نقد وبررسی " پيش شرط هاي طرح تحول اقتصادي" روزنامه ی جمهوری اسلامی دو شنبه 7 مرداد ماه سال - 1387
"بی برنامگی در ساختار اقتصادی در همه سطوح، اما ادعای طرح تحول بزرگ اقتصادی داشتن و طرح سرشماری خانوار در بستر تبلیغات انتخاباتی ریاست جمهوری "
سیاست یک بام و چند هوای رژیم بربرمنش و تاریک اندیش و قرون وسطائی آنگونه است که تاکنون هیچیک از رئیس جمهورهای پیشین رژیم تروریستی آخوندی اینقدر قدرت ندا شته اند که پاسدار احمدی نژاد دارد؟ در صورتکیه این یکی پاسدار بیش از همه گلابزدگی کرده و گند ببار آورده است . به خصوص در زمینه ی اقتصادی که همه ی اقداماتش منتهی به شکست شده است و بی سر و سامانی اقتصادی همه ی سطوح دولت و سراسر جامعه را فرا گرفته و عجیب هم بر خلاف ادعای کمدی دولت عدالت محور ضد مردم بوده اند. در شرایطی که نظام یک دست شده است می بایست از همآهنگی و انسجام و پیشرفت بیشتری برخور دار باشد . ولی دولت کمدی مدعی عدالت محور همچون جیگر زلیخا یا آسفالت های خیابان های تهران پاره پاره و جراحی شده است . به ویژه اینکه هنوز که 3 وزارتخانه وزیر ندارند یا اینکه در حال ترمیم و جا به جاب جائی می باشند که هم مهلت قانونی و هم حکم حکومتی لوطی جماران هم به سر آمده است .
معلوم نیست که چرا گفته نمی شود که به جز لوطی جماران که از گماشته ی خود پاسدار احمدی نژاد دفاع می کند قدرت پشت پرد ه ی حامی و پپشتیبان پاسدار احمدی نژاد کیست که حتی توجهی هم به حکم حکومتی لوطی جماران هم نمی شود؟
عجب نظام بی در و پیکیر وبی قانونی می باشد! زیرا که یک پاسدار هر کاری که دلش می خواهد انجام می دهد و یا سخنی به عنوان و مزاح که علاقه داشته باشد آن را بیان می کند وکسی هم باهاش کاری ندارد. عجیب تر اینکه اگر چنانچه روز نامه ای همچون همشهری دولتی متعلق به پاسدار سردار قالیباف شهردار تهران ناپرهیزی کند و پای خودش از گلیم و خط سرخ تعیین و ترسیم شده ی سانسور نهادینه شده فرار تر بگذارد و خبر مربوط به درگیری پست و مقام میان صمصمامی سرپرست فعلی وزارت اقتصاد و امور دارائی و مظاهری رئیس بانک مرکزی را بازتاب دهد که چگونه مخالف دروغین شیفتگان قدرت و دروغین تر عاشقان خدمتگزاری به مردم می باشند . چونکه بر سر قبضه ی پست وزارت اقتصادی دست به یقه شده و برخورد فیزیکی با هم دیگر داشته اند. اما به خاطر اینکه گزارشگر روزنامه ی شهرداری همشهری این خبر را منعکس کرد. بنابراین روزنامه ی همشهری از سوی وزیر فرهنگ سانسور و تفتیش عقاید ارشاد برای 3 ماه توقیف و تعطیل شد . برای اینکه شهردار تهران رقیب انتخاباتی ریاست جمهوری پاسدار احمدی نژاد است .
بالاخره اینکه با این اوضاح و احوال ادعای کمدی دولت عدالت داشتن و بدتر از آن از تحولات بزرگ اقتصادی دم زدن و سخن گفتن که نرخ بانکی کاهش می یابد و سیستم بانک های دولتی به مؤسسات صلواتی قرض الحسنه تبدیل می شوند که البته ادامه ی همان منحل کردن سازمان مدیریت و برنامه ریزی بودجه می باشد .

