نقد و بررسی " گور خود را کنده اند )يادداشت روز)" روز نامه ی کیهان چهار شنبه دیماه11 سال 1387
"اعتراف آشکار به طراحی جنگ افروزی 33 روزه حزب الله لبنان با اسرائیل و تلاش مشابه با حماس در نوار غزه در بستر اهداف خاص طراحی شده:"
مانور دادن با ابزار دین که 30 سال است تجربه شده است و آنقدر و آنگونه از آن بصورت ابزاری در راستای اهداف مشخص سرکوبگرایانه و غارتگری و جنگ افروزی و قدرت طلبی و دین فروشی سوء استفاده شده است که خیلی وقت است آویزان به آن شدن تبدیل بر ضد خودش شده است. زیرا که این شگرد لو رفته ونخ نما شده دیگر جای شک و شبهه ای در اذهان عمومی باقی نگذاشته است که چگونه منادیان و مبلغان دین فروشی از این حربه در بستر اهداف ضد انسانی و حفظ قدرت و حذف رقیب و انباشت ثروت و جنگ افروزی همچون جنگ ویرانگر نعمت است سو ء استفاده کرده اند . بنابراین بدیهیست که با آویزان به ابزار مذهب شدن معلوم است چرا اصل می بایست فدای فرع شود . یعنی نیاز و مطالبات مردم که خود مسئولین به مردم منتظر دریافت نان بر توی سفره های خالی را داده اند . در شرایطی که مردم در سخت ترین شرایط ممکنه ی طاقت فرسا به سر می برند در بست فراموش شده است و موضوع فاجعه و جنگ افروزی نوار غزه جایگزین آن شده است . یعنی مشابه ی همان دستآویز خمینی شیاد است که پس از سرکشی ام زهر ناشی از شکست خانمان بر انداز 8 ساله ی میان ایران وعراق که بدنبال بهانه می گشت بلافاصله فرصت طلبانه دست به موج سواری زد و خود را به کتاب آیات شیطانی سلان رشدی آویخت و با فتوای حکم مرگ بر ای نویسنده ی کتاب صدور بحران بیرونی تجویز کرد و در داخل کشور دست به اقدام سند محرز جنایت علیه ی بشریت زد و حکم قتل عام زندانیان سیاسی در تابستان خونین سل 68 را صادر کرد .
اکنون مشابه ی همان تجربه ی جنایت آفرین تاریخی در نوار غزه دنبال و تکرارشده است . یعنی سیاست باز تولید توبره و آخور خوری تعقیب شده است . برای اینکه جرقه و طرح توطئه ی بحران سازی و تراژدی و جنگ افروزی نواز غزه را لوطی جماران سید علی خامنه ای با رهنمود ارگان فاشیستی سپاه پاسداران زد. زیرا که طوطی لوطی جماران در خطبه ی عید فطر سال گذشته کلید این پروژه ی خونین نوار غزه را زد.

حا ل سربازجو پاسدار یادداشت روز نویس تصور کرده است که گویا با جامعه ی کوران سر و کار داردو مردم ایران نه نمی دادند که در 30 سال گذشته در ایران چه گذشته است؟ نه اینکه در جریان نمی باشند که مسئولان رژیم تروریستی آخوندی یک روز بدون سرکوب و شکنجه و زندان و اعدام و دار زدن و شلاق و سنگسار کردن و قطع اندام عمرش سپری نشده است. نه اینکه سران رژیم تروریستی پرونده ی سیاه وننگین محکومیت نقض حقوق بشر در جهان و همچنین پروده ی در آلمان به اتهام ترور مخالفین ندارند و یک رژیم نرمال و متعارف و دمکراتیک و انسان می باشد که نه نامش به عنوان محور شرارت و یاغی بین المللی و پدر خوانده ی هانی تروریست نامیده نشده است . نه سابقه ی عراق تبدیل به باتلاق کردن دارد . نه تخصص و تجربه و عملکرد تلاش برای راه اندازی جنگ 33 روزه در لینان با اسرائیل دارد که نه جنوب لبنا ن مبدل به سر زمین سوخته شد. نه اصلاً دارای سابقه ی راه اندازی جنگ داخلی در فلسطین و بردار کشی میان ساف و حماس داشته است که منجر به جدائی نوار غزه شد که اکنون به عنوان ناجی صلح طب و انسان دوست حق دارد که اشک تمساح ریزی برای ساکنان نوار غزه کند و از جنایات رژیم صهیونیستی بگوید و آن را چنین ترسیم و تشریح کند:

