نقد و بررسی " اين فلان ها و آن بهمان ها! (يادداشت روز)" روز نامه ی کیهان پنجشنبه دیماه 5سال 1387
"پاسدار حسین شریعتمداری پس از نمایش تهدیدبا اسامی مستعار دیگر در یادداشت روزها، اکنون خودش خاتمی را تهدید کرد که هم نامزد ریاست جمهوری نشود.هم حامیانش را طردکند"
عجیب است سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری پس از 3 دهه دین فروشی و عوامفریبی جلادان و غارتگران حاکم که دین را در راستای اهداف پلید و ضد بشری خودشان ابزاری کرده و تا خواسته تا خته اند و جنگ افروزی و جنایت و غارت و خیانت ها کرده اند . اکنون که کورس رسوائی رژیم تروریستی آخوندی از بام بر زیر فکنده شده است.چون ه فقط یک قلم عباس پالیز دار در دانشگاه همدان اعلام و افشاکرد اسامی حامیان و مهره های وابسته به لوطی جماران علی خامنه ای را که چگونه زیر پرده ی دین و دین فروشی غارت وچپاول گری کرده و چوب حراج و تاراج بر منابع و ذخایر کشور زده اند . گرچه به جای مجرم و مفسدان ودزدان بیت المال اعلام شده خود افشاگر بازجوئی و زندانی شد که چرا پته ی اسرار از پس پرده را بر روی آب ریخت . اما آثار و عواقبش آنگونه بود که در دنباله پاسدار چاقئو کش و گماشته احمدی نژاد مجبور شد تاکه با چاقو شکم سیران وپرها که پول شان از پارو بالا نمی رود را تهدید به قطع دست وپاها ی شان کند.
همچنین در شرایطی که در دانشگاه ها دانشجویان آزادیخواهان مرگ بر دیکتا تور و عامل استبداد و تبعیض و فساد سر می دهند و داد می زنند سید علی پیونشه ایران شیلی نمیشه،از سوی دیگر جوانان ناراضی و پشت کرده به نظام، اراذل و اوباش نامیده می شوند و مورد ضرب و شتم و بازداشت و زندانی شدن روزانه واقع می شوند . در صورتیکه 70% جمعیت کشور را همین جوانان زیر 30 سال تشکیل می دهند . اما اکنون سر باز جو حسین شریعتمداری پرونده و سناریو ساز با وارونه گوئی و کتمان کردن حقایق همچون ملای حوزه ی علمیه ی قمی ادعای کمدی کرده که چطوری پس از خوردن خرما و حلوا فتوا داده عجیب شیرین است ؟ زیرا پس از تشکیل شدن 30 سال حکومت استبداد فاشیستی مذهبی که دیگر جای هیچگونه توجیه گری و دفاع از ابزاری کردن دین و ادامه ی آن وجود ندارد تا که مرده به خصوص جوانان ندانند چگونه حاکمان در راستای سرکوب و اختناق و قدرت و ثروت و جنگ افروزی و عوامفریبی و صدور تروریسم و بنیاد گرائی و سیاست دخالت گری در سایر کشور های منطقه و به خصوص کشور های همسایه، دین برای شان به ابزار و وسیله ی قدرت و ثروت تبدیل شده است . ولی این سربازجوی بد نام مسخره ا وی کشف کرده است که هنوز جامعه متدین ودینی می باشد که می بایست از هم اکنون با اینان با تر مینولوژیک دینی سخن گفت تا مانع از رشد آزادی و دمکراسی و سکولاریسم در جامعه شد.
البته این سربازجو بدون آنکه توضیح دهد چرا نباید که مبارزه با خدا و دین وابسته به وی کرد که 30 سال است تبدیل به ابزارتبلیغاتی جنگ و سرکوب و عوامفریبی و جنایت و خیانت فقرو بیکاری واعتیاد وتن فروشی و سنگسارو قطع اندام و زندان و شگکنجه و شلاق ودار و غارتگری و ... شده است . یا اینکه آن را فقط طرد و علیه اش طغیان کرد؟ در عوض اینکونه سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری با شیوه ی برج در برابر بارو علیه ی خاتمی حامیان وی تیغ کشی کشده و پرونده و سناریو سازی به سبک تجربه بازجوئی زندان اوین کرده و اینان را درازو محاکمه کرده است.
