نقدو بررسی "تاملاتي در تعامل با همسايه شرقي" روزنامه ی جمهوری اسلامی شنبه 16 آذر ماه سال 1387
" باید بداند آنانکه باد می کارند، روزی توفان درو خواهند کرد"
گفته می شود آنانکه باد می کارند، روزی توفان درو خواهند کرد. اکنون سرمقاله نویس شیوه وزاری و ناله و شکوه از توفانی کرده است بدون آن به کاشتن باد هر گزاشاره ای داشته باشد . یعنی بدون آنکه توضیح داده و تشریح کرده باشد که در 30 ساله گذشته دولتمردان گوناگون و کنونی رژیم تروریستی آخوندی در چه کاری در استان محروم و فقیر سیستان و بلوچسان ومردمانش کرده اند و چه دستآوردی داشته اند؟
یا اینکه مگر غیر از این بوده ی می باشد که در 3 دهه گذشته روزی نبوده است که خبر مرگ و میر و محرومیت و اعدام ودار زدن از این استان مخابره و بازتاب داده نشود؟ البته که این سیاست ضد انسانی نمودی از سیاست ترسیم شده ی کلی صدور تروریسم و بنیاد گرائی به برون مرز و دخالت گری در امور داخلی سایر کشورهای منطقه به خصوص کشورهای همجوار رژیم تروریستی آخوندی می باشد . زیرا که اگر تا کنون دقت و توجه شد ه باشد کهچگونه بطور سیستماتیک دراینگونه سر مقالات پیوسته قلمزنی و تئوری پردازی سیاست داخله گرایانه در امور داخلی کشور های همجوار و منطقه شده و با تهدید و توهین کردن ادامه داشته است که مکملش دشمنی و مخالفت از روند مذاکرات صلح خاور میانه می باشد . زیراکه آن سوی سکه بحران سازی وجنگ افروزی و بی ثبات وناامن کردن منطقه است که چاشنی سیاست دفاع مسمتر و جدی از پروژه ی هسته ای و تلاش برای دسترسی به سلاح هسته ای می باشد.
البته به دلیل ساختار ارتجاعی و اصلاح و تغییر ناپذیر رژیم تروریستی آخوندی و ماهیت نامشروع و ضد مردمی بودنش که به جز اتکای ارگان های سرکوبگرانش و ایجاد فضای اختناق و رعب ووحشت و سرکوب و شکنجه و زندان و دارو اعدام در داخل کشورو صدور تروریسم و بنیاد گرائی و اقدامات تروریستی برون مرزی شانس و امکان بقا و دوام ندارد .
بنابراین سرمقاله نویس بدون بیان و اذعان کند که رژیم بربرمنش منش و تاریک اندیش نامشروع آخوندی چه تعداد از اعضا و خانواده ریگی ها در استا ن سیستان و بلوچستان در کنار سایر افرادمحروم این استان محروم را کشه یا اعدام کرده است . اما پیرامون انتقام انجام شده که با فاصله ی زمانی چند ماهه خبرش بازتاب داده شده است . همینطور بدون اشاره به اقدامات تروریستی برون مرزی که در افغانستان و پاکستان که از سوی عوامل اعزامی و دالی رژیم تروریستی انجام شده است . ولی اکنون در راستای همین سیاست دفاع از سرکوب داخلی و ترور برون مرزی خطاب به ارگان تروریستی و بد نام وزارت اطلاعات اینگونه پرسش و کرده و توصیه برطرف کردن ضعف اطلاعاتی نموده است :
خبر شهادت تمامي گروگان هاي پاسگاه سراوان به دست گروهك تروريستي عبدالمالك ريگي علاوه بر اينكه ناگوار و موجب تاثر و تاسف است از دو نظر قابل تامل نيز هست اول آنكه نيروهاي اطلاعاتي امنيتي و انتظامي ما بايد از عملكرد خود در جريان فعال شدن گروهك تروريستي عبدالمالك ريگي تاكنون ارزيابي جامع و دقيقي بعمل آورند و با مشخص نمودن نقاط قوت و ضعف خود تلاش نمايند از نقاط قوت براي توفيق در برنامه ريزي هاي آينده استفاده كنند و با شناسائي عوامل پديد آمدن نقاط ضعف براي جبران آنها اقدام نمايند. ترديدي وجود ندارد كه دستگاه هاي اطلاعاتي امنيتي و انتظامي ما موفقيت هاي زيادي در مهار تروريسم و برخورد با عناصر و عوامل ناامن كننده كشور بويژه در مناطق شرق كشور داشته اند و از اين بابت بايد از آنها قدرداني شود. با اينحال از اين دستگاه ها در نظام مقتدر جمهوري اسلامي كه علاوه بر قدرت و صلابت خود حاكميت پشتوانه مهم و كارساز مردمي را نيز در اختيار دارد انتظار بيشتري وجود دارد. واقعه تاسوكي مي بايست زنگ خطر را براي اين دستگاه ها بگونه اي به صدا درآورده باشد كه اصولا حوادثي از قبيل پاسگاه سراوان و موارد مشابه رخ ندهد. بعد از چنين وقايعي نيز از دستگاههاي اطلاعاتي امنيتي و انتظامي جمهوري اسلامي ايران اين انتظار وجود دارد كه با تدبير و كارداني لازم بتوانند مانع گسترش دامنه عوارض اين حوادث شوند.
