نقد و بررسی " حق مردم چه مي شود ؟ (يادداشت روز)" روزنامه ی کیهان یکشنبه 6 مردادماه سال 1387
"نه به نام دین وملت جنایت و خیانت می شود، بلکه به نام آنان دروغ نیزتوجیه می گردد و منتقدان حقوق بشری به مأموران ضد مردم متهم می شوند"
تصور نشود که چون عنوان یادداشت روز از سوی پاسدار طلبه ی مارکش و مارقالب کن ونام حق و مردم برگزیده شده است. توهم ایجاد کند که گویا واقعیت دارد که محتوا و ساختار رژیم تغییر کرده و حامی حق و مردم شده است تا که وانمود شود واقعاًهم مردم وهم حق آنان مورد نظر می باشد که باید گفت هر گز چنین مباد . زیر که تعریف طبق قانون اساسی رژیم گذشته مجموع امتیازاتی بود که فرد در برابر قانون نسبت به دیگران داشت. اما بر فرض که همان تعریف هنوز اعتبار داشته باشد . ولی پرسش است که در این نظام قنون چیست که خودش یک مقوله ی مبهم می باشد؟ همچنین ابهام آمیز تر از آن این است که این قانون به وسیله یچه کسانی و چگونه اجرا می شود؟
امام مهمتر اینکه اگر این حق شامل زنان شود که دیگر قوز باقوز است . زیراکه در رژیم فاشیستی و بربرمنش و تاریک اندیش و ضد بشری وزن ستیز آخوندی زن موجودی در جه دو محسوب می شود . چونکه در 3 دهه ی گذشته نام مردم فقط درسر فصل های مشخص و خطری مطرح بوده است .همچون حضور در پای صندوق های مارگیری برای مشروعیت دادن به رژیم نامشروع و ضد مردم، همینطور رقابت درون جناحی و باندی برای قبضه ی کرسی های قدرت در راستای افزایش و انباشت ثروت بوده است . یا اینکه اگر چنانچه مورد جنگ باشد نمونه ی جنگ ضدملی و ضد میهنی ایران و عرق که آن وقع مردم نقش ویژه دارند . برای اینکه نیاز به گوشت دم گلوله های توپ است که دیدیم عمودی بر روی میادین مین برای پاک کردن مین ها ضررت داشت تا افقی باز گردنده می شدند تا که جنگ برای غداره بندان و عربده کشان حاکم دین فروش موهبت الهی باشد تا هم جایگاه قدرت شان تثبیت شود وهم اینکه مسیر غارتگری ها کلان دزدان و مفسدان و مافیای لاقتصادی حاکم آنگونه فراهم و هموار گردد تاکه یکشبه صاحب ثروت های باد آورده نجومی شوند .
از سوی دیگر در چندین سال اخیر مردم تبدیل به ملت شده است که بصورت ابزاری و تبلیغی همچون دین و اسلام مبیل به اهرم فشار پیشبرد پروژه ی هسته ای شده است . بنابراین حق و حقوق مردم پس از 3 دهه تورم رشد نرخ لجام گسیخته و گرانی و افزایش قیمت کالا ها و افزایش زمین و مسکن و اجاره ی خانه و رشد فقر و بیکاری و شکاف عمیق طبقاتی که در جامعه وجود دارد که برای چاشنی کردن حق مردم هم افزوده شده که بخشی این حق همین امروز در قتلگاه زندان پرداخت شد که به دستور دادستان آدمکش حرفه ای و عضو باند غارتگر انگلیسی سعید مرتضوی حکم اعدام صادر شد . چونکه از 30 نفر متهم تعداد 29 نفر اعدام فله ای شدند.
آخر در رژیم ضد مردمی که آنقدر وضعش خراب شده و سرکوب خفقان نهادینه شده است که مدافعان حقوق بشر رژیم برای رژیم ضد بشری بر اندازان نرم نامیده شده اند. یعنی بطورشفاف پذیرفته شده است که بقای رژیم در سرکوب و رعب ووحشت و اعدام وسرکوب و زندان و سانسور امکان بوده و می باشد .