بهر حال سر بازجو پاسدار حسین شریعتمداری سر بازجو فرااموش کرده است که روز گذشته خاتمی را در یادداشت روز خود با محمد ایمانی چگونه شاه سلطان نامید وخطاب به وی گفت شاه سلطان نام هر که می خواهد باشد و این نام برروی هر سنگ نبشته ای که تزئین یا نوشته شده باشد هر گز نمی تواند نام به خوبی با یادگار گذاشته باشد . اما اکنون برای اینکه حزب مشارکت کوبیده شود که خواهان حضور خاتمی در عرصه ی نمایش خیمه شب بازی انتخاباتی – انتصاباتی –تقلباتی خاتمی می باشد .تاکتیکی ادعا کره که خاتمی آدم خوبی است که با حزب مشارکت فرق دارد. همانگونه که جزو مجمع روحانیون است که در میان مجمع خاتمی از بهترین ها می باشد.سربازجو شریعتمداری بابازتاب گزینه های تکراری ونخ نما شده که ادامه ی همان تهدید یادداشت های گذشته است که گفته بود اسناد مستند و وابستگی همکاری دوم خردادی ها با دشمن خارجی را افشا می کند. اکنون با جیمز باندی و شیوه ی بازجوئی با اعلام اسامی کوچک، خط پرونده و سناریو سازی را با ترمینو لوژی ادعائی زبان دینی اش دنبال کرده است تا ثابت کند دشمنان بیرونی ،حامی نامزد شدن ریاست جمهور خاتمی و مدعیان اصلاح طلبان می باشد.
جالب است که در دنباله ی یادداشت روز، اشک تمساح ریزی های سربازجوپاسدار حسین شریعتمداری به پایان رسیده و خشک شده است . زیرا از هم اکنون به عنوان سخنگوی مدعیان اصولگران و همکاره ی برنامه ریزان پشت پرده از هم اکنون حکم نهائی نتیجه ی نمایش خیمه شب بازی انتخابات – انتصابات – تقلبات دوره ی دهم را تعئین و مشخص و برجسته کرده است . چونکه حکم قطعی بازنده بودن خاتمی در این نمایش را صادر واعلام کرده است . ولی توضیح نداده است که اگرنتیجه چنین است . پس اینهمه تهدید و اتهام زدن و پرونده و سناریو سازی کردن تا که خاتمی در این نمایش از قبل نتیجه ی آن تعیین شده شرکت نکند و حضور نیابد برای چیست؟
"«ترجیح می دهم درباره خاتمی صحبت نکنم مبادا که به او بربخورد. او با ما تفاوت داشت. خاتمی روحانی بود و گروه خونی اش بیشتر به مجمع روحانیون می خورد. حزب مشارکت ما هم با مجمع خیلی فرق دارد. هرچند خاتمی در بین اعضای مجمع بهترین است. مجمع روحانیون برترین خیلی دارد. ما از ابتدا می دانستیم خاتمی با ما فرق دارد. بین اجزای سیستم فکری او سازگاری وجود ندارد.»آقای «س-ح» این سخنان را اواخر خردادماه 84 در یک مصاحبه بیان کرده است، او همان کسی است که برای اولین بار در روزنامه خود خاتمی را با گورباچف مقایسه کرد و نوشت، اگر خاتمی در پیشبرد اصلاحات بیش از این تسامح به خرج دهد باید جای او را با شخصی شبیه یلتسین عوض کنیم. این نظریه متعلق به آقای «س-ح» نبود. دو هفته پیش از آن، خانم گیل لاپیداس، متخصص امور شوروی سابق در کنفرانس «آینده ایران» که در دانشگاه استنفورد آمریکا تشکیل شده بود خطاب به حاضران گفته بود. خاتمی شبیه گورباچف است که می خواهد اصلاحات را همراه با حفظ ارزش ها دنبال کند و حال آن که اصلاحات با ارزش های دینی همخوانی ندارد. گیل لاپیداس در آن همایش گفته بود، تنها راه این است که اصلاح طلبان ایران، جای خاتمی را با یک «یلتسین» عوض کنند، تا بدون دغدغه دینی، جنبش اصلاحات! را ادامه بدهد...