نقد و بررسی " پهنه پنهان جنگ (يادداشت روز)" روزنامه ی کیهان چهار شنبه 12 تیرماه سال 1387
"ضد ونقیض وواونه گوئی و منحرف کردن اذهان عمومی، ابزار کار و هدف پاسداران روزنامه نگار و مقاله و یادداشت روز نویس شده است"
کسی که صاحب اندیشه و تفکر واهل قلم است و به رسالت و اصالت و مسئولیت قلم و مطالب و تحلیل و تفسیر و... جاری شده از قلم آگاهی و اشراف دارد. بنابراین هرروز باری بر جهت و کلیوئی و احساسی قلمفرسائی نمی کند وبا عقده گشائی و با گنده نمائی و وارونه گوئی وتحریف کردن را ابزار اندیشیدن خود نمی کند و مردم را سرکار نمی گذارد ومنحرف نمی کند. همانگونه آنکس که اهل قلم و روزنامه نگاری هست می داند که نقش مدیر مسئول و مهمتر ازآن نقش سرمقاله یا یادداشت که بازتاب دهنده نکته نظرات مدیر مسئول و سمت وسو و سیاست روزنامه می باشد آشنائی کامل دارد .
البته چون در رژیم تروریستی آخوندی بیشترین دشمنی و کینه ورزی با اهل قلم و تفکر و اندیشه و خلاصه عنصر آگاه و آگاهی می شود . زیرا که مرتجعان و خرافه پرستان حاکم می دانند که این قشر و جماعت مخل و مزاحم ابزار دین فروشی و عوامفریبی کردن حاکمان می باشند . بنابراین از ابتدا قدرت گیری این نظام منحوس و ضدمردمی بنای دشمنی با آموزش و پرورش و دانشجو ودانشگاه شروع شد و این نهاد هااز هر سو مورد تهاجم و یورش و پاک سازی واقع شدند تا که بتوان در پناه سنگ بستن و سگان هار رها کردن سرکوب و خفقا ن ووحشت در جامعه حاکم وآن را گشرش داد ونهادینه کرد و جنگ ضد ملی و ضد میهنی 8 ساله ی ایران و عراق را نعمت الهی قالب کرد .
از سوی دگر در این نظام مشتی پاسدار و سربازجو وشکنجه گران زندان ها و اطلاعاتی و امنیتی ها خبر نگار و روزنامه و سرمقاله و یاادداشتت روز نویس شده اند که بدون مسئولیت پاسخگوئی هرگونه که به اینان دیکته می شود یا اینکه دوست دارند قلم فرسائی کنند و اصلاً هم برایشان مهم نیست که در فاصه زمان کوتاه مطالب و ادعاهی شان متناقض است و یک صد و هشتاد درجه با هم دیگر فرق دارد . به خصوص در زمینه ی پروژه ی هسته ای که چون جزو محدوده ی تعیین شده ی خط سرخ نظام می باشد . بنابراین روز نامه نگاران و مطبوعات جز دفاع کور کردن و یا اخبار ممیزی شده که از سوی وزارت فرهنگ سانسور و تفتیش عقاید ارشاد و وزارت بد نام اطلاعات صادر می شود اینان حق اظهار نظر یا قلم زنی دیگری در بازتاب دان خبر ندارند . البته سربازجو یان و پاسداران و شکنجه گران یادداشت روز نویس شده در روزنامه ی اطلاعاتی � امنیتی � پادگانی � توچخانه ای کیهان سربازجو حسین شریعتمداری با روزنامه نگاران دیگر فرق اساسی دارند . زیرا اینان از دیوار حاشیه امنیتی لوطی جماران و سپاه پا اسداران ودولت و ارکان های اطلاعاتی و امنیتی بر خور دارند . برای همین قلم زنان این روزنامه پیرامون پروژه ی هسته ای هرگونه نظر و مانور دادن از آزادی طلق بر خوردار می باشند. بهر حال مشخص نیست وقتی که سرباز و پاسدار یادداشت روزنویس در پایان یادداشت روز خود صحنه را اینگونه ترسیم و آرایش کرده است .
