نقد و بررسی :
(يادداشت روز) دروغ نامه ی کیهان " عمليات خونين واشنگتن- رياض عليه
بغداد ! چرا ؟ "
"بدون شک نه عامل اصلی ناامن وبی ثباتی عراق و خودروهای انفجاری
زنجیره ای در بغداد حاکمان ایران هستند ، بلکه عامل ادامه کشته شدن بی گناهان
بیشتر در سوریه است . همچنین معضل اصلی سنگ اندازی پروسه ی صلح خاورمیانه است .
مهمتر اینکه چون تلاش برای دست یابی به سلاح هسته ای می کند. خطر جدی برای به خطر
انداختن ثبات منطقه وتهدید صلح و امنیت جهانی است که می بایست تلاش جهانی وبین
المللی برای تغییرات دمکراتیک در ایران شود تا مشکل مردم ایران و موانع منطقه ای
وجهانی بر طرف گردد."
چرا قلم بر
دست غیر ایرانی یادداشت روز نویس تصویر مار کش و مار قالب کن و تلاش گر صورت مسأله
پاک کن و وارونه گوی که ادعای تحلیل گری منطقه و کشور های همسایه به خصوص کشورهای
عربی دارد نمی گوید که مأموران نقاب سیاه بر چهره که بودند که پس از انفجار دفاتر
سالم سازی اخیر وکشته شدن قضات پیگیر وارد این دفتر در بغداد شدند و اسناد سالم سازی برخی از وزارتخانه ها را با
خود بردند؟ اگر سیاست سانسور و سرکوب و وارونه گویی نهادینه و تحمیل شده در رسانه های خبررسانی و مطبوعات نبود . همچنین
اگر قلم این مدعی وامدار و اجاره ای نبود
و وی اگر عنصری مستقل وغیر وابسته
و آلوده بود وحرمتی برای قلم ارزش قایل بود. آنگاه مجبور نمی بود که به جای آدرس
غلط دادن اگر نه همه واقعیت که بخشی را
بیان می نمود و می گفت که عوامل اصلی این بمب گذاری های انفجاری زنجیره ای بغداد کیستند و چه اهدافی را دنبال می کنند
وبرای چه این تعداد افراد بی گناه عراقی را در بغداد کشته ومجروح کرده اند؟ و وی مجبور نبود که وارونه گویی کند و
این چنین دست به بندهای تنظیم کیفرخواست
برای طارق الهاشمی معاون رئیس جمهور و
ائتلاف العراقیه و حزب بعثت عراق و آمریکا و عربستان بزند:
"19 انفجار و رخداد
تروريستي در پايتخت عراق «خونين ترين روز بغداد» را رقم زد. كشته شدن نزديك به 80
نفر و زخمي شدن بيش از 400 نفر از مردمي كه بايد به دليل فايق آمدن بر اراده
اشغالگران و وادار كردن آنان به خروج كامل از كشورشان جشن مي گرفتند، هدف از اين انفجارها چيست؟ عامل يا عوامل اصلي آن چه كساني هستند؟ دلايل اين انفجارها
كدامند؛ و روند آينده امنيتي و سياسي در عراق چگونه است؟ عراق طي 4 ماه گذشته شاهد اتفاقات مهمي در دو حوزه سياسي و امنيتي بوده است.در استان هاي كردنشين تظاهراتي عليه دولت اقليم به رهبري مسعود
بارزاني بپا شد و در نهايت دولت را سرنگون كرد. مناطق شيعه نشين و بخصوص شهرهاي
زيارتي بعد از چندين سال آرامش شاهد انفجارهاي پياپي بود و به شهادت صدها نفر از
زائران - بخصوص در روزهاي تاسوعا و عاشورا - منجر شد، در پارلمان عراق انفجار صورت
گرفت و يك نماينده كشته شد، اتحاديه عرب از پذيرش جلال طالباني رئيس جمهور در جلسه
اخير اتحاديه سرباز زد و دليل آن را كرد بودن او و شيعه بودن نخست وزير اعلام كرد،