آقای «س-ح» یکی از مدعیان اصلاحات است. او این روزها با همه توان خواستار نامزدی آقای خاتمی در انتخابات دهم ریاست جمهوری است او که روحانی بودن آقای خاتمی را نشانه همخون نبودن او با اصلاحات می دانست، امروزه از روحانی بودن خاتمی به عنوان یک امتیاز یاد می کند و برای نجات کشور از دست اصولگرایان-بخوانید نجات آمریکا از استقامت اصولگرایان- خاتمی را ترغیب به کاندیدا شدن می کند.بدیهی است که منظور آقای خاتمی از اصلاحات، کنار گذاشتن ارزش های اسلامی و جاده صاف کنی برای آمریکا و متحدانش نیست. هرچند در مواردی بی آنکه بخواهد یا متوجه باشد، به جاده صاف کن ها میدان داده است.آقای فلان که شهادت را خشونت طلبی می دانست! آقای بهمان که اسلام را عامل عقب افتادگی معرفی می کرد، آقای... آقای... و دهها فلان و بهمان دیگر از همین قماش امروزه در صف حامیان سینه چاک نامزدی آقای خاتمی هستند و آقای خاتمی به یقین با هیچکدام از آنها همدل نیست، اگرچه خاتمی ناهمدل با این طیف، بارها-البته و انشاءالله ناخودآگاه- همراهی کرده است...
عجیب و جالب اینکه سرباز جو حسین شریعتمداری از همه تجربیات همکاری با ساواک در قبل از انقلاب در زندان و 30 سال تجربه ی عملی در بازجوئی و شکنجه گری در زندان داشتن و بنیانگذار حفاظت اطلاعات سپاه پاسداران بودن که این رابطه ی نزدیک حفط شد . زیرا که تبدیل کردنش به نهاد موازی رقیب وزارت بد نام اطلاعات شد که در قتل های زنجیره ای نقش مستقیم داشت . مهمتر اینکه خیلی بیش از این نهاد آدمکش و صدای آزادی خفه کن قدرت و نفوذ دارد این سرباز جو در ادامه ی تهدید به عدم حضور خاتمی در صحنه ی نمایش رقابت نمایش ریاست جمهوری دوره ی دهم ، با نقل قول کردن از برخی دیگر از اصولگرایان نسبت به شخصیت سید خندان خاتمی گفته است با توجه به سوءاستفاده طیف بدنام حزب مشارکت از ایشان، حاضر به شکسته شدن ا شخصیت خاتمی نیستند. بنابراین این برخی ها درست همچون سرباز جو حسین شریعتمداری از سر دلسوزی به خاتمی توصیه کرده اند که ترجیح می دهند تا که خاتمی همان رئیس جمهور دو دوره سابق باقی بماند و سابقه شکست و ناکامی در انتخابات دهم ریاست جمهوری دوره ی دهم را تجربه نکند و در کارنامه ایشان تبث نگردد .
بالاخره سرباز و حسین شریعتمداری در دنباله شیوه چماق و هویج خو نتیجه گیری کرده است وقتی آمریکا و متحدانش با بهره گیری از همه توان و هزینه کردن سرمایه های هنگفت و کلان از تغییر ساختار رژیم تروریستی و بربرمنش و تاریک اندیش و پدر خوانده ی تروریست جهانی تصمیم گرفته است تا آن را به نظام دلخواه خود تبدیل کند و افزوده البته آمریکا و حامیان داخلی اشان درمانده و ناتوان تر برای عملی ساختن این هدف بوده و هستند، و گفته بدیهی است که آرزوی ساختارشکنی مدعیان اصلاحات فقط خنده دار است! چه رسد به آن که برای اصولگرایان ترسناک باشد!
