نقد وبررسی " مفاتيح الحيات" روزنامه جمهوری اسلامی یکشنبه 6 مرداد اه سال 1387
"رژیمی که ضد مردم و نا مشروع می باشد. برای فرار ز پاسخگوئی و مطالبات مردم می بایست هرروز به یک دستأویز چنگ اندازد"
روزی بزرگی گفته بود که اگر می خواهید یک مکتب یا اندیشه ای را نابود کنید بطور مستقیم به آن تهاجم نکنید ، بلکه بطور منفی و بد از آن دفاع و تبلیغ کنید. همینطور یادم هست که اوایل انقلاب که شور وحالی بود و همه متحیر از چگونگی سرنگونی رژیم شاه بودند . بحث و تحلیل داخلی و خارجی سیاسی و جامعه شناسانه ای بود که مفسران و اندیشمندان و اهل سیاست مشغول تحقیق و بررسی و پیگیری بودند که این اسلام چه نوع مکتبی می باشد که دارای اینگونه ظرفیت و پتا نسیلی می باشد که قادر است همه اندیشه های گوناگون را در صفی واحد گرد هم آورد وبسیج کند و علیه شاه به حرکت در آورد که نمونه تاریخی ندارد که اینگونه همه اقشار جامعه بطور متحد در کنار هم قرار گیرند .
از سوی دیگر به خاطر دارم که بچه محله ای فرزند فئوالی داشتم که از دوران جوانی برای ادامه ی تحصیل به آلمان رفته بود و در آنجا جذب جریان سیاسی چپ شده بود . چون فعال و شناسائی شده بود ممنوع الورود با ایران بود . پس از زمان طولانی سال زمانیکه در پروسه انقلاب البته قبل از 22 بهمن سال 57 به ایران بازگشت با جمعی دیگر از یاران خود به دیدار شادروان طالقانی رفته بود که عجیب تحت تأثیر گفتار و منش و رفتار ایشان واقع شده بود و می گفت این فرد دمکرات و آزاده ایست که تصور نمی کردم در این لباس از اینگونه افرادهم وجود داشت باشد.
همچنین هنوز فراموش نشده است که پس از دیدار وزیرامور خارجه ی کوبا با شادروان طالقانی سراسر خیابان های تهران و شهرستان از سوی هواداران مجاهدین پلاکارد های بزرگ پارچه در عرض خیابان ها با این مضمون نصب شده بود که اگر اسلام ضد استبداد و استعمار و استثمار است پس زنده باد اسلام .
اما زمانی کوتاه نگذشت که نظر متفکران و اندیشمندان ومفسران و منتقدان و تحلیل گران و جامعه شنایان در غرب تغییر کرد و شروع به انتقاد کردن نمودند و پرسش می کردندکه این چگونه مکتبی است که فقط از آن بوی جنگ وخون و اندیشه کشی و تبعیض علیه زنان و .... از آن به مشام می رسد؟
متأسفنه از آن زمان تا حال این عملکرد و پرونده ی ننگین سران رژیم بربرمنش و تاریک اندیش ضد بشری حاکم ادامه داشته است و اوضاع بمراتب بدترشده که بهتر نشده است.
کمدی تر اینکه اکنون ملای سرمقاله نویس پس از اینکه 3 دهه در ایران حکومت مذهبی حاکم بوده است و زیر پرده ی دین که تبدیل به ابزار سرکوب و قدرت و انبشت ثروتب رای حاکمان دین فروش شده است . در این 3 دهه ی گذشته، عملکردی جز شیادگری و حقه بازی و جنگ افروزی و غارتگری و دروغگوئی و عوامفریبی دستآورد دیگری نداشته اند و شرایط آنگونه شده است که گذشته از رشد لجام گسیخته ی تورم و گرانی و افزایش قیمت کالا ها و فقر و بیکاری و شکاف عمیق طبقاتی که حاکم است . همچنین بدون توجه به اینکه دبیر اچرائی تحقیق و تفحص قضائی مجلس تشریفاتی هفتم عباس پالیز دار در دانشگاه همدان لیست اسامی 44 نفر مفسدان و مافیای اقتصادی و غارتگران دانه درشت و دزدان بیت المال حکومتی را افشا کرد ولی خودش واعضای تیم همکار وی به جای مجرمان بازداشت و بازجوئی و زندان شدند. اکنون برای پاسخگوئی به مطالبات مردم محروم و مهار کردن تورم و گرانی و خاموش کردن صدای اعتراضی مردم ناراضی ، همچنین برای به انحراف کشاندن اذهان عمومی نسبت به پرونده ی غارتگران و مفسدان اقصادی افشا شده از سوی عباس پالیز دار ، فقط در یک روز دستگاه قضائی پشتیبان کلان دزدان حکم اعدام 30 نفر نگون بخت را صادر کرده است که همه هماز قشر محروم وتهی دست جامعه و محصول نظام تروریستی آخوندی می باشند.
