نقد و بررسی " توهم دوستي با شيطان بزرگ" ! روزنامه ی جمهوری اسلامی دو شنبه 31 تیرماه سال-1387
" بازهم آمریکا دارای خوی استکباری و شیطان بزرگ و ام الفساد قرن شد که تأکید شدهخوشباورانی که تصور می کنند آمریکا عوض شده سخت در اشتباهند"
بالن بر هوا پرتاب شده چه زود ترکید . زیرا که کیسه ی گشاد سفسطه گری و تبلیغاتی و تاکتیکی دوخته شده که از طریق دولت و مشاوران پاسدار احمدی نژاد ودلالان وواسطه ها و لابی ها طرفین نان به نرخ روز خور آماده ی بهره برداری و پر شدن کیسه شده بودند متوجه شده اند که کیسه سوراخ شد و چیزی ته کیسه نمانده است . یعنی اینکه تمام نتایج عجیب فعال شدن و پیام و پسغام های تبلیغاتی و رؤیائی ارسالی آنچنانی که رد و بدل می شد همه اش بر باد رفت . زیرا که دسترنج آنانی که آویزان به مهره ی سوخته و بدنام وبی ارزشی همچون دلال و جاسوس چند جانبه هوشنگ امیر احمدی شده بودند و وی را مورد عفو ملوکانه قرار دادند و به ایران دعوتش کردند وچپ و راست از پاسدار احمدی نژاد گرفته تا مشاورانش و مطبوعات حامی رفسنجانی همچون روزنامه ی کارگزاران و سرمایه و سایت تابناک پاسدار محسن رضائی و روز نامه همشهری و وابسته به سردار پاسدار شهردار تهران قالیباف نیز هریک در نوبت وصف انتظار گفتگو با وی به خط د رآمدند . خلاصه از هتل استقال تهران با آب و تاب فراوان نظرات این دلال وواسطه و کارچاق هفت خط حرفه ای رابازتاب می دادند که آری همه چیز تمام و شرایط ایجاد رابطه میان دو کشور فراهم شده است . البته این بازی کمدی تبلیغاتی که هم نوعی خودزنی و لگد گوبی بر سر گور خمینی بود که با سکوت کامل و رضایتمندانه ی لوطی جماران طراحی شده بود به حساب برای بستر سازی جنگ روانی تبلیغاتی لابی ها وواسطه ها و دلال های دیگر همچون منصور فرهنگ ها و رسانه ها و بلند گوهای فارسی زبان استعماری بود که وظیفه و مأموریت داشتند تبلیغ کنند که تعلیق درچارچوب ودادن امتیازات خاص پذیرفته شد . از سوی دیگر حضور و نظارت معاون وزارت امورخارجه بر چگونگی یشرفت مذاکره ی هسته ای اروپا با پاسدار سعید جلیلی را نوعی عقب نشینی آمریکا از مواضع قبلی خود مبنی بر عدم شرط تعلیق غنی سازی برای مذاکره قلمداد وتبلیغ دمی کردند. زیرآب همه در بست زده شد . البته فراموش نشود که سربازجو پاسدار حسین شریعتداری خطاب به پاسدار احمدی نژاد و سخنگوی دولت غلامحسین الهام گفته بود که عفو دادن و دعوت نمودن از دلال و جاسوس هوشنگ امیر احمدی به تهران از سوی هرکس که انجام شده و یا دیدار و ملاقاتی انجام گرفته باشد فقط یک کلاه گشاد بر سرشان رفته است .
اما موضوع بس مهمتر اینکه از سوی دیگر یک بار دیگر جهان شهاد و ناظر بود که چگونه عامل اصلی تنش ونا آرام ساختن منطقه ی منطقه ی نفتی خاورمیانه و افزایش قیمت نفت در جهان رژیم تروریستی آخوندی می باشد . زیرا که همین فضای تبلیغاتی ساختگی سایه و فضای عادی شدن رابطه ی رژیم با آمریکا روزانه مخابره می شد موجب شد که ناگهان کاهش 15 دلار درهر بشگه نفت افاق بی افتد.

