دو طنز تاریخ انقلاب، آنطور که هاشمی، روحانی و
جزایری دوست دارند وهفتخند خانواده هاشمی کشاورزی میکنند. 1 اسفند 90
این دو طنز مرتبط بهم است که در سایت رجا نیوز بازتاب داده شده وچند هدفه است
.چونکه این ارگان تبلیغاتی نیروهای امنیتی واطلاعاتی
واخراجی های دولت که مدتی است معروف به جبهه پایداری مدعیان اصول
گرایی شده اند . طنز نویس تلاش کرده چند هدف موازی بهم علیه ی منتقدان و رقبا علیه
ی باند خودش را دنبال نماید . چون محتوای
طنز ها طوریست که علیه ی رفسنجانی و
فرزندانش وحسن روحانی تهیه وتنظیم شده است. البته کروبی وموسوی و مطهری و کاتوزیان وجوانفکر و حتی
گلشیفته فراهانی وبرهنه شدن وی را نیز در
بر می گیرد . بدون شک بی ربط به جنگ قدرت
وثروت واختلافات و رقابت های مرتبط به بازار مکاره 12 اسفند ندارد .همچنین به موضع لرزان جایگاه رفسنجانی در رأس مجمع
مصلحت نظام و دانشگاه آزاد هم مربوط می
شود . البته ارتباط به دادگاه نمایشی
وفرمایشی متهمان اختلاس 3 هزار میلیارد تومان بانکی دارد .چونکه برای قسر در نرفتن رفسنجانی و خاتمی
و کروبی و روحانی گریز به شهرام جزایری و بستنی فروش بودنش و دادگاه 49 میلیاردی وی زده شده
است. همانطوری که گفته شد در ادامه ی نیش و کنایه به کروبی وخاتمی و روحانی
موسوی زدن یقه ی علی مطهری و کاتوزیان هم گرفته شده سپس به سراغ علی اکبر جوانفکر رفته است که
چرا 11 روز خانه نشین شدن پاسدار گماشته احمدی نژاد را تبرئه کرده است؟ برای همین طنز نویس تلاش کرده است تا که دست به
عملیات پیدا کردن پرتقال فروش بزند . برای این تلاش
نموده تا طرح پیشنهادی به مسئولین سازمان
پشم و شیشه صدا و سیما تقدیم کند که بقول
وی اینجوری مستند بسازند و تاریخ انقلاب را روایت کنند تا به کسی برنخورد: بهر
حال پیرامون خانواده رفسنجانی که ستون انقلاب نامیده می شود روایت کرده که یک خاندان بود که حدود 30 سال پیش تصمیم
گرفت انقلاب کند و پدر پهلوی را در بیاورد . اما از آنجا که خیلی مردمدار بود.
تصمیم گرفت مردم را هم در این کار بازی دهد تا آنها هم بعدها بتوانند در این ایام
شادی کنند، سرود بخوانند، شیرینی بخورند و کلی به خودشان ببالند! همچنین این
خاندان از آنجا که میدانست پول چرک کف دست است، پس در نظافت مردم و بهداشت عمومی جامعه کوشید . حتی
چرخهایی را از خارج وارد کرد که چرخ های توسعه و تعدیل نام داشت و مردم با رفتن زیر آن کلاً تر
و تمیز می شدند سپس تبدیل به دستگاه پول شویی شد! در ادامه
ی ریشخند گرفتن خاندان رفسنجانی برای دفاع کردن ازاهداف هسته ای حسن روحانی را تمسخر ودراز کرده و گفته است که اتفاقا یکی از کسانی
که با این خاندان ارتباط داشت و هنوز هم در دم و دستگاه آنها دارد به صورت
استراتژیکی تحقیق میکند، کسی است که یک زمانی مسئول امور هسته ای بود. از قضا این
بنده خدا هم خیلی به فکر مردم بود و هر وقت میوه میخورد به این فکر میکرد که
خدایا، تا کی باید هسته این میوه ها بره زیر دندون مردم و اونها رو اذیت کنه؟ همین
