تهدید کردن دکتر ملکی به دلیل بیان گوشه ای از واقعیات از سوی بازجو پاسدارشریتمداری و همکارانش
سربازجو حسین شریعتمداری که ید طولائی در پرونده سازی و شکنجه گری و بازجوئی دارد . اکنون تا نظر دکتر ملکی بیان نشده است و بدون آنکه این سربازجوی زبان بر و اندیشه خفه کن و قلم شکن وآن را تبدیل به تازیانه کرده است که بر اندام هر دگراندیشی فرود می آورد که فرار تر از معیار تعیین شده ی وی سخن گوید چونکه بلافاصله در ا درازش می کند و دست به جراحی اندام و تفکرش می زند تا که به توبه وادارش کند . اکنون بدون آنکه پاسخ به انتقاد دکتر ملکی دهد که چه گفته است؟ یا اینکه پاسخ دهد که آیا این رژیم بربرمنش و تاریک ا ندیش قرون وسطائی و یاغی بین المللی و پدر خوانده ی تروریست ظرفیت و توان اصلاح شدن دارد؟ یا اینکه توضیح دهد که آیا سید خندان خاتمی پس از 8 سال مگر اعتراف نکرد و نگفت که نقشی بیش از تدارکاتچی نظام نداشته است؟ اینکه آیا سعید حجاریان بقول خودش و همقطارانش شهید زنده نمی باشد؟ و مگر شرایط فیزیکی وی و رئیس جمهور شدن پاسدار احمدی جزو دستآورد دوران 8 سال تدارکاتچی بودن سید خندان خاتمی نمی باشد ؟
تازه مگر در آن زمان مجلس و دولت را اصلاح طلبان قلابی با هم نداشتند ؟ ضمن اینکه مگر فراموش شده است که چگونه سید خندان خاتمی در مرحله ی دوم تبلیغاتی ریاست جمهوری که به استان کرمان سفر کرده بود . البته پس از اینکه ولی فقیه یا لوطی جماران را به وحی منتسب کرد و شناسنامه ی انقلاب برای رفسنجانی صادر کرد. مگر اعتراف نکرد که ما مسئولان رژیم تروریستی آخوندی در برابر همه قول هائی که تا کنون به مردم ایران داده ایم . فقط توانسته ایم فقر را به نسبت عادلانه میان محرومان توزیع کنیم ؟
بنابراین اکنون که شرایط خیلی وحشتناک ر از آن زمان شده است . زیراکه رشد لجام گسیته ی تورم و گرانی و ازایش قیمت کالاها و فقر و بیکاری و شکاف عمیق طبقتی در جامعه بیداد می کند . مهمتر اینکه همان چشم فتنه ی کور شده یا گروه خود سر کشف شده درون دست بدنام وزارت اطلاعات که عامل قتل های زنجیره ای معرفی شدند اکنون بیش از سه سال است که از طریق سیاست حرکت گام به گام چراغ خاموش دست به کودتای خاموش خزنده زدند و ریش و قیچی قدرت و ثروت و خیمه شب بازی انتخاباات را در اختیار خود دارند .
لذااولاً کدام مدعی دوم خردادی های مغلوب می تواند در مقابل اینا ن به ایستند ؟ همینطور بتواند هم از صافی وزارت کشور و شورای نگهبان برای نامنویسی عبور کند . همچنین چگونه می خواهد در برابر بسیج تقلبات گسترده ی سپاه پاسداران وبسیج به ایستد ومی تواند پاسداران را به پادگا ن های شان باز گرداند که زیرآب دوم خردادی ها را زدند و آنان را از صحنه حذف کردند تا که خودشان آمدند وهر گز هم تصمیم به بازگشت به پادگان ها را ندارند؟ مهمتر اینکه در برابر لوطی جماران ومجلس کمدی و انتصابی و پاسداریزه و شورای نگهبان و دستگاه قضائی کدام رئیس جمهور کمدی دوم خردادی اگر چنانچه پیروز شد می تواند قدمی مثبت به نفع مردم ایران بر دارد ؟
بنابراین طبق تجربه ی 3 دهه ی گذشته و آزمون شده ی همه باند ها و جناح ها و با تأکید این واقعیت که گفته می شود آزموده را دوباره آزمودن خطاست . چون این رژیم تروریستی آخوندی نه هر گز تغییر پذیر می باشد ونه اینکه شبکه ی مافیائی و آلوده ی حاکم بر آن، اجازه می دهد تا که اقدام مثبت به نفع مردم ایران بر داشته شود . پس بهترین رهنمود بدون توهم وشک تحریم دربست و کامل و عریان سازی ماهیت عدم مشروعیت این رژیم بربرمنش و تاریک اندیش است و تلاش برای بی عتبار کردنش و بستر سازی برایو تغییرات دمکراتیک می باشد.
