نقد و بررسی " يادداشت روز (مشخصات دو بازي)" روزنامه ی کیهان شنبه 23 آذر ماه سال 1387
"اخطا ر تهدید پیشنهاد دهندگان وحدت ملی که در زمین دشمن طراحی شده بازی نکنند و تا دیر نشده بازگردند، چون راهی د یگر برای شان متصور نیست"
سه دهه است که با سیاست نخ نما شده ی دشمن تراشی ودشمن بازی که فلسفه ی وجودی و ناشی از نامشروع و ضد مردمی بودن و آدرس غلط دادن رژیم تروریستی آخوندی می باشد که باز هم بر خلاف لورفتن و افشا شدگی این سیاست، به دلیل اینکه حربه ی عوامفریبی دیگری نیست باز هم تکرار می شود، به خصوص اینکه دامنه رقابت و مبارزه بدرون حوزه و میدان بازی و مانور دادن و قدرت نمائی کردن باندهای مافیائی حاکم با مغلوب رقیب دوم خردادی ها کشیده شده است که می بایست برای خاموش و نفعل کردن رقیب، به دست آویز تزریق و دیکته شده ی برنامه ریزان پشت پرده به لوطی جماران آویزان شد که تابلوی طراحی شده ی حذف رقیب و مقدمه و زمینه سازی فله ای � گله ای نامزدان نمایندگان رقیب دوم است که از سوی لوطی جماران ترسیم شد و شورای نگهبان طرح را اجرا کرد که کاربردش در برگزاری نمایش خیمه شب بازی مجلس دکوری و انتصابی هشتم بود که با بهانه دشمن شناسی و مخدوش نکردن مرز با دشمن دنبال شد که اکنون با بازسازی کردنش به عنوان بازی کردن در زمین دشمن طراحی شده در دستور کار گرفته شده است تا هم مانع از انتقاد منتقدین به عملکرد دولت شود . هم اینکه اهرم چماق وابستگی و همکاری بادشمن بیرونی آمریکا علیه ی گروه و دسته های رقیب دوم خردادی باشد تا درون جبهه ی مدعیان اصلاح طلبان به جای ائتلاف، اختلاف باشد . همچنین به منتقدین دولت مدعی اصول گرائی همچون آخوند ناطق نوری یا پاسدار انگلیسی علی لاریجانی اخطار داده شود که به سوی ایجاد ائتلاف به رقیب گرایش پیدا نکنند ودر زمین دشمن بازی نکنند و موجب دور زدن یا عبور از پاسدار گماشته چاقو کش احمدی نژاد نشوند و در نهایت منجر نیمه راه ماندن یا خنثی شدن طرح بقدرت خزیدگان پاسداران کودتاگر خاموش و خزنده نشوند .
لذا درهمین بستر است که سربازجو پاسداری که رقیب دوم خردادی ها را قبلاً بطور آشکارا هم دشمن درونی نامید وهم همکار دشمن بیرونی آمریکا معرفی اش کرد که کینه توزانه برای بازگشت بقدرت دوباره فعالیت می کند . اکنون که پیشنهاد وحدت ملی از سوی آخوند ناطق نوری داده شد که با پذیرش و همکاری پاسدار علی لاریجانی که جلسه مراسم قانون نگاری 30 ساله بر گزار شد که ابراهیم یزدی هم در این مراسم حضور داشت که رفسنجانی هم سخنرانی نمود برای اینکه زیرآب این پیشنهاد سوم وحدت ملی زده شود. طراح شان تهدید شدند که هیچ راهی به جز بازگشت به دامان باندهای مافیائی حامی پاسدار احمدی نژاد گماشته و چاقو کش ندارند . برای همین اینگونه علیه دو جریان رقیب دوم خردادی ها و منتقدان دولت اصولی گرا تحلیل و تهدید داده شده که تأکید شده راه سومی هم وجود ندارد . البته با اینگونه تهدید کردن ها ماهیت تغییر و اصلاح ناپذیر بودن رژیم تروریستی آخوندی به نمایش گذاشته شده است که برای رفع هر گونه ابهام پاسدار یادداش تروز نویس پیش مقدمه ی فضای فعالیت تبلیغات رقابت انتخاباتی ریاست جمهوری دوره ی دهم را اینگونه به تصویر کشانیده است :