هم موجب شد تا او همیشه دنبال راه حلی باشد تا مردم رو از این وضع نجات بدهد. تازه
او خبر نداشت بعضی مردم حتی هسته میوه هایی مثل موز و خیار رو هم میخورند وگرنه
خیلی بیشتر ناراحت میشد. همین هم موجب شد كه این مرد دلسوز به فکر از
بین بردن هسته ها یبفتد و برای شروع به سراغ صنعت هسته ای برود. او به این فکر میکرد
که وای به روزی که برق هم هسته داشته باشه و بره زیر دندون مردم! بنابراین صنعت
هسته ای تعلیق شد. او این کار را کرد تا با تعلیق شدن برنامه های هسته ای بتونه از
پشت بره سراغ برق و درست زمانی که اون تعلیقه، هسته اش رو در بیاره؛ آخه میدونید
که برق اگر تعلیق نباشه، آدم رو میگیره و نمیشه هسته اش رو درآورد. اما در مورد شهرام جزایری که
به کروبی وصلش کرده گفته است یکی دیگه از افرادی که متأسفانه مظلوم واقع شده و کلی
درباره اش تاریخ رو تحریف کردند یه بستنی فروش خرده پاست. البته این خرده پا که
میگم یعنی اینکه الان خرده پا شده وگرنه تو دوره زمونه خودش کلی برو بیا داشته ها.
مثلا این بنده خدا با چرخ دستی بستنی فروشیاش می رفته تو مجلس و به شیخی که رییس
مجلس بوده 300 میلیون تومان بستنی میداده؛ اون بنده خدا هم بستنی ها رو بر میداشته
و بین مستمندان پخش میکرده. این شیخ آنقدر مشغول بستنی گرفتن و پخش کردن بوده که
اصلا حواسش نمیشه که "دول الخلیج العربیة" یعنی چی و جلوی کلی آدم سوتی
میده. اما اینجا قرار بود تاریخ اون بستنی فروش رو بگیم ولی چه کار کنیم که
تاریخ اون شیخ خوشمزه تره! خلاصه بستنی فروش تاریخ ما بعد از مدتی کار و کاسبیاش
کساد میشه و چرخش رو به جرم توزیع بستنی آلوده توقیف میکنند. روزگار بلایی به سر این بنده خدا میاره و کارش به
جایی میرسه که تو زندان بهش میگن آفتابه دزد! آخه چند سال بعد خبر میرسه که یه یارو با «خاور»
بستنی آلوده توزیع میکرده، یه چرخ ناقابل که چیزی نیست! بالاخره اینکه
طنز نویس گوشزد به خانه نشینی با پاسدار
گماشته احمدی نژاد و جوانفکر کرده که تاکید کرده این کار کاملا هوشمندانه بوده است
تا اینکه رسیده به ادعای آقازاده
محسن که گفته خانواده هاشمی کشاورزی میکند افزوده محسن هاشمی
در مصاحبه با یک روزنامه فرموده اند که عمده درآمد خانواده هاشمی از کشاورزی است.
در این مورد حرف بسیار است اما فقط بنده در اینجا به برخی از کارهایی که در
کشاورزی مرسوم است، اشاره میکنم:کشاورزها معمولاً زمین را شخم می زنند و بعد دانه
می پاشند. البته آنها معمولا برای اینکار گاوآهن را می بندند به موجود دیگری تا
زمینشان را شخم بزند. آنها همچنین تعدادی مترسک هم علم میکنند تا کسی به املاکشان
نزدیک نشود و یه وقت دانههایشان را نخورد. آنها ضمنا شبها را برای آبیاری
انتخاب میکنند تا هم هوا خنک باشد، هم اینکه کسی آنها را نبیند. نکته دیگر اینکه
کشاورزان معمولا شش ماه سر زمین خودشان کار میکنند و شش ماه دیگر را میروند در شهر و یا حتی
کشور دیگر (شما فرض کن مثلاً انگلیس!) برای کارهایی مثل سرکشی!........
