نقد و بررسی "اعتراف � ناتو � به شكست" روزنامه ی جمهوری اسلامی چهار شنبه 2 مرداد ماه سال 1387
" در ادامه ی از سیاست دخالت گری در امور داخلی کشورهای همجوار و منطقه مرتبط با مبارزه کردن با آمریکا اکنون نوئبت به ناتو در افغانستان رسیده است"
حتماً که متوجه شده اید که مسئولیت اصلی قلم بر دست سرمقاله نویس روزنامه ی جمهوری به جز برخی موارد نادر و حساس که اختلافات جناحی و باندی بالا ی گیرد که از روی ناچاری به مسائل داخلی پرداخته می شود مابقی موارد ارزیابی و بررسی و تحلیل و تفسیر موضوعاتی است مربوط به کشورهای همجوار و خاورمیانه می باشد که مخاطبان نویسنده یا آمریکا و اسرائیل هستند و یا کشورهای در رابطه با این دوکشود ویا همپیمانان اینان می باشند. یا اینکه در آن سوی معادله حزب الله لبنان و حماس و سایر جریانات آلت دست یا حامی ودست پرورده ی رژیم تروریستی آخوندی در فلسطین و کشورهای منطقه می باشند.
البته چون از موضع همیشه شکست وناکامی برای آمریکا و هم پیمانانش و پیروزی برای رژیم تروریستی آخوندی مقالات تهیه و تنظیم و قلمفرسائی و تئوریزه می شوند . مشخص است که گذشته از اینکه با وارونه گوئی و بزرگ نمائی کردن عجین شده است . از سوی دیگر به معلول ها به جای پرداختن به ریشه ها علت ها با کتمان کردن یا دور زدن عدم بیان بخشی از واقعیات همراه می باشد . یعنی اینکه یا اساساً اشاره به نقش دخالت گرایانه ی مستقیم رژیم تروریستی در بحران سازی و جنگ افروزی و ناامن وبی ثبات کردن منطقه نمی شود که بر اساس دیپلماسی صدور تروریسم و بنیاد گرائی تنظیم و ترسیم ودنبال می شود و یا اینکه تلاش می شود تا که اینگونه و انمود شود که از موضع یک مصلح و میانجی بیطرف است که پیوسته نقش دخالت گری و حضور رژیم تروریستی آخوندی مثبت و سازنده است . برای اینکه از موضع انسان دوستی و مکتبی و اسلامی و مسالمت و صلح آمیز و سازندگی بدون هیگچونه چشم داشت و بهره برداری های سیاسی و نظامی و تبلیغاتی و بحران سازی و باج گیرانه می باشد و اصلاً و هرگز این سیاست دخالت گری هم هیچگونه ارتباطی با اهداف پروژه ی هسته ای و اهداف بلند پروازانه ی رژیم تروریستی در منطقه ندارد . همانگونه که تلاش مذبوحانه برای فرار از عدم پرداختن به مطالبات مردم ایران نیست و به دنبال بهانه و جا پا ساختن برای دستآویز گسترده تر کردن محدوده ی دفاع و گسترش ایجاد فضا و دامنه ی حاشیه ی امنیتی نمی باشد. بنابراین در روند اینگونه تحلیل و تفسیر وقلمفرسائی کردن می باشد که امروز نوبت حلاجی افغانستان و شکست ناتو در این کشور رسیده است. البته همانگونه که اشاره شد بدون اینکه سر مقاله نویس کوچکترین اشاره ای به نقش دخالت گرایانه ی رژیم در افغانستان کند یا اینکه نقل قول نماید که مگر پس از جنگ 33 روزه ی سپاه پاسداران و حزب الله لبنان با اسرائیل پاسدار محسن رضائی در گفتگوی تلویزیونی خود نگفته بود که شیوه ی جنگ حزب الله لبنان و آنانی که در عراق و افغانستان علیه ی نظامیان آمریکائیان می جنگند همان روش و تاکتیک جنگی سپاه پاسداران می باشد و مگر تأکید نکرد که اینان همگی در پادگان های آموزشی � نظامی سپاه پاسداران در ایران تعلیم و آموزش نظامی دیده اند؟ اکنون نیز سرمقاله نویس با نقل قول مبارزه با آمریکا در افغانستان همان شیوه ی مبارزه با آمریکا در افغانستان را دنباله کرده است و نکته نظرات اعضای کشورهائی که در کنار ناتو در افغانستان حضور دارند را بازتاب داده که گویا مخالف حضور در افغانستان و هژمونی آمریکا می باشند و با بسط دادن این مسئله که آمریکا در افغانستان هم همچون حضورش در عراق شکست خورده است و افزوده که اوباما هم برای کسب آگاهی تبلیغاتی خود به افغانستان سفر کرد بالاخره اینگونه نتیجه گرفته است :
" مقامات ناتو در بروكسل از اين بيم دارند كه نبرد افغانستان به افتضاحي به مراتب وحشتناك تر از عراق تبديل شود و نمونه اي براي اثبات ناتواني ناتو در تاريخ اين سازمان محسوب گردد. در چنين شرايطي اعتراف فرماندهان ناتو به شكست در افغانستان بدترين خبري است كه مي تواند اهداف ناتو براي باز تعريف اهداف و نقش خود پس از فروپاشي اتحاد شوروي و � انحلال پيمان ورشو � را تحت الشعاع خود قرار دهد. "
در خاتمه اینکه مسئله ی آمریکا و مبارزه با شیطان بزرگ آمریکا کردن همچون حلال مشکلات برای سران رژیم تروریستی آخوندی است . زیرا که دست آویز مناسب برای گریختن از پاسخ دادن به نیاز و احتیاجات و مطالبات مردم ایران می باشد . همانگونه که بهترین بهانه برای سنگر دفاع و عادی سازی دفاع کردن از پروژه ی هسته ای و تلاش برای دسترسی به سلاح هسته ای است. بهمین دلیل هرموضوع و مقوله ای که مطرح می شود می بایست که به آمریکا یا هم پیانش اسرائیل ختم شود . لذا بی جهت نیست که سرمقاله نویس مدعی شده که مبارزه با ناتو با تروریسم در افغانستان تبلیغ فریبکارنه ای بیش نبوده است. البته که سرمقاله نویس در این رابطه در ست می گوید . زیرا که مرکز ثقل شرارت و یاغی بین المللی و پدر خوانده ی تروریسم در جهان رژیم تروریستی آخوندی است و اگر قرار است که مبارزه ی جدی با تروریسم با این رژیم شود. باید که تلاش شود که هرچه زود تر نام سازمان مخالف این رژیم از لیست گروه و سازمان های تروریستی خارج گردد.
هوشنگ � بهداد
چهار شنبه 2 مرداد ماه سال 1387
" در ادامه ی از سیاست دخالت گری در امور داخلی کشورهای همجوار و منطقه مرتبط با مبارزه کردن با آمریکا اکنون نوئبت به ناتو در افغانستان رسیده است"
حتماً که متوجه شده اید که مسئولیت اصلی قلم بر دست سرمقاله نویس روزنامه ی جمهوری به جز برخی موارد نادر و حساس که اختلافات جناحی و باندی بالا ی گیرد که از روی ناچاری به مسائل داخلی پرداخته می شود مابقی موارد ارزیابی و بررسی و تحلیل و تفسیر موضوعاتی است مربوط به کشورهای همجوار و خاورمیانه می باشد که مخاطبان نویسنده یا آمریکا و اسرائیل هستند و یا کشورهای در رابطه با این دوکشود ویا همپیمانان اینان می باشند. یا اینکه در آن سوی معادله حزب الله لبنان و حماس و سایر جریانات آلت دست یا حامی ودست پرورده ی رژیم تروریستی آخوندی در فلسطین و کشورهای منطقه می باشند.