درنهایت سربازجوپاسدار حسین شریعتمداری در نکته دوم خود پیام تهدید آمیز به خاتمی را چنین پیشنهاد است که سید خندان خاتم که اگر چنانچه در هویت ضدانقلابی و غیردینی برخی از مدعیان سینه چاک خود شک دارد؟ باید که با توجه به شواهد و اسناد فراوان موجود که در این یادداشت روز ارائه شد اکنون نمی بایست تا که دیگر کمترین تردیدی در وجود شما داشته باشد. زیراکه که دیگر توجیه قابل قبول نیست تا در برابر اینان به صراحت مرزبندی نکنید؟! برای اینکه خیروصلاح از قبل شکست خورده ی شمااین است که اگر چنانچه قصد کاندیداتوری دارید با یک مرزبندی صریح و روشن باید که حساب خود را از این فلان ها و بهمان شده ها روشن سازید و لز اینان جدا شوید.
در خاتمه اینکه آیا هنوز هم در ماهیت ضد بشری و ارتجاعی و باند مافیائی رژیم مستبد تروریستی تغییر و اصلاح پذیر شک و ابهامی وجود دارد؟تا که دانسته نشود چگونه سپاه پاسداران چند سال است دست به کودتای خاموش خزنده زده وبقدرت خزیده لوطی جماران را در چنگال و اختیار خود گرفته و تأسیسات هسته ای و اهداف آن را در دستان و کنترل خوددارد که در کنار تسلط بر منابع اقتصادی و نفتی و گازی بطور تخته گاز در تلاش دسترسی به سلاح هسته می باشند؟ مهمتر اینکه با داشتن سخنگوئی همچون سربازجو پاسدار حسین شریتعمداری که به وضوح همچون سید محمد خاتمی را با متهم کردن به همکاری با دشمن خارجی تهدید می کند تا که در صحنه ی نمایش خیمه شب بازی انتصابات – تقلبات ریاست جمهوری دوره ی دهم حضوربیابد . آیا این رژیم تروریستی نامشروع و ضد بشری هنوز دارای اعتبارو مشروعیت باشد که غرب می بایست به سیاست خائنانه ی کثیف تجارت خون مذاکره ی هسته ای ادامه دهد؟ همینطور آیا می بایست که بازهم در این نمایش کمدی از قبل نتیجه ی آن مشخص شده شرکت کرد وبه آن مشروعیت داد تا برای بار دیگر آزموده را آزمودن کردن خطاست آزمون شود؟
هوشنگ – بهداد
پنجشنبه5 دیماه سال 1387
"پاسدار حسین شریعتمداری پس از نمایش تهدیدبا اسامی مستعار دیگر در یادداشت روزها، اکنون خودش خاتمی را تهدید کرد که هم نامزد ریاست جمهوری نشود.هم حامیانش را طردکند"
عجیب است سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری پس از 3 دهه دین فروشی و عوامفریبی جلادان و غارتگران حاکم که دین را در راستای اهداف پلید و ضد بشری خودشان ابزاری کرده و تا خواسته تا خته اند و جنگ افروزی و جنایت و غارت و خیانت ها کرده اند . اکنون که کورس رسوائی رژیم تروریستی آخوندی از بام بر زیر فکنده شده است.چون ه فقط یک قلم عباس پالیز دار در دانشگاه همدان اعلام و افشاکرد اسامی حامیان و مهره های وابسته به لوطی جماران علی خامنه ای را که چگونه زیر پرده ی دین و دین فروشی غارت وچپاول گری کرده و چوب حراج و تاراج بر منابع و ذخایر کشور زده اند . گرچه به جای مجرم و مفسدان ودزدان بیت المال اعلام شده خود افشاگر بازجوئی و زندانی شد که چرا پته ی اسرار از پس پرده را بر روی آب ریخت . اما آثار و عواقبش آنگونه بود که در دنباله پاسدار چاقئو کش و گماشته احمدی نژاد مجبور شد تاکه با چاقو شکم سیران وپرها که پول شان از پارو بالا نمی رود را تهدید به قطع دست وپاها ی شان کند.