طنز/ تاریخ انقلاب، آنطور
که هاشمی، روحانی و جزایری دوست دارند
طنز- محمد رضا شهبازي: خاندان معظم هاشمی به مستند صراط اعتراض کرده اند. همچنین شهرام
جزایری و حسن روحانی نیز به این برنامه معترض شده اند که لازم است تاکید کنیم این
اعتراضات در نامه های جداگانه بوده که اگرچه موجب اسراف کاغذ است اما نشان میدهد
که تلاقی این اعتراضها کاملا اتفاقی بوده است. ما ضمن اینکه شما را با عملیات پیدا کردن پرتقال
فروش تنها میگذاریم، یک طرح پیشنهادی را هم به مسئولین صدا و سیما تقدیم میکنیم
تا از این پس اینجوری مستند بسازند و تاریخ انقلاب را روایت کنند تا به کسی
برنخورد: یکی از پسران این خاندان مشغول به
"پولشویی" شد همین پسر خانواده چندی بعد وقتی خیالش از بهداشت عمومی
راحت شد، به فکر سطح علمی مردم افتاده و برای سرکشی به شعبه های دانشگاه آزاد رفت
خارج و حتی تق و لق بودن مدیریت این دانشگاه هم موجب نشده است تا او ذره ای در
انجام وظیغه اش خلل وارد شود و کارش را ول کند و برگردد؛ هی سرکشی میکند، هی
سرکشی میکند، الان دو سال است که دارد هی سرکشی میکند لامصب! 1یک خاندان بود که
حدود 30 سال پیش تصمیم گرفت انقلاب کند و پدر پهلوی را در بیاورد اما از آنجا که
خیلی مردمدار بود تصمیم گرفت مردم را هم در این کار بازی دهد تا آنها هم بعدها
بتوانند در این ایام شادی کنند، سرود بخوانند، شیرینی بخورند و کلی به خودشان
ببالند! همچنین این خاندان از آنجا که میدانست پول چرک کف دست است، در نظافت مردم
و بهداشت عمومی جامعه کوشید و حتی چرخهایی را از خارج وارد کرد که چرخ های توسعه
نام داشت و مردم با رفتن زیر آن کلاً تر و تمیز می شدند! بعدها یکی از پسران این خانواده که او هم به تمیزی
خیلی اهمیت می داد، تصمیم گرفت مشکل را از ریشه حل کند و بهجای تمیز کردن مردم،
پول را تمیز کند تا هی کف دست مردم چرک نشود. او اینکار را در جایی که قرار بود
سوخت را به صورت بهینه ای بسازد، انجام داد و به "پولشویی" مشغول شد. اما واسه اینکه ریا نشود، اصلا راضی نبود که این
خدمات رسانه ای شود، بهخاطر همین، دوستانش گفتند: «چه دوره زمونه ای شده، برای
اینکه اجر خدمات این بنده خدا را از بین ببرند، برداشتند سر یکی را کردند تو کاسهي
توالت فرنگی تا مجبور شود از طرف این پسر خانواده ریا کند.»همین پسر
خانواده چندی بعد وقتی خیالش از بهداشت عمومی راحت شد، به فکر سطح علمی مردم
افتاده و برای سرکشی به شعبه های دانشگاه آزاد رفت خارج و حتی تق و لق بودن مدیریت
این دانشگاه هم موجب نشده است تا او ذره ای در انجام وظیغه اش خلل وارد شود و کارش
را ول کند و برگردد؛ هی سرکشی میکند، هی سرکشی میکند، الان دو سال است که دارد
