نقد و بررسی " نمره مردودي كارنامه جهانخواران (يادداشت روز)" روزنامه ی کیهان سه شنبه 11 تیر ماه سال 1387
" هرگز عقب نشینی و یا تسلیم شدن در برابر فشار آمریکا و اروپا به تبعیت از سیاست مشابه ی الگوی هسته ای لیبی و کره ی شمالی برای رژیم وجود ندارد"
کابوس پایان پذیری مانور دادن و باج گیری و سیاست فرصت سوزی کردن در راستای تلاش دسترسی به صلاح هسته ای که چند سال با سیاست خائنانه ی مذاکره و مماشات هسته ای ادامه داشت. اکنون تبدیل به شرایط بحرانی و فشار گار انبری از داخل و بیرون شده است . زیرا که شکست سیاست دخالت گری در عراق و فلسطین لبنان که مکمل باج گیری و بالا بردن شرایط چانه زنی و مذاکرات هسته ای بود . از سوی دیگر شکست ارسال و دریافت پیشنهاد بسته ای هسته ای هم موجب شد که مشکل بحران هسته ای مضاعف شود . به همین دلیل اکنونسربازجو پاسدار یادداشت روز نویس پس از توضیح و تشریح روند و عاقبت پروژه ی هسته ای لیبی و کره ی شمالی گزارش داده که بر اثر توافقات انجام شده یکی جمع شد و دیگری هم قرار است که تعطیل وبه سرنوشت دیگری منتهی شود و در ادامه نتیجه گیری کرده است که مشابه همین طرح در پایان پیشنهاد مذاکرات هسته ای از سوی آمریکا و اروپا برای پروژه ی هسته ای رژیم فاشیستی مذهبی قرار است تا که نسخه بندی شود .
البته سربازجو پاسدار یادداشت روز پاسخ داده است که تجویز نسخه ی مشابه لیبی و کره ی شمالی برای رژیم تروریستی آخوندی پر واضح است که چیزی بیش از محاسبه ی یک اشتباه فاحش و عمیقاً گمراه کننده نمی تواند باشد . البته باید گفت که اگر چنانچه قرارباشد مورد مشابه قید شده به رژیم تروریستی آخوندی اجرا و یا تحمیل شود. دیگر شانس بقای رژیم صفر می شود . زیرا که در این رابطه می بایست گفت که پاسدار سر بازجوی یادداشت روز نویس درست گفته است که طرح پیشنهاد مشابه این دو کشور پذیرفتنی نمی باشد . زیرا که ماهیت و ساختار و اهداف و موقعیت رژیم تروریستی آخوندی با دو کشور لیبی و کره ی شالی کلاً فرق دارد . زیرا که این دو کشور نامبرده لیبی و کره ی شمالی هدف کشور یا جهانگشائی نداشته و ندارند . به خصوص کره ی شمالی که صرفاً به دلیل ایزوله بودن در راستای دفاع از خود و با کمک و پشتیبانی چین طرح هسته ای را دنبال کرد . بنابراین اگر چنانچه تضمین داده شود که خطری تهدیدش نمی کند. دلیل ندارد که به دلیل داشتن بمب اتمی که جز تحریم اقتصادی و ایزولگی بیشتر و صرف هزینه ی سرسام آور چیزی برایش به ارمغان نمی آورد آن را دنبال و ادامه دهد . ضمن اینکه اکنون روند شانس یکی شدن دو کره که خواست نهائی مردم دو کشور کره ی شمالی و جنوبی می باشد نسبت به گذشته بیشتر چشم انداز مثبتی به خود می گیرد.
از سوی دیگر سرهنگ قذافی با از دست دادن یک فرزند خود در اثر تهاجم جنگنده ی های نظامی آمریکا یکبار مرگ را آزمایش کرد و از آن گریخت . پس برای وی هم دلیل نداشت که با ادامه ی پروژه اتمی ودارای بمب اتمی شدن بازهم به استقبال مرگ بشتابد .
