روزی نامه ی
حکومتی جمهوری اسلامی 2 شنبه 5 دی ماه سال 1390
نقد
وبررسی : سرمقاله ی روزی نامه ی حکومتی
جمهوری اسلامی " تنها راه نجات انقلاب مصر "
"مشخص
نیست که برای چه می بایست بطور سیستماتیک
با آویزان شدن به سیاست صدور تروریسم وارتجاع وبحران به برون مرز در امورداخلی کشورهای
همسایه ومنطقه ومداخله گری شود و از موضع مالک این کشور ها و رهبر وسخنگو
ونمایندگان ملت های منطقه امر ونهی نمود و با
نادیده گرفتن فضای داخل کشور که چگونه است و پراکندگی واختلاف و شکاف از رأس تا
ذیل همراه با رقابت جنگ قدرت باندهای مافیایی جریان دارد . اما با ادعای ضد آمریکایی و اسراییلی رهنمود همچون وحدت نیروها صادرکرد؟"
تحلیل و تفسیر مسایل داخلی
وتغییر وتحولات منطقه ای بر اساس سیاست شترگاو پلنگی ن فلسفه ی حوزوی می باشد که
گفته می شود د یگی که بر سر بار است اگر چنانچه برای ملا نجوشد بهتر است که در آن
که سگ بجوشد . یعنی ا ینکه تحلیل وتفسیر هانه کیلویی وغیر جانبدارانه است و معیار
علمی ومنطقی ندارد ، بلکه برحسب نزدیکی ودوری منافع با حاکمان رژیم فاشیستی مذهبی ایران
تهیه وتنظیم می شود. بطور مثال با پسوند
انقلابی و موضع ضد آمریکایی گاهی اخوان
المسلمین هم پیمان حاکمان ایران وادامه دهندگان انقلاب اسلامی خمینی شیاد و جانشین
وی ولی وقیح منفور ونا مشروع می شوند و ارتش مصر دربست آمریکایی خوانده می شود.
هنگامی هم که احساس شود شرایط به نفع حاکمان ایران یا همسویی باا هداف والگوی سیاست
حکومت مداری اینان پیش نمی رود . باز هم از موضع ضد آمریکایی و اسراییلی تحلیل داده می شود که ارتش مصر دارای سابقه ی
جنگ باا سراییل می باشد. چرا هنوز باید تابع
حسنی مبارک باشد و مانع از حضور انقلابیون در میدان التحریر شود واینان را
سرکوب کند .چون این تظاهر کنندگان نمی خواهند که انقلاب شان به انحراف کشانیده شود؟
از سوی دیگر اخوان المسلمین مصر هم متهم
می شود چون اکثریت نمایندگان پارلمان را کسب کرده است برای حفظ این موقعیت در راستاب کسب قدرت با شورای
نظامیان مصر همکاری می کند و بر پاي بندي به توافقهاي سازش با رژيم صهيونيستي اين
شائبه را به وجودمی آورده كه اخوانيها براي رسيدن به قدرت حاضرند اصول را ناديده
بگيرند ودر پایان این چنین توصیه کرده است برای مانع شدن از انحراف انقلاب مصر اخوانالمسلمين
باید با حمایت از نیروهای انقلابی جوان
بسوی وحدت نيروهاي انقلابي و احزاب مستقل پیش برود :
"ارتش مصر به دليل سابقه تاريخي و
نقش مهمي كه در چند جنگ گذشته اين كشور با رژيم صهيونيستي داشته از جايگاه ويژهاي
در جامعه مصر برخوردار است. با اينحال سران و فرماندهان فعلي ارتش كه منصوب رژيم
مبارك هستند.همين نظاميان اكنون، نقش ديگري برعهده گرفتهاند. وظيفهاي كه درحال
حاضر به عهده گروه نظامي حاكم بر مصر قرار داده شده اين است كه به مردم مصر بگويند
انقلاب تمام شده است و بايد از خيابانها به خانه هايشان باز گردند. آنها درصدد
هستند به مردم مصر اين پيام را برسانند كه اگر براي ادامه انقلاب اصرار داشته
باشند با مشت آهنين ارتش مواجه خواهند شد. در اين ميان،
نقش برخي گروهها از جمله گروه اسلامگراي اخوان المسلمين را در دادن ميدان به
