چگونه سند جنایت و خیانت جنگی جانباز دو چشم کور و دو تا دست قطع شده افتخار جا زده شده است؟!
این گزارش خبری – تصویری خیلی جای سئوال و پرسش دارد . زیراکه اگر کالبد شکافی ریشه ای شود بطور شفاف ماهیت ضد انسانی حاکمان جنگ افروز عریان و عیان می شود که چگونه حاکمان بسادگی به مردم ایران دروغ گفته و با سیاست عوامفریبی و دین را ابزار تحمیق و قدرت وثروت کردن اهداف پلید ضد انسانی خودشان را دنبال کرده اند که اکنون آنگونه جامعه ی دوقطبی ساخته اند که 80% جمعیت کشور بر زیر خط فقر اقتصادی زندگی می کند که هر روز هم وضعیت معیشتی زندگی مردم بدتر می شود . چونکه حاکمان با شیادی و شارلاتان بازی و حیله و حقه ونیرنگ دروغ بردن نان برتوی سفره های خالی محرومان تورم وگرانی و افزایش قیمت کالا و قیمت زمین و مسکن و اجاره ی خانه تحویل منتظران دادند. در مقابل20%جمعیت کشورقراردارند که صاحب 8%درآمد ناخالص سرانه ی ملی کشررا به خود اختصاص داده اند . بدتر اینکه آنقدر نظام از رأس تا ذیل نظام آلوده به فساد و تبعیض و رانتخواری و رشوه و بی عدالتی می باشد تا پرونده ی بایگانی و خاک خورده ی تعدادی دانه درشت و مفسدان و مافیای اقتصادی بیت المال در دانشگاه همدان افشا می شود . به جای اینکه متهمان ومجرمان بازداشت و بازجوئی و محاکمه شوند ، ولی در جا افشاگران بازداشت و بازجوئی می شوند که چرا به گوشه ای از پرونده ی غارتگران حکومتی در 3 دهه ی گذشه اشاره کرده اند ؟ درچنین شرایطی و مرتبط با گزارش خبر تصویری ضمیمه شده اکنو ن سئوال است :
اولاً : مگر خمینی پس از اینکه 15 سال بی احساس از تبعید بازگشت. البته بدون در نظر گرفتن اینکه چه حرف هائی زد وچه قول هائی بهمردم ایران داد که همه اش وارونه و دروغ بود . ولی پس از اینکه جنگ ضدملی و ضد میهنی ایران و عراق شروع شد . گفت که جنگ نعمت وموهبت الهی می باشد و نوجوانان وبسیجیان ودانش آموزان دسته دسته به عنوان مین پاک کن های میادین جنگ وبه نیت بهشت رفن مورد استفاده واقع تبلیغاتوداغ کردن تنور جنگ شدند که شمار کشته و مفقود مجروح و آواره و بی خانمان شدن ها سر از چندن میلیون می زند که با برآورد و تخمین هزار مییارد دلار خسارات مادی جنگ همراه بود .
دوماً : سئوال است مگرآخوندهای جنایتکار حاکم بر ایران در حسادت و رقابت و جنایت و خیاتت ودنائت و رذالت و دروغگوئی و دین فروشی و جنگ و جنگ افروزی و قبضه ی قدرت و انباشت ثروت منحصر به فرد نمی باشند و همه ی این صفات را برای خود و اعضای خانواده و شرکای همکاران شان قائل نمی باشند ؟ چرا در جبهه ی جنگ رفتن از اینگونه رقابت کردن ها خبری نبود؟
سوماً : سئوالی که مکمل سواال دو سئوال اول و دومی می باشد. چرا پس اینگونه افتخار کردن دختر 10 ساله ی جانباز 70 % که گزارش شده پدرش از دو چشم کور و دو دست قطع شده می باشد .اینگونه امتیازات ویژه ی افتخاز آمیز را برا ی رهبر لوطی جماران و رفسنجانی وسایر لیست 44 نفره ی افشا شده از سوی عباس پالیزدار اینان برای خودشان حفظ نکردند ویا نه خواستند؟
چهارماً : مگر جنگ نعمت و موهبت الهی نبود؟ مگر گفته نشده بود تا فتنه در عالم هست جنگ هم می باید باشد تا که راه پیروزی قدس از طرق کربلا بگذرد؟ اما چرا مسئولان با حاتم بخشی از کیسه ی خلیفه ی خلیفه و شاه و شاهزاده وآقازاده شدن شان را مجبور کردند تا هزینه را مردم ایران به پردازنند ؟ برای چه جا خالی دادند وخودشان به خط اول جبهه ی جنگ ضدملی و مذهبی نرفتند تا اینکه فرزندان شان به جای دخنر 10 ساله ای باشد که اکنون به بابای جانبازش افتخار کرده است که دوتا چشم ودو تا دست ندارد؟
بلی این امتیاز را چرا حاکمان نگ افروز و عوامفریب به این آسانی به دیگران واگذار کردند؟ اصلاًبرای چه جنگ تا سرکشی جام زهر شکست جنگ ادامه داده شد؟ همینطور این جنگ ضد ملی و ضد میهنی 8 ساله ی این وعراق در به وجودآمدن شرایط کنونی چه نقشی داشت وعاملان ومسئولان آن کیستند؟حال بماند که این دختر 10 ساله ی مدعی افتخار به پدر جانباز 70% اش نمی داند که جنگ چیست وچگونه شروع و برای چه ادامه یافت و به کجا ختم شد و اکنون در استان ای جنگ زدهی کشور چه خبراست که خود وپدرش مبلغجنگ شده اند؟ ضمن اینکه جنگ چه دستأوردی داشت؟ همچنین اگر قرار بود پدران دیگران نیزهمچون پدر وی جانباز70% می شدند تا که فرزندان شان می توانستند افتخار کنند آنموقع جامعه چه نوع جامعه ای بود؟ بالاخره اینکه خود این دختر نیز محصول 10 سال پس از آتش بس یا سرکشی جام زهر ناشی از شکست خفت بار جنگ نعمت خمینی می باشد.
بالاخره اینکه پیشهناد می شود که با دقت گزارش خبری – تصویری زیز را به خوانید که چگونه سند جنایت و خیانت حاکمان جنگ افروز و عوامفریب ودین فروش حاکم با کمال وقاحت و وارونه گوئی افتخار جا زده شده است که مدافعان پروژه ی هسته ای برای دسترسی به سلاح هسته ای در تدارک جنگ خانمانسوز مشابه دیگر یا بدتر ازجنگ ضد ملی وضد میهنی 8 ساله ی ایران وعراق می باشند.

هوشنگ -بهداد
پنجشنبه 27 تیرماه سال 1387