"اکنون در صحنه سیاسی کشور دو نوع بازی.پروژه سیاسی هست که همه فعالان سیاسی کشور باید خیلی زود و با صراحت تمام تصمیم بگیرند که در کدام بازی قرار دارند و مایل به ایفای نقش در کدامیک از آنها هستند. تلاش برای فرار از این انتخاب استراتژیک هم هیچ فایده ای ندارد چرا که اساساً بازی.جریان سومی موجود نیست و بوجود آوردن آن هم - که برخی گروه ها و جریان ها این روزها ناشیانه به آن مشغولند- خارج از حد ظرفیت فکری و عملی مدعیان فعلی ایفای نقش جریان سوم است.�اصولگرایی انقلابی� و �اصلاح طلبی غربگرا� تیترهایی کوتاه و البته گویا برای فهم ماهیت آن دو بازی است که نمایندگان آنها اکنون در صحنه سیاست ایران رویاروی هم ایستاده اند؛ هر یک از این دو بازی مبانی، ساختار و اهداف خاص خود را دارد و اوضاع به گونه ای است که می توان گفت هر کس در بازی اول مشارکت نکند لزوماً در حال مشارکت در بازی دوم است و بی طرفی یا پیمودن راه سوم هم بیشتر تعارفی است برای پوشاندن بازی تلویحی و مخفیانه در یکی از آن دو چارچوب. وجود اختلاف جدی در مبانی و الگوهای اندیشه و عمل سیاسی، امکان هرگونه ائتلاف یا حتی هم اندیشی میان چهره های شاخص این دو بازی را از بین برده است و دقیقاً به همین دلیل است که پروژه های سیاسی مانند آنچه در روزهای اخیر وحدت ملی نامیده شده، از آنجا که مستلزم مخدوش شدن مرزهای انقلابی ماندن و روی خوش نشان دادن به غربگراها بود، نه تنها با هیچ استقبال جدی از جانب اصولگرایان مواجه نشد بلکه بسیاری از دلسوزان به سرعت از آن بوی �زمینه سازی برای نفوذ و یارگیری اصلاح طلبان درون جریان اصولگرا� یا �تلاش برای تطهیر تندروها و زدن خاکریز مشترک با دشمن در مقابل دولت اصولگرا با هدف مخدوش ساختن مرزها و گیج کردن بدنه اجتماعی� را استشمام کردند و لذا قصه شروع نشده پایان یافت. اکنون البته برخی دوستان که با تحلیل اشتباه از شرایط کشور و با نیتی که لابد باید آن را خیر دانست، به دنبال علم وحدت ملی راه افتاده بودند در حال تصحیح و تعدیل دیدگاه های خود هستند و می توان حدس زد که هرچه به خرداد 88 نزدیک تر شویم فاصله خود را با دو اردوگاه اصلی کمتر می کنند و نهایتاً قریب به اتفاق آنها �کار درست� را انجام خواهند داد. از آن سو، طراحان اصلی این پروژه وقتی که دیدند یخ داستان نگرفته و پروژه وحدت ملی به جای اینکه انسجام اصولگرایان را به هم بریزد، از جانب آنها به عنوان پروژه فریب دوم خردادی ها و حامیان پس پرده آنها تفسیر شده، و در نتیجه اصولگرایان علیه پروژه وحدت ملی متحد شده اند، با عصبانیتی قابل تشخیص سعی کردند ریشه این ایده را تحریف کنند و آن را به اصولگرایان نسبت بدهند. اینگونه رفتارها البته قابل درک است ولی در حقیقت ماجرا تغییری ایجاد نمی کند. آگاهان از پس پرده بازی های پیچیده حریف خوب می دانند که نخستین بار تلاش برای یارگیری از درون اصولگرایان علیه دولت و متحد کردن همه مخالفان وضع موجود از جانب چه کسانی آغاز شد و اکنون توسط کدام گروه ها پی گیری می شود."