در خاتمه اینکه در این اوضاع و احوال عجیب است که ملای سرمقاله نویس بر یک نظر پیشنهادی آخوندی ردیه نویسی کرده و باروضه خوایداشک گیری کرده وپرسشانتقادی کرده که چرا در 3 دهه گذشته کسی توجهی به مقاتیح الحیات تنظیم شده ی 70 سال پیش نکرده است؟ در دنباله برای نظر آخوند هفت خط و مکار جودی عاملی هورا کشیده است و افزوده که این پیشنهاد ایشان که رسیدگی و بررسی دوباره ی مفاتیح الحیات را داده باید مورد توجه واقع شود.
. ناگفته نماند که این آخوند جوادی آملی همانست که پیک ویژه و نامبر خمینی به گورباچف بود . خواهر زاده هایش محمد جواد اردشیر لاریجانی است که یک مهره ی انگلیسی است که تز معروفی دارد که تجویر کرده با دشمن می توان تا قعر دوزخ هم مذاکره کرد و معاون امور حقوقی و قضائی بین المللی قوه ی قضائیه است که بطور آشکار از سنگسار کردن دفاع می کند . اخوی دیگرش مهره ی انگلیسی پاسدار علی لاریجانی است که رئیس کنونی مجلس کمدی و انتصابی و پاسداریزه ی هشتم است . اخوی دیگر آخوند محمد صادق است که جزو آخوندهای فقهای شورای نگهبان است . بالاخره اخوی چهارم هم آخوندیست که جزو مدرسان حوزه ی علمیه ی قم می باشد . حتماً با کار گروهی و جمعی و خانوادگی می خواهند کتاب مفاتیح الحیات جدید را تنظیم و تحریر کنند تام شکل مردم ایران وجهان را حل کنند ومسیر جهانی شدن احمدی نژاد نیز هموار گردد.
هوشنگ � بهداد
یکشنبه 6 مرداد اه سال 1387
"رژیمی که ضد مردم و نا مشروع می باشد. برای فرار ز پاسخگوئی و مطالبات مردم می بایست هرروز به یک دستأویز چنگ اندازد"
روزی بزرگی گفته بود که اگر می خواهید یک مکتب یا اندیشه ای را نابود کنید بطور مستقیم به آن تهاجم نکنید ، بلکه بطور منفی و بد از آن دفاع و تبلیغ کنید. همینطور یادم هست که اوایل انقلاب که شور وحالی بود و همه متحیر از چگونگی سرنگونی رژیم شاه بودند . بحث و تحلیل داخلی و خارجی سیاسی و جامعه شناسانه ای بود که مفسران و اندیشمندان و اهل سیاست مشغول تحقیق و بررسی و پیگیری بودند که این اسلام چه نوع مکتبی می باشد که دارای اینگونه ظرفیت و پتا نسیلی می باشد که قادر است همه اندیشه های گوناگون را در صفی واحد گرد هم آورد وبسیج کند و علیه شاه به حرکت در آورد که نمونه تاریخی ندارد که اینگونه همه اقشار جامعه بطور متحد در کنار هم قرار گیرند .
از سوی دیگر به خاطر دارم که بچه محله ای فرزند فئوالی داشتم که از دوران جوانی برای ادامه ی تحصیل به آلمان رفته بود و در آنجا جذب جریان سیاسی چپ شده بود . چون فعال و شناسائی شده بود ممنوع الورود با ایران بود . پس از زمان طولانی سال زمانیکه در پروسه انقلاب البته قبل از 22 بهمن سال 57 به ایران بازگشت با جمعی دیگر از یاران خود به دیدار شادروان طالقانی رفته بود که عجیب تحت تأثیر گفتار و منش و رفتار ایشان واقع شده بود و می گفت این فرد دمکرات و آزاده ایست که تصور نمی کردم در این لباس از اینگونه افرادهم وجود داشت باشد.
همچنین هنوز فراموش نشده است که پس از دیدار وزیرامور خارجه ی کوبا با شادروان طالقانی سراسر خیابان های تهران و شهرستان از سوی هواداران مجاهدین پلاکارد های بزرگ پارچه در عرض خیابان ها با این مضمون نصب شده بود که اگر اسلام ضد استبداد و استعمار و استثمار است پس زنده باد اسلام .