همچنین در شرایطی که در دانشگاه ها دانشجویان آزادیخواهان مرگ بر دیکتا تور و عامل استبداد و تبعیض و فساد سر می دهند و داد می زنند سید علی پیونشه ایران شیلی نمیشه،از سوی دیگر جوانان ناراضی و پشت کرده به نظام، اراذل و اوباش نامیده می شوند و مورد ضرب و شتم و بازداشت و زندانی شدن روزانه واقع می شوند . در صورتیکه 70% جمعیت کشور را همین جوانان زیر 30 سال تشکیل می دهند . اما اکنون سر باز جو حسین شریعتمداری پرونده و سناریو ساز با وارونه گوئی و کتمان کردن حقایق همچون ملای حوزه ی علمیه ی قمی ادعای کمدی کرده که چطوری پس از خوردن خرما و حلوا فتوا داده عجیب شیرین است ؟ زیرا پس از تشکیل شدن 30 سال حکومت استبداد فاشیستی مذهبی که دیگر جای هیچگونه توجیه گری و دفاع از ابزاری کردن دین و ادامه ی آن وجود ندارد تا که مرده به خصوص جوانان ندانند چگونه حاکمان در راستای سرکوب و اختناق و قدرت و ثروت و جنگ افروزی و عوامفریبی و صدور تروریسم و بنیاد گرائی و سیاست دخالت گری در سایر کشور های منطقه و به خصوص کشور های همسایه، دین برای شان به ابزار و وسیله ی قدرت و ثروت تبدیل شده است . ولی این سربازجوی بد نام مسخره ا وی کشف کرده است که هنوز جامعه متدین ودینی می باشد که می بایست از هم اکنون با اینان با تر مینولوژیک دینی سخن گفت تا مانع از رشد آزادی و دمکراسی و سکولاریسم در جامعه شد.
البته این سربازجو بدون آنکه توضیح دهد چرا نباید که مبارزه با خدا و دین وابسته به وی کرد که 30 سال است تبدیل به ابزارتبلیغاتی جنگ و سرکوب و عوامفریبی و جنایت و خیانت فقرو بیکاری واعتیاد وتن فروشی و سنگسارو قطع اندام و زندان و شگکنجه و شلاق ودار و غارتگری و ... شده است . یا اینکه آن را فقط طرد و علیه اش طغیان کرد؟ در عوض اینکونه سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری با شیوه ی برج در برابر بارو علیه ی خاتمی حامیان وی تیغ کشی کشده و پرونده و سناریو سازی به سبک تجربه بازجوئی زندان اوین کرده و اینان را درازو محاکمه کرده است.
بهر حال سر بازجو پاسدار حسین شریعتمداری سر بازجو فرااموش کرده است که روز گذشته خاتمی را در یادداشت روز خود با محمد ایمانی چگونه شاه سلطان نامید وخطاب به وی گفت شاه سلطان نام هر که می خواهد باشد و این نام برروی هر سنگ نبشته ای که تزئین یا نوشته شده باشد هر گز نمی تواند نام به خوبی با یادگار گذاشته باشد . اما اکنون برای اینکه حزب مشارکت کوبیده شود که خواهان حضور خاتمی در عرصه ی نمایش خیمه شب بازی انتخاباتی – انتصاباتی –تقلباتی خاتمی می باشد .تاکتیکی ادعا کره که خاتمی آدم خوبی است که با حزب مشارکت فرق دارد. همانگونه که جزو مجمع روحانیون است که در میان مجمع خاتمی از بهترین ها می باشد.سربازجو شریعتمداری بابازتاب گزینه های تکراری ونخ نما شده که ادامه ی همان تهدید یادداشت های گذشته است که گفته بود اسناد مستند و وابستگی همکاری دوم خردادی ها با دشمن خارجی را افشا می کند. اکنون با جیمز باندی و شیوه ی بازجوئی با اعلام اسامی کوچک، خط پرونده و سناریو سازی را با ترمینو لوژی ادعائی زبان دینی اش دنبال کرده است تا ثابت کند دشمنان بیرونی ،حامی نامزد شدن ریاست جمهور خاتمی و مدعیان اصلاح طلبان می باشد.