جريان العراقيه - وابسته به عربستان - تبليغات وسيعي مبتني بر ناديده گرفته شدن
حقوق اهل سنت در ساختار سياسي به راه انداخت. نوري المالكي و ساير شخصيت هاي شيعي
و توده هاي مردم در برابر فشار آمريكا براي تمديد حضور نظامي مقاومت كرده و زير
بار تمديد حضور آنان و اعمال كاپيتولاسيون - مصونيت حقوقي و قضايي - نرفتند. نوري
المالكي در جريان سفر اخير به واشنگتن زير بار مشاركت با غرب و اتحاديه عرب عليه
سوريه نرفت و حتي بعد از بازگشت به بغداد اعلام كرد كه با هرگونه اعمال فشار خارجي
بر دولت دمشق مخالف بوده و مصوبه اتحاديه عرب درباره قطع رابطه با سوريه را به
رسميت نمي شناسد. بر اين اساس مي توان گفت ماجراي دو روز پيش بغداد و 19 رخداد
امنيتي در اين شهر را نبايد مستقل ديد بلكه بايد آن را در يك چارچوب فراگير مورد
توجه قرار داد. آمريكايي ها چندين
ماه قبل از آغاز خروج نظامي از عراق بر لزوم باقي ماندن در عراق تاكيد و دليل آن
را ناتواني نيروهاي امنيتي و انتظامي عراق در مواجهه با تروريزم بيان مي كردند كه
ادعايي عجيب بنظر مي رسيد چرا كه توانايي نيروهاي امنيتي و انتظامي عراق براي
اداره امنيتي اين كشور محرز بود اين توانايي ها طبعا در پايتخت تمركز بيشتري هم
داشت.طغيان معاون رئيس جمهور عليه پارلمان و دولت تا حد زيادي عجيب
بود چرا كه در ميان طيف العراقيه، حزب اسلامي به رهبري طارق الهاشمي منطقي و همراه
با ساختار سياسي ديده مي شد و در واقع هميشه هاشمي نشانه عدم انسجام جريان
العراقيه تعبير مي شد و حضور تعدادي از عناصر آن در دولت نوري مالكي هم بر اين
موضوع تاكيد داشت. بنظر مي آيد ورود طارق هاشمي به اين نزاع در درجه اول براي آسيب
زدن به «ساختار توافقي» و پايان تجربه همگرايي بود و هيچكس نمي توانست كار او را
انجام دهد. از آنجا كه هاشمي ضلع سني عراق را در «ساختار رئيسي»- قوه مجريه- تشكيل
مي دهد خروج او به منزله خروج اهل سنت تلقي مي شود و اين يعني وداع با توافقي كه
تجربه اي 7 ساله دارد كما اينكه فهرست العراقيه با اعلام كناره گيري از مجلس عملا
اين روند را تكميل كرد. حالا با ملاحظه اظهارنظر باراك اوباما در روز انتخابات
مجلس عراق - 16اسفند 87- كه گفت اين انتخابات به ساختار قومي- مذهبي عراق پايان مي
دهد، مي توانيم با قاطعيت بگوييم بهم زدن ساختار عراق
طرحي است كه حداقل از زمان روي كار آمدن اوباما در آمريكا كليد خورده است و اقدام
فراكسيون- وابسته به آمريكا و رژيم سعودي- يعني العراقيه- با رهبري مثلث اياد
علاوي، طارق هاشمي و صالح مطلك- براي برهم زدن نظم فعلي در هفته هاي منتهي به خروج
كامل آمريكا از عراق صرفا انجام وظيفه اي است كه محور آمريكايي- عربي بر دوش آن
قرار داده است.طارق هاشمي براي تكميل طرح
فروپاشي ساختار سياسي عراق به كردستان گريخت و در حالي كه در طول 8 سال گذشته،
بدترين موضعگيري ها عليه رهبران كردي داشته، به سوي آنان دست استمداد دراز كرد.