حال چرا برانداز نامیده شدند ؟ برای اینکه مخالف چند همسری می باشند. همان زنی که آخوندهای حکومتی و آقازاده ها با اینان تجارت سکس کردند . همینطور از سوی رژیم ننگینی که سالیان درازی می باشد که در جهان رکودر نقض حقوق بشر در جهان می باشد . یا اینکه انتقاد شده است که چرا به جای پاسخگوئی به مطالبات مردم ایران که 3 دهه است انباشت شده ولی پرداخت نشده است چرا ارگان قضائی که پشتیبان غرتگران و دانه درشت های مفسد و مافیای قتصادی و دزدان بیت المال می باشد در کنار مجلس کمدی و انتصابی طرح مشترک قانون اعدام افراد شرور را به تصویب رساندند که پس از تصویب تا کنون بر موج اعدام ها و دار زدن ها عجیب افزده شده است . البته همانگونه که تذکر داده شد حق مردم اینگونه معنی و مفهوم دارد وپرداخته می شود . نمونه همین اعدام29 متهم یا قربانیان دست پروردگان رژیم تروریستی آخوندی می باشد که امروز در قتلگاه زندان اوین اعدام شدند.
اما برای اینکه نمک برروی زخم مردم پاشیده شود ادعای کمدی شده است که مردم خواهان تضمین امنیت اجتماعی می باشند که منتقدان یا مدافعان یا مأموران حقوق بشر این حق مردم را نادیده می گیرند .
عجیب است که چرا این مردم نه حق دارند که سئوال کنند چرا در 3 دهه ی گذشته در میان این آشوبگران اجتماعی و ناامن سازی و قتل و غارت و جنایت و دزدی ها حتی یک دانه درشت مهره ی حکومتی یا شرکا وحامیان و آقازاده های شان دیده نمی شود؟ یا اینکه چگونه است که این مردم حق ندارند تا سئوال کنند که برای چه پرونده های افشا شده ی 44 دانه درشت مفسد اققتصادی و غارتگرانی که عباس پالیز دار در همدان اعلام و افشا کرد این پرونده ها بایگانی شده بود؟ چرا پس از بیرون کشیده شدن از بایگانی و اعلام کردن اسامی ناگهان سراسیمه به جای مجرمان افشاگرن دستگیر وباز جوئی شدند؟
اینجاست که سرپل خر بگیری وقتی که یقه یی دزد گرفته می شود که آیا می بایست قسم حضرت عباس را قبول کرد و یا نه دم خروس را که از زیر عبا بیرون زده شده که با زور تهدد و ساریو سازی ووارونه گوئی تلاش می شود تا محو وکتمان ووارونه گردد . بلی معنی عملکرد وارونه حق مردم اینگونه مشخص می شود که خیلی ساده صورت مسئله پاک می شود وآدرس غلط داه می شود .
ا لبته شیوه ای می باشد که 3 دهه است ادامه داشته است. عجیب است که هر عکس از حقوق بشر و عدم رعایت آن در ایران سخن بگوید و از زنان دفاع کند که اینان هم انسان می باشند و فرقی با مردان ندارند تا که به عنوان عنصر در جه دوم معرفی می شوند. یا اینکه اگر کسی انتقاد کند که چرا بدون بررسی رابطه ی علت و معلول اعدام های فله ای می شود و یا چرا قانون تبعیض آمیز اجرا می شود ؟ اینان تبدیل به روشنفکران با ژست اپوزیسیون قلمداد می شوند. بهرحال جائیکه پاسدار احمدی نژاد منتقدان دولت و روشنفکران را در بجنورد در سال گذشته به داشتن فهم وشعور کمتر از بزغاله متهم کرد . اکنون پاسدار طلبه ی یادداشت روز نویس روزنامه ی کیهان اطلاعاتی - امنیتی - پادگانی می بایست که منتقدان مصلح ودی را نیز به اپوزیسیون با ژست روشنفکرمتهم و محکوم کند.
در ختمه اینکه مشخص نیست که چرا طلبه پاسدار یاددشت روز نویس که اینهمه به خودش زحمت می دهد و بطور افتخاری نمایندگی و سخنگوئی مردم ایران را یدک می کشد که به نام آنان خواست و اهداف دولتی و باندهای مافیائی حاکم را پیش می برد . چرا یکبار هم تلاش نمی کند تا که برای خلع سلاح کردن مخالفان ومنتقدان پیرامون مسائل مهمی همچون مشروعیت رژیم و جایگاه ولایت فقیه و نوع حکومت و پروژه ی هسته ای و حقوق بشر و اعدام و ... همه پرسی شود و نظر مردم مشخص و عریان و عیان گردد تا رفع هرگونه توهم و ابهام شود.
