روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی شنبه 19 آذرماه سال 1390
نقد و بررسی : سرمقاله روزی نامه ی حکومتی جمهوری " بازگشت به عزاداري سنتي "
"آنگونه دیگر جای شک نیست که دین طوری مورد سوء استفاده واقع شده وتبدیل به ابزار قدرت وثروت و خفقان وسانسور وجنگ افروزی و بحران آفرینی شده است. همینطور مبلغ ترویج خرافات ومنحرف کردن اذهان عمومی وسرگرم کردن مردم شده است که موجب بلند شدن صدای اعتراضی سرمقاله نویس شده است :
اگر واقعاً عاشورا این چنین است که سرمقاله نویس تفسیر نموده و گفته است زنده بودن عاشورا به معناي زنده بودن مبارزه عليه ظلم و حمايت هميشگي از مظلوم می باشد وافزوده است که اين، بهترين تفسير براي "كل يوم عاشورا و كل ارض كربلا" است. بنابراین سئوال است که چرا آنانی که خود را وارث حسین و نماینده ی امام زمان می دانند و 33 سال است که از قدرت گیری این آخوند های مفت خور وانگل غیر مولد حوزوی منبری می گذرد که بر اریکه ی قدرت نشسته اند و خیلی بد تر از معاویه ویزید وشمر .. نسبت به مردم ایران ظلم و تعدی کرده اند که نه فقط سراسر ایران را از خون مبارزان ومجاهدان راه آزادی و ظلم ستیز رنگین کرده اند ، بلکه در کشور های مجاور و اروپایی نیز خون مخالفان را ریخته اند .بدتر اینکه برای حفظ قدرت و انباشت ثروت دست به اقدام صدور تروریسم وارتجاع و بحران به برون مرز زده اند تا که سیاست مداخله گری در امور داخلی کشور های منطقه و همسایه را دنبال نمایند . از طرف دیگر نا امنی وبی ثباتی وجنگ افروزی وبحران آفرینی را آنچنان در منطقه بسط وگسترش داده اند که دو سال پیش در روز عاشورا تظاهرات مردم ناراضی را به خاک وخون کشاند ند. امسال نیز عامل غیر مستقیم چند اقدام تروریستی در شهرهای عراق و افغانستان درر وز عاشورا بود ه اند که منجر به کشته و مجروح شدن صدها نفر از عزاداران بی گناه شد. در صورتیکه همانگونه که اشاره شد سرمقاله نویس عاشورا را این چنین تحلیل و تعریف و تفسیر کرده است :
"دهه عاشوراي 1433 هم گذشت و مردم ايران و شيعيان نقاط مختلف جهان به ياد فداكاريهاي سالار شهيدان و اصحاب باوفاي آن حضرت، بر مظلوميت آنان گريستند و با شهداي كربلا تجديد ميثاق كردند. اينكه بعد از گذشت 1370 سال از شهادت امام حسين عليه السلام و ياران آن حضرت، همچنان حماسه عاشورا زنده است و پيروان مكتب اهل بيت عصمت و طهارت، پرشورتر از هميشه ياد شهداي كربلا را گرامي ميدارند خوشحال كننده و اميدآفرين است، زيرا زنده بودن عاشورا به معناي زنده بودن مبارزه عليه ظلم و حمايت هميشگي از مظلوم است. اين، بهترين تفسير براي "كل يوم عاشورا و كل ارض كربلا" ست. سفارش تاريخي امام خميني كه "محرم و صفر را زنده نگهداريد" نيز به همين دليل بود همانگونه كه خود آن عزيز ميفرمود: هرچه داريم از محرم و صفر داريم".
