چرا گزارشگر دخمه و دروغ
نامه ی کیهان سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری به ریشه وعلت گرایش به سوی مصرف مواد
مخدر و اعتیاد نپرداخته است .در عوض تا
توانسته مانور تبلیغاتی علیه ی قربانیان مضاعف از سوی قربانیان داده است .یعنی
بدون آنکه بگوید که مواد مخدر چگونه وارد کشور می شود ؟سپس چگونه در سراسر کشور توزیع می شود؟ چرا مواد مخدر آزادانه بدرون سیاه چال ها وسلول ها
برده می شود؟یا اینکه گفته شود نقش اسکله های غیر مجاز پاسداران در سواحل بنادر
جنوب در ورود انواع واقسام مواد مخدر وکالاهای قاچاق وحتی مشروبات الکلی چیست؟ یا
اینکه گفته شود این اسکله های غیر مجاز از سوی کدامین نهاد حکومتی کنترل می شود ؟چرا
گمرگ ونیروی انتظامی یا دستگاه فاسد قضاییه رژیم فاشیستی مذهبی کودتایی ایران
هیچگونه نظارتی بر این اسکله ها ندارند؟ مهمتر اینکه چند سال است که ادعای مبارزه
با قاچاقچیان مواد مخدر ومعتادین می شود؟ تا کنون چه تعدادی در این رابطه دستگیر
ومحاکمه شدند و محکوم به حبس و شلاق و قطع اندام و اعدام شده اند؟ بعلاوه سئوال
است که نتیجه ی این مبارزه چگونه است؟ چونکه
مواد مخدر در ایران ارزان تر از قیمت سیگار و همه جا بوفور یافت می شود؟ بالاخره اینکه در آمد سالیانه سود
ناشی از فروش مواد مخدر چیست و توی کیسه ی چه باندهای مافیایی مواد مخدر ریخته می
شود؟ آری سئوال است که چرا گزارشگر سرویس اجتماعی دروغ نامه ی کیهان به جای پاسخ
دادن یا توضیح دادن این سئوالات یقه ی قربانیان به اعتیاد کشانیده شده را گرفته و
بطور مضاعف اینان را به مسلخ برده است؟
سرويس
اجتماعي-مرگ دختر جوان در اولين تجربه تزريق مواد به علت نارسايي تنفسي
ناشي از تزريق بيش از اندازه باعث دستگيري مواد فروشان شد.20 شهريور سال 89 مأموران كلانتري 134 شهرك قدس از طريق مركز فوريت
هاي پليسي در جريان خبر كشف جسد متعلق به زني جوان در حوالي مسير شمال به جنوب
اتوبان چمران بين پل مديريت و خيابان ملاصدرا قرار گرفتند. با شناسايي هويت جسد به
نام ستاره-م مشخص شد وي در مورخه 18 شهريور از خانه خارج و به منزل مراجعه نكرده و
پدر و مادر ستاره نيز با مراجعه به كلانتري 134 اقدام به تشكيل پرونده با موضوع
فقداني كرده اند.پدر ستاره در اولين اظهارات خود از دوستي دخترش با پسري به هويت
بهنام خبر داد و كارآگاهان موفق شدند بهنام-ز 28 ساله را در يكي از برج هاي مسكوني
واقع در خيابان ملاصدرا مورد شناسايي و دستگير كنند. بهنام پس از دستگيري لب به اعتراف گشود و گفت: من به مصرف
كراك اعتياد دارم و به همين علت چندين بار به همراه ستاره براي خريد مواد به حوالي
اتوبان چمران مراجعه كرده بوديم تا اينكه به ستاره پيشنهاد دادم تا براي تفريح هم
كه شده گاهي اوقات مصرف مواد را تجربه كند. بهنام در ادامه اعترافات خود گفت: در
روز 18 شهريور 89 ستاره قصد داشت با مراجعه به حوالي منطقه ده ونك از شخصي به نام
پيروز مواد تهيه كند.شناسايي پيروز-ن 38 ساله
مشخص شد وي 25 ارديبهشت سال جاري به اتهام خريد و فروش مواد مخدر دستگير و در
زندان قزل حصار به سر مي برد از اين رو با هماهنگي هاي لازم متهم در اختيار اداره
دهم پليس آگاهي تهران بزرگ قرار گرفت.پيروز در اعترافات اوليه خود گفت: از طريق صحبت هاي يكي از دوستانم متوجه
شدم فردي به نام ساشا دختري جوان را براي مصرف مواد به كلبه اي چوبي در داخل فضاي
سبز حوالي ده ونك برده است، پس از چند روز كه ساشا براي خريد مواد به من مراجعه
كرد در ازاي هزينه خريد يك رشته گردنبند طلاي زنانه به من داد و مدعي شد اين
گردنبند متعلق به همان دختر جوان است. با
اعترافات پيروز دستگيري محمود-ش معروف به ساشا در دستور كار كارآگاهان قرار گرفت.با انجام تحقيقات نامحسوس ساشا كه از مجرمان سابقه دار است 13
تير 90 در حوالي ميدان فاطمي شناسايي و دستگير شد.با اعترافات ساشا مشخص شد وي به همراه دوستش به نام محمد ستاره را كه براثر
تزريق مواد در حالت طبيعي قرار نداشت به كلبه اي چوبي در منطقه ده ونك منتقل كرده
اند و هنگامي كه متوجه شده اند ستاره ديگر نفس نمي كشد جسد را به حوالي اتوبان
چمران برده و آنجا رها كرده اند.با اعترافات ساشا محمد-ن 34 ساله نيز در زندان قم شناسايي و
دستگير شد و با اعترافات او فردي ديگر به نام صبا دستگير شد. صبا كه ابتدا منكر
هرگونه آشنايي و ملاقات با ستاره شده بود لب به اعتراف گشود و گفت: 18 شهريور سال 89 كه براي خريد مواد به حوالي اتوبان چمران
مراجعه كرده بودم با ستاره آشنا شدم و به همراه هم براي تزريق به داخل خودروي من رفتيم
و در آنجا به او پيشنهاد كردم تزريق كند و از آنجائي كه تجربه تزريق مواد را نداشت
خودم مواد را به او تزريق كردم كه از وضعيت طبيعي خارج شد و از آنجايي كه ترسيده
بودم به سرعت او را از ماشين پياده كرده از محل دور شدم..!