سربازجو پاسدار یادداشت روز نویس بازی با واژه ها و اصطلاحات تکراری و مانور داده شده با فرمول بندی کردن را رله کرده است که تماماً بطور فرافکنی و وارونه گوئی و از موضع قدرت بیان شده است تا ضعف ها با گنده نمائی ها پوشانیده شود. پیگیری اینگونه سیاست بدون ابهام حرف اول و آخر، پیرامون چند موضوع است . پروژه ی هسته ای که حاصل سیاست خائنانه ی غرب وچوب حراج زدن ها بر منابع و ذخایر کشوراست که به محور قدرت و عظمت و ترقی و پیشرفت علمی و صنعتی و اقتصادی و پاسخ برآورده شدن نیازهای گوناگون اقتصادی و معیشتی مردم تبدیل شده است .
آزمایش موشک های دور برد سپاه پاسداران که مکمل پروژ ی هسته ای می باشد که خیلی زیاد با غلو وبزرگ نمائی به نمایش گذاشته و تبلیغ می شود تا که نشان داده شود گویا رژیم تروریستی آخوندی قدرت بر تر منطقه است . همینطور مطرح کردن جنگ 33 روزه ی حزب الله لبنان با اسرائیل که طراح آن سپاه پاسداران بود به عنوان پشتوانه ی قدرت برتر نظامی منطقه و باج گیری برای ادامه ی سیاست چانه زنی هسته ای و مانور دادن قدرت پوشالی می باشد . در صورتیکه در حقیقت اعتراف آشکار به دستیابی ابزار تهدید آمیز در راستای سیاست صدور تروریسم و بنیاد گرائی و دخالت گری علنی در ناامن سازی وبی ثبات کردن منطقه ی خاور میانه است.
همچنین سیاست تکمیلی پروژه ی هسته ای و آزمایش موشک های دور برد همایش و رزمایش و مانور های نظامی و انتظامی و بسیجی است که در مجموع وحشت از خیزش و قیام مردم ناراضی می باشد که با فضای حکومت نظامی و گسترش اختناق و رعب ووحشت و افزایش میزان اعام ها تلاش مذبوحانه می شود که فضای جامعه ی ملتهب شده و نا آرام از کنترل خارج نشود . زیرا که مسئولان رژیم تروریستی آخوندی و به خصوص برنامه ریزان کودتاگران خاموش و خزنده ضریب نارضایتی عمومی جامعه ناشی از رشد تورم و گرانی لجام گسیخته و افزایش قیمت کالا ها وفقر و بیکاری را خوب می کنند که چه میزان است و اشراف کامل دارند که اگر چنانچه غفلت در سرکوب و انقباض هر چه بیشتر نشود درنمایش خیمه شب بازی انتخابات � انتصابات ریاست جمهوری که درپیش روی می باشد، هر اغفال در سرکوبی می تواند هزینه ی بس سنگین وجبران ناپذیر در بر داشته باشد .
در خاتمه اینکه تهدید های آشکار رقیب دوم خردادی ها ودشمن درونی خواندن و تأکید کردن مبنی بر اینکه اینان به دشمن بیرونی وصل و همکار می باشند که تلاش می کنند با قبضه ی پست کرسی ریاست جمهوری دوباره بقدرت باز گردند. مهمتر اینکه ترساندن منتقدین خودی های اصول گری تحول گرا دولت تا که بهیچوجه بصورت تا کتیکی با رقیب دوم خردادی ها با پوشش وحدت ملی نزدیک نشوند .به خصوص اینکه تأکید وتهدید می شود که باید هشیار بود که در زمین طراحی شده ی دولت بازی نکنند . بنابراین اینگونه تهدید کردن و اتهام زدن ها، بدون ارتباط از ورشکستگی دولت ودر آمدن تق قول های دروغین داده شده ی پاسدار چاقو کش احمدی نژاد و روی گردان وبد بین شدن گول خوردگان به امید دریافت نان بر توی سفره های خالی نمی باشد که در نتیجه منتهی به ضربه و آسیب پذیر بودن رژیم تروریستی آخوندی شده است که باخت در نمایش خیمه شب بازی انتخابات � انتصابات ریاست جمهوری اوضاع را بحرانی تر ازاینکه هست خواهد کرد . پس می بایست که پاسدار یادداشت روز نویس به عنوان مترسک کنجشک کیش کن مزارع باغ میوه و گندم زار، شمشیر از رو بسته ی خود را از غلاف و نیام بیرون کشیده آن را برای زهر چشم گرفتن حریفان به چرخش در آورده است و همچون شمسر دامکلس پس سر رقبا نگهداشته است تا که از ترس مجبور تسلیم شوند.
