاتمی و جمعیت انبوهی که به استقبال او آمده بودند نیز ضمیمه شده بود، به صورت ناگهانی تنها دو عکس از خاتمی آن هم بدون نشان دادن جمعیت در خبر ماند.بر اساس گزارش های رسیده، به دلیل دو روز تعطیلی پیش رو و تعطیلی خبرگزاری ها و اینکه این خبر در صفحه اصلی ایسنا نیز کار شده بود، دستور داده شد که عکس های استقبال از سید محمد خاتمی حذف شود تا بیش از این خبرگزاری ایسنا که خط مشی مستقلی در دوران اصلاحات داشت، به تبلیغ خاتمی نپردازد! گفتنی است، در ماههای اخیر خبرهای اصلاح طلبان در این خبرگزاری به شدت سانسور می شود و حامیان دولت نهم فشار فراوانی را همواره برای عدول ایسنا از خط مشی مستقل خود به این خبرگزاری وارد کرده اند که در چند ماهه اخیر به توفیقاتی نیز دست یافته اند.
هوشنگ - بهداد
آذر ماه 29سال 1387