سرمقاله نویس در ادامه یتحلیل مقاله ی خود ضمن تفکیک کردن این پرونده که آن را مر تبط به دوران ژنرال مشرف دانسته و از هم دیگر تفکیک کرده است امادر ادامه به دلیل ربوده شدن کاردار تروریست حشمت الله عطر زاده که گفته می شود اعضای القاعده مقصر ای ربودن می باشند دولت کنونی را مسئول و مقصر دانسته شده است که تناقض آشکار در تفکیک کردن و پیام ضمیمه شده دارد. اینگونه خطاب به حکومت پاکستان تحلیل و پیام داده است :
"در حسن نيت دولت فعلي اسلام آباد ترديدي نداريم ولي انتظارات ملت ايران از اين دولت در قبال حوادث ماه هاي اخير برآورده نشده است . روشن است كه دولت كنوني پاكستان مشكلاتي دارد كه موجب مي شود نتواند آنچنان كه مورد انتظار است عمل كند لكن ادامه وضعيت كنوني كه تروريست ها و نفوذي هاي سازمان هاي جاسوسي بيگانگان به راحتي در پاكستان عمل مي كنند نيز قابل قبول نيست . درست است كه ماجراي ربوده شدن كاركنان پاسگاه سراوان مربوط به خرداد ماه است و ادامه جنايات گروهك تروريستي عبدالمالك ريگي در اين زمينه كه در خاك پاكستان ادامه يافت چيزي است كه به اين دولت به ارث رسيده است ولي تلاش براي مهار اين گروهك توسط دولت كنوني انتظار بجائي است كه بي پاسخ مانده است . علاوه بر اين ربوده شدن حشمت الله عطارزاده ديپلمات ايراني و كشته شدن محافظ وي توسط تروريست ها در پيشاور در تاريخ 22 آبان گذشته در دوران حاكميت اين دولت رخ داده و تاكنون كه قريب يكماه از اين واقعه مي گذرد خبري از او دردست نيست . اينها نشان مي دهند دولت كنوني پاكستان به وظايف خود در قبال تامين امنيت اتباع ايراني در آن كشور عمل نمي كند و در زمينه مقابله با تروريسم نيز كوتاهي مي نمايد."
اما همانگونه که تا کنون بدفعات ثابت شده است که رژیم تروریستی آخوندی فقط زبان زوز یا زبان گفتان خودش رامی فهد که وقتی اینگونه مشابه اعمال و اقدامات خودش بر خورد می شودعقب می نشیند و تسلیم می شود و دستش را بر بالای سرش می برد . بنا براین زمانی هم ضعف نشان داده شده و آوانس داده شده است . شاهد بوده ایم که چگونه با تهاجم و سرعت دست به پیشروی زده است . مشابه آنچه پس از اشغل عراق در این کشور و لبنان وفلسطین رخ داد . که نظاره گر می باشیم که چگونه کشور عراق تبدیل به باتلاق مبدل شده است .. همچنین عوامل وابسته به لوطی جماران وسپاه پاسداران وسپاه قدس در عراق تا آنجا پیش رفتند که نزدیک 11 ماه عراق را تبدیل به جولانگاه و یکه تازی خود کرده وهرروز دسیسه و توطئه و اقدامات تروریستی و عملیات نتحاری و انفجاری و ناامن سازی و بر پلائی تظاهرات راه اندازی شد. آنگونه که کشور عراق به عنوان مالک خصوصی شد . همینطور اینان سخنگو ونماینده ی مردم عراق شدند اعلام دشمنی با تصویب توافقنامه ی امنیتی میان آمریکا و عراق نمودند .