هوشنگ �بهداد
شنبه 23 آذر ماه سال 1387
"اخطا ر تهدید پیشنهاد دهندگان وحدت ملی که در زمین دشمن طراحی شده بازی نکنند و تا دیر نشده بازگردند، چون راهی د یگر برای شان متصور نیست"
سه دهه است که با سیاست نخ نما شده ی دشمن تراشی ودشمن بازی که فلسفه ی وجودی و ناشی از نامشروع و ضد مردمی بودن و آدرس غلط دادن رژیم تروریستی آخوندی می باشد که باز هم بر خلاف لورفتن و افشا شدگی این سیاست، به دلیل اینکه حربه ی عوامفریبی دیگری نیست باز هم تکرار می شود، به خصوص اینکه دامنه رقابت و مبارزه بدرون حوزه و میدان بازی و مانور دادن و قدرت نمائی کردن باندهای مافیائی حاکم با مغلوب رقیب دوم خردادی ها کشیده شده است که می بایست برای خاموش و نفعل کردن رقیب، به دست آویز تزریق و دیکته شده ی برنامه ریزان پشت پرده به لوطی جماران آویزان شد که تابلوی طراحی شده ی حذف رقیب و مقدمه و زمینه سازی فله ای � گله ای نامزدان نمایندگان رقیب دوم است که از سوی لوطی جماران ترسیم شد و شورای نگهبان طرح را اجرا کرد که کاربردش در برگزاری نمایش خیمه شب بازی مجلس دکوری و انتصابی هشتم بود که با بهانه دشمن شناسی و مخدوش نکردن مرز با دشمن دنبال شد که اکنون با بازسازی کردنش به عنوان بازی کردن در زمین دشمن طراحی شده در دستور کار گرفته شده است تا هم مانع از انتقاد منتقدین به عملکرد دولت شود . هم اینکه اهرم چماق وابستگی و همکاری بادشمن بیرونی آمریکا علیه ی گروه و دسته های رقیب دوم خردادی باشد تا درون جبهه ی مدعیان اصلاح طلبان به جای ائتلاف، اختلاف باشد . همچنین به منتقدین دولت مدعی اصول گرائی همچون آخوند ناطق نوری یا پاسدار انگلیسی علی لاریجانی اخطار داده شود که به سوی ایجاد ائتلاف به رقیب گرایش پیدا نکنند ودر زمین دشمن بازی نکنند و موجب دور زدن یا عبور از پاسدار گماشته چاقو کش احمدی نژاد نشوند و در نهایت منجر نیمه راه ماندن یا خنثی شدن طرح بقدرت خزیدگان پاسداران کودتاگر خاموش و خزنده نشوند .
لذا درهمین بستر است که سربازجو پاسداری که رقیب دوم خردادی ها را قبلاً بطور آشکارا هم دشمن درونی نامید وهم همکار دشمن بیرونی آمریکا معرفی اش کرد که کینه توزانه برای بازگشت بقدرت دوباره فعالیت می کند . اکنون که پیشنهاد وحدت ملی از سوی آخوند ناطق نوری داده شد که با پذیرش و همکاری پاسدار علی لاریجانی که جلسه مراسم قانون نگاری 30 ساله بر گزار شد که ابراهیم یزدی هم در این مراسم حضور داشت که رفسنجانی هم سخنرانی نمود برای اینکه زیرآب این پیشنهاد سوم وحدت ملی زده شود. طراح شان تهدید شدند که هیچ راهی به جز بازگشت به دامان باندهای مافیائی حامی پاسدار احمدی نژاد گماشته و چاقو کش ندارند . برای همین اینگونه علیه دو جریان رقیب دوم خردادی ها و منتقدان دولت اصولی گرا تحلیل و تهدید داده شده که تأکید شده راه سومی هم وجود ندارد . البته با اینگونه تهدید کردن ها ماهیت تغییر و اصلاح ناپذیر بودن رژیم تروریستی آخوندی به نمایش گذاشته شده است که برای رفع هر گونه ابهام پاسدار یادداش تروز نویس پیش مقدمه ی فضای فعالیت تبلیغات رقابت انتخاباتی ریاست جمهوری دوره ی دهم را اینگونه به تصویر کشانیده است :