مهمتر اینکه سرمقاله نویس در ادامه اعتراف کرده است که عملکرد دین ابزاری شده آنگونه شده است که اجرای مراسم عاشورا اینگونه هر سال نمایشی و بی محتواتر شده است :
"اين، يك روي سكه است. روي ديگر اين سكه را بايد در كيفيت عزاداريها مشاهده كرد كه سالهاست درحال تنزل است و به طرف بيمحتوا شدن به پيش ميرود. خطر بزرگي كه از ناحيه بيكيفيت شدن عزاداريها و نفوذ مطالب سطحي و رفتارهاي انحرافي به محافل و مجالس محرم و صفر در كمين حماسه عاشوراست، بسيار نگران كننده است. اين انحراف، از دوران قبل از انقلاب شروع شده بود و بزرگاني همچون شهيد مطهري درباره آن هشدارهائي داده بودند و حتي قبل از شهيد مطهري نيز اين هشدارها توسط بزرگان ديگري از روحانيت داده شده و در كتابها ثبت گرديده بود و هم اكنون در دسترس ميباشد. اما آنچه نگران كننده است، ادامه انحراف و حتي اوج گرفتن آن در دوراني است كه ايران از نعمت نظام جمهوري اسلامي برخوردار است، نظام حكومتي مترقي و عالمانهاي كه اقتضاي آن، بالا بردن كيفيتها و مبارزه با انحرافات و سطحي نگري هاست"
همچنین سول است وقتیکه صنعت مداح سازی آنچنان شده است که شغل و وظیفه ی مداحان نوحه و مرثیه خوانی و مجیز گویی برای رهبر ول وقیح منفور و نا مشروع می باشند. بنابراین مشخص است که د یگر شعر و محتوا ی نوحه ها دیگر مهم نیست . چون معرکه گیری برای سر گرم کردن مردم هدف می باشد و باید هم این چنین مورد انتقاد واقع شود که نه بی محتوا که عامل تفرقه هم شده است :
" خالي بودن اشعار و مطالبي كه در بسياري از مداحيها مطرح ميشوند از محتواي حماسي، اخلاقي و آموزشهاي ديني متأسفانه اين دسته از مداحان، اكنون در اقليت قرار دارند و تعداد افرادي كه به اين اصول و معيارها پاي بند نيستند درحال افزايش است. بيمحتوا بودن، بياعتنائي به فلسفه قيام امام حسين عليه السلام، توجه به امور ظاهري و فاصله گرفتن از معنويات، بكار بردن الفاظ و عبارات عاميانه و سخيف و استفاده از سبكها و آهنگهاي وارداتي غربي از ويژگيهاي مطالبي هستند كه توسط اين افراد مطرح ميشوند. دنياطلبي، شهرت خواهي، مطالبه پولهاي كلان و غرق شدن در زرق و برقهاي مادي نيز از ويژگيهاي شخصي خود آنان است. طبيعي است كه هيچكس نميتواند با داشتن چنين ويژگيهائي مردم را هدايت كند، زيرا اينها اموري هستند كه با ماهيت قيام عاشورا و نهضت كربلا بيگانهاند و به همين دليل نميتوانند مردم را با ا ين قيام آشنا كنند. در ظاهر، بازار اين قبيل افراد، پررونق و پرمشتري به نظر ميرسد ولي اين مشتريها حتي اگر يك عمر به اين محافل رفت و آمد داشته باشند با فلسفه قيام حسيني آشنا نخواهند شد و به الزامات مكتب اهل بيت پاي بندي پيدا نخواهند كرد. اين مشكل را فقط با كيفيت بخشيدن به محافل مذهبي ميتوان حل كرد و اگر وضع به همين منوال كه اكنون جريان دارد باقي بماند، خطر گم كردن هدف و فاصله گرفتن از معارف ديني هر روز بيشتر ميشود. كوتاهي رسانه ملي در مقابله با انحرافات و ميدان دادن به جريانهاي بيمحتوا و تفرق در محافل عزاداري و خلوت شدن مساجد .يكي از عواملي كه به محافل عزاداري عاشورا ضربه وارد ميكند، تفرق شديد عزاداران به بهانه هرچه بيشتر تشكيل دادن هيئتهاي مذهبي است. اين مشكل در دهه عاشورا بسيار ديده ميشود و در سالهاي اخير رو به افزايش گذاشته است. گاهي در يك خيابان دهها و حتي در يك كوچه چند محفل عزاداري تشكيل ميشود. اين اقدام، حداقل سه عيب و اشكال اساسي دارد؛ اول آنكه هر كدام از اين محافل با تعداد اندك شركت كنندگان مواجه ميشوند و رونقي نخواهند داشت، دوم آنكه پراكنده شدن عزاداران موجب خلوت شدن مساجد ميشود درحالي كه مساجد بايد همواره كانون تجمعات مذهي باشند و سوم آنكه همين تفرق و پراكنده كاري، موجب كاسته شدن از محتواي محافل ميشود، درحالي كه اگر همه همتها در يك محله يكجا جمع شود، مجلسي كه برگزار ميگردد از جمعيت و محتواي بهتر و بالاتري برخوردار خواهد بود، شركت كنندگان بهره بيشتري خواهند برد و از انحرافات و كارهاي سطحي نيز جلوگيري ميشود.