یا اینکه در دفاع از پروژه ی هسته ای در فلسطین جنگ داخلی برادر کشی میان ساف و حماس برپا شدومجنر به جداسازی نور غزه از فلسطین از طریق اساعیل هنینه و حماس شد و بحران و فاجعه اخیر در نوار غزه جزو دستآورد همین سیاست دخالت گری از طریق حماس می باشد .
یا اینکه در بستر بازهم سیاست دفاع از پروژه ی هسته ای وتلاش برای یافتن راه عبور از بحران هسته ای بود کهسپاه پاسداران از طریق حزب الله لبنان جنگ 33 روزه با اسرائیل را تدارک دید که منجر به سرزمین سوخته شده ی لبنان شد .
درخاتمه اینکه بنابراین اگر غرب به جای ادامه ی سیاست خائنه ی تجارت خون مذاکر ه ی هسته ای غرب با رژیم تروریستی آخوندی پیرامون سیاست به حساب مهار دسترسی به سلاح هسته ای که اثر منفی برجای گذاشته است . اکنون برای مانع شدن و یا جلوگیری کرن از فاجعه ی غیر قابل پیش بینی در آینده خسارات انسانی ومادی منطقه ای وجهانیبسیار گسترده می تواند بهمراه داشته باشد. غرب می بایست مسئولانه برای تغییر دمکراتیک در ایران تلاش کند وهر چه زود تر نام مجاهدین را از لیست و گروه های تروریستی خارج کند و از طرح پیشنادی راه سوم خانم مریم رجوی حمایت و پشتیبانی کند که می گوید نه جنگ ونه مذاکره و سازش، فقط تغییر دمکرایتک ایران از سوی مردم ایران و مقاومت سازماندهی حامی اش راه حل اصولی می باشد. به خصوی اینکه برای سومین بار دادگاه اتخحادیه ی اروپا در لوگزامبورک حکم بر غیر عادلانه اتهام تروریست زدن به مجاهدین از سوی کشورهای اتحادیه اروپا و مسترد برگشت اموال دارائی مصادره شده اشان با پرداخت و تقبل هزینه داد گاه را نیز - صادر کرده است.
هوشنگ - بهداد شنبه 16 آذر ماه سال 1387
" باید بداند آنانکه باد می کارند، روزی توفان درو خواهند کرد"
گفته می شود آنانکه باد می کارند، روزی توفان درو خواهند کرد. اکنون سرمقاله نویس شیوه وزاری و ناله و شکوه از توفانی کرده است بدون آن به کاشتن باد هر گزاشاره ای داشته باشد . یعنی بدون آنکه توضیح داده و تشریح کرده باشد که در 30 ساله گذشته دولتمردان گوناگون و کنونی رژیم تروریستی آخوندی در چه کاری در استان محروم و فقیر سیستان و بلوچسان ومردمانش کرده اند و چه دستآوردی داشته اند؟
یا اینکه مگر غیر از این بوده ی می باشد که در 3 دهه گذشته روزی نبوده است که خبر مرگ و میر و محرومیت و اعدام ودار زدن از این استان مخابره و بازتاب داده نشود؟ البته که این سیاست ضد انسانی نمودی از سیاست ترسیم شده ی کلی صدور تروریسم و بنیاد گرائی به برون مرز و دخالت گری در امور داخلی سایر کشورهای منطقه به خصوص کشورهای همجوار رژیم تروریستی آخوندی می باشد . زیرا که اگر تا کنون دقت و توجه شد ه باشد کهچگونه بطور سیستماتیک دراینگونه سر مقالات پیوسته قلمزنی و تئوری پردازی سیاست داخله گرایانه در امور داخلی کشور های همجوار و منطقه شده و با تهدید و توهین کردن ادامه داشته است که مکملش دشمنی و مخالفت از روند مذاکرات صلح خاور میانه می باشد . زیراکه آن سوی سکه بحران سازی وجنگ افروزی و بی ثبات وناامن کردن منطقه است که چاشنی سیاست دفاع مسمتر و جدی از پروژه ی هسته ای و تلاش برای دسترسی به سلاح هسته ای می باشد.
