"در شرایطی که حضور و عدم حضور مدعیان اصلاح طلبان همچون مرغ عزا و عروسی  می باشد که در دو حالت  به ضرر و زیان اینان  و مردم ناراضی می باشد . پس با وجود تجربیات زیاد  که در دسترس است به ویژه آزمون کودتای 22 خرداد که اینان چوب وپیاز با هم خوردند. چرا می بایست آزمون شکست خورده باز هم آزمون شود و قاطعانه تحریم نگردد تا به این بازی  نمایش خیمه شب بازی پایان داده شود؟"
نقالی ولفازی و روضه خوانی کردن پیرامون نمایش خیمه شب بازی که به سبک وزوی – پاسداری انتخاب اصول گرایانه ی مکتبی نامیده می شود . هرگز. گفته نمی شود که انتخابات چیست؟ برای چه بر گزار می شود و چه اهدافی را دنبال  و چه شرایطی دارد؟ فرق بر گزاری این انتخابات در کشور دمکراتیک با کشورهای استبدادی وکودتایی چیست به خصوص رژیم فاشیستی مذهبی ایران که  از بدترین نوع حکومت استبدادی می باشد؟ از سوی دیگر چرا گفته نمی شود که فرق انتخابات با انتصابات چیست وچه رابطه ای با تقلبات دارد.یعنی آنچه که در ایران انجام می شود که به جز نام هیچ شباهتی به انتخابات و آزادی احزاب و گروه ها ندارد و آرأی مردم  هیچ از رزش دارد؟ مهمتر اینکه مگر  هرکشور ی تعلق به مردمی ندارد که در  آن  زندگی می کنند و نبایدبرخوردار آزاد از حق انتخاب شدن و رأی دادن باشند؟ پس مرز بندی وچارچوب محرومیت ومحدودیت ترسیم و تحمیل کردن ناشی از چیست؟ مهمتر اینکه در کدامین کشور های جهان نهادی سفارشی ودست نشانده به نام شورای نگهبان وجود دارد که نقش همکاره از ابتدا ی نامنویسی تا انتهای  نتایج بر گزاری انتخاب یا انتصاب فرمایشی دارد که در ایران هست؟ تا جاییکه این نهاد سفارشی قدرت دارد که حوزه های انتخابات را با ادعای واهی تقلب باطل نماید ومانع از وروی دگر اندیشان و یا رقبایی شود که باید حذف ونه قبول شوند. زیرا که بر اساس اعتراف مدعی قلم بر دست یادداشت روز نویس هيچ مجالي براي فعاليت به آنچه عموما اپوزيسيون خوانده مي شود در نمایش های خیمه شب بازی  داده نمي شود. یعنی اینکه مخالفینی که بدلایل گوناگون موافق عملکرد حاکمان نیستند از حق وحقوقی بر خوردار نیستند . چون جزو بازیگران در گیر جنگ قدرت وثروت نیستند که فقط از نام مردم بعنوان ابزار در راستای پیشبرد اهداف این بازیگران استفاده می شود ونه اینکه دارای حق وحقوق و مطالباتی باشند که قابل پیگیری باشد. تازه هیچ تضمینی هم برای رقیبی که با توطئه تقلبات گسترده همراه با تهدید بازنده شده اند وجود ندارد چونکه اعتراض و پیگیری شان  این چنین به مفهوم کش دادن وتحمیل هزینه به رژیم فاشیستی مذهبی تلقی می شود:
"به طور كلي پديده انتخابات در ايران همواره از دو منظر متفاوت نگريسته شده است؛ يك منظر، منظري است كه مي توان آن را نگاه ساختارگرايانه به انتخابات دانست.انتخابات به اين معنا، چند ويژگي اساسي دارد.نخست اينكه همزمان با به آزمون گذاشتن مقبوليت اين يا آن گروه سياسي خاص، مقبوليت كل نظام سياسي را در هر حال افزايش مي دهد. به معناي هانتينگتوني كلمه، در اينجا، انتخابات همواره دو برنده دارد: يكي فرد يا گروهي كه نتيجه را از آن خود كرده و ديگري كلان نظام سياسي كه فضاي لازم براي رقابت گروه هاي سياسي را فراهم آورده است.