نقد و بررسی " بازسازي و آفت شعارزدگي" روزنامه ی جمهوری اسلامی شنبه 7 دیماه سال 1387
چاپندگی و غارتگری و دروغ و نیزنگ با دین فروشی و عوامفریبی و ارائه ی آمار و اعداد دروغین، با حربه ی شعار های بازسازی و سازندگی "
ابتدا باید پرسش کرد که باز سازی چیست و یا یعنی چه؟ و چگونه و یا برای چه می بایست باز سازی شود؟ و شعار زدگی که تبدیل آفت شده یعنی چه؟ چرا توضیح کامل داده نمی شود که این مفاهیم چیستند ؟ چرا ابزار تبلیغاتی و غارتگری شده وموجب انحراف اذهان عمومی شده اند؟ به خصوص اینکه در رژیم تروریستی آخوندی که هم دوران سازندگی معروف با سردار چاپندگی دارد .
البته نوعی دیگری از تعریف بازسازی و خود سازی هم هست که ملموس و عینی تر می باشد. بطور مثال رهبر لوطی جماران نشین پیوسته در حال باز سازی و خود سازی منقلی خود می باشد . البته که برای سایر مسئولان رژیم تروریستی آخوندی از رأس تا ذیل به فساد و تبعیض آلوده است در همه ابعاد فردی و خانوادگی و آشنایان و اطرافیان 30 است که در حال باز سازی انباشت ثروت وحساب پس انداز ای داخلی و خارجی خودشان می باشند .

اما مگر در این 3 دهه ی گذشته جزسردادن شعار های دروغین و پر طمطراق و پر زرق و برق و وارونه چیز دیگری هم انجام شده است که اکنون سر مقاله نویس پس از 30 سال متوجه شده که پس از 5 سال از زلزله ی بم با ضریب گسترده ی خسارات مادی و تلفات انسانی که بهمراه داشت و یک شهر تاریخی و توریستی با خاک یکسان شد. قرار بود ه است که این شهر با اکانات گسترده کمک های نقدی و غیر نقدی که دریافت شد، نوسازی شود و شعار ها تبدیل به آفت نشوند؟.به ویژه اینکه اکنون پس از گذشت 5 سال اشاره به حال خود رها شدن شهر تاریخی زلزله زده بم شده است که یک ونیم سال مرتبط به دولت مدعی اصلاح طلبی و بقیه مربوط به دولت مدعی اصول گرائی است که اعدای کمدی عاشق خدمتگزاری به مردم ایران دارد و هرگز هم از موضع سخنگوئی و نمایندگی ملت ایران پائین بیا نیست . بهرحال سرمقاله نویس ضمن افشا گری که از ارائه آمار دروغی وغیر واقعی در موردبازسازی شهر تاریخی بم کرده است در نهایت عملکرد مشترک دو دولت اصلاح طلب و اصول گرایان نسبت به عدم باز سازی شهر تاریخی زلزله زده وویران شده را اینگونه به تصویر کشانیده است:

