نقد و بررسی : (يادداشت روز) دروغ نامه ی کیهان  " ايران چگونه بازي را برد ؟ "  
"اهداف پروژه ی هسته ای چه میزان هزینه بر بوده است  وبازده اش به جز تحریم های اقتصادی و رشد واردات وافزایش نرخ تورم وگرانی وفقر وبیکاری وتعطیلی کارخانه های تولیدی وبیکاری کارران ومهمتر بالا بردن ضریب احتمال جنگ وحشتناک و مخرب تر  چه چیز مهمتر دیگری  برای ملت و کشور در برداشته است که با آب وتاب و افتخار از این طرح وهدف دست یابی به سلاح هسته ای باچاشنی فن آوری نبرد سايبري و الكترونيك اطلاعاتی بطور سیستماتیک دفاع و تبلیغ می شود؟"
 این یکی قلم زن یادداشت روز نویس دروغ نامه ی کیهان که فعالیت قلمی  درسایت خبری  رجاع نیوز  و خبرگزاری  دروغ پرداز وابسته  به پاسداران کودتاگر و ولی وقیح منفور ونا مشروع  دارد .معمولاً ترفند وی  همچون مدیر مسئول همکارش وارونه جلوه دادن حقایق است که از موضع ضد آمریکایی و گزینه برداری های سر و ته زده و شیر بی یال وکوپال شده دستآویز و بهانه ای لازم برایش  می شود تا که بتواند باا ین ادعا سیاست دفاع از اهداف هسته ای را به پیش ببرد و نشان دهد پاسداران  و رژیم فاشیستی مذهبی  دارای آنگونه  قدرت کاذب می باشند  که آمریکا  را  دچارضعف  نموده وتوطئه هایش   را منتهی به شکست کرده اند. آنگاه  در ادامه اینگونه  قلم فرسایی کردن نتیجه گیری می کند که نه تحریم ها از سوی آمریکا بی اثر بوده است ، بلکه این رژیم ضد بشری فاشیستی مذهبی است که همیشه مقابل طرح وتوطئه های باز دارنده ی آمریکا دست بالا را داشته است.برای همین پیرامون سقوط هواپیمای بدون سر نشین جاسوسی آمریکایی با نقل ا ز اقدامات سربازان گمنام وزارت بد نام اطلاعات یا منابع  بی نام ونشان  لغز خوانی تبلیغاتی کرده  است . سپس این چنین توانمندی فن آوري هاي نظامي و اطلاعاتي رژیم ضد بشری قرون وسطایی مقابل آمریکا را ترسیم کرده باشد:
"هنوز بسيار زود است كه بحث درباره موضوع هواپيماي بدون سرنشين سازمان سيا كه ايران موفق به تصاحب آن شده مختومه شود. تا آنجا كه به آمريكايي ها مربوط است بحث با شدت و حدت ادامه دارد. منابع بي نام و نشان دائما در حال گفت وگو با رسانه ها هستند و سرجمع چيزي غير از اين نمي گويند كه آمريكا نمي تواند بفهمد چه بلايي بر سرش آمده است. اين يادداشت بخشي از اين بلا كه بر سر آمريكا آمده است اشاره دارد. در اولين گام آمريكايي ها بايد برآوردهاي خود از توانمندي هاي ايران بويژه در دو حوزه جنگ الكترونيك و جنگ سايبري را به طور كامل بازنگري كنند. نفس وقوع اين حادثه نشان داد آمريكايي ها درباره حساس ترين حوزه هاي نبرد خود با ايران چقدر كم مي دانند. آمريكا در يك دهه گذشته تمركز خود را در درگيري با ايران هر چه بيشتر بر پديده اي نهاده كه مي توان آن را «اتكا به فناوري» خواند. پيش فرض اين تلاش هم اين بوده كه آمريكايي ها فناوري هاي نظامي و اطلاعاتي خود را كاملا بي رقيب مي دانند. تصاحب 170-RQ نشان داد ايران بسيار جلوتر از جايي كه آمريكايي ها تصور مي كنند ايستاده و منتظر آنهاست! - دومين نكته مربوط به وسعت غير قابل اندازه گيري شعاع دايره اشراف اطلاعاتي ايران است"
جالب اینکه مگر امکان دارد  در روضه خوانی های مبسوط دروغ نامه ی کیهان منبری با ر خطبه ای که شروع کند گریز به صحرای کربلا زده نشود و یقه ی رقیب گرفته ودراز نشود ومتهم به فتنه گری در 88 نگردد و اکنون وصل به سوژه ی روز هواپیمای جاسوسی آمریکا نشود وپیوند با گردهمآیی ساندیس خوران ولباس شخصی ها و بسیجیان 9 دی که پس از تظاهرات روز عاشورای 6 دی 88 مانور جنگ روانی تبلیغاتی نشود.
