مانور دادن پاسدار شریعتمداری علیه ی نامزدان احتمالی رقیب ریاست جمهوری
نیاز به بیان ندارد تا گفته و توضیح داده شود که سربازجو حسین شریعتمداری کیست؟ چه پروسه ای را طی کرده است؟ دارای چه نوع تخصص و خبرگی ها و تجربیات و گوناگونی و سابقه ای می باشد؟ یا اینکه افزوده شود که این یار غار سعید امامی بوده است که در تعقیب مخالفین و طراحی ترور کردن شان و هم قتل های زنجیره ای در کنار سعید امامی و امثالهم بوده است؟ یا اینکه اضافه شود که اکنون چکاره است وچه مأموریتی را دنبال می کند؟ یا اینکه تأکید شود که ضریب حساسیت و دشمنی وی با دگر اندیشان و فعالان سیاسی به خصوص جنبش دانشجوئی و مطبوعات وابسته رقیب چگونه است؟ یا اینکه تشریح شود که چگونه رابطه ای با سپاه پاسداران دارد و چه نقش کلیدی ومهمی در رئیس کردن پاسدار احمدی نژاد داشته است؟ یا اینکه اذعان نشود که چرا پس از رئیس جمهور شدن پاسدار احمدی نژاد معاون مدیر مسئول روزنامه ی کیهان اطلاعاتی � امنیتی � پادگانی یا در حقیقت معاون خودش را مأمور کرد تا که در کابینه ی مدعی کابینه ی 70 میلیونی و امام زمانی و عدالت محور و تحول گرای عاشق خدمتگزاری به مردم ایران وزیر فرهنگ و تفتیش عقاید وارشاد در ابینه ی احمدی نژاد شود ؟ یا اینکه بیان شود که چرا سپس از طریق این پاسدار محمد حسین صفار هرندی وزیر فرهنگ سانسور و تفتیش عقاید ارشاد ملکی از کارکنان کیهان معاون وزارت ارشاد شد . یا اینکه مدیر مسئول روز نامه ی دولتی ایران و خبرگزاری رسمی دولتی ایرنا همگی جزو قلمزنان کارکنان سابق کیهان بودند که از سوی پاسدار صفار هرندی به پست و مسئولیت جدید اشغال ورزیدند و تسلط کامل پاسدار سر بازجو حسین شریعتمداری بر مطبوعات و رسا نه های خبررسانی ز طریق وزارت فرهنگ سانسور و تفتیش عقاید فراهم شد و همچون شمشیر دامکلوس برپشت گردن مطبوعات مغلوب دوم خردادی فرود آمده است . حتی یکی از قلم زنان این روزنامه سفیر رژیم تروریستی آخوندی در برزیل شده است .
البته همسر سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری تنها زن کابینه ی پاسدار احمدی نژاد است که پست معاونت وزارت بهداشت را بر عهده دارد .