البته به دلیل ساختار ارتجاعی و اصلاح و تغییر ناپذیر رژیم تروریستی آخوندی و ماهیت نامشروع و ضد مردمی بودنش که به جز اتکای ارگان های سرکوبگرانش و ایجاد فضای اختناق و رعب ووحشت و سرکوب و شکنجه و زندان و دارو اعدام در داخل کشورو صدور تروریسم و بنیاد گرائی و اقدامات تروریستی برون مرزی شانس و امکان بقا و دوام ندارد .
بنابراین سرمقاله نویس بدون بیان و اذعان کند که رژیم بربرمنش منش و تاریک اندیش نامشروع آخوندی چه تعداد از اعضا و خانواده ریگی ها در استا ن سیستان و بلوچستان در کنار سایر افرادمحروم این استان محروم را کشه یا اعدام کرده است . اما پیرامون انتقام انجام شده که با فاصله ی زمانی چند ماهه خبرش بازتاب داده شده است . همینطور بدون اشاره به اقدامات تروریستی برون مرزی که در افغانستان و پاکستان که از سوی عوامل اعزامی و دالی رژیم تروریستی انجام شده است . ولی اکنون در راستای همین سیاست دفاع از سرکوب داخلی و ترور برون مرزی خطاب به ارگان تروریستی و بد نام وزارت اطلاعات اینگونه پرسش و کرده و توصیه برطرف کردن ضعف اطلاعاتی نموده است :
خبر شهادت تمامي گروگان هاي پاسگاه سراوان به دست گروهك تروريستي عبدالمالك ريگي علاوه بر اينكه ناگوار و موجب تاثر و تاسف است از دو نظر قابل تامل نيز هست اول آنكه نيروهاي اطلاعاتي امنيتي و انتظامي ما بايد از عملكرد خود در جريان فعال شدن گروهك تروريستي عبدالمالك ريگي تاكنون ارزيابي جامع و دقيقي بعمل آورند و با مشخص نمودن نقاط قوت و ضعف خود تلاش نمايند از نقاط قوت براي توفيق در برنامه ريزي هاي آينده استفاده كنند و با شناسائي عوامل پديد آمدن نقاط ضعف براي جبران آنها اقدام نمايند. ترديدي وجود ندارد كه دستگاه هاي اطلاعاتي امنيتي و انتظامي ما موفقيت هاي زيادي در مهار تروريسم و برخورد با عناصر و عوامل ناامن كننده كشور بويژه در مناطق شرق كشور داشته اند و از اين بابت بايد از آنها قدرداني شود. با اينحال از اين دستگاه ها در نظام مقتدر جمهوري اسلامي كه علاوه بر قدرت و صلابت خود حاكميت پشتوانه مهم و كارساز مردمي را نيز در اختيار دارد انتظار بيشتري وجود دارد. واقعه تاسوكي مي بايست زنگ خطر را براي اين دستگاه ها بگونه اي به صدا درآورده باشد كه اصولا حوادثي از قبيل پاسگاه سراوان و موارد مشابه رخ ندهد. بعد از چنين وقايعي نيز از دستگاههاي اطلاعاتي امنيتي و انتظامي جمهوري اسلامي ايران اين انتظار وجود دارد كه با تدبير و كارداني لازم بتوانند مانع گسترش دامنه عوارض اين حوادث شوند.
سرمقاله نویس در ادامه یتحلیل مقاله ی خود ضمن تفکیک کردن این پرونده که آن را مر تبط به دوران ژنرال مشرف دانسته و از هم دیگر تفکیک کرده است امادر ادامه به دلیل ربوده شدن کاردار تروریست حشمت الله عطر زاده که گفته می شود اعضای القاعده مقصر ای ربودن می باشند دولت کنونی را مسئول و مقصر دانسته شده است که تناقض آشکار در تفکیک کردن و پیام ضمیمه شده دارد. اینگونه خطاب به حکومت پاکستان تحلیل و پیام داده است :
"در حسن نيت دولت فعلي اسلام آباد ترديدي نداريم ولي انتظارات ملت ايران از اين دولت در قبال حوادث ماه هاي اخير برآورده نشده است . روشن است كه دولت كنوني پاكستان مشكلاتي دارد كه موجب مي شود نتواند آنچنان كه مورد انتظار است عمل كند لكن ادامه وضعيت كنوني كه تروريست ها و نفوذي هاي سازمان هاي جاسوسي بيگانگان به راحتي در پاكستان عمل مي كنند نيز قابل قبول نيست . درست است كه ماجراي ربوده شدن كاركنان پاسگاه سراوان مربوط به خرداد ماه است و ادامه جنايات گروهك تروريستي عبدالمالك ريگي در اين زمينه كه در خاك پاكستان ادامه يافت چيزي است كه به اين دولت به ارث رسيده است ولي تلاش براي مهار اين گروهك توسط دولت كنوني انتظار بجائي است كه بي پاسخ مانده است . علاوه بر اين ربوده شدن حشمت الله عطارزاده ديپلمات ايراني و كشته شدن محافظ وي توسط تروريست ها در پيشاور در تاريخ 22 آبان گذشته در دوران حاكميت اين دولت رخ داده و تاكنون كه قريب يكماه از اين واقعه مي گذرد خبري از او دردست نيست . اينها نشان مي دهند دولت كنوني پاكستان به وظايف خود در قبال تامين امنيت اتباع ايراني در آن كشور عمل نمي كند و در زمينه مقابله با تروريسم نيز كوتاهي مي نمايد."