هی سرکشی میکند لامصب! 2.اتفاقا یکی از کسانی که با این خاندان ارتباط داشت و هنوز هم در دم
و دستگاه آنها دارد به صورت استراتژیکی تحقیق میکند، کسی است که یک زمانی مسئول
امور هسته ای بود. از قضا این بنده خدا هم خیلی به فکر مردم بود و هر وقت میوه میخورد
به این فکر میکرد که خدایا، تا کی باید هسته این میوه ها بره زیر دندون مردم و
اونها رو اذیت کنه؟ همین هم موجب شد تا او همیشه دنبال راه حلی باشد تا مردم رو از
این وضع نجات بدهد. تازه او خبر نداشت بعضی مردم حتی هسته میوه هایی مثل موز و
خیار رو هم میخورند وگرنه خیلی بیشتر ناراحت میشد. همین هم موجب
شد كه این مرد دلسوز به فکر از بین بردن هسته ها یبفتد و برای شروع به
سراغ صنعت هسته ای برود. او به این فکر میکرد که وای به روزی که برق هم هسته
داشته باشه و بره زیر دندون مردم! بنابراین صنعت هسته ای تعلیق شد. او این کار را
کرد تا با تعلیق شدن برنامه های هسته ای بتونه از پشت بره سراغ برق و درست زمانی
که اون تعلیقه، هسته اش رو در بیاره؛ آخه میدونید که برق اگر تعلیق نباشه، آدم رو
میگیره و نمیشه هسته اش رو درآورد.خلاصه اینکه این بنده خدا هم برای خدمت به مردم هر
کاری کرد. حتی برای اینکه آیندگان رو هم از خطر هسته ها نجات بده، حاضر شد با سران
استکبار بشینه سر یه میز و خودش رو جلوی اونها کوچیک کنه و بر خلاف روحیه قاطعی
که داشت، هی بگه "چشم، چشم". حتی یکی از زیر دستهاش نفوذ كرد تو
تشکیلات اونها اما از اونجا که خیلی نفوذ كرده بود، نتونست برش گردونه. از همین
جا بود که مردم فهمیدن این افراد چقدر نفوذشون زیاده!.3.یکی دیگه از افرادی که متأسفانه مظلوم واقع شده و
کلی درباره اش تاریخ رو تحریف کردند یه بستنی فروش خرده پاست. البته این خرده پا
که میگم یعنی اینکه الان خرده پا شده وگرنه تو دوره زمونه خودش کلی برو بیا داشته
ها. مثلا این بنده خدا با چرخ دستی بستنی فروشیاش می رفته تو مجلس و به شیخی که
رییس مجلس بوده 300 میلیون تومان بستنی میداده؛ اون بنده خدا هم بستنی ها رو بر
میداشته و بین مستمندان پخش میکرده. این شیخ آنقدر مشغول بستنی گرفتن و پخش
کردن بوده که اصلا حواسش نمیشه که "دول الخلیج العربیة" یعنی چی و جلوی
کلی آدم سوتی میده. اما اینجا قرار بود تاریخ اون بستنی فروش رو بگیم ولی
چه کار کنیم که تاریخ اون شیخ خوشمزه تره! خلاصه بستنی فروش تاریخ ما بعد از مدتی
کار و کاسبیاش کساد میشه و چرخش رو به جرم توزیع بستنی آلوده توقیف میکنند.
روزگار بلایی به سر این بنده خدا میاره و کارش به جایی میرسه که تو زندان بهش
میگن آفتابه دزد! آخه چند سال بعد خبر میرسه که یه یارو با «خاور» بستنی آلوده
توزیع میکرده، یه چرخ ناقابل که چیزی نیست!
