تاكسي (گفت و شنود)
گفت : یارو تاکسی صدازد سرش را برد پیش
گفت : یارو تاکسی صدازد سرش را برد پیش ، خطاب به راننده تاکسی گفت 2 نفر تجریش
راننده تاکسی گفت توکه یه نفربیش نیستی ، یارو گفت خب من یکی، دومی هم  تو  هستی 

گفت: گروه هاي اپوزيسيون از مدعيان اصلاحات در داخل كشور به شدت عصباني هستند.
گفتم: چرا؟! اينها كه مدتهاست زلف خود را با جبهه اصلاحات گره زده اند و در جريان فتنه آمريكايي- اسرائيلي 88 قربون صدقه هم مي رفتند؟!
گفت: حالا به مدعيان اصلاحات مي گويند، شركت شما در انتخابات يعني اين كه شعار تقلب دروغ بوده و اين باعث شرمساري همه ما نزد ملت ايران است.
گفتم: ولي جبهه اصلاحات اعلام كرده كه در انتخابات شركت نمي كند و اعضاي اين جبهه بدون تابلوي اصلاحات ثبت نام كرده اند!!
گفت: مگر جبهه اصلاحات چيزي غير از مجموعه اعضاي آن است كه مي گويند اعضا شركت مي كنند ولي جبهه شركت نمي كند؟!
گفتم: چه عرض كنم؟! يارو براي يك تاكسي دست بلند كرد و گفت؛ دو نفر تجريش! راننده با تعجب گفت؛ ولي تو كه يك نفر بيشتر نيستي؟ و يارو گفت؛ مرد حسابي! مگه خودت نمياي؟!
گفت : بازجوی دلقک با کلاشی ،بانمک شده ، کرده نمک پاشی
گفتم : سربازجوی مترسک ،برای چه شده با نمک؟
گفت : آخه ربط داره به سیاه بازی ،مربوطه به نمایش خیمه شب بازی
پس دست زده به سناریوی سازی ،
علیه ی رقیب کوک کرده است سازی
گفتم : به جز ساندیس خوران و کودتاگران و این مأمور، مگر قراره  کسان دیگری  هم داشته باشند حضور؟
چون مگر تحریم نکرده است رقیب؟ دیگه سرباز جو که را کرده تعقیب؟
گفت : مثل همیشه به رقیب داده گیر ،پارس کنان برایش شده پاچه گیر
پس  سربازجو آویزان شده به  بهانه ، تفکیک کرده رقیب برون مرز ودر خانه
گفته  با سیاست دو رویی و چاپلوسی ، بخشی از اینان کرده اند  نامنویسی
در ادامه این  نماینده ی رهبر چلاق ، همین را علیه ی رقیب کرده چماق
گفتم : مگر سربازجو وکودتاگران پلید؟با اتهام و توهین رقیب را نکردند تهدید
نمیگن با دشمنان بیگانه شدند همسو؟موج اتهام به اینان زده نمیشه از هرسو
چرا هم حضور و هم عدم حضور شان؟سبب شده تا اتهام باتهدیدشودنثار شان
گفت : یارو تاکسی صدازد سرش را برد پیش
خطاب به راننده تاکسی گفت 2 نفر تجریش
راننده تاکسی گفت توکه یه نفربیش نیستی
یارو گفت خب من یکی، دومی هم  تو  هستی