"اکنون در صحنه سیاسی کشور دو نوع بازی.پروژه سیاسی هست که همه فعالان سیاسی کشور باید خیلی زود و با صراحت تمام تصمیم بگیرند که در کدام بازی قرار دارند و مایل به ایفای نقش در کدامیک از آنها هستند. تلاش برای فرار از این انتخاب استراتژیک هم هیچ فایده ای ندارد چرا که اساساً بازی.جریان سومی موجود نیست و بوجود آوردن آن هم - که برخی گروه ها و جریان ها این روزها ناشیانه به آن مشغولند- خارج از حد ظرفیت فکری و عملی مدعیان فعلی ایفای نقش جریان سوم است.�اصولگرایی انقلابی� و �اصلاح طلبی غربگرا� تیترهایی کوتاه و البته گویا برای فهم ماهیت آن دو بازی است که نمایندگان آنها اکنون در صحنه سیاست ایران رویاروی هم ایستاده اند؛ هر یک از این دو بازی مبانی، ساختار و اهداف خاص خود را دارد و اوضاع به گونه ای است که می توان گفت هر کس در بازی اول مشارکت نکند لزوماً در حال مشارکت در بازی دوم است و بی طرفی یا پیمودن راه سوم هم بیشتر تعارفی است برای پوشاندن بازی تلویحی و مخفیانه در یکی از آن دو چارچوب. وجود اختلاف جدی در مبانی و الگوهای اندیشه و عمل سیاسی، امکان هرگونه ائتلاف یا حتی هم اندیشی میان چهره های شاخص این دو بازی را از بین برده است و دقیقاً به همین دلیل است که پروژه های سیاسی مانند آنچه در روزهای اخیر وحدت ملی نامیده شده، از آنجا که مستلزم مخدوش شدن مرزهای انقلابی ماندن و روی خوش نشان دادن به غربگراها بود، نه تنها با هیچ استقبال جدی از جانب اصولگرایان مواجه نشد بلکه بسیاری از دلسوزان به سرعت از آن بوی �زمینه سازی برای نفوذ و یارگیری اصلاح طلبان درون جریان اصولگرا� یا �تلاش برای تطهیر تندروها و زدن خاکریز مشترک با دشمن در مقابل دولت اصولگرا با هدف مخدوش ساختن مرزها و گیج کردن بدنه اجتماعی� را استشمام کردند و لذا قصه شروع نشده پایان یافت. اکنون البته برخی دوستان که با تحلیل اشتباه از شرایط کشور و با نیتی که لابد باید آن را خیر دانست، به دنبال علم وحدت ملی راه افتاده بودند در حال تصحیح و تعدیل دیدگاه های خود هستند و می توان حدس زد که هرچه به خرداد 88 نزدیک تر شویم فاصله خود را با دو اردوگاه اصلی کمتر می کنند و نهایتاً قریب به اتفاق آنها �کار درست� را انجام خواهند داد. از آن سو، طراحان اصلی این پروژه وقتی که دیدند یخ داستان نگرفته و پروژه وحدت ملی به جای اینکه انسجام اصولگرایان را به هم بریزد، از جانب آنها به عنوان پروژه فریب دوم خردادی ها و حامیان پس پرده آنها تفسیر شده، و در نتیجه اصولگرایان علیه پروژه وحدت ملی متحد شده اند، با عصبانیتی قابل تشخیص سعی کردند ریشه این ایده را تحریف کنند و آن را به اصولگرایان نسبت بدهند. اینگونه رفتارها البته قابل درک است ولی در حقیقت ماجرا تغییری ایجاد نمی کند. آگاهان از پس پرده بازی های پیچیده حریف خوب می دانند که نخستین بار تلاش برای یارگیری از درون اصولگرایان علیه دولت و متحد کردن همه مخالفان وضع موجود از جانب چه کسانی آغاز شد و اکنون توسط کدام گروه ها پی گیری می شود."
سربازجو پاسدار یادداشت روز نویس بازی با واژه ها و اصطلاحات تکراری و مانور داده شده با فرمول بندی کردن را رله کرده است که تماماً بطور فرافکنی و وارونه گوئی و از موضع قدرت بیان شده است تا ضعف ها با گنده نمائی ها پوشانیده شود. پیگیری اینگونه سیاست بدون ابهام حرف اول و آخر، پیرامون چند موضوع است . پروژه ی هسته ای که حاصل سیاست خائنانه ی غرب وچوب حراج زدن ها بر منابع و ذخایر کشوراست که به محور قدرت و عظمت و ترقی و پیشرفت علمی و صنعتی و اقتصادی و پاسخ برآورده شدن نیازهای گوناگون اقتصادی و معیشتی مردم تبدیل شده است .