ويژگي دوم اين است كه انتخابات در اين معناي خاص، اساسا ميان كساني برگزار مي شود كه مشروعيت نظام و سازوكارهاي آن را قبول دارند و به آن گردن نهاده اند. انتخابات در مفهوم ساختارگرايانه آن هيچ مجالي براي فعاليت به آنچه عموما اپوزيسيون خوانده مي شود نمي دهد. آنچه در اينجا مهم است اين است كه توجه كش دادن بازي انتخابات به زماني پس از تعيين تكليف پاي صندوق راي، دقيقا به اين معناست كه كساني -عموما بازندگان- تصميم گرفته اند هزينه خود را روي سر كليت نظام سياسي و بلكه توده هاي مردم سرشكن كنند و به اصطلاح باخت خود را به باخت همه تبديل نمايند. براي اين گروه چنان كه سابقه همه انتخابات پس از تير 1384 نشان مي دهد انتخابات اين گروه نگاهي ساختارشكنانه به انتخابات دارد و در اين سال ها همواره تلاش كرده از اين موضع وارد انتخابات شود. نگاه جريان اصلاح طلب به انتخابات آنگونه كه بويژه تجربه انتخابات رياست جمهوري دهم نشان داد بيش از آنكه روشي براي كسب مشروع قدرت باشد، پروژه اي است كه عموما كودتاي نرم خوانده شده است. در تمام تجربه هاي شناخته شده كودتاي نرم يا مخملين، همواره يك انتخابات در قلب ماجرا قرار داشته و اساسا كودتاي رنگي يك عمليات انتخابات محور است. نگاه ساختار شكنانه به انتخابات تلاش مي كند انتخابات را از كاركرد واقعي آن كه تسهيل فرايند گردش قدرت است، تهي كرده و آن را به يك پديده امنيتي تمام عيار تبديل كند. به هر ميزان كه جنبه هاي امنيتي انتخابات بر جنبه هاي سياسي آن غلبه كند، پروژه كودتاي نرم موفق تر بوده است. تلاش براي قلب ماهيت انتخابات از يك پديده سياسي به يك پديده امنيتي و شكل دادن به حضور مردم به مثابه يك ناآرامي به جاي «مشاركت سياسي»، اساس فرايند كودتاي مخملي است.اصلاح طلبان از سال 84 به اين سو هرگز به دنبال پيروزي در انتخابات نبوده اند چرا كه مي دانستند چنين تواني ندارند. كانديدا كردن فردي مانند محمد معين در انتخابات 84 و بعد كنار گذاشتن محمد خاتمي و به ميدان آوردن ميرحسين موسوي به وضوح حكايت از آن دارد كه اين جريان نه به دنبال يك رقابت سياسي سالم بلكه درصدد انجام «كار ديگري» بوده است كه انتخابات براي آن فقط يك محمل و يك بهانه است
 بلی در چنین نمایش خیمه شب بازی که یک بازی ارتجاعی پیچیده طراحی شده که از سوی باندهای مافیایی کودتایی چسبیده ومعتاد به مراکز قدرت و انباشت ثروت می باشند . انتصابات همراه با تقلبات در  پوسته ای  عوامفریبانه زیرپوشش انتخابات دنبال می شود که هدف به بازی گرفتن رقیب برای حضور بیشتر سیاهی لشکر و تبدیل کردن شان به هیزم آتش داغ کردن نمایش خیمه شب بازی برای مشروعیت دادن به تقلبات گسترده وادعای دارای پایگاه اجتماعی رژیم فاشیستی مذهبی می باشد . ولی اگر چنانچه رقیب زیر بار با این بازی و شرایط تحمیل نشده نرود و با فشار اعتراضی رو دست یا  گول خورده گان رأی دهنده مجبور به اعتراض شوند . آنگاه مورد انتقاد و  متهم  به طرح کودتای مخملی  واقع می شوند که بندهای اتهامی این کودتای مخملی اینگونه از سوی همکار قلم زن یادداشت روز نویس ترسیم شده است  :