هوشنگ � بهداد
یکشنبه 6 مردادماه سال 1387
"نه به نام دین وملت جنایت و خیانت می شود، بلکه به نام آنان دروغ نیزتوجیه می گردد و منتقدان حقوق بشری به مأموران ضد مردم متهم می شوند"
تصور نشود که چون عنوان یادداشت روز از سوی پاسدار طلبه ی مارکش و مارقالب کن ونام حق و مردم برگزیده شده است. توهم ایجاد کند که گویا واقعیت دارد که محتوا و ساختار رژیم تغییر کرده و حامی حق و مردم شده است تا که وانمود شود واقعاًهم مردم وهم حق آنان مورد نظر می باشد که باید گفت هر گز چنین مباد . زیر که تعریف طبق قانون اساسی رژیم گذشته مجموع امتیازاتی بود که فرد در برابر قانون نسبت به دیگران داشت. اما بر فرض که همان تعریف هنوز اعتبار داشته باشد . ولی پرسش است که در این نظام قنون چیست که خودش یک مقوله ی مبهم می باشد؟ همچنین ابهام آمیز تر از آن این است که این قانون به وسیله یچه کسانی و چگونه اجرا می شود؟
امام مهمتر اینکه اگر این حق شامل زنان شود که دیگر قوز باقوز است . زیراکه در رژیم فاشیستی و بربرمنش و تاریک اندیش و ضد بشری وزن ستیز آخوندی زن موجودی در جه دو محسوب می شود . چونکه در 3 دهه ی گذشته نام مردم فقط درسر فصل های مشخص و خطری مطرح بوده است .همچون حضور در پای صندوق های مارگیری برای مشروعیت دادن به رژیم نامشروع و ضد مردم، همینطور رقابت درون جناحی و باندی برای قبضه ی کرسی های قدرت در راستای افزایش و انباشت ثروت بوده است . یا اینکه اگر چنانچه مورد جنگ باشد نمونه ی جنگ ضدملی و ضد میهنی ایران و عرق که آن وقع مردم نقش ویژه دارند . برای اینکه نیاز به گوشت دم گلوله های توپ است که دیدیم عمودی بر روی میادین مین برای پاک کردن مین ها ضررت داشت تا افقی باز گردنده می شدند تا که جنگ برای غداره بندان و عربده کشان حاکم دین فروش موهبت الهی باشد تا هم جایگاه قدرت شان تثبیت شود وهم اینکه مسیر غارتگری ها کلان دزدان و مفسدان و مافیای لاقتصادی حاکم آنگونه فراهم و هموار گردد تاکه یکشبه صاحب ثروت های باد آورده نجومی شوند .
از سوی دیگر در چندین سال اخیر مردم تبدیل به ملت شده است که بصورت ابزاری و تبلیغی همچون دین و اسلام مبیل به اهرم فشار پیشبرد پروژه ی هسته ای شده است . بنابراین حق و حقوق مردم پس از 3 دهه تورم رشد نرخ لجام گسیخته و گرانی و افزایش قیمت کالا ها و افزایش زمین و مسکن و اجاره ی خانه و رشد فقر و بیکاری و شکاف عمیق طبقاتی که در جامعه وجود دارد که برای چاشنی کردن حق مردم هم افزوده شده که بخشی این حق همین امروز در قتلگاه زندان پرداخت شد که به دستور دادستان آدمکش حرفه ای و عضو باند غارتگر انگلیسی سعید مرتضوی حکم اعدام صادر شد . چونکه از 30 نفر متهم تعداد 29 نفر اعدام فله ای شدند.
آخر در رژیم ضد مردمی که آنقدر وضعش خراب شده و سرکوب خفقان نهادینه شده است که مدافعان حقوق بشر رژیم برای رژیم ضد بشری بر اندازان نرم نامیده شده اند. یعنی بطورشفاف پذیرفته شده است که بقای رژیم در سرکوب و رعب ووحشت و اعدام وسرکوب و زندان و سانسور امکان بوده و می باشد .