اما همانگونه که تا کنون بدفعات ثابت شده است که رژیم تروریستی آخوندی فقط زبان زوز یا زبان گفتان خودش رامی فهد که وقتی اینگونه مشابه اعمال و اقدامات خودش بر خورد می شودعقب می نشیند و تسلیم می شود و دستش را بر بالای سرش می برد . بنا براین زمانی هم ضعف نشان داده شده و آوانس داده شده است . شاهد بوده ایم که چگونه با تهاجم و سرعت دست به پیشروی زده است . مشابه آنچه پس از اشغل عراق در این کشور و لبنان وفلسطین رخ داد . که نظاره گر می باشیم که چگونه کشور عراق تبدیل به باتلاق مبدل شده است .. همچنین عوامل وابسته به لوطی جماران وسپاه پاسداران وسپاه قدس در عراق تا آنجا پیش رفتند که نزدیک 11 ماه عراق را تبدیل به جولانگاه و یکه تازی خود کرده وهرروز دسیسه و توطئه و اقدامات تروریستی و عملیات نتحاری و انفجاری و ناامن سازی و بر پلائی تظاهرات راه اندازی شد. آنگونه که کشور عراق به عنوان مالک خصوصی شد . همینطور اینان سخنگو ونماینده ی مردم عراق شدند اعلام دشمنی با تصویب توافقنامه ی امنیتی میان آمریکا و عراق نمودند .
یا اینکه در دفاع از پروژه ی هسته ای در فلسطین جنگ داخلی برادر کشی میان ساف و حماس برپا شدومجنر به جداسازی نور غزه از فلسطین از طریق اساعیل هنینه و حماس شد و بحران و فاجعه اخیر در نوار غزه جزو دستآورد همین سیاست دخالت گری از طریق حماس می باشد .
یا اینکه در بستر بازهم سیاست دفاع از پروژه ی هسته ای وتلاش برای یافتن راه عبور از بحران هسته ای بود کهسپاه پاسداران از طریق حزب الله لبنان جنگ 33 روزه با اسرائیل را تدارک دید که منجر به سرزمین سوخته شده ی لبنان شد .
درخاتمه اینکه بنابراین اگر غرب به جای ادامه ی سیاست خائنه ی تجارت خون مذاکر ه ی هسته ای غرب با رژیم تروریستی آخوندی پیرامون سیاست به حساب مهار دسترسی به سلاح هسته ای که اثر منفی برجای گذاشته است . اکنون برای مانع شدن و یا جلوگیری کرن از فاجعه ی غیر قابل پیش بینی در آینده خسارات انسانی ومادی منطقه ای وجهانیبسیار گسترده می تواند بهمراه داشته باشد. غرب می بایست مسئولانه برای تغییر دمکراتیک در ایران تلاش کند وهر چه زود تر نام مجاهدین را از لیست و گروه های تروریستی خارج کند و از طرح پیشنادی راه سوم خانم مریم رجوی حمایت و پشتیبانی کند که می گوید نه جنگ ونه مذاکره و سازش، فقط تغییر دمکرایتک ایران از سوی مردم ایران و مقاومت سازماندهی حامی اش راه حل اصولی می باشد. به خصوی اینکه برای سومین بار دادگاه اتخحادیه ی اروپا در لوگزامبورک حکم بر غیر عادلانه اتهام تروریست زدن به مجاهدین از سوی کشورهای اتحادیه اروپا و مسترد برگشت اموال دارائی مصادره شده اشان با پرداخت و تقبل هزینه داد گاه را نیز - صادر کرده است.
هوشنگ - بهداد شنبه 16 آذر ماه سال 1387