بعلاوه وقتی که دین ابزار قدرت و ثروت وسرکوب و سانسور شده باشد که 33 سال هم این وضعیت ادامه داشته باشد باید که سر مقاله نویس اذعان کند که اجرای مراسم مذهبی به جای جنبه ی معنوی داشتن حالت مزاحمت برای مردم دارد . پس دیگر جای ابهامی نمی ماند که می بایست اعتراف شود که عزاداری سنتی این چنین در معرض خطر واقع شده است که توصیه شده باید همت گمارده شود تا خطر دفع شود :
" ايجاد مزاحمت به بهانه خدمت رساني به مردم در سالهاي اخير، كارهائي در ميان بعضي جوانان رسم شده كه از جهات مختلف دچار ايراد و اشكال است ولي تصور خود آنها اينست كه اين كارها را براي امام حسين عليه السلام انجام ميدهند و نوعي خدمت به مردم است. اين افراد، خيمههائي در كنار خيابانها برپا ميكنند و به رهگذران، چاي و آش و در فصل تابستان، شربت و خاك شير و... ميدهند. بديهي است كه نفس اين اقدام، كاملاً پسنديده و نوعي خدمت به مردم است اما بشرط آنكه باعث راه بندان و مزاحمت براي مردم نشود. متأسفانه اين كارها در اغلب موارد چنان ترافيكي ايجاد ميكند كه به جاي خدمت به مردم تبديل به ناراضي كردن مردم ميشود. شهرداري و نيروي انتظامي كه در اين زمينهها مسئوليت دارند بايد ترتيبي بدهند كه اگر قرار است اين خدمات انجام شود، اين قبيل مشكلات را به همراه نداشته باشد. ادامه عزاداريها تا نيمه شب و گاهي بيش از نيمه شب و ايجاد مزاحمت براي مردمي كه ميخواهند در خانه هايشان استراحت كنند يا بيمار دارند، يكي ديگر از كارهاي ناپسند است كه در سالهاي اخير رواج يافته و با روح مكتب حسيني سازگاري ندارد. عزاداري براي امام حسين عليه السلام به ميزان و بگونهاي كه مزاحمتي براي مردم ايجاد نكند بسيار پسنديده و ارزشمند ا ست و تأثيرگذار نيز خواهد بود، اما هنگامي كه از اين چارچوبها خارج شود، نه تنها تأثير خود را از دست ميدهد بلكه آثار منفي نيز خواهد داشت. در نظام جمهوري اسلامي كه سنگ بناي جامعه ديني گذاشته شده، بايد با هر نوع افراط و تفريط و انحراف به نام دين مبارزه شود و همه چيز براساس منطق دين و تعادل باشد. پالايش عزاداريها ميتواند به اين مهم كمك كند. اكنون عزاداري سنتي در معرض خطر قرار دارد و كساني بايد براي رفع اين خطر همت كنند. علماي ديني تذكراتي دادهاند و ميدهند ولي اين كار بزرگ و مهم بايد متولي اجرائي داشته باشد. مناسبترين متولي براي بازگشت به عزاداري سنتي، نهادهاي فرهنگي هستند، البته مداحان سنتي نيز ميتوانند سهم بزرگي در انجام اين واجب داشته باشند"
درخاتمه اینکه آنگونه دیگر جای شک نیست که دین طوری مورد سوء استفاده واقع شده وتبدیل به ابزار قدرت وثروت و خفقان وسانسور وجنگ افروزی و بحران آفرینی شده است. همینطور مبلغ ترویج خرافات ومنحرف کردن اذهان عمومی وسرگرم کردن مردم شده است که موجب بلند شدن صدای اعتراضی سرمقاله نویس شده است . در صورتی که وی یک آخوند ترکش خورده یا جانباز جنگ خانمان بر اندازانه ی ایران و عراق می باشد که بشدت مدافع حکومت مذهبی و آخوند ها در رأس امور است . بنابراین وقتی موضع وی انتقاد کردن یاز سوء استفاده و بی محتوا کردن دین است مشخص است که بقیه چگونه متوجه ی ابزاری شدن دین شده اند . طوریکه فراموش نشده است که چگونه پس از طرح کودتای 22 خرداد 88 که منجر به حذف رقیب مدعی اصلاح طلب از صحنه شد .البته چون تقلبات یا جابه جایی آرا ی واریزی به جعبه های مار گیری آنچنان عیان بود که از سوی رأی دهندگان این کودتا قابل قبول نبود . بهمین دلیل دست به تظاهران رأی من کجاست زدند؟ولی چون رژیم فاشیستی متعارف وپاسخگوی نیست . بنابراین ضرب وشتم وتهدید وبازگشت پاسخ معترضان شد . اما چون کودتاگران تصور نمی کردند که تظاهرات نه ادامه می یابد بلکه سمت وسوی ضد حکومتی به خودخواهد گرفت. آنگونه که تبدیل به فریاد مرگ بر دیکتاتور وخامنه ای و اصل ولایت وقیح با پاره وبه آتش کشیدن تصویرش شد . لذا پیام معترضان به وضوح نشان دادند که خواهان ادامه ی حکومت فاشیستی مذهبی نیستند وحکومت دمکرایتک طلب می کنند .ولی دین فروشان عوامفریب که منافع همراه با قدرت شان را در خطر می دیدند و وحشت از پایین کشیدن کرکره وبساط دین فروشی وتعطیلی آن داشتند دست به جنایات ضد بشری همچون بازداشتگاه کهریزک زدند و با شکنجه و اعتراف گیری شوی نمایشی تلویزیونی محاکمه 100 نفره بر پا کردند تا از این طریق بتوانند فضای انفجاری جامعه را کنترل نمایند وبه بقای ننگین شان بطور موقتی ادامه دهند.
هوشنگ بهداد
http://www.jomhourieslami.com/1390/13900919/13900919_01_jomhori_islami_sar_magaleh_0001.html
روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی شنبه 19 آذرماه سال 1390
بازگشت به عزاداري سنتي