اما در مورد رژیم تروریستی آخوندی شرایط بطور کلی فرق می کند . زیراکه ضریب آلودگی و منفوریت و غارتگری و فساد مالی رهبران و مقامات دولت لیبی و کره ی شمالی همچون رژیم تروریستی آخوندی در ایران نمی باشد که دارای چنین پرونده ی سیاه وننگینی باشند . به خصوص اینکه بیش از دو دهه به نام مردم و دفاع از منافع ملی کشور در دفاع از پروژه ی هسته ای دروغ به مردم ایران گفته شده است . بنابراین عقب نشینی از آن همچون جنگ ضد ملی و میهنی ایران و عراق هر گز امکان پذیر نمی باشد تاکه بتوان با خوردن جام زهر و آبروی ناداشته معامله کردن با خدا و دست آویز مشابه کتاب شیطانی سبلمان رشدی یافتن و به آن آویزان شدن فرصت طلبانه موج سواری کرد و سبب انحراف اذهان عمومی را فراهم کرد . به خصوص اینکه نه لوطی جماران اتوریته ی خمینی را دارد ونه اینکه بحران های گوناگون و به خصوص رشد لجام گسیخته ی تورم و گرانی و افزایش قیمت کالا ها در جامعه که بشدت موجب نارضایتی عمومی شده است وهمچنان ادامه دارد با آن دوران قابل مقایسه است . مهمت راینکه نارضایتی عموم با اعتراضات دانشجوئی و کارگران پیوند خورده است .
از سوی دیگر علی الخصوص که افشاگری دانه درشت های مفسدان و مافیای اقتصادی دانه درشت های وصل به لوطی جماران لیست اسامی اشان از سوی عباس پالیز دار در دانشگاه همدان افشا شد مزیت بر علت فزونی و خشم مردم محروم ایران شده است که جمعیت 80% در می شود که در زیر خط فقر اقتصادی زندگی می کنند . حال بماند که لوطی جماران و رژیم تروریستی آخوندی به ویژه دستگاه قضائی که حامی و پشتیبان کلان دزدان و غارتگران و صاحبان ثروت های باد آورده می باشد . به دلیل اینکه در موضع ضعف و آسیب پذیری قرار دارد . بنابراین به جای باز داشت غارتگران و مجرمان افشاگران را بازداشت و بازجوئی کرد . این حرکت خیلی بیش از غارتگران و مفسدان اقتصادی موجب بدبینی اذهان عمومی و افزون شدن خشم وتنفر وکینه اشان نسبت به رهبران و دستگاه قضائیه شده است . بلی این افشاگری پالیزدار سبب شد تا که حسابی دست و پای لوطی جماران و قوه ی قضائیه بر توی پوست گردو گذاشته شود . لذا هرگونه عقب نشیی و تسلیم نظام از هر سو که باشد موجب روی صحنه آمدن مردم ناراضی و خشمگین برای انتقام می باشد .
بهمین دلیل مسئولین هسته ای رژیم تروریستی آخوندی قادر نیستند که نه مسیر سیاست لیبی و کره ی شمالی را بروند، بلکه مجبورند تا که اصرار بیشتر بر ادامه ی راه کنند . چون اگر قرار بود این سیاست دنبال شود . دلیل نداشت که توافق پذیرش غنی سازی شکسته شود و سپاه کودتای خاموش خزنده کند و نظام را یک دست می کرد و خودش بر تأسیسات هسته ای چنگ می انداخت و شرایط را به وضعیت کنونی می کشاند . به خصوص اینکه سپاه کودتای خاموش و خزنده کرد تا جای پای خودش در قدرت اجرائی را تثبیت کند و حیطه ی آن را روز به روز گسترش و افزایش دهد و اموال ملی و دولتی را با بهانه ی اصل 44 خصوصی سازی به نام خودش کند و هر گز هم علاقه ای ندارد که دوباره به پادگان های نظامی خود باز گردد و نظاره گر شرایط باشد.
درخاتمه اینکه فراموش نشود مهمتر اینکه دفاع از پروژه ی هسته ای حالت استراتژی در بقاء و دفاع نظام است . برای همین ایدئولوژی چاشنی آن شده است . برای اینکه پاسدار یادداشت روز نویس تأکید کرده رهبران کره ی شمالی چون فاقد آن بودند و امکانات مالی همچون نفت و صدور تروریسم و بنیاد گرائی را نداشتند در برابر نسیم فشار آمریکا خم و تسلیم شدند چون تاب مقاومت بیش از این را نداشتند . یعنی اعتراف آشکار ابزاری از دین و مذهب از سوی حاکمان عوامفریب دین فروش و غارتگر وجنگ افروز وچوب حراج بر منابع و ذخایر کشور زدن در راستای دسترسی به سلاح هسته ای می باشد که باید افزود اکنون پس از 3 دهه سوء استفاده کردن از دین دیگر ادامه ی آن همچون گذشته آسان وبدون پرداخت هزینه ی سنگین از سوی حاکمان دین فروش و عوامفریب شیاد نمی باشد.
