نقد و بررسی : (يادداشت روز)دروغ نامه ی کیهان " طوفان وزيدن گرفت "
"گفته می شود معلمی مشکل تلفظ " الف " داشت و آن را "انف "بیان می کرد .موقع تدریس به دانش آموزان می گفت " انف " و وقتی از دانش آموزان تکرار آن را می خواست .دانش آموزان جواب می دادند " انف " تا جایی که معلم عصبی می شد ومی گفت می گویم "انف " شما بگویید " انف " ونگویید "انف " برای اینکه بیچاره نمی دانست که مشکل از خودش می باشد ونه دانش آموزان . اکنون داستان رژیم فاشیستی مذهبی کودتایی نا متعارف حاکم بر ایران است . چون با بی خیال شدن رشد روز افزون تورم وگرانی وفقر وبی توجه به رشد واردات که موجب تعطیلی کارخانه ها وواحدهای تولیدی وصنعتی شد ه است که منتهی به تجمع اعتراضی کار گران اخراج شده یا به تعویق افتادن دستمزد نا چیزشان افتاده است . ولی حاکمان ومسئولان با افزایش خفقان وسانسور و ضرب وشتم و احضار وبازداشت وشکنجه وشلاق واعتراف گیری وصدور احکام زندان وقصاص وقطع اندام واعدام تلاش می کنند تا فضای انفجاری جامعه کنترل شود و مترادف این اقدام ترجیح بند تکراری نوحه ی پروژه ی هسته ای است که همه جا خواننده می شود.در صورتی اکثر مردم ایران نمی دانند این پروژه چیست وکار بردش برای چیست؟"
"گفته می شود معلمی مشکل تلفظ " الف " داشت و آن را "انف "بیان می کرد .موقع تدریس به دانش آموزان می گفت " انف " و وقتی از دانش آموزان تکرار آن را می خواست .دانش آموزان جواب می دادند " انف " تا جایی که معلم عصبی می شد ومی گفت می گویم "انف " شما بگویید " انف " ونگویید "انف " برای اینکه بیچاره نمی دانست که مشکل از خودش می باشد ونه دانش آموزان . اکنون داستان رژیم فاشیستی مذهبی کودتایی نا متعارف حاکم بر ایران است . چون با بی خیال شدن رشد روز افزون تورم وگرانی وفقر وبی توجه به رشد واردات که موجب تعطیلی کارخانه ها وواحدهای تولیدی وصنعتی شد ه است که منتهی به تجمع اعتراضی کار گران اخراج شده یا به تعویق افتادن دستمزد نا چیزشان افتاده است . ولی حاکمان ومسئولان با افزایش خفقان وسانسور و ضرب وشتم و احضار وبازداشت وشکنجه وشلاق واعتراف گیری وصدور احکام زندان وقصاص وقطع اندام واعدام تلاش می کنند تا فضای انفجاری جامعه کنترل شود و مترادف این اقدام ترجیح بند تکراری نوحه ی پروژه ی هسته ای است که همه جا خواننده می شود.در صورتی اکثر مردم ایران نمی دانند این پروژه چیست وکار بردش برای چیست؟"
گفته می
شود معلمی مشکل تلفظ " الف " داشت و آن را "انف "بیان می کرد .موقع تدریس به
دانش آموزان می گفت " انف " و وقتی از دانش آموزان تکرار آن را می خواست
.دانش آموزان جواب می دادند " انف " تا جایی که معلم عصبی می شد ومی گفت می گویم "انف " شما بگویید " انف " ونگویید "انف " برای اینکه بیچاره نمی
دانست که مشکل از خودش می باشد ونه دانش آموزان . اکنون داستان رژیم فاشیستی مذهبی
کودتایی نا متعارف حاکم بر ایران است . چون با بی خیال شدن رشد روز افزون تورم
وگرانی وفقر وبی توجه به رشد واردات که موجب تعطیلی کارخانه ها وواحدهای تولیدی وصنعتی
شد ه است که منتهی به تجمع اعتراضی کار
گران اخراج شده یا به تعویق افتادن دستمزد نا چیزشان افتاده است . ولی حاکمان
ومسئولان با افزایش خفقان وسانسور و ضرب وشتم
