نقد و بررسی " چالش راهبردي در مواجهه آمريكا و ايران (يادداشت روز)" روزنامه ی کیهان چهار شنبه 2 مرداد سال 1387
"مانور قدرت نمائی با حزب الله و دخالت در کشورهای همجوار و خاورمیانه به عنوان سپر بلا و گسترده کردن جبهه دفاعی پروژه ی هسته ای در برابر آمریکا"
پاسدار لبنانی عراقی یادداشت روز نویس پس از 3 دهه مبارزه ی رژیم تروریستی آخوندی با شیطان بزرگ آمریکا به این نتیجه رسیده است که موضع گیری ها آمریکا در برابر رژیم آنقدر دچار چرخش و نوسان بوده است که مرز میان تاکتیک و استراتژیک بودنش بر هم ریخته و قاطی شده است . البته بدون توجه به نقش فعال لابی های اعزام های شده مقیم آمریکا و یا بدون اشاره به این واقعیت که دلال و جاسوس چند جانبه هوشنگ امیر احمدی کیست برای چه به وی عفو ملوکانه داده شد و به تهران دعوت شد و برای چه چپ و راست دیدار با مشاوران دولت عدالت محور دارد و میز گرد مطبوعاتی و تلویزیونی دارد و مأموریت و هدف وی اکنون در تهران چیست ؟ یا اینکه همزمان که این دلال و جاسس چند انبه در تران بود اعزام تیم بستکبال به آمریکا در راتای چه نوع میارزات با شیطان بزرگ می باشد ؟ یا اینکه مشاور و معاون اول پاسدار احمدی نژاد رحیم اسفندیار مشائی در مورد مردم آمریکا و اسرائیل چه گفت که مورد انتقاد سرباز جو پاسدار حسین شریعتمداری واقع شد ؟ بالاخره اینکه پس از خواب نما شدن و خنثی کردن طرح ربون پاسدار احمدی نژاد و تقاضای عکس یادگاری کردندروغین یک فرمانده ی نظامی آمریکا از پاسدار احمدی نژاددر سفر وی به بغداد و در نهایت خواهان بازگشائی دفتر حفظ منافع آمریکا در تهران در بستر کدام تاکتیک و استراتژیکی مبارزه با شیطان بزرگ آریکا می باشد ؟ خلاصه اینکه اکنون سئوال است که معنی تاکتیک و استراتژیک در ادبیات سیاسی یعنی چه ؟ دچار نوسان داشتن در آن یعنی و از سوی کدام کشور اتاذ و دنبال شده است ؟ در پایان اینکه برای چه فرافکنی ووارونه گوئی شده و آدرس غلط داده شده است ؟
عجیب است که سرباز جو پاسدار شکنجه گر زندان که قلم بردست و روزنامه نگار و مفسر و تحلیل گر شده است حق دارد که از تجربیات روش بازجوئی و شکنجه گری هویج و چماق در محدوده ی قلمزنی یادداشت روز نویسی استفاده کند. ولی در رسم و رسوم دیپلماسی نمی توان از واژه های تهدید و مجازات و مذاکره ومماشات مترادف هم استفاده کرد . یعنی اینکه رقیب نمی تواند استفاده کند و اگر چنانچه این کار را کرد دچار نوسان در تاکتیک و استراتژیک دیپلمسی شده و مرز دیپلماسی را مخدوش و قاطی شده و نامفهوم و اتخاد سیاست آشفتگی در برابر پروژه ی هسته ای رژیم تروریستی آخوندی است .
