گفت
و شنود دروغ نامه ی کیهان 3 دی 90
پليس مخفي! (گفت و شنود)
گفت : سربازجو برای شان شده مسئول، میگه اینان گیج بودن شان را کردند قبول
میگه با تحقیق و بازجویی این ابلیس ، شدندمثل آن یارو درنقش مخفی پلیس
مأموریت داشت تا در زندان اوین ،برای نقش
مأمور مخفی کند تمرین
اما چندین سال است که شده گم وگور ،تا رقیب
درایفای نقش آن بگیرن فیگور
گفت: تازه چه خبر؟!
گفتم: مدعيان اصلاحات در آستانه انتخابات مجلس نهم بدجوري توي بن بست گير كرده و به هچل افتاده اند.
گفت: آنها از فتنه آمريكايي- اسرائيلي 88 به بعد در هچل بوده اند. حالا منظورت چيست؟
گفتم: اگر بگويند در انتخابات شركت مي كنيم، اعتراف كرده اند كه ادعاي قبلي آنها درباره تقلب دروغ بوده است.
گفت: خب! بگويند شركت نمي كنيم!
گفتم: در اين صورت ماموريت بعدي خود را از دست مي دهند، چون مطابق اسناد موجود، آمريكايي ها از آنها خواسته اند در انتخابات مجلس هم ادعاي تقلب را تكرار كنند!
گفت: پس چه مي كنند؟!
گفتم: مدعيان اصلاحات دست به يك كلك مرغابي زده و گفته اند جبهه اصلاحات با تابلوي اين جبهه در انتخابات شركت نمي كند ولي اعضاي آن جداگانه شركت مي كنند!
گفت: يعني هركدام از اعضاي اين جبهه به طور جداگانه به گناه بزرگ خود اعتراف مي كنند !
گفتم: چه عرض كنم؟! خودشان هم قبول دارند كه گيج شده اند، مي گويند يك آدم خل و چل رفته بود براي بازي كردن در نقش پليس مخفي تمرين كند الان چند سال است كه گم و گور شده و پيدايش نيست!
گفتم: مدعيان اصلاحات در آستانه انتخابات مجلس نهم بدجوري توي بن بست گير كرده و به هچل افتاده اند.
گفت: آنها از فتنه آمريكايي- اسرائيلي 88 به بعد در هچل بوده اند. حالا منظورت چيست؟
گفتم: اگر بگويند در انتخابات شركت مي كنيم، اعتراف كرده اند كه ادعاي قبلي آنها درباره تقلب دروغ بوده است.
گفت: خب! بگويند شركت نمي كنيم!
گفتم: در اين صورت ماموريت بعدي خود را از دست مي دهند، چون مطابق اسناد موجود، آمريكايي ها از آنها خواسته اند در انتخابات مجلس هم ادعاي تقلب را تكرار كنند!
گفت: پس چه مي كنند؟!
گفتم: مدعيان اصلاحات دست به يك كلك مرغابي زده و گفته اند جبهه اصلاحات با تابلوي اين جبهه در انتخابات شركت نمي كند ولي اعضاي آن جداگانه شركت مي كنند!
گفت: يعني هركدام از اعضاي اين جبهه به طور جداگانه به گناه بزرگ خود اعتراف مي كنند !
گفتم: چه عرض كنم؟! خودشان هم قبول دارند كه گيج شده اند، مي گويند يك آدم خل و چل رفته بود براي بازي كردن در نقش پليس مخفي تمرين كند الان چند سال است كه گم و گور شده و پيدايش نيست!
گفت : سربازجو همچون سگ سوزن خورده ،زوزه
میکشه تبدیل شده به یک متحرک مرده
عجیب سوزن واق واق کردنش کرده گیر؟،طوریکه
این منفور زبون شده وزمین گیر
گفتم : برای چه این جنایتکار؟ دچار شده
به چنین سیه روزگار؟
گفت : چون جنگ قدرت و ثروت زده بالا ، نیاز به بسیج ساندیس
خورست و ملا
تا کف بر دهان و سراسیمه از پی رقیب ،بهر سوراخ و سمبه
بدوند اینان کنند تعقیب
گفتم : برای چه با
این وضع وحال؟باید اینان همه جا شوند دنبال
گفت : آخه چون نزدیکه انتخابات ، نیازست به بهانه برای تبلیغات
گفتم : مگر رقیب شده گربه؟فراموش کرده که داره تجربه
چگونه پاسداران غارتگر؟ برای شان شدکودتاگر
مگر اینان برده اند ازیاد؟ چگونه مردم زدند فریاد؟
مرگ بر دیکتاتور زدند صدا ،چرا باز از مردم شدند جدا؟
همچون گربه با چهار دست وپا ،حاضرندمقابل مشتی بی سر وپا
دوباره خم شوند ، بزنند زانو ،تا از خود بیشتر ببرند آبرو
گفت : چون برخی شان بقدرت و ثروت دارند اعتیاد ،باتحقیر نه ترک
نمیکنن، بلکه اعتیادشون میشه زیاد
طوریکه سرباز جو اینان را گرفته به ریشخند، گفته مأمورانی اند که برای
آمریکا خوردند سوگند
تا درنمایش خیمه شب بازی داشته باشند حضور ،هم سیاهی لشکر تقلبات
شوند هم هیزم برای این تنور
تازه اگر شرکت نکنند بهانه ندارند تا کنند شلوغ ،اگرشرکت
کنندگفته تقلب 88 شان میشه دروغ
مرغان عزا وعروسی اند هم برای توجیه گند ، تا برچشمان خود
اشک آورند هم بر لبان کودتاگران لبخند
گفتم : چرا ترک نمی کنند تملق و چاپلوسی؟چرا هی اینان باید شوند
مرغ عزا وعروسی؟
گفت : سربازجو برای شان شده مسئول، میگه اینان گیج بودن شان را کردند قبول
میگه با تحقیق و بازجویی این ابلیس ، شدندمثل آن یارو درنقش مخفی پلیس
مأموریت داشت تا در زندان اوین ،برای نقش مأمور مخفی کند تمرین
اما چندین سال است که شده گم وگور ،تا رقیب درایفای نقش آن بگیرن
فیگور