و احضار وبازداشت وشکنجه وشلاق واعتراف گیری وصدور احکام زندان وقصاص وقطع
اندام واعدام تلاش می کنند تا فضای انفجاری
جامعه کنترل شود و مترادف این اقدام ترجیح
بند تکراری نوحه ی پروژه ی هسته ای است که همه جا خواننده می شود.در صورتی اکثر
مردم ایران نمی دانند این پروژه چیست وکار بردش برای چیست؟ چون تا کنون نه در خدمت
مردم ونه منافع ملی کشور نبوده است ، بلکه
موجب هم اختصاص دادن بودجه ی خزانه ی دولت شده و بطور مستمر آن را بلعیده است . همینطور موجب
تحریم ها وافزایش تورم وگرانی شده است . از طرف دیگر سبب انزوای منطقه ای و جهانی رژیم فاشیستی مذهبی کودتایی ونا متعارف
شده است. بهر حال چون انتهای هدف این پروژه باید تبدیل به بمب اتمی شود تا نقش
باج گیری بیرونی و پشتوانه تضمین داخلی
گردد. از سوی دیگر این پروژه برای کودتا
گران نا مشروع تبدیل به اهرم چماق موازی ولی وقیح منفور ونامشروع علی خائنه ای شده
است که همکاره وبدون پاسخگوی می باشد. چون این دو ، محور و رأس همه موضوعات ونقل
اول وآخر هر محفل وانجمن ونهاد وبلندگو وتریبونی شده اند. بهمین دلیل است که قلم زن عضو حزب الله و هم
لهجه پاسدار شکنجه گر وسربازجو شریعتمداری و یادداشت روز نویس پیرامون پرونده هسته ای با شامورتی بازی پاسداری و سفسطه گری حوزوی
و اشک تمساح ریزی ولی وقیح گونه تلاش کرده
وانمود کند که هدف پروژه ی هسته ای نه نظامی که برای درمان 850 هزار بیمار سرطانی
می باشد. مهمتر اینکه رادیو داروها که در این مورد تولید می شود هزینه ی آن 10
برابر کمتر از وارداتی است . جالب تر اینکه ایران دعی شده ک به زودی تبدیل به یک
کشور صادر کنندگان تولیدی چنین دارویی خواهد شد و این ادعای سفسطه ومعجزه گری حوزوی قم را این چنین برایش تبلیغات و قلم فرسایی کرده است:
"ديروز
يك روز طوفاني در تاريخ پرونده هسته اي ايران بود. ايران چند ضربه كاري پي در پي
به دشمنان غربي خود وارد كرد، ضرباتي كه بي گمان هيچ تحليلگر يا سازمان اطلاعاتي
آن را پيش بيني نكرده بود. در گام اول ايران اعلام كرد كه مجتمع هاي سوخت 20 درصد براي
راكتور تهران را به طور كاملا بومي توليد كرده و اولين مجتمع از اين نوع را در قلب
راكتور تهران جاي گذاري كرد.خبر دوم اين بود كه ايران نسل جديدتري از ماشين هاي سانتريفيوژ
را توليد كرده كه در قياس با نسل هاي قبلي در واقع نسل چهارم محسوب مي شود و قدرت
تفكيك آن 3 برابر نسل اولي است كه اكنون به عنوان ماشين استاندارد در تاسيسات غني
سازي ايران استفاده مي شود.سومين خبر اين بود كه ايران تعداد ماشين هاي سانتريفيوژ در
تاسيسات غني سازي خود را به نحو قابل توجهي افزايش داده است.چهارمين خبر كه به نحو كاملا غير منتظره اي منتشر شد و براي
مدتي تمام منابع غربي را در شوك فرو برد اين بود كه ايران تقريبا به طور ناگهاني
اعلام كرد 6 كشور اروپايي وارد كننده نفت از ايران در آستانه قطع دريافت نفت قرار
دارند مگر اينكه در رويه خود اصلاحاتي اساسي به عمل بياورند.و آخر از همه، سعيد جليلي دبير شوراي عالي امنيت ملي ايران به
كاترين اشتون رئيس تيم مذاكره 1+5 با ايران نامه اي نوشت و اعلام كرد كه ايران
آماده است مذاكرات با 1+5 را در اولين فرصت ممكن از سر بگيرد.اعلام توليد بومي سوخت راكتور تهران يك دستاورد فني بسيار گرانقيمت است.