بهرحال هما نگونه که گفته ضریب حساسیت این پاسدار پیرامون مطبوعات و جنبش دانشجوئی بسیار زیاد می باشد . زیرا که این پاسدار می داند در سیستم استبدادی و سرکوبگر حاکم که آزادی تشکل های صنفی و سیاسی احزاب و کارگری و زنان و معلمان و دانشجویان و... معنی و مفهومی ندارد . همانگونه که اشراف دارد که نقش این دو نهاد در پیروزی خاتمی در نمایش خیمه شب بازی دوم خردادی سال 76 و مجلس ششم چگونه بود ؟
بنابراین مشخص است که فراموش نکرده است که به دلیل آن نامه ی کذائی سعید امامی که برای قاوننی کردن سانسور و سرکوب در مطبوعات را به مجلس پنجم داده بود که ناطق نوری رئیس آن بود و زمانیکه این نامه در فضای گرگ و میش دوم خرداد ها و بهم ریختن دستگاه سرکوبگر وزارت اطلاعات بدنام امکان دسترسی به این نامه شد و از قفسه آرشیو و طبقه بندی شده ی اسناد سری و محرمانه وزارات بد نام اطلاعات بیرون کشیده شد و بر پیشانی صحفه ی اول روزنامه ی سلام نقش بر بست و شبانه نسخه ای از آن شبانه بر برد خبری دانشگاه تهران نصب شد. . چگونه بلافاصله منجر به جرقه اعتراضی و تظاهراتی و انفجاری مبدل شد و موجب قیام 6 روزه ی دانشجوئی تیرماه سال 78 شد ؟ از همان زمان پاسدار سربازجو حسین شریعتمداری کمر همت برای نابود کردن مطبوعات وانشعاب و انفعال جنبش دانشجوئ بست. پس بی جهت نیست که چرا اکنون سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری بر وی مطبوعات و دانشجویان بسیار حساس می باشد و پیوسته تلاش کرده است بهر طریق ممکن در جنبش دانشجوئی با عضو گیری کردن نفوذ کند و ضربه بزند. یا اینکه علیه اشان سناریو سازی کند . چون می داند که فعالیت جنبش دانشجوئی و مطبوعات تنها ابزار تبلیغاتی رقیب مغلوب دوم خردادی ها می باشد . لذا با تسلط و کنترل بر این دو نهاد و با پیگیری پرونده و سناریو ساازی کهمی شود . به خصوص علیه آن بخش جنبش دانشجوئی که رتبط به دوم خردادی ها به خصوص رادیکال های آنان می شود پاسدار سربازجو حسین شریعتمداری تلاش می کند از همه تجربه و تخصص و خبرگی و سابقه ی بازجوئی و شکنجه گری و تواب سازی و به ندامت کشاندن ها استفاده کند تا در بستر تخریب کردن شخصیت های شاخص و اتهام جاسوس و ووانستگی و نفوذی بیگانه و ستون دشمن خواندن یا سکوکار بودن اینان رااز صحنه حذف کند.
بنابراین اکنون که مسئله ی تبلیغات نامزد ریاست جمهوری دوره ی دهم مطرح شده است . پاسدار سربازجو حسین شریعتمداری کوشش کرده است تا که با ایجاد تضاد و اختلاف میان جبهه ی رقیب ، شیوه ی چماق و هویج و برج در برابر بارو دنبال کند . اکنون تمرکز برروی 3 شخصیت هست که البته هدف اصلی ایجاد اختلاف درون جبهه است . برجسته کردن تند رو ها و انعطاف ناپذیرهای درون جبهه از ترس تحریم خیمه شب بازی نمایش انتخابات ریاست جمهوری دوره ی دهم وبی اعتبار کردن این نمایش وعریان و عیان شدن نامشروع و ضد مردمی بودن رژیم تروریستی آخوندی می باشد. هدف دیگر بازی کردن با شیخ مهدی کروبی در برابر خاتمی یا هر نامزد دیگر ریاست جمهوری جبهه دوم خرداد از جمله شیخ عبدالله نوری در برابر خاتمی می باشد . هدف بعدی تلاش برای مقدمه چینی وپرونده سازی کردن علیه نامزدان ریاست جمهوری است تا که برای رد صلاحیت شان مشکل در کارنباشد . ناگفته نماند که هدف ایجاد اختلاف و دامن زدن درو ن جبهه ی رقیب به جای ائتلاف و اجماع جمعی جزو برنامه ی اصلی می باشد . زیرا که هم خطر جمعی تحریم نمایش خیمه شب بازی انتخابات را دفع و خنثی می شود.هم اینکه هدف نهائی این است تا با شکستن آرای دوم خردادی ها شرایط به نفع نامزد ریاست جمهوری دوره ی دهم باندهای مافیائی حاکم تمام شود . اکنون این گزارش سناریوی تدارک و تهیه و تنظیم شده در بستر همان هدف های یادشده ی فوق است که اشاره شد .

هوشنگ � بهداد
دو شنبه 7 مرداد ماه سال 1387