"اينكه بيش از يكسال و نيم از عمر دولت هشتم و بيش از سه سال و نيم از عمر دولت نهم و مجموعا 5 سال از وقوع زلزله در بم گذشته است گزارش هاي مستند و مشاهدات عيني نشان مي دهند بازسازي ويراني هاي زلزله هنوز از حدود 30 درصد تجاوز نكرده و در اولين روزهاي ششمين سال اكنون شهر بم مجموعه ايست از مقداري ساختمان جديد و انبوه تيرآهن ها و گودال ها و البته در كنار اينها درد و رنج مردمي كه به وعده هاي زيادي دل خوش كرده بودند اما در عمل بسياري از آنها را همانند چك هاي بي محل مي بينند. مسئولان دولت هشتم وعده داده بودند كه تا پايان عمر آن دولت شهر بم را بهتر از گذشته تحويل مردم آن خواهند داد و مسئولان دولت نهم نيز وعده هاي مشابهي دادند اما افسوس كه در كشور ما وعده و شعار بي پشتوانه فراوان است!
براساس گزارش هاي عيني از بازسازي بم بيش از 50 درصد زلزله زدگان هنوز در كانكس ها زندگي مي كنند بازسازي بازار سنتي فقط 25 درصد پيشرفت داشته و بسياري از كسبه بعد از 5 سال هنوز در كانكس ها مشغول فعاليت هستند از 104 مسجد و حسينيه تخريب و ويران شده فقط 52 مورد در طرح بازسازي قرار گرفته كه 30 مورد آنها ساخته شده و بقيه نيمه تمام باقي مانده اند ارگ بم فقط 25 درصد بازسازي شده شبكه هاي آب و برق چه از نظر تكميل و چه از نظر توزيع دچار مشكل هستند.. "
فراموش نشود که سرمقاله نویس با پاک کردن صورت مسئله و مطرح کردن آفت شعار زندگی،تلاش مذبوحانه کرده است تا به زمینه ی رشد ونمو اختلاس و ارتشاء و غارتگری در رژیم تروریستی آخوندی نه پردازد که از رأس تا ذیلش را در همه سطوح فرا گرفته است که آلوده به فساد و رشوه و تبعیض می باشد که این آفت مزمن را صرفاً به آفت شعار زدگی ترکیب و تلفیق سیاسی خلاصه کرده است و افزوده برخی از مسئولان ، دیدار های نمایشی باارائه ی آمار های دروغین فرمایشی دل مشغولی برای خود و خوش باوری برای حامیان شان به وجود می آورند . برای همین است که سرمقاله نویس چون کاری با علت یابی ها ندارد. بنابراین ضرورتی هم ندیده است تا که توضیح دهد که ریشه ی شعار زدگی سیاسی که اعتراف کرده تبدیل به آفت شده کجاست؟ البته مشخص است که چرا به ریشه نمی پر دازد؟ برای اینکه اگر بطور ریشه ای بررسی کند و سر کلاف را باز کند آنگاه سرنخ اصلی نه در 5 سال گذشته و فقط در شهر بم زلزله زده وویران شده است، بلکه دامنه ی آن به سیاست و عملکرد 30 سال گذشته بر می گردد که در همه جا همچون شرایط شهر بم حاکم است . بطور مثال مگر 20 سال از آتش بس جنگ ضد ملی و ضد میهنی ایران و عراق نمی گذرد . مگر رفسنجانی روباه مکار 8 سال سردار سازندگی نبود؟مگربا تز تعدیل اقتصادی و مبارزه با ارزانی به عنوان مشکل اصلی اقتصادی وارد میدان نشد؟ مگر هنوز خاموشی و عدم آب آشامیدنی و خدمات رسانی در استان های جنگ زده به خصوص استان نفت خیز خوزستان آنگونه وجود ندارد که امسال سال خاموشی وکم آبی نامیده شد؟ زیرا که حاصل 8 ساله ی دوران موسوم به سازندگی مگر غیر از این بود که در این دوران پیدایش و رشد پدیده ی آقازاده پروری و ورود فرمانده های سپاه پاسداران و بسیج در عرصه ی فعالیت های اقتتصادی ونفتی و گازی و راه سازی و سد سازی وقوع پیوست که اکنون از طریق طراحی و اجرای کودتای خاموش و خزنده وارد قدرت اجرائی شده اند و با پیمان کاران خودشان قرار داد های 9 میلیارد دلاری با دولت منعقد می کنند. همچنین مگر اینان تسلط بر منابع اقتصادی و تأسیسات هسته ای نینداخته اند و اهداف دسترسی به سلاح هسته ای را دنبال نمی کنند؟ مگر پس از زلزله ی شهر تاریخی بم در 5 سال پیش شهر در کنترل کامل سپاه پاسداران و سایر ارگان های امنیتی و اطلاعاتی نبود؟ مگر تسلط و نظارت کامل بر کلیه های هدایا و محموله های کمکی ارسالی داخلی و خارجی به این شهر را نداشتند ؟ چرا نمی بایست اینان و مسئولان دولت ها پاسخگو باشند که چه میزان دریافت و چه میزان هزینه کرده اند و چه انجام داده اند؟

در خاتمه اینکه مگر لوطی جماران توی چنگ سپاه پاسداران نیست ؟ مگر لوطی جماران حامی و پشتیبان گماشته ی خود پاسدار چاقو کش احمدی نژاد نمی باشد ؟ بنابراین مشخص است که چرا به نام سازندگی چاپندگی می شود وبالاخره اینکه چرا آفت شعارزدگی هم ،شبیه یا آن روی سکه ی دیپلماسی صدور تروریسم و بنیاد گرائی و داخلت گرائی در امور داخلی سایر کشورها می باشد . زیرا که رژیم تروریستی آخوندی بدون پیگیری آن امکان بقا ندارد.

هوشنگ � بهداد
شنبه 7 دیماه سال 1387