روزي كه مذاكرات وين در اكتبر 2009 ميان ايران و گروه وين (فرانسه، آمريكا و
روسيه) متوقف شد، گلن ديويس سفير آمريكا در آژانس بين المللي انرژي اتمي و نماينده
اين كشور در مذاكرات وين به صراحت اعلام كرد حال كه ايران مكانيسم مبادله را براي
تامين سوخت راكتور تهران نمي پذيرد، بايد مطمئن باشد كه خود به تنهايي قادر به
توليد سوخت اين راكتور نخواهد بود. در واقع
كاملا روشن بود كه غربي ها اميد فراوان دارند كه بتوانند با گروگان گرفتن سرنوشت 850 هزار بيمار سرطاني در ايران پس از پايان يافتن سوخت
راكتور و توقف توليد راديو داروها، ايران را وادار به كوتاه آمدن در مقابل درخواست
خود براي مبادله مواد هسته اي و نهايتا تعليق غني سازي اورانيوم كنند. نكته جالب تر اين است كه قيمت تمام شده راديوداروهايي كه ايران
در راكتور تهران توليد مي كند گاه تا 10 برابر كمتر از نمونه هاي مشابه خارجي است
و بنابراين ايران به زودي خواهد توانست به يك صادر كننده عمده راديو دارو حداقل در
ميان كشورهاي منطقه تبديل شود. .توليد نسل جديد ماشين هاي سانتريفيوژ هم يك خبر راهبردي است. ايران نسل
جديد ماشين ها را در حالي توليد كرده است كه از حيث تامين قطعات لازم براي توليد
سانتريفيوژها در تحريم كامل قرار دارد و اين تحريم ها آنچنان سخت گيرانه است كه
تمامي استانداردهاي مندرج در اساسنامه آژانس را درباره ضرورت تسهيل همكاري هاي صلح
آميز ميان كشورها نفي مي كند. با اين حال، ايران موفق شده يك سانتريفيوژ با طراحي
كاملا بومي، و قطعات و ساختاري كاملا متفاوت از آنچه در نمونه هاي خارجي وجود دارد
را به طور انبوه توليد كند. معناي اين
دستاورد فني در ساده ترين بيان ممكن آن است كه اولا بازدهي و بهره وري تاسيسات غني
سازي ايران به هر ميزان كه ماشين هاي قبلي با ماشين هاي جديد جايگزين شود افزايش
خواهد يافت، ثانيا تاسيسات هسته اي ايران مي توان حداقل تا يك سوم ابعاد فعلي كوچك
شود، ثالثا با افزايش كارايي ماشين ها حجم توليد مواد غني شده افزايش خواهد يافت و
ضايعات و دورريز فرآيند كاهش خواهد يافت بنابراين ايران مي توان در زمان كمتر
محصولي با كيفيت و حجم بيشتر توليد كند. روشن است كه تحقق همزمان همه اين تحولات
در تاسيسات غني سازي ايران به معناي يك انقلاب همه جانبه است. تاسيساتي كه غربي ها
مي گفتند روز به روز در حال كاهش كارايي است و با سر هم كردن رمان هاي علمي تخيلي
درباره موضوعاتي مانند استاكس نت از كند شدن كار در آن خبر مي دادند اكنون در
آستانه يك جهش عظيم است و به زودي در وضعيتي قرار خواهد گرفت، هم از نقطه غير قابل
بازگشت عبور مي كند و هم وارد منطقه مصونيت خواهد شد"
عجیب اینکه قلم زن عضو حزب ویادداشت روز نویس
بدون آنکه بگوید که چگونه وی متخصص حرفه ای هسته وکارشناس نفتی شده است و