هفتخند/ خانواده هاشمی کشاورزی میکنند
طنز- محمد رضا شهبازي:همه چیز زیر سر سلحشور است.بنده خدایی گفته بود اقدام بازیگرنمای کوچ کرده از
وطن در برهنه شدن جلوی دوربین نتیجه صحبتهای آقای سلحشور بوده است. اما ظاهراً
تبعات صحبتهای ایشان به همین جا ختم نشده و آقای سلحشور باید
تاوان ماچ شدن یکی دیگر از بازیگران در جشنواره ای خارجی را هم برعهده بگیرد. لذا
بنده به شخصه از طرف ایشون از همه خانواده سینمای ایران (به خصوص برخی ها) معذرت
خواهی کرده از ایشان عاجزانه می خواهم که دست از اعتراض بکشند؛ آقایان، خانم ها
باور کنید حرفهای این بنده خدا هم آنقدر راست نیست که برای نشان دادن اعتراضتان
چوب حراج بزنید به شرف و ناموستان ها! از ما گفتن بود.رونوشت به آقای علی مطهری برای اینکه زین پس علاوه
بر مناظره احمدينژاد و موسوي، دلیل دیگری هم برای همه بدبختی های عالم داشته
باشند! 2چگونه بر ضد
خودمان فعالیت کنیم.حالا که حرف از سینما شد، بد نیست اشاره ای هم داشته باشیم
به مهمترین اتفاق سینمایی این روزها یعنی افتخارات زیادی که آقای فرهادی کسب کرده
اند، مانند افتخار کسب جایزه گلدن کلوپ، نامزد شدن برای اسکار، دست دادن به
آنجلینا جولی، جازه گرفتن از مدونا و...! ما هم به سهم خودمان این افتخارات را به
همه افراد خوشحال تبریک گفته و برای آنها آرزوی بوسیدن پای جنیفر لوپز را داریم.امیدواریم
روزی برسد که دوستان دور از چشم همه سلحشورهای عالم بتوانند در مراسم اسکار
لخت شده و به همه ماچ بدهند. ضمنا از آنجا که جدا شدن سیمین خانم از آقا نادر در
سایه امکانات شدید دولتی بوده است (حتما میدانید که این فیلم بیشترین حمایتهای
دولتی را داشته است که) این افتخارات را به همه مسئولین سینمایی تبریک گفته و برای
خودمان صبر جزیل خواستاریم!3.جوانفکر... جوانفکر... درود به هوشمندیات.در
هفتخند قبلی نکته ای را درباره نیازسنجی آقای جوانفکر بیان کردیم. البته هنوز
رسماً معلوم نشده است که نیاز مبرم ایشان به 110 سکه با نرخ دولتی مرتفع شد یا نه،
اما ایشان در جدیدترین اظهارات خود نیز با اشاره به خانهنشینی آقای احمدی نژاد تاکید کرده اند که این کار کاملا
هوشمندانه بوده است.
البته ایشان علاوه بر این با پرده برداری از رازی سر به مُهر تاریخ جهان را به پیش
و پس از این اظهار نظر تقسیم کردند. آقای جوانفکر اعلام کرده اند که مدت ماجرای
مذکور 11 روز نبوده و هفت روز بوده است. خدا رو شکر، از این به بعد میتونیم شبها
راحت بخوابیم و دیگه هی فکر و خیال سراغمون نیاد. آخه میدونید بین 11 روز و هفت
روز چقدر فاصله است؟ آدم شاید تو 11 روز بعضی کارهای بد بد بکنه اما تو هفت روز که
نمیشه! حتی واسه هفت روز نمیشه یه جوری طنز نوشت که عین تف برنگرده تو صورت
خودمون!4.باز هم چند روز دیگر ناقابل.حالا که حرف چند روز ناقابلی شد که
آقای جوانفکر کشف کردند، بد نیست به چند روز ناقابل هم که آقای زاکانی فرموده اند،
اشاره کنیم. برادر زاکانی طی سخنانی پس از اینکه سابقه روشن اعضای جبهه متحد در
مبارزه با فتنه را بر شمرده اند، گفته اند: «فقط آقاي باهنر ميماند که با تأخیر
موضع گرفت ولی قبل از 9 دی این موضع را داشت و حتی(!) در اعتراضی که ما قبل از این
روز(!) در مجلس انجام دادیم، مشارکت داشت.»می بینید مشکلات چقدر راحت قابل حل است؟
اون که 11 روز نبود، هفت روز بود، این هم که اگرچه با وقفه ای همراه بود اما خب