طارق هاشمي كه مي داند رهبران كردي بخاطر عدم واگذاري استان كركوك به كردها- كه
جمعيت عربي و كردي آن تقريبا برابر است- و نيز اختلافات مالكي با طالباني بر سر
استان دهوك و اعمال قانون تسهيم درآمد نفت، از دولت بغداد ناراحت هستند، به اين
منطقه رفت تا كردها را با خود عليه دولت همداستان كند. خود اين موضوع نشان مي دهد
كه يك توطئه عميق سعودي، آمريكايي از يك سو وحدت عراق و از سوي ديگر استقلال اين
كشور را هدف گرفته است. اگر كردها با العراقيه همراه شوند كه بعيد بنظر مي رسد،
احتمال تجزيه آن را بايد جدي گرفت. زمزمه تجزيه عراق مدتي است از سوي چهره هاي وابسته فهرست العراقيه به گوش
مي رسد. ظاهر قضيه اين است كه فهرست العراقيه مي خواهد اداره سه استان الانبار،
صلاح الدين و نينوا- در غرب عراق و در مجاورت مرزهاي سوريه و اردن- را به دست
بگيرد ولي باطن قضيه اين است كه آنان مي خواهند اين سه استان را به رويارويي با
حكومت مركزي عراق كشانده و وحدت عراق را از بين ببرند چرا كه اگر غير از اين بود، طارق هاشمي و فهرست العراقيه مي
توانستند اين هدف را از طريق مذاكره در پارلمان و دولت و تهيه يك طرح دنبال كنند
اما آنان روش مسالمت آميز و قانوني را رها كرده و به انفجار روي آوردند. اين نشان
مي دهد كه مي خواهند قدرتي در مقابل قدرت دولت مركزي پديد آورند و از اين طريق نه
تنها بخشي از عراق را از حاكميت مركزي جدا كنند بلكه اسباب مزاحمت هاي زياد امنيتي
براي تضعيف دولت مركزي فراهم نمايند. طبعا چنين هدف ضد ملي نمي تواند مورد تاييد
دولت مركزي و مردم عراق باشد كه از ناامني رنج برده و با خروج اشغالگران به تامين
امنيت خود اميد بسته اند.5- با توجه به دخالت آشكار آمريكا و رژيم عربستان در انفجارها و
تنش سياسي در روابط اجزاي حكومت عراق، قطعا جداكردن سه استان سني نشين از سيطره
دولت مركزي با هدف تاثيرگذاري به ساختار امنيت منطقه اي دنبال مي شود. مي دانيد كه
در جريان حوادث 9 ماه اخير، سوريه تنها از بخشي از مرزهاي شرقي خود- مرز با عراق-
امنيت داشت و مرزهاي آن در شمال- تركيه- جنوب- رژيم صهيونيستي- و شرق- اردن - به
جولانگاه مخالفان نظام سوريه تبديل شده بود. از اين رو يكي از اصلي ترين كاركردهاي
تنش فعلي ميان رهبران سني با حاكميت عراق، تكميل محاصره سوريه و اعمال فشار بر آن
از طريق مرز شرقي است و از آنجا كه استان پهناور الانبار هميشه جولانگاه القاعده
بوده و حوادث شهر «ديرالزورسوريه»- واقع در نزديكي مرزهاي عراق- توسط القاعده
انجام شد، فشار فعلي براي واگذاري استانهاي سني نشين به فهرست العراقيه در واقع با
اين هدف انجام مي شود خود اين موضوع ضمناً نشان مي دهد كه ايجاد پايگاه عملياتي
ضدسوري در كشورهايي نظير تركيه، اردن و رژيم صهيونيستي داراي آن چنان تبعاتي است
كه اين كشورها از پذيرش آن خودداري كرده و تنها به ايجاد پايگاه هاي اطلاعاتي و
آموزشي عليه نظام سوريه اكتفا كرده اند و از سوي ديگر اين ماجرا نشان مي دهد كه
بدون ورود عراق به اين عرصه امكان محاصره سوريه ميسر نيست"
مدعی قلم
بردست غیر ایرانی در ادامه ی وارونه گویی خود
بهدفاع از بیانیه باندهای مافیایی شیعی پارلمان عراق بر خاسته است . چونکه حامی رژیم فاشیستی مذهبی
ایران است و در این بیانیه دیکته شده ی سفارشی تقاضای محاکمه طارق الهاشمی معاون
رئیس جمهور شده است که نشان از سر نخ دیکته کردن این پیگیری از سوی بیت جماران و
پاسدار تروریست حسن دانایی فرد در بغداد است . به خصوص اینکه زمان زیادی از سفر
عمار حکیم به قم وتهران ودیدار های وی با مقامات رژیم فاشیستی مذهبی ایرن نمی گذرد
. بنابراین جای شک باقی نمانده است که منبع صدور بیانیه ی پارلمان ائتلاف شیعی پارلمان
عراق حامی حاکمان ایران کجاست؟ به ویژه اینکه آشکارا لو داده شده است که دلیل و اهداف
خود روهای بمب گذاری شده ی زنجیره ای انفجاراتی در بغداد برای ایجاد اتحاد
دو کشور ایران وعراق و دفع توطئه های آمریکا وعربستان و ائتلاف العراقیه می باشد.