برای چه به جای حضور در این مراکز ترجیح داده است که یادداشت روز نویس شود تا که افتخار همکاری با عنصر پلید و رذل و بد نام پرونده
ساز و سربازجو وشکنجه گر داشته باشد.تا که
بتواند با ترفند ز ریش بریدن وپیوند سبیل زدن دفاع از پروژه ی هسته ای وتحریم ها کند البته بدون توجه به اعتراف علی خائنه ای که در خطبه ی نمازجمعه
تهران گفت تحریم ها درد آور وفلج کننده است. ولی وی مدعی است که تحریم ها نه اثر
نداشته که موجب ابتکار وخلاقیت در رشد
دانش بومی و اهداف پروژه ی هسته ای شده
است .همچنین تحریم ها موجب پیش دستی قطع صدور نفت به اروپا از سوی وزارت نفت شده است که وزیر آن یک پاسدار می باشد و این واکنش تحریم فروش نفت به اروپا كه همگام با
فعال شدن نسل جديد ماشين هاي سانتريفيوژ و
تاسيسات فردو است که در حال بهره برداري
است اینگونه خانم کاترین اشتون را وادار
کرد تا که موافقت با ادامه ی مذاکرات هسته ای با شرایط جدید ونه شرط و شروط قبلی
را به پذیرد:
"اما
درباره قطع صادرات نفت به اروپا موضوع بسيار مهم تر است. روز اولي كه صهيونيست ها
ايده قطع خريد نفت از ايران را در دامن اروپا و آمريكا گذاشتند تحليلشان اين بود
كه اين امر به سرعت ايران را در موقعيتي قرار خواهد داد كه مجبور شود ميان بقاي
نظام و تداوم سياست هاي هسته اي اش، يكي را انتخاب كند. تصور آمريكايي ها و
اروپايي ها در عين حال اين هم بود كه با قرار دادن يك دوره مهلت 6 ماهه مي توانند
اولا؛ فشارها و اعتراض هاي داخلي را در ايران احيا كنند و ثانيا؛ با اعمال تدريجي
تحريم اول جلوي وارد شدن شوك به بازار جهاني نفت را بگيرند و ثالثا؛ جايگزين هايي
براي تامين نفت خود بيابند. در واقع غرب تصور مي كرد اينجا انتهاي كار است و ايران
هم قادر به يافتن هيچ راه حل يا نشان دادن واكنش متناسبي نخواهد شد. بدون شك چيزي
كه آمريكايي ها و اروپايي ها حتي به آن فكر هم نمي كردند اين بود كه ايران تصميم
بگيرد خود درباره قطع صادرات نفت پيش دستي كرده و اروپا را در حالي كه پيكر ضعيفش
زير بار بحران اقتصادي در حال له شدن است، سرماي شديد آن را فرا گرفته و هيچ
جايگزيني هم براي خريد نفت با شرايط مناسب پيدا نكرده در مخمصه اي تاريخي و بي
سابقه قرار بدهد. پيشنهاد آغاز مذاكرات در حالي كه ايران سوخت
رآكتور تهران را توليد كرده دقيقا به اين معناست كه مذاكرات ديگر نمي تواند از
همان جايي از سر گرفته شود كه در استانبول پايان يافته بود. آغاز مذاكرات در
شرايطي كه نسل جديد ماشين هاي سانتريفيوژ و تاسيسات فردو در حال بهره برداري است
به معناي كاهش اساسي توان غرب براي استفاده از ادبيات تهديد در مقابل ايران است
ضمن اينكه به همه كشورهاي مخالف تشديد فشارها و تحريم ها اين پيام را خواهد داد كه
بايد در مخالفت خود جدي تر باشند چرا كه تحريم و فشار نه فقط ايران را متوقف نمي