هوشنگ � بهداد
سه شنبه 11 تیر ماه سال 1387
" هرگز عقب نشینی و یا تسلیم شدن در برابر فشار آمریکا و اروپا به تبعیت از سیاست مشابه ی الگوی هسته ای لیبی و کره ی شمالی برای رژیم وجود ندارد"
کابوس پایان پذیری مانور دادن و باج گیری و سیاست فرصت سوزی کردن در راستای تلاش دسترسی به صلاح هسته ای که چند سال با سیاست خائنانه ی مذاکره و مماشات هسته ای ادامه داشت. اکنون تبدیل به شرایط بحرانی و فشار گار انبری از داخل و بیرون شده است . زیرا که شکست سیاست دخالت گری در عراق و فلسطین لبنان که مکمل باج گیری و بالا بردن شرایط چانه زنی و مذاکرات هسته ای بود . از سوی دیگر شکست ارسال و دریافت پیشنهاد بسته ای هسته ای هم موجب شد که مشکل بحران هسته ای مضاعف شود . به همین دلیل اکنونسربازجو پاسدار یادداشت روز نویس پس از توضیح و تشریح روند و عاقبت پروژه ی هسته ای لیبی و کره ی شمالی گزارش داده که بر اثر توافقات انجام شده یکی جمع شد و دیگری هم قرار است که تعطیل وبه سرنوشت دیگری منتهی شود و در ادامه نتیجه گیری کرده است که مشابه همین طرح در پایان پیشنهاد مذاکرات هسته ای از سوی آمریکا و اروپا برای پروژه ی هسته ای رژیم فاشیستی مذهبی قرار است تا که نسخه بندی شود .
البته سربازجو پاسدار یادداشت روز پاسخ داده است که تجویز نسخه ی مشابه لیبی و کره ی شمالی برای رژیم تروریستی آخوندی پر واضح است که چیزی بیش از محاسبه ی یک اشتباه فاحش و عمیقاً گمراه کننده نمی تواند باشد . البته باید گفت که اگر چنانچه قرارباشد مورد مشابه قید شده به رژیم تروریستی آخوندی اجرا و یا تحمیل شود. دیگر شانس بقای رژیم صفر می شود . زیرا که در این رابطه می بایست گفت که پاسدار سر بازجوی یادداشت روز نویس درست گفته است که طرح پیشنهاد مشابه این دو کشور پذیرفتنی نمی باشد . زیرا که ماهیت و ساختار و اهداف و موقعیت رژیم تروریستی آخوندی با دو کشور لیبی و کره ی شالی کلاً فرق دارد . زیرا که این دو کشور نامبرده لیبی و کره ی شمالی هدف کشور یا جهانگشائی نداشته و ندارند . به خصوص کره ی شمالی که صرفاً به دلیل ایزوله بودن در راستای دفاع از خود و با کمک و پشتیبانی چین طرح هسته ای را دنبال کرد . بنابراین اگر چنانچه تضمین داده شود که خطری تهدیدش نمی کند. دلیل ندارد که به دلیل داشتن بمب اتمی که جز تحریم اقتصادی و ایزولگی بیشتر و صرف هزینه ی سرسام آور چیزی برایش به ارمغان نمی آورد آن را دنبال و ادامه دهد . ضمن اینکه اکنون روند شانس یکی شدن دو کره که خواست نهائی مردم دو کشور کره ی شمالی و جنوبی می باشد نسبت به گذشته بیشتر چشم انداز مثبتی به خود می گیرد.
از سوی دیگر سرهنگ قذافی با از دست دادن یک فرزند خود در اثر تهاجم جنگنده ی های نظامی آمریکا یکبار مرگ را آزمایش کرد و از آن گریخت . پس برای وی هم دلیل نداشت که با ادامه ی پروژه اتمی ودارای بمب اتمی شدن بازهم به استقبال مرگ بشتابد .