"آمريكا مدت هاست -حداقل از زمان فتنه 88 به اين سو- عمليات اطلاعاتي را به يكي از راهبردهاي ثابت خود عليه ايران تبديل كرده است. سر جاي خود اين بحثي مفصل است كه فتنه 88 چگونه علاوه بر عمليات نرم، عمليات نيمه سخت را هم در دستور كار آمريكا قرار داد و به دنبال آن دوراني از انجام خرابكاري، ترور، انفجار، عمليات سايبري و ديگر انواع عمليات اطلاعات پايه در ايران به راه افتاد. يكي از مهم ترين پيام هاي تصاحب پهپاد 170-RQ اين است كه همانطور كه پديده اي مانند 9 دي به دوران عمليات نرم غرب عليه ايران پايان داد، اكنون دوران عمليات نيمه سخت هم تمام شده و بنابراين به لحاظ راهبردي گزينه سبد گزينه هاي آمريكا عليه ايران كاملا خالي است. اگر توجه كنيم كه در عمليات اطلاعاتي آمريكا عليه ايران عامل تكنولوژيك اگر نگوييم بيشتر، بدون شك به اندازه عامل انساني نقش دارد، روشن مي شود كه شكار اين پهپاد ضربه اي كاري به اين راهبرد بوده و از اين به بعد آمريكايي ها در انجام هر گونه عمليات اطلاعاتي ابزار پايه عليه ايران دچار نوعي نگراني دائمي خواهند بود و اين موضوع احتمالا بسياري از طراحان راهبردي عليه ايران در آمريكا را چنان محافظه كار مي كند كه مجبور مي شوند براي جلوگيري از افتضاحات بيشتر گزينه هاي داراي ريسك بالا را از دستور كار خارج كنند.كاركرد بعدي تصاحب اين پهپاد تحولي است كه در برخي از حوزه هاي فناوري نظامي براي ايران ايجاد خواهد كرد. ايران هم اكنون پيشرفت هاي بسيار قابل ملاحظه اي در فناوري ساخت هواپيماهاي بدون سرنشين پيدا كرده اما ترديدي نيست كه تسلط بر فناوري هاي اين پهپاد گام بلندي به جلو خواهد بود. از يك منظر راهبردي، مطالعه اين هواپيماي جاسوسي توانايي ايران در ايجاد غافلگيري هاي فني را عميقا گسترش خواهد داد. آنكته بعدي اين است كه آمريكا با انجام يك عمل غير قانوني يعني تجاوز به حريم ايران و تلاش براي انجام عمليات خرابكارانه و جاسوسي (چيزي كه مقام هاي آمريكايي به صراحت به آن اعتراف كرده اند) امكان انجام يك اقدام قانوني متقابل يعني «مقابله به مثل» را براي ايران فراهم كرده است. مطابق مقررات حقوق بين الملل ايران اكنون مجاز است در مقابل اين اقدام خصمانه آمريكا عليه هر هدف آمريكايي كه اراده كند، مقابله به مثل نمايد و اين با توجه به گستردگي حضور آمريكا در اطراف ايران فرصت هاي بسيار مهمي ايجاد مي كند"
در خاتمه اینکه این زائده های جانباز وترکش خوردگان جنگ نعمت الهی قلم بر دست شدگان که همچنان در همان فضای جنگی سیر وسیاحت می کنند تا که همچون ولی وقیح منفور ونا مشروع و پاسداران وسایر شرکای جنگ افروزشان از نعمات جنگ منفعت وسهم ببرند. بنابراین مأموریت دارند که در این چارچوب ترسیم شده قلم فرسایی و هذیان گویی نمایند . آنگونه که حق ندارند پا از خطوط ترسیم شده فراتر گذارند و وارد مقولات اقتصادی واجتماعی شوند وتوضیح دهند که دلیل رشد پدیدده های شوم نا هنجاری های اجتماعی چیست؟ سیاست  جنگ ضد ملی وضد انسانی و اصرار آمیز ایران وعراق که منجر به ویرانی کشور شد و یک قلم فقط 1000 میلیارد د لار خسارات مالی واقتصادی در بر داشت. چه نقشی در پیدایش و رشد پدیده های شوم فقر وبیکاری واعتیاد وتن فروشی و فاصله ی عمیق طبقاتی داشته است که باید برای حفظ فضای جنگی باید با صرف هزینه های بس سنگین بطور زنجیره ای  مانور های نظامی و آزمایشی موشکی و همایشی ونمایشی برپا شود؟ همچنین نقش اهداف پروژه ی هسته ای در این موارد چیست؟ چه میزان هزینه بر بوده است یا به حساب تا کنون برای  این طرح  چقدر سرمایه گذاری شده است و بازده اش به جز تحریم های اقتصادی و رشد واردات وافزایش نرخ تورم وگرانی وفقر وبیکاری وتعطیلی کارخانه های تولیدی وبیکاری کارران ومهمتر بالا بردن ضریب احتمال جنگ وحشتناک و مخرب تر  چه چیز مهمتر دیگری  برای ملت و کشور در برداشته است که با آب وتاب و افتخار از این طرح وهدف دست یابی به سلاح هسته ای باچاشنی فن آوری نبرد سايبري و الكترونيك اطلاعاتی بطور سیستماتیک دفاع و تبلیغ می شود؟
هوشنگ بهداد
دروغ نامه ی کیهان 3 شنبه 29 آذر ماه سال 1390
ايران چگونه بازي را برد ؟ (يادداشت روز)