"صحنه، صحنه جنگ است با همه پيچيدگي هايش و غفلت و آسودگي و خاطرجمعي و خوش باشي و خود مشغولي اول شبيخون است در چنين جنگ پرحادثه اما بي سر و صدايي." برای چه در متن یادداشت روز خود تلاش کرده با گریزی به صحرای کربلا زدن و حاشیه رفتن و چپ و راست فاکت آوردن و از تیزهوشی و مدیریت برنامه ریزی جنگی کردن مسئولان رژیم تروریستی آخوندی خطر جنگ را محود و حذف کند
عحیب و جالب است که پاسدار سرباز جو یادداشت روز نویس در برابر آمریکا و اسرائیل و دفاع از پروژه ی هسته ای و حتی جنگ افروزی آویزان به حزب الله شده است . البته داستان حزب الله و جنگ 33 روزه هم معما و شکر خدا برای رژیم تروریستی آخوندی شده است .برای اینکه ازعدم دخالت در اقدام نظامی حزب الله داشتن تا تأکید و اصرار کردن فقط کمک معنوی و تبلیغاتی به حزب الله لبنان می شود و هیچگونه دخالتی در جنگ 33 روزه ی حزب الله لبنان با اسرائیل نشد . در صورتیکه چپ و راست ادعای سقوط و سرنگونی به زودی اسرائیل در این جنگ 33 می شد که در نهایت لبنان را به سر زمین سوته تبدیل کرن تا اینکه شاید بحران هسته ای رژیم حل شود و پرونده اش از شورای امنیت سازمان ملل دوباره به شورای حکام باز گردانیده شود . خلاصه از تغییر حکومت های کشورها عربی منطقه ی خاورمیانه گفتن که می بایست اینان هم رهبر و هژمونی شیخ حسن نصرالله به پذیرند هم ارتش حزب الله لبنان می بایست ارتش کلاسیک کشورهای عربی خاورمیانه شود. اینگونه سخنرانی ها و قلمزنی ها و تبلیغات گوش فلک پر کن هر روز ادامه داشت . البته که نقش تبلیغاتی روزنامه پرونده و سناریو ساز کیهان سربازجو حسین شریعتداری سرآمد همه ی دستگاه و رسانه های بر رسانی و تبلیغاتی رژیم تروریستی آخوندی بود . البته پس از آن این جنگ 33 روزه تبدیل به بهترین سوژه و برگ تبلیغاتی سران رژیم تروریستی آخوندی شده است که هر زمان که قافیه شعر به شار تنگ می آید . بلافاصله رجزخوانی و چفنگ گوئی دفاع کردن از جنگ حزب الله لبنان شروع می شود. در صورتیکه پسا ز آتش بس 6 ساله میان لبنان و اسرائیل که برقرار بود . سپاه پاسداران از این فرصت استفاده کرد و از طریق سوریه امکانات پیشرفته ی موشکی و خمپاره انداز های خود را به جنوب لبنان در این 6 سال منتقل کرده بود تا در مواقع ضروری همچون شرایط راه ائدازی جنگ 33 روزه لبنان با اسرائیل ا ز آن در راستای دفاع کردن از پروژه ی هسته ای استفاده کند . مشخص است که اگر چنانچه آمریکا به اسرائیل فشار نمی آورد تا که بمباران هوائی خودش به لبنان را قطع کند . آیا اکنون چیزی از لبنان وحزب الله باقی مانده بود یانه که بهانه برای سربازجو پاسدار یاداشت روز نویس ها شود در این مورد لز خوانی کنند . مشروط بر اینکه همانگونه که روز گذشته قید شد مگر قرار است که اسرائیل یا آمریکا از طریق زمینی تهاجم کنند و نه اینکه ایران با اسرائیل هم مرز است ؟ همچنانکه با ادامه ی مذاکره ی سوریه با اسرائیل برای باز پس گیری منطقه ی جولان قدرت مانور حزب الله لبنان به عنوان ابزار فشار و تبلیغات رژیم تروریستی و سپاه پاسداران بسیار تضیف شده است. بالاخره اینکه سربازجو پاسدار یادداشت روز نویس نسخه ی چه باید کرد خود را به عنوان راهنمای چنین تهیه و تنظیم و فرموله و توصیه کرده است:
"اما چه بايد كرد؟ اتحاد و همدلي مسئولان در سطوح مختلف حاكميت، خار چشم دشمنان است همچنان كه خدشه در اين وضعيت قدرت ساز، آنها را اميدوار مي كند. نيازي به مراقبت و جمع آوري سري اطلاعاتي نيست تا براي ناظران صحنه سياست و رسانه در كشور معلوم شود دشمن سرمايه گذاري گسترده اي را براي پيشبرد جنگ نرم رواني- اطلاعاتي در آوردگاه رسانه و سياست و اقتصاد كشور انجام داده است. عوامل ميداني كه گاه و بيگاه به تروريسم سياسي و رسانه اي در كنار خرابكاري و ترور اقتصادي و به هم ريختن فضاي رواني در اين عرصه همت مي گمارند، بي ترديد بخشي از نقشه شبيخون دشمن هستند. در چنين وضعيتي چند نكته را بايد مهم شمرد: 1- توجه و تذكر هميشگي نسبت به شكست دشمن در عرصه جنگ سخت و رويكرد او به جنگ نرم وناپيدا 2- كاستن از فاصله ميان صاحبان منصب و مسئوليت نه صرفاً به عنوان توصيه اخلاقي بلكه به عنوان مسئوليت حاكميتي و امنيتي 3- رويكرد به هماهنگي هاي كلان حاكميتي در جهت تصميم سازي هاي مؤثر به جاي تك روي و تك گويي، هم فرسايي، جزئي نگري و فشل كردن مديريت ها 4- اهتمام ويژه به دو موضوع �ساماندهي و شكوفايي اقتصادي� و �مبارزه با مفاسد اقتصادي� در شرايطي كه دشمن مي كوشد فشار اقتصادي را با عمليات رواني پايگاه هاي رسانه اي و مطبوعاتي خود در زمينه القاي نااميدي مؤثرتر سازد."