حال چرا برانداز نامیده شدند ؟ برای اینکه مخالف چند همسری می باشند. همان زنی که آخوندهای حکومتی و آقازاده ها با اینان تجارت سکس کردند . همینطور از سوی رژیم ننگینی که سالیان درازی می باشد که در جهان رکودر نقض حقوق بشر در جهان می باشد . یا اینکه انتقاد شده است که چرا به جای پاسخگوئی به مطالبات مردم ایران که 3 دهه است انباشت شده ولی پرداخت نشده است چرا ارگان قضائی که پشتیبان غرتگران و دانه درشت های مفسد و مافیای قتصادی و دزدان بیت المال می باشد در کنار مجلس کمدی و انتصابی طرح مشترک قانون اعدام افراد شرور را به تصویب رساندند که پس از تصویب تا کنون بر موج اعدام ها و دار زدن ها عجیب افزده شده است . البته همانگونه که تذکر داده شد حق مردم اینگونه معنی و مفهوم دارد وپرداخته می شود . نمونه همین اعدام29 متهم یا قربانیان دست پروردگان رژیم تروریستی آخوندی می باشد که امروز در قتلگاه زندان اوین اعدام شدند.
اما برای اینکه نمک برروی زخم مردم پاشیده شود ادعای کمدی شده است که مردم خواهان تضمین امنیت اجتماعی می باشند که منتقدان یا مدافعان یا مأموران حقوق بشر این حق مردم را نادیده می گیرند .
عجیب است که چرا این مردم نه حق دارند که سئوال کنند چرا در 3 دهه ی گذشته در میان این آشوبگران اجتماعی و ناامن سازی و قتل و غارت و جنایت و دزدی ها حتی یک دانه درشت مهره ی حکومتی یا شرکا وحامیان و آقازاده های شان دیده نمی شود؟ یا اینکه چگونه است که این مردم حق ندارند تا سئوال کنند که برای چه پرونده های افشا شده ی 44 دانه درشت مفسد اققتصادی و غارتگرانی که عباس پالیز دار در همدان اعلام و افشا کرد این پرونده ها بایگانی شده بود؟ چرا پس از بیرون کشیده شدن از بایگانی و اعلام کردن اسامی ناگهان سراسیمه به جای مجرمان افشاگرن دستگیر وباز جوئی شدند؟
اینجاست که سرپل خر بگیری وقتی که یقه یی دزد گرفته می شود که آیا می بایست قسم حضرت عباس را قبول کرد و یا نه دم خروس را که از زیر عبا بیرون زده شده که با زور تهدد و ساریو سازی ووارونه گوئی تلاش می شود تا محو وکتمان ووارونه گردد . بلی معنی عملکرد وارونه حق مردم اینگونه مشخص می شود که خیلی ساده صورت مسئله پاک می شود وآدرس غلط داه می شود .
ا لبته شیوه ای می باشد که 3 دهه است ادامه داشته است. عجیب است که هر عکس از حقوق بشر و عدم رعایت آن در ایران سخن بگوید و از زنان دفاع کند که اینان هم انسان می باشند و فرقی با مردان ندارند تا که به عنوان عنصر در جه دوم معرفی می شوند. یا اینکه اگر کسی انتقاد کند که چرا بدون بررسی رابطه ی علت و معلول اعدام های فله ای می شود و یا چرا قانون تبعیض آمیز اجرا می شود ؟ اینان تبدیل به روشنفکران با ژست اپوزیسیون قلمداد می شوند. بهرحال جائیکه پاسدار احمدی نژاد منتقدان دولت و روشنفکران را در بجنورد در سال گذشته به داشتن فهم وشعور کمتر از بزغاله متهم کرد . اکنون پاسدار طلبه ی یادداشت روز نویس روزنامه ی کیهان اطلاعاتی - امنیتی - پادگانی می بایست که منتقدان مصلح ودی را نیز به اپوزیسیون با ژست روشنفکرمتهم و محکوم کند.
در ختمه اینکه مشخص نیست که چرا طلبه پاسدار یاددشت روز نویس که اینهمه به خودش زحمت می دهد و بطور افتخاری نمایندگی و سخنگوئی مردم ایران را یدک می کشد که به نام آنان خواست و اهداف دولتی و باندهای مافیائی حاکم را پیش می برد . چرا یکبار هم تلاش نمی کند تا که برای خلع سلاح کردن مخالفان ومنتقدان پیرامون مسائل مهمی همچون مشروعیت رژیم و جایگاه ولایت فقیه و نوع حکومت و پروژه ی هسته ای و حقوق بشر و اعدام و ... همه پرسی شود و نظر مردم مشخص و عریان و عیان گردد تا رفع هرگونه توهم و ابهام شود.
هوشنگ � بهداد
یکشنبه 6 مردادماه سال 1387