پاسدار یادداشت روزنویس در دنباله یادداشت روز خود بالا آورده و اعتراف کرده است آنچه موجب نگرانی آمریکا شد هاست ادامه ی سیستماتیک سیاست دخالت گری در امور داخلی سایر کشورهای همجوار و منطقه ی خاورمیانه است که این منطقه را بحران زده و نا آرام وناثبات کرده است . به خصوص اینکه این سیاست چاشنی دفاع و حمایت و پیشبرد پروژه ی هسته ای مکمل و پیوند و زده شده است . یعنی اینکه لازم و ملزوم هم شدند . بنابراین همین امر سبب مضاعف شدن نگرانی آمریکائی ها شده است . بهر حال نگرانی آمریکائی ها از اقتدار یا اعمال اقدامات توریستی در منطقه را اینگونه بیان کرده است:
" آنچه آمريكا را بسيار نگران كرده است مسئله اقتدار منطقه اي روزافزون ايران و پذيرش آن در خاورميانه بعنوان مهمترين قدرت توازن بخش يا دگرگون ساز مي باشد. آمريكايي ها معتقدند خاورميانه نقطه اصلي اقتدار در عرصه بين الملل طي دهه هاي آينده است. منظور آنان از خاورميانه مجموعه كشورهاي ايران، شبه جزيره، عراق، تركيه، مصر، لبنان، سوريه، فلسطين، اردن و آبراههاي خليج فارس، اقيانوس هند، درياي سرخ، درياي مديترانه، درياي عمان، درياي مرمره و درياي سياه و چند تنگه و دماغه استراتژيك در اين محدوده است."
عجیب است که پاسدار لبنانی یادداشت روز بازهم با خود زنی اعتراف کرده است که بدون کم و کاست ارسال موشک ها از ایران به لبنان تو سط سپاه پاسداران و آموزش نیروهای عراقی و فلسطینی و لبنانی در پادگان های نظامی سپاه پاسداران در ایران واعزام شان به جنوب لبناندر کنار لبنان که جنگ 33 روزه با اسرائیل تدارک دیده شد . گرچه لبنان به سرزمین سوت شده تبدیل شد که ارتباط با بحران هسته ای داشت . ضمناً آن جنگ برای باج گیری های هسته ای و قدرت نمائی پس از آن جنگ 33 روزه بوده است که بطور سیستاتیک در دفاع از پروژه ی هسته ای و برگ برنده ی قدرت علیه ی اسرائیل و آمریکا برده می شود تا ب رخ آمریکا کشانیده شود که آمریکا در برابر نفوذ قدرت رژیم در خاورمیانه چقدر ضعیف و ضربه پذیر می باشد که در کنار جمعیت ایران که 95 % مسلمان و حامی رژیم و پروژه ی هسته ای می باشد اینگونه پرسش کرده است:
"حال سؤال اين است كه آيا آمريكايي ها بطور مسالمت آميز به اين روند تن خواهند داد؟ با توجه به جنبه فرا راهبردي خاورميانه براي آمريكا و نقش بي بديل اين منطقه در اقتدار بين المللي در دهه هاي آينده، تصور اينكه آنان به راحتي كنار مي روند، ساده لوحي محض است.بر همين اساس ما به عنوان طرف اصلي اين دعوا از يك سو بايد به در گرانبها و بي بديل و سرنوشت ساز خاورميانه توجه كنيم و همه توان خود را براي انطباق آن با منافع ملت هاي اين حوزه- كه بيش از 95 درصد آن را مسلمانان تشكيل مي دهند- به كار بگيريم و هر هزينه اي را در برابر تحقق آن، كه سرنوشت آينده اسلام و مسلمين را مشخص مي كند، بپذيريم و از سوي ديگر بايد بدانيم كه چه عقده فزاينده اي جسم و جان آمريكا و متحدان آن را آزار مي دهد و آنان را به اقدام عملي تحريك مي كند."