اما در مورد رژیم تروریستی آخوندی شرایط بطور کلی فرق می کند . زیراکه ضریب آلودگی و منفوریت و غارتگری و فساد مالی رهبران و مقامات دولت لیبی و کره ی شمالی همچون رژیم تروریستی آخوندی در ایران نمی باشد که دارای چنین پرونده ی سیاه وننگینی باشند . به خصوص اینکه بیش از دو دهه به نام مردم و دفاع از منافع ملی کشور در دفاع از پروژه ی هسته ای دروغ به مردم ایران گفته شده است . بنابراین عقب نشینی از آن همچون جنگ ضد ملی و میهنی ایران و عراق هر گز امکان پذیر نمی باشد تاکه بتوان با خوردن جام زهر و آبروی ناداشته معامله کردن با خدا و دست آویز مشابه کتاب شیطانی سبلمان رشدی یافتن و به آن آویزان شدن فرصت طلبانه موج سواری کرد و سبب انحراف اذهان عمومی را فراهم کرد . به خصوص اینکه نه لوطی جماران اتوریته ی خمینی را دارد ونه اینکه بحران های گوناگون و به خصوص رشد لجام گسیخته ی تورم و گرانی و افزایش قیمت کالا ها در جامعه که بشدت موجب نارضایتی عمومی شده است وهمچنان ادامه دارد با آن دوران قابل مقایسه است . مهمت راینکه نارضایتی عموم با اعتراضات دانشجوئی و کارگران پیوند خورده است .
از سوی دیگر علی الخصوص که افشاگری دانه درشت های مفسدان و مافیای اقتصادی دانه درشت های وصل به لوطی جماران لیست اسامی اشان از سوی عباس پالیز دار در دانشگاه همدان افشا شد مزیت بر علت فزونی و خشم مردم محروم ایران شده است که جمعیت 80% در می شود که در زیر خط فقر اقتصادی زندگی می کنند . حال بماند که لوطی جماران و رژیم تروریستی آخوندی به ویژه دستگاه قضائی که حامی و پشتیبان کلان دزدان و غارتگران و صاحبان ثروت های باد آورده می باشد . به دلیل اینکه در موضع ضعف و آسیب پذیری قرار دارد . بنابراین به جای باز داشت غارتگران و مجرمان افشاگران را بازداشت و بازجوئی کرد . این حرکت خیلی بیش از غارتگران و مفسدان اقتصادی موجب بدبینی اذهان عمومی و افزون شدن خشم وتنفر وکینه اشان نسبت به رهبران و دستگاه قضائیه شده است . بلی این افشاگری پالیزدار سبب شد تا که حسابی دست و پای لوطی جماران و قوه ی قضائیه بر توی پوست گردو گذاشته شود . لذا هرگونه عقب نشیی و تسلیم نظام از هر سو که باشد موجب روی صحنه آمدن مردم ناراضی و خشمگین برای انتقام می باشد .
بهمین دلیل مسئولین هسته ای رژیم تروریستی آخوندی قادر نیستند که نه مسیر سیاست لیبی و کره ی شمالی را بروند، بلکه مجبورند تا که اصرار بیشتر بر ادامه ی راه کنند . چون اگر قرار بود این سیاست دنبال شود . دلیل نداشت که توافق پذیرش غنی سازی شکسته شود و سپاه کودتای خاموش خزنده کند و نظام را یک دست می کرد و خودش بر تأسیسات هسته ای چنگ می انداخت و شرایط را به وضعیت کنونی می کشاند . به خصوص اینکه سپاه کودتای خاموش و خزنده کرد تا جای پای خودش در قدرت اجرائی را تثبیت کند و حیطه ی آن را روز به روز گسترش و افزایش دهد و اموال ملی و دولتی را با بهانه ی اصل 44 خصوصی سازی به نام خودش کند و هر گز هم علاقه ای ندارد که دوباره به پادگان های نظامی خود باز گردد و نظاره گر شرایط باشد.
درخاتمه اینکه فراموش نشود مهمتر اینکه دفاع از پروژه ی هسته ای حالت استراتژی در بقاء و دفاع نظام است . برای همین ایدئولوژی چاشنی آن شده است . برای اینکه پاسدار یادداشت روز نویس تأکید کرده رهبران کره ی شمالی چون فاقد آن بودند و امکانات مالی همچون نفت و صدور تروریسم و بنیاد گرائی را نداشتند در برابر نسیم فشار آمریکا خم و تسلیم شدند چون تاب مقاومت بیش از این را نداشتند . یعنی اعتراف آشکار ابزاری از دین و مذهب از سوی حاکمان عوامفریب دین فروش و غارتگر وجنگ افروز وچوب حراج بر منابع و ذخایر کشور زدن در راستای دسترسی به سلاح هسته ای می باشد که باید افزود اکنون پس از 3 دهه سوء استفاده کردن از دین دیگر ادامه ی آن همچون گذشته آسان وبدون پرداخت هزینه ی سنگین از سوی حاکمان دین فروش و عوامفریب شیاد نمی باشد.
هوشنگ � بهداد
سه شنبه 11 تیر ماه سال 1387