كند بلكه مي تواند با افزايش سرعت و عمق برنامه هسته اي ايران آنها را با غافلگيري
هاي بزرگتري هم در آينده مواجه سازد. و مهم تر از همه، رفتن پاي ميز مذاكره هنگامي
كه ايران در قطع صادرات نفت به اروپا پيش دستي كرده است مهم ترين اهرم مذاكراتي
اشتون را از وي خواهد گرفت. ترديدي نيست كه
كاترين اشتون و اعضاي گروه 1+5 قصد داشتند در مذاكرات آينده ايران را تهديد كنند
كه يا با درخواست هاي آنها موافقت مي كند يا اينكه تحريم نفتي ايران از سوي
اتحاديه اروپا حتما در ماه ژوئن 2012 اعمال خواهد شد. حالا خانم اشتون چه چيزي
براي تهديد ايران در اختيار خواهد داشت؟بن بست
راهبردي و در نتيجه فاجعه مذاكراتي كه مجموعه تحولات روز 26 بهمن به غرب تحميل كرد
جاي بحث هايي بسيار عميق تر از اين دارد اما يك نكته در هر حال جان كلام است: تلاش
خصمانه براي تغيير محاسبات ايران جز اينكه به تعديل ذليلانه خط قرمزهاي غرب ختم
شود، هيچ نتيجه ديگري نخواهد داشت"
در خاتمه
اینکه با همه لغز ورجز خوانی و گرد وخاک
هسته ای کیادداشت روز نویس بر پا کرده در نهایت فاش ساخته است که اعلام رشد 20% غنی
سازی اورانیوم که چاشنی اقدام از موضع به
فرار به جلو اعلام صدور نفت به 6 کشور اروپایی که اقدام واکنشی مقابل تحریم نفتی اروپا می باشد
همچنین نامه پرانی ولابه والتماس پاسدار
ترکشی و موجی سعید جلیلی و وزیر ترور وجاسوسی عراقی علی اکبر صالحی که به
خانم کارترین اشتون شده تا موافقت با که
ادامه ی مذاکرات وقت کشی هسته ای شود و موش وبازی با زهم از سر گرفته شود تا پیش مقدمه تبلیغات نمایش
خیمه شب 12 اسفند شود . همچنین موجب انحراف اذهان عمومی از اتهامات وارده محور
عملیات تروریستی در گرجستان وهند وتایلند علیه ی اسراییل شود که به حاکمان ایران
نسبت داده شده است . بهر حال مقابل ادعای دانش بومی هسته ای که برای درمان بیماران
سرطانی شده است. گیرم که این ادعای وازونه و غیر واقعی درست باشد .چرا حاکمان
ایران باید بدون توجه به سرنوشت 80 میلیون ایرانی دیگر باشند و برآورده کردن نیاز ومطالبات شان را فراموش نمایند و سرمایه کشور را اختصاص به
پروژه ی هسته ای دهند تا به زعم یادداشت روز نویس بیماران سر طانی با هاش مداوذ شوند. در صورتیکه
خیلی وقت است که هشدار داده می شود ترکیب مشتقات بنزین تولید داخلی سر طان زا می
باشد وگوش مسئولی به این هشدار توجهی نمی کند . همچنین موازی آن روزانه تعداد
بیشماری از شهروندان تهرانی بدلیل آلودگی هوا جان می بازند که اگر چنانچه حاکمان
ومسئولان هسته ای احساس مسئولیت نسبت به
جان بیماران سر طانی می کنند .می بایست به فکر تقویت بهداشت ودر مان وتغذیه وسلامت بقیه باشند
تا مبتلا به بیماری سرطان واعتیاد وایدز و امثالهم نشوند؟!
هوشنگ بهداد
دروغ نامه ی کیهان 5
شنبه 27 بهمن ماه سال 1390
طوفان
وزيدن گرفت (يادداشت روز)