در خاتمه اینکه بدون شک عدم اتخاذ سیاست قاطع و جمعی غرب در برابر رژیم تروریستی آخوندی که به دلیل چوب تاراج بر منابع و ذخایر کشور و آوانس و امتیاز دادن های کلان بوده توانسته است که سیاست تجارت خون مذاکره و مماشات و فرصت سوزی را دنبال کند یا بقول حمید رضا حاج بابائی نماینده ی همدان در روند سیاست خائنانه و کثیف و پلید تجارت خون مذاکره و مماشات هسته ای رژیم تروریستی آخوندی توانسته است فرصت سوزی را خیلی خوب به پیش ببرد و به نفع شایسته عنصر زمان را به نفع خودش کنترل و مصادره کند ورهنمود داده است 6-7 ماه دیگر از مدت ریاست جمهوری بوش بیشباقی نمانده است که در گیر تبلیغات ریاست جمهوری می باشد . پس از انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا غرب هم منتظر نتیجه ی ریاست جمهوری در ایران است که در این آشفته بازار بهترین شرایط ممکن برای سیاست فرصت سوزی و تلاش برای دسترسی به سلاح هسته ای می باشد . از سوی دیگر پاسدار طلبه ی یادداشت روز نویس نیز در ادامه بازی نمایشی تبلیغاتی لابی های اعزامی به غرب که بیشترین نقش در منحرف کردن غرب به خصوص مقامات آمریکائی را داشته اند. زیرا که یک ریز اخبار های ضد نقیض ضد جنگ و ضد تحریم و ادعای پوچ ووارونه ی صلح آمیز بودن پروژه ی هسته ای با پذیرش تعلیق و اصرار بر ماندن نام مجاهدین برتوی لیست گروه و سازمان های تروریست را رله کرده اند ومانع از تصمیم گیری جدی و قطعی معی علیه ی پرونده ی هسته ای از سوی رب اتخاذ گردد . این پاسدار طلبه هم به اتکای اینگونه مواع متضاد و متناقض با نقا قول کردن از حضرت علی تأکید کرده بعد از آنكه با دشمن صلح كردي هوشيار باش و بسيار هوشيار باش زيرا گاهي دشمن نزديك مي شود تا غافلگير كند، از طرف دیگر با آویزان شدن به گفته و تهدید لوطی جماران افزوده باید پس دورانديش بود و خوشبيني را كنار گذاشت و آماده بود تا به منافع آمريكا در همه جاي دنيا آنان هدف حملات رژیم تروریستی آخوندی باشد . بنابراین برای خنثی کردن شگرد سیاست فرصت سوزی خائنانه ی مذاکره و مماشات پس از دو هفته ضرب العل داده شده سریع اقدام جدی اتخاذ گردد به خصوص اینکه پاسدار احمدی نژاد در سخنرانی عمومی خود در یاسوج پاسخ را داده است که 100 دیگر هم امکان عقب نشینی و تعلیق غنی سازی در کار نمی باشد.
هوشنگ � بهداد
چهار شنبه 2 مرداد سال 1387
"مانور قدرت نمائی با حزب الله و دخالت در کشورهای همجوار و خاورمیانه به عنوان سپر بلا و گسترده کردن جبهه دفاعی پروژه ی هسته ای در برابر آمریکا"
پاسدار لبنانی عراقی یادداشت روز نویس پس از 3 دهه مبارزه ی رژیم تروریستی آخوندی با شیطان بزرگ آمریکا به این نتیجه رسیده است که موضع گیری ها آمریکا در برابر رژیم آنقدر دچار چرخش و نوسان بوده است که مرز میان تاکتیک و استراتژیک بودنش بر هم ریخته و قاطی شده است . البته بدون توجه به نقش فعال لابی های اعزام های شده مقیم آمریکا و یا بدون اشاره به این واقعیت که دلال و جاسوس چند جانبه هوشنگ امیر احمدی کیست برای چه به وی عفو ملوکانه داده شد و به تهران دعوت شد و برای چه چپ و راست دیدار با مشاوران دولت عدالت محور دارد و میز گرد مطبوعاتی و تلویزیونی دارد و مأموریت و هدف وی اکنون در تهران چیست ؟ یا اینکه همزمان که این دلال و جاسس چند انبه در تران بود اعزام تیم بستکبال به آمریکا در راتای چه نوع میارزات با شیطان بزرگ می باشد ؟ یا اینکه مشاور و معاون اول پاسدار احمدی نژاد رحیم اسفندیار مشائی در مورد مردم آمریکا و اسرائیل چه گفت که مورد انتقاد سرباز جو پاسدار حسین شریعتمداری واقع شد ؟ بالاخره اینکه پس از خواب نما شدن و خنثی کردن طرح ربون پاسدار احمدی نژاد و تقاضای عکس یادگاری کردندروغین یک فرمانده ی نظامی آمریکا از پاسدار احمدی نژاددر سفر وی به بغداد و در نهایت خواهان بازگشائی دفتر حفظ منافع آمریکا در تهران در بستر کدام تاکتیک و استراتژیکی مبارزه با شیطان بزرگ آریکا می باشد ؟ خلاصه اینکه اکنون سئوال است که معنی تاکتیک و استراتژیک در ادبیات سیاسی یعنی چه ؟ دچار نوسان داشتن در آن یعنی و از سوی کدام کشور اتاذ و دنبال شده است ؟ در پایان اینکه برای چه فرافکنی ووارونه گوئی شده و آدرس غلط داده شده است ؟