ازسوی دیگر پاسداران و بازجویان و شکنجه گران و توابان زندان هم بصو رت که گله ای به ورق پاره ی کیهان اطلااتی - امنیتی - پادگانی کوچ کردند که اکنون وزارت فرهنگ سانسور و تفتیش عقاید و ارشاد و روزنامه ی دولتی ایران وخبر گزاری ایرنا را اشغال و قبضه کرده اند باید دانند که شرایط 30 کنونی مشابه خرداد سال 60 و تابستان خونین سال 67 نمی باشد که توانستند دست به جنایت و قتل عام زدانیان سیاسی بزنند . زیرا که میزان بحران های گوناگون در کنار نارضایتی عمومی و تورم و گرانی و مهمتر فریاد مرگ بر دیکتاتور که در دانشگاه ها طنین انداز شده است و فریاد ما زن ومرد جنگیم بجنگ تا بنگیم اجازه با زجویان و شکنجه گران پرونده ساز نمی دهد که به سادگی به توانند همان شیوه های اتهاماتی و تهدید آمیز نخ نما شده را بکار برند . زیراکه هنوز آثار ننگ غارتگری و مفسدان و مافیای اقتصادی و دزدان بیت المال حکومتی دانه درشت با آقازاده های شان از اذهان عمومی پاک نشده است که از سوی عباس پالیزدا ر در دانشگاه همدان افشاو رسوا شدند با همه یورش از موضع ترس و دستپاچگی صدور حکم بازداشت و بازجوئی افشاگران وجمع آوری اسناد ومدارک زده شد.
هوشنگ � بهداد
دو شنبه 31 تیرماه سال-1387
سربازجو حسین شریعتمداری که ید طولائی در پرونده سازی و شکنجه گری و بازجوئی دارد . اکنون تا نظر دکتر ملکی بیان نشده است و بدون آنکه این سربازجوی زبان بر و اندیشه خفه کن و قلم شکن وآن را تبدیل به تازیانه کرده است که بر اندام هر دگراندیشی فرود می آورد که فرار تر از معیار تعیین شده ی وی سخن گوید چونکه بلافاصله در ا درازش می کند و دست به جراحی اندام و تفکرش می زند تا که به توبه وادارش کند . اکنون بدون آنکه پاسخ به انتقاد دکتر ملکی دهد که چه گفته است؟ یا اینکه پاسخ دهد که آیا این رژیم بربرمنش و تاریک ا ندیش قرون وسطائی و یاغی بین المللی و پدر خوانده ی تروریست ظرفیت و توان اصلاح شدن دارد؟ یا اینکه توضیح دهد که آیا سید خندان خاتمی پس از 8 سال مگر اعتراف نکرد و نگفت که نقشی بیش از تدارکاتچی نظام نداشته است؟ اینکه آیا سعید حجاریان بقول خودش و همقطارانش شهید زنده نمی باشد؟ و مگر شرایط فیزیکی وی و رئیس جمهور شدن پاسدار احمدی جزو دستآورد دوران 8 سال تدارکاتچی بودن سید خندان خاتمی نمی باشد ؟
تازه مگر در آن زمان مجلس و دولت را اصلاح طلبان قلابی با هم نداشتند ؟ ضمن اینکه مگر فراموش شده است که چگونه سید خندان خاتمی در مرحله ی دوم تبلیغاتی ریاست جمهوری که به استان کرمان سفر کرده بود . البته پس از اینکه ولی فقیه یا لوطی جماران را به وحی منتسب کرد و شناسنامه ی انقلاب برای رفسنجانی صادر کرد. مگر اعتراف نکرد که ما مسئولان رژیم تروریستی آخوندی در برابر همه قول هائی که تا کنون به مردم ایران داده ایم . فقط توانسته ایم فقر را به نسبت عادلانه میان محرومان توزیع کنیم ؟
بنابراین اکنون که شرایط خیلی وحشتناک ر از آن زمان شده است . زیراکه رشد لجام گسیته ی تورم و گرانی و ازایش قیمت کالاها و فقر و بیکاری و شکاف عمیق طبقتی در جامعه بیداد می کند . مهمتر اینکه همان چشم فتنه ی کور شده یا گروه خود سر کشف شده درون دست بدنام وزارت اطلاعات که عامل قتل های زنجیره ای معرفی شدند اکنون بیش از سه سال است که از طریق سیاست حرکت گام به گام چراغ خاموش دست به کودتای خاموش خزنده زدند و ریش و قیچی قدرت و ثروت و خیمه شب بازی انتخاباات را در اختیار خود دارند .