در حقیقت از همان دروغ های جنگل با رودخانه ی آب جاری ساختن در کویر می باشد . زیرا که معادلش را مردم محروم ایران در 3 سال گذشته تجربه کردند که چگونه به جای بردن نان بر توی سفره های خالی محرومان تورم وگرانی و افزایش قیمت کالا ها با فقر و بیکاری بیشتر تحویل محرومان وتهی دستان داده شد و به جای مبارزه با مفسدان و مافیای اقتصادی نه اینکه میدان برای یکه تازی مافیا و مفسدان قتصادی بیش از گذشته فراهم تر شده است ، بلکه حتی افشاگران اسامی دانه درشت های حکومتی و آقا زده های شان دستگیر و بازجوئی شدند که چرا دست به افشاگری زدند و نظام را با این کارشان با خطر مواجه ساختند؟ بقول سرمقاله نویس اینگونه طرح و اقدامات تحول بزرگ اقتصادی دولت همچو زلزله ی نه دهم ریشتری زلزله و تنش و لرزه بر اندام و ساختار اقتصادی فرتوت و فرهنگی داغان و اجتماعی شدیداً طبقاتی شده وارد می کند که توضیح عوارض آن را چنین بیان کرده است:
"واقعيت اينست كه اجراي تغييراتي بنيادين در 7 محور از حوزه هاي مختلف اقتصادي از آنچنان پيامدها و عوارضي برخوردار خواهد بود كه بي گمان دامنه آن تمامي شئون سياسي اجتماعي فرهنگي و حتي امنيتي جامعه را نيز در بر مي گيرد."

بهر حل سرمقاله نویس در ادامه ی سرمقاله ی خود بیشتر به نکات تناقض آمیز پیرامون طرح 7 محور تحول بزرگ اقتصادی دولت اشاره کرده و تأکید نموده است که بر خلاف ادعای مطرح شده کارکارشناسی اصولی و علمی برروی طرحدرست انجام نشد است . زیراکه طرح گرد آوری اطلاعاتی سرشماری خانوار که به صورت فرم های پرسشگرانه تهیه شده است که قرار بود از طریق مساجد هم پیگیری می شود ولی بر خلاف انتظار در برنامه ی مصاحبه ی تلویزیونی پاسدار احمدی نژاد آن بخش هم که قرار بود در مساجد تکمیل گردد حذف شده است .

در خاتمه اینکه شکی نیست که این فرم سرشماری خانوار کمک نقدی که جایگزین حذف رایانه های کالاهای ضروری دولتی شده است . یک نوع عوامفریبی وسرکار گذاشتن مردم است. یا در حقیقت کلاه بر سر مردم گذاشتن و شیر مالیدن بر سر آن می باشد که ابتدا این طرح جایگزین حذف رایانه های دولت شده که قرار است از طریق پر کردن فرم سرشماری خانوار های محروم بصورت با دادن کمک های نقدی دولتی به اینات جبران شود تا به حساب دست مرفه های جامعه از دسترسی زایای رایانه ای دولت قطع گردد . مشخص است که سرنوشت و عاقبت این طرح هم به همان سرنوشت توزیع کوپنی و رایانه های دولتی ختم خواهد شد که قطع شدند . جز اینکه مردم فقیر و تهی می بایست همه ی نیازهای خودشان را به قیمت آازد با حاکم بودن تورم و گرانی و احتکار و سیستم دلالی و انگلی اقتصادی حامم بر بازار بی حساب و کتاب و کنترل تهیه وخریداری کنند. البته فراموش نشود به جز اینکه این فرم سرشماری تبعیضات زیادی میان مردان با زنان قائل شده است . از سوی دیگر می بایست اذعان کرد که هدف تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری دوره ی دهم وجمع آوری هر چه بیشتر آرای محرومان و تهی دستان از سوی دولت می باشد . در حقیقت نوعی شگرد تبلیغاتی برای خریدن آرای حکومتی می باشد.

هوشنگ � بهداد
دو شنبه 7 مرداد ماه سال - 1387