جالب است که در دنباله ی یادداشت روز، اشک تمساح ریزی های سربازجوپاسدار حسین شریعتمداری به پایان رسیده و خشک شده است . زیرا از هم اکنون به عنوان سخنگوی مدعیان اصولگران و همکاره ی برنامه ریزان پشت پرده از هم اکنون حکم نهائی نتیجه ی نمایش خیمه شب بازی انتخابات – انتصابات – تقلبات دوره ی دهم را تعئین و مشخص و برجسته کرده است . چونکه حکم قطعی بازنده بودن خاتمی در این نمایش را صادر واعلام کرده است . ولی توضیح نداده است که اگرنتیجه چنین است . پس اینهمه تهدید و اتهام زدن و پرونده و سناریو سازی کردن تا که خاتمی در این نمایش از قبل نتیجه ی آن تعیین شده شرکت نکند و حضور نیابد برای چیست؟
"«ترجیح می دهم درباره خاتمی صحبت نکنم مبادا که به او بربخورد. او با ما تفاوت داشت. خاتمی روحانی بود و گروه خونی اش بیشتر به مجمع روحانیون می خورد. حزب مشارکت ما هم با مجمع خیلی فرق دارد. هرچند خاتمی در بین اعضای مجمع بهترین است. مجمع روحانیون برترین خیلی دارد. ما از ابتدا می دانستیم خاتمی با ما فرق دارد. بین اجزای سیستم فکری او سازگاری وجود ندارد.»آقای «س-ح» این سخنان را اواخر خردادماه 84 در یک مصاحبه بیان کرده است، او همان کسی است که برای اولین بار در روزنامه خود خاتمی را با گورباچف مقایسه کرد و نوشت، اگر خاتمی در پیشبرد اصلاحات بیش از این تسامح به خرج دهد باید جای او را با شخصی شبیه یلتسین عوض کنیم. این نظریه متعلق به آقای «س-ح» نبود. دو هفته پیش از آن، خانم گیل لاپیداس، متخصص امور شوروی سابق در کنفرانس «آینده ایران» که در دانشگاه استنفورد آمریکا تشکیل شده بود خطاب به حاضران گفته بود. خاتمی شبیه گورباچف است که می خواهد اصلاحات را همراه با حفظ ارزش ها دنبال کند و حال آن که اصلاحات با ارزش های دینی همخوانی ندارد. گیل لاپیداس در آن همایش گفته بود، تنها راه این است که اصلاح طلبان ایران، جای خاتمی را با یک «یلتسین» عوض کنند، تا بدون دغدغه دینی، جنبش اصلاحات! را ادامه بدهد...آقای «س-ح» یکی از مدعیان اصلاحات است. او این روزها با همه توان خواستار نامزدی آقای خاتمی در انتخابات دهم ریاست جمهوری است او که روحانی بودن آقای خاتمی را نشانه همخون نبودن او با اصلاحات می دانست، امروزه از روحانی بودن خاتمی به عنوان یک امتیاز یاد می کند و برای نجات کشور از دست اصولگرایان-بخوانید نجات آمریکا از استقامت اصولگرایان- خاتمی را ترغیب به کاندیدا شدن می کند.بدیهی است که منظور آقای خاتمی از اصلاحات، کنار گذاشتن ارزش های اسلامی و جاده صاف کنی برای آمریکا و متحدانش نیست. هرچند در مواردی بی آنکه بخواهد یا متوجه باشد، به جاده صاف کن ها میدان داده است.آقای فلان که شهادت را خشونت طلبی می دانست! آقای بهمان که اسلام را عامل عقب افتادگی معرفی می کرد، آقای... آقای... و دهها فلان و بهمان دیگر از همین قماش امروزه در صف حامیان سینه چاک نامزدی آقای خاتمی هستند و آقای خاتمی به یقین با هیچکدام از آنها همدل نیست، اگرچه خاتمی ناهمدل با این طیف، بارها-البته و انشاءالله ناخودآگاه- همراهی کرده است...