همچنین پس از نشست مذاکره ی خاور سولانا با پاسدار سعید جلیلی در ژنو که با حضور معاون امور خارجه ی آمریکا انجام گرفت مشخص شد که کوه موش زائید وچیزی تغییری نکرده است جز اینکه موضع آمریکا و اروپا قوی تر وهمصدا تر از قبل شده است . طوریکه ضرب العجل دو هفته ای برای پاسخگوئی قطعی تعیین واعلام شد .

بنابراین اکنون که دستگاه کوک شده یتبلیغات هسته ای رژیم روریستی آخوندی و حامیان داخلی و برون مرزی اش با شکست سختی مواجه شده است و همانگونه که اشاره شد کیسه ی گشاددوخته شده ی سوراخ از آب در آمد . لذا برای اینکه خطابه خوانی که از ترس پرت شدن از جلوی بام آنقدر پساپسی رفت تا که از آنطرف بام بر زمین پرتاب شد . اکنون برای جبران کردن سرمقاله نویس احساس می کند دست اندرکاران دیپلماسی هسته ای سخت مغبون شده اند . برای اینکه نه اینکه تغییری در موضع پا فشاری ر تعلیق غنی سازیآمریکا حاصل نشده ، بلکه سف و سخت تر هم شده است. پس از موضع دشمنی با آمریکا و ارد صحنه شده و تاریخچه ی 3 دهه ی گذشته ی دشمنی آمریکا را ترسیم کرده است . البته بدون آنکه اشاره ای به دیدار رفسنجانی با مک فارلین نمایده ی ویژه ی رئیس جمهور وقت آمریکا ریگان در تابستان سال 65 در تهران کند ویا به اعتراف رفسنجانی در خطبه نماز جمعه ی تهران پس از شغال نظامی افغانستان کند و یا اشاره ای به همکاری مشترک با اشغال گران نظامی افغانستان از جمله آمریکا نماید قرائت روضه ی ضد آمریکائی را شروع کرد و از موضع قاطع خمینی و صلابت لوطی جماران جانشین ولی علیه ی آمریکا با 3 شرط سرگیری رابطه با آمریکا گفت و آن را چنین فرمول بندی کرد که شامل "عذرخواهي آمريكا از ايران به خاطر دخالت هاي گذشته آزادسازي اموال و دارائي هاي ايران كه توسط آمريكا بلوكه شده و دادن تعهد كتبي مبني بر خودداري از دخالت در امور داخلي ايران در آينده است" که بمنزله ی آب پاک برروی دست لابی ها و دلالان وواسطه گران عادی سازی میان دو کشور است. مرحله ی بعدی مربوط به از سرگیری رابطه با آمریکا است که گفته شده جزو اختیارات رهبر لوطی جماران است . یعنی اینکه توی پوزه ی پاسدار احمدی نژاد و مشاورانش از جمله رحیم اسنفدیار مشائی زده شده است که بی خودی تلاش مذبوحانه نکنید. بالاخره بخش سوم شامل بازگشائی دفتر حفظ منافع و نسول و سفارت آمریکا می شود که آنهم جزو حیطه ی اختیارات لوطی جماران قلمداد شده است.

در خاتمه اینکه سرمقاله نویس با اتکا به موضع وزارت امورخارجه ی آمریکا مبنی بر تأکید تعلیق غنی سازی به عنوان پیش شرط مذاکره نتیجه گرفته است که آمریکا نه اینکه از خوی استکباری اش فاصله نگرفته است ، بلکه همچنان بقول خمینی شیطان و ام الفساد قرن می باشد و در نهایت سرمقاله نویس خطاب به توهم زدگان خوشباوران عادی سازی و ایجاد رابطه با آمریکا که تصور کرده اند بوش و آمریکا تغییر کرده به اینان تفهیم نموده است که توهم زدگان می باشند که می بایست به خود آیند واز نزدیک شدن به شیطان و ام الفساد خودداری کنند ودر اشتباه عمیق خود در آیند .

هوشنگ بهداد
دو شنبه 31 تیرماه سال-1387