عجیب است که سرباز جو پاسدار شکنجه گر زندان که قلم بردست و روزنامه نگار و مفسر و تحلیل گر شده است حق دارد که از تجربیات روش بازجوئی و شکنجه گری هویج و چماق در محدوده ی قلمزنی یادداشت روز نویسی استفاده کند. ولی در رسم و رسوم دیپلماسی نمی توان از واژه های تهدید و مجازات و مذاکره ومماشات مترادف هم استفاده کرد . یعنی اینکه رقیب نمی تواند استفاده کند و اگر چنانچه این کار را کرد دچار نوسان در تاکتیک و استراتژیک دیپلمسی شده و مرز دیپلماسی را مخدوش و قاطی شده و نامفهوم و اتخاد سیاست آشفتگی در برابر پروژه ی هسته ای رژیم تروریستی آخوندی است .
پاسدار یادداشت روزنویس در دنباله یادداشت روز خود بالا آورده و اعتراف کرده است آنچه موجب نگرانی آمریکا شد هاست ادامه ی سیستماتیک سیاست دخالت گری در امور داخلی سایر کشورهای همجوار و منطقه ی خاورمیانه است که این منطقه را بحران زده و نا آرام وناثبات کرده است . به خصوص اینکه این سیاست چاشنی دفاع و حمایت و پیشبرد پروژه ی هسته ای مکمل و پیوند و زده شده است . یعنی اینکه لازم و ملزوم هم شدند . بنابراین همین امر سبب مضاعف شدن نگرانی آمریکائی ها شده است . بهر حال نگرانی آمریکائی ها از اقتدار یا اعمال اقدامات توریستی در منطقه را اینگونه بیان کرده است:
" آنچه آمريكا را بسيار نگران كرده است مسئله اقتدار منطقه اي روزافزون ايران و پذيرش آن در خاورميانه بعنوان مهمترين قدرت توازن بخش يا دگرگون ساز مي باشد. آمريكايي ها معتقدند خاورميانه نقطه اصلي اقتدار در عرصه بين الملل طي دهه هاي آينده است. منظور آنان از خاورميانه مجموعه كشورهاي ايران، شبه جزيره، عراق، تركيه، مصر، لبنان، سوريه، فلسطين، اردن و آبراههاي خليج فارس، اقيانوس هند، درياي سرخ، درياي مديترانه، درياي عمان، درياي مرمره و درياي سياه و چند تنگه و دماغه استراتژيك در اين محدوده است."
عجیب است که پاسدار لبنانی یادداشت روز بازهم با خود زنی اعتراف کرده است که بدون کم و کاست ارسال موشک ها از ایران به لبنان تو سط سپاه پاسداران و آموزش نیروهای عراقی و فلسطینی و لبنانی در پادگان های نظامی سپاه پاسداران در ایران واعزام شان به جنوب لبناندر کنار لبنان که جنگ 33 روزه با اسرائیل تدارک دیده شد . گرچه لبنان به سرزمین سوت شده تبدیل شد که ارتباط با بحران هسته ای داشت . ضمناً آن جنگ برای باج گیری های هسته ای و قدرت نمائی پس از آن جنگ 33 روزه بوده است که بطور سیستاتیک در دفاع از پروژه ی هسته ای و برگ برنده ی قدرت علیه ی اسرائیل و آمریکا برده می شود تا ب رخ آمریکا کشانیده شود که آمریکا در برابر نفوذ قدرت رژیم در خاورمیانه چقدر ضعیف و ضربه پذیر می باشد که در کنار جمعیت ایران که 95 % مسلمان و حامی رژیم و پروژه ی هسته ای می باشد اینگونه پرسش کرده است:
"حال سؤال اين است كه آيا آمريكايي ها بطور مسالمت آميز به اين روند تن خواهند داد؟ با توجه به جنبه فرا راهبردي خاورميانه براي آمريكا و نقش بي بديل اين منطقه در اقتدار بين المللي در دهه هاي آينده، تصور اينكه آنان به راحتي كنار مي روند، ساده لوحي محض است.بر همين اساس ما به عنوان طرف اصلي اين دعوا از يك سو بايد به در گرانبها و بي بديل و سرنوشت ساز خاورميانه توجه كنيم و همه توان خود را براي انطباق آن با منافع ملت هاي اين حوزه- كه بيش از 95 درصد آن را مسلمانان تشكيل مي دهند- به كار بگيريم و هر هزينه اي را در برابر تحقق آن، كه سرنوشت آينده اسلام و مسلمين را مشخص مي كند، بپذيريم و از سوي ديگر بايد بدانيم كه چه عقده فزاينده اي جسم و جان آمريكا و متحدان آن را آزار مي دهد و آنان را به اقدام عملي تحريك مي كند."