یعنی در حقیقتت این انفجارهای زنجیره ای تلاش توطئه برای وادار کردن نوری مالکی
مزدور و دست نشانده به سپاه قدس ونزدیکی هرچه بیشتر به رژیم فاشیستی مذهبی ایران
است . چونکه ادامه ی سیاست گذشته پس از اشغال نظامی عراق وموضع ضد آمریکایی ونابود
کردن اسراییل می باشد که تأکید می شد خلاء خروج نظامیان آمریکا از عراق و منطقه را
ایران آماده پر کردن این خلاء می باشد. بنابراین اکنون درر استای عملی کردن این
هدف گام برداشته و چنین اقدامات زنجیره ای تروریستی در بغداد طراحی و اجرا و فاش
شده است که در آینده هم ادامه خواهد یافت تا که این اتحاد میان بغداد وتهران با سرعت پیگیری
و تشکیل شود تا به حساب مانع از بحرانی شدن فضای امنیتی یا تجزیه عراق گردد . بهر
حال اکنون برای هموار کردن پیش مقدمه ی این هدف، باید موانع از سر راه برداشته شود . برای همین قلم بر دست غیر ایرانی اینگونه از سوی
بیانیه ی ائتلاف شیعی در پارلمان عراق تأکید برمحاکمه کردن طارق الهاشمی نموده و توصیه نزدیکی هرچه بیشتر عراق به رژیم فاشیستی
مذهبی کودتایی ایران یا مستعمره شدنش را داده است :
" برملا شدن نقش فهرست العراقيه در انفجارهاي اخير و به خصوص نقش
آفريني فردي با جايگاه معاون رئيس جمهور و سپس حمايت آمريكا و عربستان از طارق
هاشمي نشان مي دهد كه معارضه بين المللي، منطقه اي و داخلي با دولت عراق جدي است و
دقيقاً به همين دليل دولت عراق و ائتلاف عراق واحد- ائتلاف شيعيان- موضوع را
كاملاً جدي مي داند. بيانيه ديروز اين ائتلاف در لزوم محاكمه طارق هاشمي عليرغم
انفجارهاي 19گانه روز پنجشنبه عراق
نشان داد كه نظام سياسي عراق معناي حوادث امنيتي را مي داند و در عين حال راز غلبه
بر آن را نيز مي شناسد. ظاهراً نبايد در اين
ترديد كرد كه در فاصله خروج آمريكا تا استقرار كامل امنيتي دولت عراق يك دالان
امنيتي پرحادثه قرار دارد و دست هايي براي ارتعاش سنگين سيستم درهم گره خورده اند
بنابراين كاملاً طبيعي است كه همه ظرفيت عراقي و ايراني پاي كار بيايند و اين
توطئه حساس تاريخي را خنثي نمايند. شيعه در
عراق ظرفيت هايي دارد كه هنوز از آن استفاده نكرده است مرجعيت شيعه به عنوان وزنه
تعادل بخش مي تواند نيروهاي عظيمي را براي پاسداري از نظم و نظام سياسي عراق پاي
كار بياورد. ايران مي تواند از ظرفيت دوستي تهران و اربيل براي رفع كدورت ها ميان
بخش كردي و دولت بغداد استفاده كند و ظرفيت اطلاعاتي خود را براي خنثي كردن توطئه
در اختيار سيستم امنيتي عراق قرار دهد. بنابراين همان گونه كه يك توطئه بين
المللي، منطقه اي و داخلي عليه نظام سياسي عراق شكل گرفته يك ائتلاف براي خنثي
كردن اين توطئه ضروري است"
در خاتمه
اینکه مشخص است که بیش از نخست وزیر نوری
مالکی مزدور و دست نشانده این حاکمان ایران می باشند که وحشت زده و دچاردستپاچگی از تأکید ائتلاف العراقیه بر
برکناری وی از پست نخست وزیری شده اند . همچنین تظاهراتی که در چند شهر عراق در