لذااولاً کدام مدعی دوم خردادی های مغلوب می تواند در مقابل اینا ن به ایستند ؟ همینطور بتواند هم از صافی وزارت کشور و شورای نگهبان برای نامنویسی عبور کند . همچنین چگونه می خواهد در برابر بسیج تقلبات گسترده ی سپاه پاسداران وبسیج به ایستد ومی تواند پاسداران را به پادگا ن های شان باز گرداند که زیرآب دوم خردادی ها را زدند و آنان را از صحنه حذف کردند تا که خودشان آمدند وهر گز هم تصمیم به بازگشت به پادگان ها را ندارند؟ مهمتر اینکه در برابر لوطی جماران ومجلس کمدی و انتصابی و پاسداریزه و شورای نگهبان و دستگاه قضائی کدام رئیس جمهور کمدی دوم خردادی اگر چنانچه پیروز شد می تواند قدمی مثبت به نفع مردم ایران بر دارد ؟
بنابراین طبق تجربه ی 3 دهه ی گذشته و آزمون شده ی همه باند ها و جناح ها و با تأکید این واقعیت که گفته می شود آزموده را دوباره آزمودن خطاست . چون این رژیم تروریستی آخوندی نه هر گز تغییر پذیر می باشد ونه اینکه شبکه ی مافیائی و آلوده ی حاکم بر آن، اجازه می دهد تا که اقدام مثبت به نفع مردم ایران بر داشته شود . پس بهترین رهنمود بدون توهم وشک تحریم دربست و کامل و عریان سازی ماهیت عدم مشروعیت این رژیم بربرمنش و تاریک اندیش است و تلاش برای بی عتبار کردنش و بستر سازی برایو تغییرات دمکراتیک می باشد.
ازسوی دیگر پاسداران و بازجویان و شکنجه گران و توابان زندان هم بصو رت که گله ای به ورق پاره ی کیهان اطلااتی - امنیتی - پادگانی کوچ کردند که اکنون وزارت فرهنگ سانسور و تفتیش عقاید و ارشاد و روزنامه ی دولتی ایران وخبر گزاری ایرنا را اشغال و قبضه کرده اند باید دانند که شرایط 30 کنونی مشابه خرداد سال 60 و تابستان خونین سال 67 نمی باشد که توانستند دست به جنایت و قتل عام زدانیان سیاسی بزنند . زیرا که میزان بحران های گوناگون در کنار نارضایتی عمومی و تورم و گرانی و مهمتر فریاد مرگ بر دیکتاتور که در دانشگاه ها طنین انداز شده است و فریاد ما زن ومرد جنگیم بجنگ تا بنگیم اجازه با زجویان و شکنجه گران پرونده ساز نمی دهد که به سادگی به توانند همان شیوه های اتهاماتی و تهدید آمیز نخ نما شده را بکار برند . زیراکه هنوز آثار ننگ غارتگری و مفسدان و مافیای اقتصادی و دزدان بیت المال حکومتی دانه درشت با آقازاده های شان از اذهان عمومی پاک نشده است که از سوی عباس پالیزدا ر در دانشگاه همدان افشاو رسوا شدند با همه یورش از موضع ترس و دستپاچگی صدور حکم بازداشت و بازجوئی افشاگران وجمع آوری اسناد ومدارک زده شد.
هوشنگ � بهداد
دو شنبه 31 تیرماه سال-1387