"امروز در پنجمین روز یورش رژیم صهیونیستی به غزه آمار شهدا لابد از مرز 400 نفر گذشته است. در چهار روز گذشته هواپیماهای جنگنده خریداری شده از آمریکا، 1.5 میلیون نفر جمعیت متراکم در منطقه ای کوچک به وسعت 362 کیلومتر مربع را زیر آتش بمب های هوشمند جدید (39-GBU)- باز هم دریافتی از آمریکا- گرفته اند. آیا کشتن 400 نفر - که بسیاری از آنان کودک بوده اند- در منطقه ای کوچک و پرجمعیت، نیاز به بمب هوشمند هم دارد؟ اما همه ماجرا این نیست. همزمان ناوچه های اسرائیل از سمت دریای مدیترانه، غزه را زیر آتش شلیک توپ و موشک های خود گرفتند و از دیروز شلیک تانک ها هم آغاز شد. نه بیمارستانی برقرار مانده و نه دارو و پانسمانی. در منطقه ای که حلقه محاصره اش به کمک دژخیمان مصری تکمیل شده، 1.5 میلیون انسان بی گناه و بی پناه را به جرم باور کردن دموکراسی و به نیابت از 1.5 میلیارد مسلمان قتل عام می کنند. افسانه اردوگاه نازی ها و اتاق دربسته گاز را شنیده اید؟ آن افسانه اکنون در مقیاسی واقعی و میلیونی در باریکه غزه به تصویر کشیده می شود. این گفته دیروز �دان هرئیل� معاون رئیس ستاد مشترک ارتش اسرائیل است که �همه چیز و همه ساختمان ها را در غزه ویران و با خاک یکسان می کنیم.�"

بالاخره اینکه تأکید سیستماتیک اهرم جنگ 33 روزه که همان نقش اشغال سفارت آمریکا در 13 آبان سال 58 در تهران را اجرا می کند که اگر چنانچه آن یکی اشغال سفارت آمریکا در تهران، در بعد داخل کشور و برای سرکوب مخالفین و منتقدین داخلی و رقیب در 3 دهه ی گذشته کار برد داشته است. ولی این یکی اهرم مترسک جنگ 33 روزه سپاه پاسداران و حزب الله لبنان با اسرائیل، نقش چماق قدرت نمائی و باج گیری منطقه ی خاور میانه ای برای سران رژیم تروریستی آخوندی داشته است . زیرا که یک روز به آن آویزان شده و از موضع برتری جوئی به عنوان چماق علیه ی اسرائیل و آمریکا و رهبران کشور های عربی مورد سو ء استفاده قرار داده است . صد البته که اثبات کننده نقش مستقیم دخالت گری سپاه پاسداران و راه اندازی جنگ 33 روزه ی حزب الله لبنان با اسرائیل است که هدف این بوده است که غائله و بحران آفرینی و جنگ افروزی نوار غزه نیز مشابه جنگ 33 روزه شود. ولی چون شرایط تغییر کرده و نکته ای مبهم از نقش برنامه ریزان طراح و هدایتگر پشت پرده ی نوار غزه پنهان نمانده است . بنابراین نوار غزه نه اینکه تبدیل به جنگ مشابه 33 روزه حزب الله نشد ، بلکه انگشت اتهام از هر به سوی جماران وبیت جماران و سپاه پاسداران روانه و شروع خواهد شد و در نهایت چیزی جز بازندگی و آبر وریزی بیشتر چهانی و طر د شدگی منطقه ای و انزوای جهانی با فشار مضاعف هسته ای برای طراح شان بهمره نخواهد داشت و ببار نخواهد آورد .

در خاتمه اینکه سربازجو پاسدار یادداشت روز نویس در ادامه ی تحلیل یادداشت روز خود لوداده است که نه اینکه بدون شک راه اندازی جنگ نوار غزه زیر سر سپاه پاسداران می باشد و ار تباط مستقیم و 100% به عبور از بحران هسته ای و دسترسیی به سلاح هسته ای دارد، بلکه اعتراف کرده و لو داده است که هدف دیگر کشتن گربه دم حجله برای زهر چشم گیری از اوباما رئیس جمهور جدید آمریکا می باشد که نه از اسرائیل و روند صلح خاورمیانه بر خلاف قول داده شده حمایت کند ونه اینکه با پروسه ی پروژه ی هسته ای رژیم تروریستی آخوندی کاری داشته باشد . از سوی دیگر هدف دیگر به شکست کشاندن روند مذاکرات صلح خاورمیانه است . به خصوص اینکه سوریه که از طریق واسطه و میانجی گری ترکیه مشغول مذاکره ی خود با اسرائیل برای باز پس گیری بلندی های جولان می باشد به این مذاکره ادامه ندهد. زیرا که نیاز به تکرار و تأکید مجدد نیست که رژیم تروریستی آخوندی یک روز بدون جنایت و ترور و رعب ووحشت و اعدام و شکنجه و شلاق و اعدام سر کوبگری داخلی و صدور تروریسم و بنیادگرائی با سیاست دخالت گری و جنگ آفرینی و ناامن کردن منطقه هرگز شانس و امکان بقا ندارد . به خصوص در شرایط کنونی که بحران زده و منزوی می باشد که تلاش همه جانبه برای دسترسی به سلاح هسته ای می کند که مجبور به بحران آفرینی وجنگ افروزی همچون نوار غزه در منطقه دارد.

هوشنگ � بهداد
چهار شنبه 11 دیماه سال 1387