نقد وبررسی " خطا کرديم (يادداشت روز)" روزنامه ی کیهان دوشنبه 25 خرداد ماه سال 1387
"گفتا ز که نالیم که از ماست که برماست. یا اینکه از که باید شکایت کرد. وقتی جزو عاملان ومقصران، خود شاکی سناریو سازمی باشد؟"
چگونه است که در این لیست کردن خطا کردن ها در یک صد و 50 سال گذشته تا حال اشاره شده که چگونه برای بیگانه جاسوسی وخیانت شده است به خیانت روحانیونی همچون شیخ فضل الله نوری و طباطبائی و بهبهانی و کاشانی و غیرو وحتی خمینی شیاد اشاره نشده که پیروان انگلیسی اش که اکنون بر ایران حاکم می باشند؟بلی چرا از اینان یادی نشده ونامی برده نشده است وبرای چه بطور عمدی از قلم افتاده اند؟
اکنون که تاکتیکی و اجباری به خیانت و کودتای ننگین سال 32 علیه شادروان دکتر مصدق و نهضت ملی کردن نفت اشاره کرده است حاصل این زد وبند آخوند کاشانی با کود تاچیان ودر بار نبود که در نهایت شرایط را هموار ساخت تا اعوان وانصار آخوند کاشانی ها و کود تا چیان ننگین سال 32 در بهمن ماه سال 57 بر اریکه ی قدرت برسند و خیلی بدتر از کودتاگران 28 مرداد ماه سال 1332 کنند؟

تاریخچه و ریشه و شجره ی خمینی شیاد چه بود وچگونه بقدرت رسید ؟ همینطور چگونه شد که یک طلبه ی منقلی گمنام که خودش در بازگوئی خاطراتش در سایت خبررسانی بازتاب پاسدار محسن رضائی گفته بود که متعلق به یک خانواده ی محروم پر جمعیت در مشهد بوده است که کل مساحت خانه 60 متر بود که اگر مهمان می آمد چون جا نبود می بایست به زیر مین همین خانه می رفتند و اعتراف کرد که بیشتر شب ها گرسنه سر با بالین می گذاشت. چگونه شد که معجزه آسا یکبتاره ولی فقیه یکشبه و رهبر کشور ام القرای جهان اسلام شد تاکه بیشماران فر زندان آزاده و دلیر ومتخصص و تحصیل کرده وآزادیخواه میهن اشغال شده در سیاه چال ها مورد بدترین شکنجه های وحشیانه ی قرون وسطائی روحی و روانی و جسمی واقع شوند وتیر باران و اعدام گردند؟ عامل و ریشه اینگونه خیانت و جنایت چه و که بوده است؟

برای چه خمینی شیاد جنگ ویرانگر و خانمان برانداز ایران و عراق را نعمت الهی نامید و 8 سال آن را با کینه ی حیوانی و انتقام کشی فردی ادامه داد که 7 سال آن اضافی بود ؟ مشوق و مبلغ این خیانت و جنایت که بود که خود یک سند محرز و انکار نا پذیر جنایت علیه بشریت است؟ زیرا که این جنگ میلیون ها نفر کشته ومجروح و موجی و ترکش خورد و آواره و پنا هنده وبی خانمان بر جای گذاشت وهزار میلیارد دار خسارات مادی واردنمود . همچنین قتل عام زندانیان سیاسی در تابستان خونین سال 67 که انتقام ناشی از شکست جنگ و سر کشی جام زهر بود این خیانت و جنایت ضد بشری و فراموش ناشدنی تاریخی را چه کسی به خمینی شیاد دیکته و تحمیل کرد؟

اگر قرار باشد که اینگونه خیانت و جنایت ها لیست شود تاریخچه هرروز و 30 ساله داردکه در مجال این نوشتار نمی باشد . فقط به عنوان مشت نمونه خروار برای افشای وارونه گوئی و تحیف گری سربازجو پاسدار یادداشت روز نویس به چند مورداشاره شد که تلاش مذبوحانه کرده است در دفاع از پاسدار گماشته احمدی نژادچاقوکش ودولت نهم جراحی وخراطی شده و برای حذف نمودن رقیب از صحنه ی رقابت نمایش خیمه شب بازی انتخابات � انتصابات ریاست جمهوری دوره ی دهم، فضا و شرایط را باز هم به سمت وسو وسود پاسدار گماشته احمدی نژاد چاقو کش بکشاند. برای همین تاریخ و وقایع گوئی را آنگونه که خود می خواهد وبه نفع باندهای مافیائی سرکوبگر و غارتگر و عوامفریب و دین فروش و خرافه پرست حاکم است بیان نموده است .