در خاتمه اینکه بدون شک عدم اتخاذ سیاست قاطع و جمعی غرب در برابر رژیم تروریستی آخوندی که به دلیل چوب تاراج بر منابع و ذخایر کشور و آوانس و امتیاز دادن های کلان بوده توانسته است که سیاست تجارت خون مذاکره و مماشات و فرصت سوزی را دنبال کند یا بقول حمید رضا حاج بابائی نماینده ی همدان در روند سیاست خائنانه و کثیف و پلید تجارت خون مذاکره و مماشات هسته ای رژیم تروریستی آخوندی توانسته است فرصت سوزی را خیلی خوب به پیش ببرد و به نفع شایسته عنصر زمان را به نفع خودش کنترل و مصادره کند ورهنمود داده است 6-7 ماه دیگر از مدت ریاست جمهوری بوش بیشباقی نمانده است که در گیر تبلیغات ریاست جمهوری می باشد . پس از انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا غرب هم منتظر نتیجه ی ریاست جمهوری در ایران است که در این آشفته بازار بهترین شرایط ممکن برای سیاست فرصت سوزی و تلاش برای دسترسی به سلاح هسته ای می باشد . از سوی دیگر پاسدار طلبه ی یادداشت روز نویس نیز در ادامه بازی نمایشی تبلیغاتی لابی های اعزامی به غرب که بیشترین نقش در منحرف کردن غرب به خصوص مقامات آمریکائی را داشته اند. زیرا که یک ریز اخبار های ضد نقیض ضد جنگ و ضد تحریم و ادعای پوچ ووارونه ی صلح آمیز بودن پروژه ی هسته ای با پذیرش تعلیق و اصرار بر ماندن نام مجاهدین برتوی لیست گروه و سازمان های تروریست را رله کرده اند ومانع از تصمیم گیری جدی و قطعی معی علیه ی پرونده ی هسته ای از سوی رب اتخاذ گردد . این پاسدار طلبه هم به اتکای اینگونه مواع متضاد و متناقض با نقا قول کردن از حضرت علی تأکید کرده بعد از آنكه با دشمن صلح كردي هوشيار باش و بسيار هوشيار باش زيرا گاهي دشمن نزديك مي شود تا غافلگير كند، از طرف دیگر با آویزان شدن به گفته و تهدید لوطی جماران افزوده باید پس دورانديش بود و خوشبيني را كنار گذاشت و آماده بود تا به منافع آمريكا در همه جاي دنيا آنان هدف حملات رژیم تروریستی آخوندی باشد . بنابراین برای خنثی کردن شگرد سیاست فرصت سوزی خائنانه ی مذاکره و مماشات پس از دو هفته ضرب العل داده شده سریع اقدام جدی اتخاذ گردد به خصوص اینکه پاسدار احمدی نژاد در سخنرانی عمومی خود در یاسوج پاسخ را داده است که 100 دیگر هم امکان عقب نشینی و تعلیق غنی سازی در کار نمی باشد.
هوشنگ � بهداد
چهار شنبه 2 مرداد سال 1387