اما زمانی کوتاه نگذشت که نظر متفکران و اندیشمندان ومفسران و منتقدان و تحلیل گران و جامعه شنایان در غرب تغییر کرد و شروع به انتقاد کردن نمودند و پرسش می کردندکه این چگونه مکتبی است که فقط از آن بوی جنگ وخون و اندیشه کشی و تبعیض علیه زنان و .... از آن به مشام می رسد؟
متأسفنه از آن زمان تا حال این عملکرد و پرونده ی ننگین سران رژیم بربرمنش و تاریک اندیش ضد بشری حاکم ادامه داشته است و اوضاع بمراتب بدترشده که بهتر نشده است.
کمدی تر اینکه اکنون ملای سرمقاله نویس پس از اینکه 3 دهه در ایران حکومت مذهبی حاکم بوده است و زیر پرده ی دین که تبدیل به ابزار سرکوب و قدرت و انبشت ثروتب رای حاکمان دین فروش شده است . در این 3 دهه ی گذشته، عملکردی جز شیادگری و حقه بازی و جنگ افروزی و غارتگری و دروغگوئی و عوامفریبی دستآورد دیگری نداشته اند و شرایط آنگونه شده است که گذشته از رشد لجام گسیخته ی تورم و گرانی و افزایش قیمت کالا ها و فقر و بیکاری و شکاف عمیق طبقاتی که حاکم است . همچنین بدون توجه به اینکه دبیر اچرائی تحقیق و تفحص قضائی مجلس تشریفاتی هفتم عباس پالیز دار در دانشگاه همدان لیست اسامی 44 نفر مفسدان و مافیای اقتصادی و غارتگران دانه درشت و دزدان بیت المال حکومتی را افشا کرد ولی خودش واعضای تیم همکار وی به جای مجرمان بازداشت و بازجوئی و زندان شدند. اکنون برای پاسخگوئی به مطالبات مردم محروم و مهار کردن تورم و گرانی و خاموش کردن صدای اعتراضی مردم ناراضی ، همچنین برای به انحراف کشاندن اذهان عمومی نسبت به پرونده ی غارتگران و مفسدان اقصادی افشا شده از سوی عباس پالیز دار ، فقط در یک روز دستگاه قضائی پشتیبان کلان دزدان حکم اعدام 30 نفر نگون بخت را صادر کرده است که همه هماز قشر محروم وتهی دست جامعه و محصول نظام تروریستی آخوندی می باشند.
در خاتمه اینکه در این اوضاع و احوال عجیب است که ملای سرمقاله نویس بر یک نظر پیشنهادی آخوندی ردیه نویسی کرده و باروضه خوایداشک گیری کرده وپرسشانتقادی کرده که چرا در 3 دهه گذشته کسی توجهی به مقاتیح الحیات تنظیم شده ی 70 سال پیش نکرده است؟ در دنباله برای نظر آخوند هفت خط و مکار جودی عاملی هورا کشیده است و افزوده که این پیشنهاد ایشان که رسیدگی و بررسی دوباره ی مفاتیح الحیات را داده باید مورد توجه واقع شود.
. ناگفته نماند که این آخوند جوادی آملی همانست که پیک ویژه و نامبر خمینی به گورباچف بود . خواهر زاده هایش محمد جواد اردشیر لاریجانی است که یک مهره ی انگلیسی است که تز معروفی دارد که تجویر کرده با دشمن می توان تا قعر دوزخ هم مذاکره کرد و معاون امور حقوقی و قضائی بین المللی قوه ی قضائیه است که بطور آشکار از سنگسار کردن دفاع می کند . اخوی دیگرش مهره ی انگلیسی پاسدار علی لاریجانی است که رئیس کنونی مجلس کمدی و انتصابی و پاسداریزه ی هشتم است . اخوی دیگر آخوند محمد صادق است که جزو آخوندهای فقهای شورای نگهبان است . بالاخره اخوی چهارم هم آخوندیست که جزو مدرسان حوزه ی علمیه ی قم می باشد . حتماً با کار گروهی و جمعی و خانوادگی می خواهند کتاب مفاتیح الحیات جدید را تنظیم و تحریر کنند تام شکل مردم ایران وجهان را حل کنند ومسیر جهانی شدن احمدی نژاد نیز هموار گردد.
هوشنگ � بهداد
یکشنبه 6 مرداد اه سال 1387