یادداشت روز نویس که جزو تیم ستادی برنامه ریزان پشت پرده یا کودتاگران خاموش و خزنده است که می خواستند با آماده و راهی کردن لوطی جماران در روز 16 آذر به دانشگاه علم و صنعت تا این روز را قبضه و مصادره کنند ، ولی به دلایل موج اعتراضات دانشجوئی و پژواک مرگ بر دیکتاتور در محیط دانشگاهی جا زدند و مجوزحضور به لوطی جماران در روز 16 آذر نداند تا که دست به نمایش هنری تهدید کردن دشمن وتشویق نمودن دوست به شیوه نشان دادن جای دوست و دشمن بزند و آن را اجرا کند . درنهایت جبران این عقب نشینی را با کپی کردن تجربه ی موش و گربه بازی پنهانی ناشی ازپیشبرد پروژه ی هسته ای دنبال کردند و لوطی جماران را بطور پنهانی وبی سر وصدا بایک هفته ی تأخیر وبدون هرگونه اطلاع و آنتنی کردن خبر وی را در جمع بسیجیان وپاسداران دانشجو نما در دانشگاه علم وصنعت فرستادند تا که لوطی جماران طوطی وار دست با از گوئی وه رله ی گفته هائی به پردازد و تکرار کند که در چند یادداشت روز های ورق پاره ی پرونده و سناریو ساز و اطلاعاتی و امنیتی و پادگانی کیهان متعلق به سر بازجو حسین شریعتمداری تهیه و تنظیم شده بود تا پس از آن و در روز بعد فرصت برای ستاد کودتا گران خاموش و خزنده و برنامه ریزان پشت پرده آمده شود تا با حربه و چماق و تکفیر وتهدید و افشاگری ما خطا کردیم وارد صحنه شود و از رقیب دوم خردادی ها و شرکایش کالبد شکافی کند . یعنی ادامه ی شیوه ی انحرافی وتحریف گرایانه ی وقایع تاریخی ابتدای نوشتاررا بسط و تعمیم دهد. یعنی با تبرئه کردن آخوندهای پیشقراول خط و خطوط فکری گذشته ی خودشان شیخ فضل الله نوری و طباطبائی و کاشانی و خمینی شیاد و صد البته با فراموشی کامل آخوندهائی که در زندان شاه با ساواک همکاری می کردند یا درود و وسپاس بر شاهنشاه گفتن از زندان آزاد شدند. تا اینکه بتواند ضمن گشودن پرونده ی غارتگری و زد وبند وخیانت های رقیب از پاسدار گماشته احمدی نژاد چاقو کش یک قهرمان ملی همردیف سالوادر آلنده و مصدق بسازد.
غافل از آنکه سربازجو پاسدار یادداشت روز نویس عصبی و بر انگیخته آنقدر قاطی کرده است که متوجه نشده است گشودن پرونده ی غارتگری رقیب همچون بر روی شاخته نشستن واز بن بریدن است. زیرا که اینان نه از سایر کرات آمده اند ونه جزو اپوزیسیون بوده اند که در یک انتخابات کاملاً آزاد و دمکراتیک توانسته باشند 8 سال با شعار عوامفریبی اصلاح طلبی در رژیم تغییر و اصلاح ناپذیر بقدرت برسند تا عمر و مشروعیت برای رژیم نامشروع و ضد مردمی بربرمنش و تاریک اندیش آخوندی تولید کنند. ضمن اینکه مگر اینان طبق قانون دست ساز رژیم تروریستی آخوندی و عبور از نظریه ا ستصوابی ارگان دست نشانده ی شورا ی نگهبان و سایر ارگان های اطلاعاتی و امنیتی عبور نکرده و مورد حمایت و تأئید لوطی جماران ظاهراً همکاره واقع نشدند که اکنون به اینان به مثابه دشمن وجاسوس و نفوذ نگریسته و برخورد شده ومتهم شدند؟ به خصوص اینکه مگر در سرکوبگری های خیابانی دانشگاهی و در جبهه ی جنگ ضد ملی و ضد میهنی 8 ساله ی ایران و عراق در کنار همدیگر هم در جنگ و هم در سرکوب گری و غارت و چپاول نبودید؟ آیا این وضعیت توافق تفاهم و شریک بودن با هم تا قبل از دوم خراد سال 76 ادامه نداشت؟

درخاتمه اینکه چند سئوال است : از جمله اینکه اکنون که اشاگری شده است، پس چه شد کهافشاگری عباس پالیز دار در دانشگاه همدان نادیده گرفته شده است که چه اسامی را افشا کرد؟ ولیدر عوض از حق دلالی نفتی آقازاده رفسنجانی با شرکت نفتی نروژ گفته می شود؟ یا چرا از اختلاس و دزدی بهزاد نبوی در پرونده پترو پارس نام برده می شود. واز چوب تاراج بر ذخایر نفتی و گازی زدن وحق پورسانت معامله گری و سکوت در یافت کردن وکیل الدوله ها گفته شده است ، اما اشاره به اختلاس پرونده 123 میلیارد تومانی مرتضی رفیقدوست نشده و گفته نشده است که وی مربوط به کدام باند و این اختلاس گری در چه سالی بود؟ یا اینکه چرا از پرونده ی اختلاس گری مبلغ 350 میلیارد تومان پاسدار گماشته احمدی نژاد چاقو کش در دوران شهر دار تهران بودنش سخنی گفته نشده است؟ همچنین چرا از پرونده ی نفتی اخوی پاسدار داود احمدی نژاد با پاسدار میلیاردی محصولی وزیر کشور تقلبی کلامی گفته نشده است؟همینطور چرا از مفقود شدن مبلغ 6 میلیارد دلار فروش نفت در در 3 ماهی که وزارتخانه ی نفت وزیر نداشت چیزی گفته نشده است که این دلارها کجا رفت؟ بالاخره اینکه چه اشکال داشت که اشاره ی کوچکی هم می شد که مبلغ اختلاف 150 میلیارد دلار ناپدید شده فروش نفت در 3سال ونیم گذشته کجا رفته است تا مشخص شود که سربازجو پاسدار یادداشت روز نویس فقط در جاده ی یکطرفه وبن بست، بطور تخته گاز با سرعت بالا گاز نداده و وترمز نبریده ودنده کننده دور و شتاب نگرفته است.
هوشنگ � بهداد
دوشنبه 25 خرداد ماه سال 1387