آزمایش موشک های دور برد سپاه پاسداران که مکمل پروژ ی هسته ای می باشد که خیلی زیاد با غلو وبزرگ نمائی به نمایش گذاشته و تبلیغ می شود تا که نشان داده شود گویا رژیم تروریستی آخوندی قدرت بر تر منطقه است . همینطور مطرح کردن جنگ 33 روزه ی حزب الله لبنان با اسرائیل که طراح آن سپاه پاسداران بود به عنوان پشتوانه ی قدرت برتر نظامی منطقه و باج گیری برای ادامه ی سیاست چانه زنی هسته ای و مانور دادن قدرت پوشالی می باشد . در صورتیکه در حقیقت اعتراف آشکار به دستیابی ابزار تهدید آمیز در راستای سیاست صدور تروریسم و بنیاد گرائی و دخالت گری علنی در ناامن سازی وبی ثبات کردن منطقه ی خاور میانه است.
همچنین سیاست تکمیلی پروژه ی هسته ای و آزمایش موشک های دور برد همایش و رزمایش و مانور های نظامی و انتظامی و بسیجی است که در مجموع وحشت از خیزش و قیام مردم ناراضی می باشد که با فضای حکومت نظامی و گسترش اختناق و رعب ووحشت و افزایش میزان اعام ها تلاش مذبوحانه می شود که فضای جامعه ی ملتهب شده و نا آرام از کنترل خارج نشود . زیرا که مسئولان رژیم تروریستی آخوندی و به خصوص برنامه ریزان کودتاگران خاموش و خزنده ضریب نارضایتی عمومی جامعه ناشی از رشد تورم و گرانی لجام گسیخته و افزایش قیمت کالا ها وفقر و بیکاری را خوب می کنند که چه میزان است و اشراف کامل دارند که اگر چنانچه غفلت در سرکوب و انقباض هر چه بیشتر نشود درنمایش خیمه شب بازی انتخابات � انتصابات ریاست جمهوری که درپیش روی می باشد، هر اغفال در سرکوبی می تواند هزینه ی بس سنگین وجبران ناپذیر در بر داشته باشد .
در خاتمه اینکه تهدید های آشکار رقیب دوم خردادی ها ودشمن درونی خواندن و تأکید کردن مبنی بر اینکه اینان به دشمن بیرونی وصل و همکار می باشند که تلاش می کنند با قبضه ی پست کرسی ریاست جمهوری دوباره بقدرت باز گردند. مهمتر اینکه ترساندن منتقدین خودی های اصول گری تحول گرا دولت تا که بهیچوجه بصورت تا کتیکی با رقیب دوم خردادی ها با پوشش وحدت ملی نزدیک نشوند .به خصوص اینکه تأکید وتهدید می شود که باید هشیار بود که در زمین طراحی شده ی دولت بازی نکنند . بنابراین اینگونه تهدید کردن و اتهام زدن ها، بدون ارتباط از ورشکستگی دولت ودر آمدن تق قول های دروغین داده شده ی پاسدار چاقو کش احمدی نژاد و روی گردان وبد بین شدن گول خوردگان به امید دریافت نان بر توی سفره های خالی نمی باشد که در نتیجه منتهی به ضربه و آسیب پذیر بودن رژیم تروریستی آخوندی شده است که باخت در نمایش خیمه شب بازی انتخابات � انتصابات ریاست جمهوری اوضاع را بحرانی تر ازاینکه هست خواهد کرد . پس می بایست که پاسدار یادداشت روز نویس به عنوان مترسک کنجشک کیش کن مزارع باغ میوه و گندم زار، شمشیر از رو بسته ی خود را از غلاف و نیام بیرون کشیده آن را برای زهر چشم گرفتن حریفان به چرخش در آورده است و همچون شمسر دامکلس پس سر رقبا نگهداشته است تا که از ترس مجبور تسلیم شوند.
هوشنگ �بهداد
شنبه 23 آذر ماه سال 1387