"اكنون سوال اين است: انتخابات چگونه به مفهوم مركزي يك پروژه كودتاي مخملي تبديل مي شود؟ نخستين كاركرد غير سياسي انتخابات تبديل كردن آن به محلي براي افشاگري و بر ملا كردن اسرار نظام در رقابت هاي سياسي است. وقتي اين موضوع از حد بگذرد، در واقع ماهيت انتخابات تقلب شده و برنده آن نه هيچ كدام از گروه هاي حاضر در صحنه بلكه دشمن خارجي خواهد بود كه سخت تشنه دانستن اين اطلاعات است و در فرصت ديگري قادر به دستيابي به آن نيست.  دومين عاملي كه مي تواند انتخابات را به يك كودتاي نرم تبديل كند، تبديل مفهوم مشاركت سياسي مردم به آشوب و اغتشاش است. براي اينكه اين اتفاق رخ بدهد عموما به يك عامل واسطه نياز است . در سال 88 مفهوم تقلب اين نقش را ايفا كرد و شواهد نشان مي دهد اين بازي همچنان پايان نيافته است.  سومين كاركرد امنيت انتخابات تبديل به فرصتي براي شبكه سازي است. آمريكايي ها اكنون حدود يك دهه است كه اين هدف را در ايران تعقيب مي كنند و در سال هاي 84 و 88 به نحو كاملا عملياتي آن را پي گيري كرده اند. نشانه هايي هست كه تلاش هايي براي تكرار آن تجربه در سال 90 هم در حال انجام است اگر چه اين بار تجربه مديريت فتنه 88 توسط نظام فضا را براي هر نوع عمليات شبكه سازي به شدت ناامن كرده است.چهارمين عاملي كه مي تواند انتخابات را به كانون يك عمليات مخملي تبديل كند، هماهنگي برخي گروه ها از داخل كشور با بيرون و فراهم كردن زمينه تشديد فشار خارجي به نظام است. اين پديده اي است كه اكنون در رفتار جريان فتنه به وضوح مي توان آن را اشاره كرد.5- عامل پنجم تشديد شكاف هاي درون حاكميت از طريق از حد گذشتن بگومگوهاي انتخاباتي و تبديل رقابت به مخاصمه است. تشديد شكاف هاي درون نظام يكي از مهم ترين عواملي است كه دشمن را به تشديد فشار بيروني ترغيب و نسبت به نتيجه بخش بودن آن اميدوار خواهد كرد. 6- و آخرين عامل تبديل انتخابات به صحنه اي براي مشروعيت زدايي از مكانيسم هاي ساختاري نظام و وسعت دادن به حوزه نقد تا جايي است كه كليت نظام و اركان آن را هدف بگيرد. يكي از مهم ترين شاخص ها براي سنجش بصيرت گروه هاي سياسي آن است كه ببينيم تا چه حد از مشاركت در تبديل انتخابات از يك پروژه سياسي به يك پروژه امنيتي پرهيز مي كنند.
در خاتمه اینکه اکنون که قلم زن عضو حزب الله و یادداشت روز کیهان  موازی و مکمل یادداشت روز گذشته سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری می باشد  این هم یک کیفرخواست بالا وبلند مملو از اتهامات مرتبط با طرح انقلاب مخملی علیه رقیب مغلوب مدعی اصلاح طلبان تنظیم ولیست کرده است که گذشته از تأکید اینکه مخالفان ومنتقدان حق حضور ندارند، بلکه  چرا  اینان نه نسبت به کودتای تقلباتی 22 خرداد سکوت نکردند ،بدتر از اینکه چرا دست به انتقاد زدند و اسرار درونی رژیم فاشیستی مذهبی ر بازگو وفاش کردند؟ از سوی دیگر متهم به همسو شدن با دشمن بیگانه شده اند . تازه این اتهامات سنگین و تکراری در روز های اول نامنویسی نمایش خیمه شب بازی در 12 اسفند شروع  شده است و مشخص است که هر چه زمان به بر گزاری این نمایش خیمه شب بازی نزدیک تر می شود بر موج اتهامات و تهدید هد افزوده می گردد. بنابراین در شرایطی که حضور و عدم حضور مدعیان اصلاح طلبان همچون مرغ عزا و عروسی  می باشد که در دو حالت  به ضرر و زیان اینان  و مردم ناراضی می باشد . پس با وجود تجربیات زیاد  که در دسترس است به ویژه آزمون کودتای 22 خرداد که اینان چوب وپیاز با هم خوردند. چرا می بایست آزمون شکست خورده باز هم آزمون شود و قاطعانه تحریم نگردد تا به این بازی  نمایش خیمه شب بازی پایان داده شود؟
هوشنگ بهداد
دروغ نامه ی کیهان 2 شنبه 5 دیماه سال 1390
دو نگاه به انتخابات (يادداشت روز)