نظاميان براي پياده كردن اهداف مذكور نبايد ناديده گرفت. گروه اخوان المسلمين كه
در انتخابات اخير اكثريت را در مجلس كسب كرده، موضع گيريهاي تعجب برانگيز در قبال
حوادث اخير داشته است. اين گروه، ضمن حضور در تظاهرات، اعلام كرده است اعتراض عليه
شوراي نظامي حاكم را به مصلحت نميداند! اين نوع
برخورد از سازماني كه سابقه چندين دهه مبارزه با رژيمهاي گذشته مصر را داشته است
تعجب برانگيز و دور از انتظار است. اينگونه رفتارها و
همچنين مواضع مسئولان اين گروه مبني بر پاي بندي به توافقهاي سازش با رژيم
صهيونيستي اين شائبه را به وجود آورده است كه اخوانيها براي رسيدن به قدرت حاضرند
اصول را ناديده بگيرند هرچند برخي نيز معتقدند اين موضع گيريها مقطعي است و در
آينده كه جايگاه اين گروه در قدرت مستحكم شد، نظرات و مواضع اصلي خود را بروز
خواهد داد. احتمال سوم نيز اينست كه اخوانيها با برخي اقدامات افراطي شركت
كنندگان در تظاهرات اخير موافق نيستند و آن را به مصلحت انقلاب نميدانند. آنچه درحال
حاضر مشخص است اين است كه انقلاب مردم مصر به نتيجه نهائي نرسيده و اينكه تظاهر
كنندگان عنوان "بازگرداندن حيثيت" را براي تظاهرات جمعه گذشته خود
برگزيدند، مؤيد اين واقعيت است كه انقلاب مصر زماني به نتيجه مطلوب خواهد رسيد كه
قدرت دردست منتخبين واقعي ملت باشد و دست نظاميان از دخالت در مقدرات سياسي مردم
مصر كوتاه شود. اين هدف، هنگامي محقق خواهد شد كه جوانان انقلابي حاضر در صحنه از
حمايت اخوان المسلمين برخوردار باشند و نظر موافق ساير فعالان سياسي مستقل را نيز
جلب نمايند. اخوان المسلمين نيز براي حفاظت از دستاوردهاي انقلاب و دور ساختن خطر
نظاميان از آينده حاكميت ملت، به نيروي جوانان انقلابي نيازمند است. بنابر اين،
تنها راه نجات انقلاب مصر از خطر انحراف، وحدت نيروهاي انقلابي و احزاب مستقل از
جمله اخوانالمسلمين است، راهي كه قطعاً دشمنان زيادي دارد.
در خاتمه اینکه مشخص نیست که
برای چه می بایست بطور سیستماتیک با
آویزان شدن به سیاست صدور تروریسم وارتجاع
وبحران به برون مرز در امورداخلی کشورهای همسایه ومنطقه ومداخله گری شود و از
موضع مالک این کشور هاو رهبر وسخنگو ونمایندگان ملت های منطقه امر ونهی نمود و با نادیده گرفتن فضای داخل کشور که چگونه است و
پراکندگی واختلاف و شکاف از رأس تا ذیل همراه با رقابت جنگ قدرت باندهای مافیایی جریان دارد . اما با ادعای ضد آمریکایی و اسراییلی رهنمود همچون وحدت نیروها صادرکرد . در صورتی که
همانگونه که اشاره شد در داخل کشور آنچه تجربه شده است . به وضوح وارونه ی اینگونه ادعا کردن ورهنمود دادن ها می
باشد؟ مهمتر اینکه نه اینکه هر گز به هیچ مسئول کشور بیگانه چنین مجوزی داده نمی شود که مشابه ی چنین سیاست
مشابهی که حاکمان ایران دنبال می کنند در
مورد داخلی ایران اتخاذ نماید ، بلکه از سوی مقام حکومتی هر کشور یا نهاد بین المللی
حقوق بشری باشد با بدرین اتهام وتوهین از موضع تهاجمی برخورد می شود؟
هوشنگ بهداد
روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی 2 شنبه 5 دی ماه سال 1390
تنها راه نجات انقلاب مصر