البته چون از موضع همیشه شکست وناکامی برای آمریکا و هم پیمانانش و پیروزی برای رژیم تروریستی آخوندی مقالات تهیه و تنظیم و قلمفرسائی و تئوریزه می شوند . مشخص است که گذشته از اینکه با وارونه گوئی و بزرگ نمائی کردن عجین شده است . از سوی دیگر به معلول ها به جای پرداختن به ریشه ها علت ها با کتمان کردن یا دور زدن عدم بیان بخشی از واقعیات همراه می باشد . یعنی اینکه یا اساساً اشاره به نقش دخالت گرایانه ی مستقیم رژیم تروریستی در بحران سازی و جنگ افروزی و ناامن وبی ثبات کردن منطقه نمی شود که بر اساس دیپلماسی صدور تروریسم و بنیاد گرائی تنظیم و ترسیم ودنبال می شود و یا اینکه تلاش می شود تا که اینگونه و انمود شود که از موضع یک مصلح و میانجی بیطرف است که پیوسته نقش دخالت گری و حضور رژیم تروریستی آخوندی مثبت و سازنده است . برای اینکه از موضع انسان دوستی و مکتبی و اسلامی و مسالمت و صلح آمیز و سازندگی بدون هیگچونه چشم داشت و بهره برداری های سیاسی و نظامی و تبلیغاتی و بحران سازی و باج گیرانه می باشد و اصلاً و هرگز این سیاست دخالت گری هم هیچگونه ارتباطی با اهداف پروژه ی هسته ای و اهداف بلند پروازانه ی رژیم تروریستی در منطقه ندارد . همانگونه که تلاش مذبوحانه برای فرار از عدم پرداختن به مطالبات مردم ایران نیست و به دنبال بهانه و جا پا ساختن برای دستآویز گسترده تر کردن محدوده ی دفاع و گسترش ایجاد فضا و دامنه ی حاشیه ی امنیتی نمی باشد. بنابراین در روند اینگونه تحلیل و تفسیر وقلمفرسائی کردن می باشد که امروز نوبت حلاجی افغانستان و شکست ناتو در این کشور رسیده است. البته همانگونه که اشاره شد بدون اینکه سر مقاله نویس کوچکترین اشاره ای به نقش دخالت گرایانه ی رژیم در افغانستان کند یا اینکه نقل قول نماید که مگر پس از جنگ 33 روزه ی سپاه پاسداران و حزب الله لبنان با اسرائیل پاسدار محسن رضائی در گفتگوی تلویزیونی خود نگفته بود که شیوه ی جنگ حزب الله لبنان و آنانی که در عراق و افغانستان علیه ی نظامیان آمریکائیان می جنگند همان روش و تاکتیک جنگی سپاه پاسداران می باشد و مگر تأکید نکرد که اینان همگی در پادگان های آموزشی � نظامی سپاه پاسداران در ایران تعلیم و آموزش نظامی دیده اند؟ اکنون نیز سرمقاله نویس با نقل قول مبارزه با آمریکا در افغانستان همان شیوه ی مبارزه با آمریکا در افغانستان را دنباله کرده است و نکته نظرات اعضای کشورهائی که در کنار ناتو در افغانستان حضور دارند را بازتاب داده که گویا مخالف حضور در افغانستان و هژمونی آمریکا می باشند و با بسط دادن این مسئله که آمریکا در افغانستان هم همچون حضورش در عراق شکست خورده است و افزوده که اوباما هم برای کسب آگاهی تبلیغاتی خود به افغانستان سفر کرد بالاخره اینگونه نتیجه گرفته است :
" مقامات ناتو در بروكسل از اين بيم دارند كه نبرد افغانستان به افتضاحي به مراتب وحشتناك تر از عراق تبديل شود و نمونه اي براي اثبات ناتواني ناتو در تاريخ اين سازمان محسوب گردد. در چنين شرايطي اعتراف فرماندهان ناتو به شكست در افغانستان بدترين خبري است كه مي تواند اهداف ناتو براي باز تعريف اهداف و نقش خود پس از فروپاشي اتحاد شوروي و � انحلال پيمان ورشو � را تحت الشعاع خود قرار دهد. "
در خاتمه اینکه مسئله ی آمریکا و مبارزه با شیطان بزرگ آمریکا کردن همچون حلال مشکلات برای سران رژیم تروریستی آخوندی است . زیرا که دست آویز مناسب برای گریختن از پاسخ دادن به نیاز و احتیاجات و مطالبات مردم ایران می باشد . همانگونه که بهترین بهانه برای سنگر دفاع و عادی سازی دفاع کردن از پروژه ی هسته ای و تلاش برای دسترسی به سلاح هسته ای است. بهمین دلیل هرموضوع و مقوله ای که مطرح می شود می بایست که به آمریکا یا هم پیانش اسرائیل ختم شود . لذا بی جهت نیست که سرمقاله نویس مدعی شده که مبارزه با ناتو با تروریسم در افغانستان تبلیغ فریبکارنه ای بیش نبوده است. البته که سرمقاله نویس در این رابطه در ست می گوید . زیرا که مرکز ثقل شرارت و یاغی بین المللی و پدر خوانده ی تروریسم در جهان رژیم تروریستی آخوندی است و اگر قرار است که مبارزه ی جدی با تروریسم با این رژیم شود. باید که تلاش شود که هرچه زود تر نام سازمان مخالف این رژیم از لیست گروه و سازمان های تروریستی خارج گردد.
هوشنگ � بهداد
چهار شنبه 2 مرداد ماه سال 1387