عجیب و جالب اینکه سرباز جو حسین شریعتمداری از همه تجربیات همکاری با ساواک در قبل از انقلاب در زندان و 30 سال تجربه ی عملی در بازجوئی و شکنجه گری در زندان داشتن و بنیانگذار حفاظت اطلاعات سپاه پاسداران بودن که این رابطه ی نزدیک حفط شد . زیرا که تبدیل کردنش به نهاد موازی رقیب وزارت بد نام اطلاعات شد که در قتل های زنجیره ای نقش مستقیم داشت . مهمتر اینکه خیلی بیش از این نهاد آدمکش و صدای آزادی خفه کن قدرت و نفوذ دارد این سرباز جو در ادامه ی تهدید به عدم حضور خاتمی در صحنه ی نمایش رقابت نمایش ریاست جمهوری دوره ی دهم ، با نقل قول کردن از برخی دیگر از اصولگرایان نسبت به شخصیت سید خندان خاتمی گفته است با توجه به سوءاستفاده طیف بدنام حزب مشارکت از ایشان، حاضر به شکسته شدن ا شخصیت خاتمی نیستند. بنابراین این برخی ها درست همچون سرباز جو حسین شریعتمداری از سر دلسوزی به خاتمی توصیه کرده اند که ترجیح می دهند تا که خاتمی همان رئیس جمهور دو دوره سابق باقی بماند و سابقه شکست و ناکامی در انتخابات دهم ریاست جمهوری دوره ی دهم را تجربه نکند و در کارنامه ایشان تبث نگردد .
بالاخره سرباز و حسین شریعتمداری در دنباله شیوه چماق و هویج خو نتیجه گیری کرده است وقتی آمریکا و متحدانش با بهره گیری از همه توان و هزینه کردن سرمایه های هنگفت و کلان از تغییر ساختار رژیم تروریستی و بربرمنش و تاریک اندیش و پدر خوانده ی تروریست جهانی تصمیم گرفته است تا آن را به نظام دلخواه خود تبدیل کند و افزوده البته آمریکا و حامیان داخلی اشان درمانده و ناتوان تر برای عملی ساختن این هدف بوده و هستند، و گفته بدیهی است که آرزوی ساختارشکنی مدعیان اصلاحات فقط خنده دار است! چه رسد به آن که برای اصولگرایان ترسناک باشد!
درنهایت سربازجوپاسدار حسین شریعتمداری در نکته دوم خود پیام تهدید آمیز به خاتمی را چنین پیشنهاد است که سید خندان خاتم که اگر چنانچه در هویت ضدانقلابی و غیردینی برخی از مدعیان سینه چاک خود شک دارد؟ باید که با توجه به شواهد و اسناد فراوان موجود که در این یادداشت روز ارائه شد اکنون نمی بایست تا که دیگر کمترین تردیدی در وجود شما داشته باشد. زیراکه که دیگر توجیه قابل قبول نیست تا در برابر اینان به صراحت مرزبندی نکنید؟! برای اینکه خیروصلاح از قبل شکست خورده ی شمااین است که اگر چنانچه قصد کاندیداتوری دارید با یک مرزبندی صریح و روشن باید که حساب خود را از این فلان ها و بهمان شده ها روشن سازید و لز اینان جدا شوید.
در خاتمه اینکه آیا هنوز هم در ماهیت ضد بشری و ارتجاعی و باند مافیائی رژیم مستبد تروریستی تغییر و اصلاح پذیر شک و ابهامی وجود دارد؟تا که دانسته نشود چگونه سپاه پاسداران چند سال است دست به کودتای خاموش خزنده زده وبقدرت خزیده لوطی جماران را در چنگال و اختیار خود گرفته و تأسیسات هسته ای و اهداف آن را در دستان و کنترل خوددارد که در کنار تسلط بر منابع اقتصادی و نفتی و گازی بطور تخته گاز در تلاش دسترسی به سلاح هسته می باشند؟ مهمتر اینکه با داشتن سخنگوئی همچون سربازجو پاسدار حسین شریتعمداری که به وضوح همچون سید محمد خاتمی را با متهم کردن به همکاری با دشمن خارجی تهدید می کند تا که در صحنه ی نمایش خیمه شب بازی انتصابات – تقلبات ریاست جمهوری دوره ی دهم حضوربیابد . آیا این رژیم تروریستی نامشروع و ضد بشری هنوز دارای اعتبارو مشروعیت باشد که غرب می بایست به سیاست خائنانه ی کثیف تجارت خون مذاکره ی هسته ای ادامه دهد؟ همینطور آیا می بایست که بازهم در این نمایش کمدی از قبل نتیجه ی آن مشخص شده شرکت کرد وبه آن مشروعیت داد تا برای بار دیگر آزموده را آزمودن کردن خطاست آزمون شود؟
هوشنگ – بهداد
پنجشنبه5 دیماه سال 1387