. در خاتمه اینکه بدون شک سربازجو پاسدار یادداشت روز نویس از بازتاب گسترده و تأثیر گذاری سخنرانی عباس پالیز وحشت دارد .زیرا که شده اشراف دارد که در دانشگاه همدان انجام شد و پرونده بایگانی شد ی قضائی اسامی 44 دانه درشت مفسد ومافیای اقتصادی را وی اعلام و افشا کرد . ترس این افشاگری آنگونه بود که می توان دس زد یا قابل پیش ینی می باشد که این پاسدار قلم بر دست خیلی بیش از دادستان قاتل ودزد و عضو باند مافیائی انگلیسی مؤتلفه ی عسگر اولادی سعید مرتضوی ترسیده است . چونکه وی سر یع اقدام به بازداشت عباس پالیزدار و دو نماینده ی مجلس انتصابی هشتم و مسئول بخش نگهداری و حفاظت پرونده های قضائی در سازمان کل بازرسی کشور کرد . چونکه اکنون یادداشتروز نویس بدون نام بردن از پالیزدار و عواقب افشاگری وی بطور خیلی ردانه و پاسدارانه ودزدانه با تجربه ی اعتراف گیری ناشی از تخصص بازجو گری نسخه چه باید کرد برای حاکمان نطام تجویز کرد و شرایط را صحنه ی جنگ با دشمن آرایش و ترسیم نمود است و تأکید کرده که می بایست همگی با هم در غارتگری سهیم و همکار باشند و بدون اختلاف کار خودشان را دنبال کنند . همچنین تلویحاً به دولت به خصوص پاسدار احمدی نژاد گفته که باید از تک روی وکارشکنی کردن در تصمیم گیری های کارهای مهم و پرهیز کند و افزوده 3 نهاد باید تلاش کنند در کنار همدیگر برای خبررسانی بطور مشترک مبارزه با مفاسد اقتصادی را اجرا کنند . یعنی اینکه طوری سیاه بازی شود تا که وانمود گردد فاصله ی میان مسئولین با مردم زیاد نشده است . غافل از آنکه مردم ایران تجربه ی 3 دهه ی از حکومت گران و دولتمردان دارند که دیگر فریب نمی خورند و سیاه نمی شوند . ا سوی دیگر هم رشد لجام گسیخته تورم و گرانی و افزایش قیمت کالا ها در جامعه چنان است که مهار ناپذیر شده و هر روز بر ضریب نارضایتی عمومی می افزاید همینطور آنگونه با افشاگری مستند عباس پالیز دار زیرآب نظام و لوطی جماران و دستگاه ظلم و ستم وبی عدالتی و پایگاه و حامی و پشتیبان کلان دزدان و مافیای اقتصادی قضائیه زده شده است که هر گز محال است که کوچکترین امید یا ذره ای باور در اذهان عمومی مردم ایران نسبت به این نهاد باقیمانده باشد که این دستگاه چکاره است و برای چه در 3 دهه ی گذشته فقط آفتابه دزدان و تهی دست و مروم و قربایان جامعه را به مسلخ برده و قربانی کرده است. مهم این است که در میان اسامی دانه درشت 44 نفره گرچه لیست کامل نمی باشد . ولی هر مهره از دیگری بد نام تر و منفور تر و در غارتگری بیت المال و دزدی کردن خود و آقازاده های شان مشهور تر می باشند که هیچ جای دفاع و سیاه بازی و ماستالی کردن از اینان وجود ندارد. ضمن اینکه پاسدار باز جوی یادداشت روز نویس هم به خوبی می داند که صورت مسئله را پاک کرده تا که به تواند آدرس غلط دهد ووارونه گوئی کند که ناشی از ترس ووحشت آشکار می باشد.
هوشنگ � بهداد
چهار شنبه 12 تیرماه سال 1387