بالاخره بود دیگر. شما هم آنقدر بهخاطر چند ماه اینور اونور مته به خشخاش
نذارید. راستی اگر قرار بود کسی بر اساس موضعگیری توي فتنه مسئول تعیین نماینده
برای مردم بشه، این آقایون بعد از چند نفر از مردم عادی و بسیجی ها و... قرار میگرفتند.اما
آقای زاکانی علاوه بر نکته فوق گفته اند: «آقای خاموشی گفته است من نماینده اسلام
و مسلمین هستم». اما هرچه فکر کردیم دیدیم اسم شهردار تهران محمدباقر قالیباف است
مگر اینکه در این مدت اسمشان را تغییر داده باشند، البته این احتمال هم وجود دارد
که شخصا از تک تک مسلمانان برای نمایندگی در جبهه متحد اجازه گرفته باشند. البته
جهت اطلاع عرض میکنم که ظاهرا حداقل بنده از قلم افتاده ام!.5خانواده هاشمی
کشاورزی میکند.آقای
محسن هاشمی در مصاحبه با یک روزنامه فرموده اند که عمده درآمد خانواده هاشمی از
کشاورزی است. در این مورد حرف بسیار است اما فقط بنده در اینجا به برخی از کارهایی
که در کشاورزی مرسوم است، اشاره میکنم:کشاورزها معمولاً زمین را شخم می زنند و
بعد دانه می پاشند. البته آنها معمولا برای اینکار گاوآهن را می بندند به موجود
دیگری تا زمینشان را شخم بزند. آنها همچنین تعدادی مترسک هم علم میکنند تا کسی
به املاکشان نزدیک نشود و یه وقت دانههایشان را نخورد. آنها ضمنا شبها را برای
آبیاری انتخاب میکنند تا هم هوا خنک باشد، هم اینکه کسی آنها را نبیند. نکته
دیگر اینکه کشاورزان معمولا شش ماه سر زمین خودشان کار میکنند و شش ماه دیگر را میروند در شهر و یا حتی کشور
دیگر (شما فرض کن مثلاً انگلیس!) برای کارهایی مثل سرکشی!6.اندر تفاوت ساکت فتنه و حامی ساکت فتنه.همانطور که میدانید جبهه متحد اصولگرایی موفق شد
آقایان کاتوزیان، مطهری و عباسپور را از لیست خود حذف کند. همزمان با این اقدام
شجاعانه، آقای باهنر از این سه نفر حمایت کرده و خواستار حضور آنها در لیست این
جبهه شد. به نظر شما با توجه به اینکه آقای باهنر در لیست این جبهه قرار دارد،
کدام گزینه درست است؟الف) ساکت فتنه بودن بد است اما حامی ساکت فتنه بودن بد نیست.ب)
آدم یا باید ساکت فتنه را حذف کند یا حامی ساکت فتنه را، وگرنه جز چند نفر که کسی
نمی ماند!ج) انقلابی بودن هم حدی دارد، رویتان را زیاد نکنید.د) اصلا فرض این
مسئله غلط است چون کسی که خود ساکت فتنه بوده است، نمی تواند حامی ساکت فتنه هم
باشد، مگر نگفته اند چون که صد آید نود هم پیش ماست!7.کلاس آموزش تبلیغات چی
بودن.دست آخر اینکه جانشین رئیس ستاد انتخابات کشور از آموزش شیوههای صحیح
تبلیغات به نامزدهای احراز صلاحیتشده در نهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی
خبر داد. ما با عملیات فوق سری به بخشی از جزوه آموزشی این کلاسها دست پیدا کرده
ایم که در همینجا منتشر میکنیم:- نامزدها
موظفند هنگام برگزاری جلسات شام و نهار از سالم بودن غذای سرو شده مطمئن شوند.
برای جلوگیری از اصراف و تجمل، در ازای هر رأی می توان حداکثر دو پرس غذا سرو کرد.-
جریان انحرافی اگر خواست بیش از یک میلیارد تومان برای هر کدام از نامزدهایش هزینه
کند، باید قبلاً مراتب را به آقایان افشا کننده اطلاع دهد! این آقایان اعلام کرده
اند که آمار جریان انحرافی را تا نامزدی یک میلیارد تومان دارند!- هرگونه
موضع گیری علیه فتنه تنها در این انتخابات وجاهت دارد و در صورت تغییر کردن فضا در
انتخابات های بعدی، این موضع گیری ها در کارنامه نامزدها ثبت نخواهد شد؛ ساکتین
فتنه راحت فحش دهند.