حمایت طارق الهاشمی شده موجب مضاعف شدن این وحشت شده است . اما معلوم نیست قلمه بر
دست غیر ایرانی چرا گفته نشده است
به شورای استان دیالی چه کسانی حمله کردند
و تعدادی را بازداشت نمودند؟ یا چرا مشخص نمی شود که سهم استان ها به خصوص 3
استانی که پیشنهاد ایالت داده اند از در آمدناشی از فروش نفت چه میزان است؟ یا
اینکه ضریب فساد وغارتگری کابینه ی نوری مالکی مزدور ودست نشانده چگونه است و برای
چه هنوز برخی از وزارتخانه های کلیدی وزیر ندارد؟ یا اینکه عراق با چه کشورهایی همسایه
است و روابط با این کشور ها چگونه می باشد؟ یا اینکه میزان مداخله گری این کشور ها
در امور داخلی عراق چگونه می باشد؟ یا اینکه سفیر کدام کشوری در بغداد موفق به کشف
کودتا می شود وطرح توطئه و پرونده سازی برای معاون رئیس جمهور این کشور فاش می
سازد تا این سیاست را به نخست وزیر مزدور دست نشانده دیکته کند که می بایست این
پرونده را دنبال نماید؟ چرا موازی آن طرح اقدامات زنجیره ای انفجاری تروریستی در
بغداد طراحی و اجرا می شود تا فضای جو سازی علیه ی ائتلاف العراقیه ومعاون رئیس
جمهور ونخست وزیر برای پیگیری فراهم شود؟ مگر پس از اعمال 9 سال اشغال عراق و
باتلاق شدن عراق از سوی سپاه قدس این سیاست هنوز برای مردم عراق موضوع یا ترفند
وارونه گویی جدید است که باید تکرار ومورد قبول واقع شود . چرا اینگونه قلم بر
دستان تصور می کنند که همگان همچون اینان هستند که چنین می پندارند یا اینکه گویا
مخاطبان شان تصاویر جلوی آئینه ایستادنش می باشند؟ مهمتر اینکه این مدعی وارونه
نویس که ادعای وجود رابطه دوستی میان حاکمان ایران با اقلیم کردستان و رهبر آن مسعود بارزانی کرده است . پس چرا اشاره نکرده است که زمان زیادی از مسدود کردن رودخانه مرزی با
شهر خانقین عراق از سوی پاسداران نمی کذرد
که همزمان با خمپاره باران روستاهای کردستان عراق از سوی پاسداران بود که به بهانه
مبارزه با گروه پژاک پاسداران وارد خاک کردستان عراق شدند . زیرا که می خواستند فضای
امنیتی برای ورود سفر رهبر ولی وقیح منفور ونا مشروع به استان کرمانشاه در استان و استان همجوار کردستان حاکم کنند؟ بهر
حال بدون شک نه عامل اصلی ناامن وبی ثباتی عراق و اینگونه خودروهای انفجاری زنجیره
ای در بغداد حاکمان ایران هستند ، بلکه عامل ادامه کشته شدن بی گناهان بیشتر در
سوریه است . همچنین معضل اصلی سنگ اندازی پروسه ی صلح خاورمیانه است . مهمتر اینکه
چون تلاش برای دست یابی به سلاح هسته ای می کند خطر جدی برای به خطر انداختن ثبات
منطقه وتهدید صلح و امنیت جهانی است که می بایست تلاش جهانی وبین المللی برای
تغییرات دمکراتیک در ایران شود تا مشکل مردم ایران و موانع منطقه ای وجهانی بر طرف
گردد.
هوشنگ
بهداد
دروغ نامه ی کیهان
شنبه 3 دیماه سال 1390
عمليات
خونين واشنگتن- رياض عليه بغداد ! چرا ؟ (يادداشت روز)